در آستانه سال ۱۳۹۷: سازماندهی و مبارزه  برای «روزهای بهتر»

در آستانه سال ۱۳۹۷: سازماندهی و مبارزه  برای «روزهای بهتر» PDF

فرا رسیدن سال نو را از طرف  گرایش مارکسیست های انقلابی ایران به کارگران شریف ایران، معلمان، پرستاران،  ملیت های تحت ستم ، زنان و جوانان مبارز و تمامی قشرهای تحت ستم و زحمتکشان جامعه ایران تبریک می گوئیم. سنتاً رسم بر این است که  تبریک سال نو  همراه با  جملهٔ «روزهای بهتر»  برای سال نو  آرزو می شود. اما، تاریخ نشان داده است که  رسیدن به «روزهای بهتر»  هیچگاه تنها با آرزو کردن متحقق نمی شود. «روزهای بهتر» همانند حقی است که  باید گرفته شود و برای رسیدن به آن باید مبارزه    صورت گیرد. این مبارزه از آن جا که مبارزه ای است علیه دولت سرمایه داری توسط تمام  زحمتکشان و کارگران  متشکل در «اردوگاه کار»، به یک مبارزه طبقاتی مبدل می گردد. به سخن دیگر «روزهای بهتر» برای اکثریت اعضای جامعه تنها از طریق مبارزه علیه طبقه حاکم و به زیر کشیدن دولت آن و  به حاکمیت رساندن اکثریت کارگران و سایر زحمتکشان بدست می آید. به ویژه در ایران که توسط یک رژیم استبدادی متکی بر یک دولت سرمایه داری، کلیّه آزادی های ابتدایی دمکراتیک  از تمامی قشرهای تحت ستم با بکارگیری ابزار زور و سرکوب و ارعاب، سلب شده است.

در سال گذشته کارگران، دانشجویان و دانش آموزان، زنان و زحمتکشان ایران برای احقاق حقوق اولیه شان به مبارزاتی محدود اما مؤثر همراه با موفقیت های نسبی دست  زدند تا  این «روزهای بهتر» را بدست آورند. یکی از آخرین مبارزات کارگران، اعتصابات کارگران مبارز نیشکر هفت تپه در آذر ماه و دیماه بود (و همچنان ادامه دارد)، و این مبارزات در روش مبارزه (تداوم اعتصاب) و در طرح مطالبات (کنترل کارگری)، راه را برای مقابلهٍ با دولت سرمایه داری برای دسترسی به «روزهای بهتر» به تمامی زحمتکشان ایران نشان داد. همچنان اعتراضات جوانان و دانشجویان در دیماه ۱۳۹۶ در خیابان های ایران، اعتراضات بهمن ماه ۱۳۹۶ زنان مبارز برای رفع حجاب اجباری، و کارگران و کشاورزان ایران برای دریافت دستمزدها و حقوق اولیه شان و غیره نشان دهنده تمایل اکثریت جامعه برای دسترسی به  «روزهای بهتر» در سال ۱۳۹۷ است.

اما وقایع ۱۳۹۶ شامل درس هایی نیز هست که باید مورد ارزیابی قرار گرفته و در مبارزات سال آتی مورد استفاده قرار گیرد. یکی از این درس ها حراست از اعتبار و سنت های دویست سالۀ جنبش کارگری در سطح جهانی و ایران است که به دست ما رسیده است. در مرکز آن سنت رادیکالیسم کارگری قرار دارد که خط تمایزی با استیصال و درماندگی است. بنا به این سنت کارگران خشم خود را در قالب شعارهای رادیکال و ضد سرمایه داری بروز می دهند و به این ترتیب اعتماد به نفس ویژه ای از مبارزه خود کسب می کنند. متاسفانه شعارهایی که معنای خودزنی داشته، و گه گاه در گوشه کنار خبرهای هولناک خودکشی کارگری در سال گذشته نشان داد که رفرمیسم همچنان بی کار ننشسته و با گسترش مبارزات کارگری فعالیت های خود را گسترش داده و با نفوذ در صفوف جنبش کارگری شعارهایی وارونه به بهانه «کنایه» رواج داده که چنانچه ادامه یابد به سادگی جنبش کارگری را از درون خلع سلاح خواهد کرد. کارگران باید با شعارهای مستقل طبقاتی نیروی خود را نشان دهند، شعاردهندگان مرگ بر خود نیرو به حساب نخواهند آمد.

از جمله درس های مهمی که باید آموخت یکی هم این است که از یکسو ، نبود پیوند میان اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه با اعتراضات خیابان و حرکت های اجتماعی، و از سوی دیگر، نبود  اتحاد و همبستگی میان سایر کارگران با اعتصاب کارگران هفت تپه  و عدم وجود سازماندهی سراسری کارگری و همچنین نبود رهبری سراسری، این کمبود اساسی را به وضوح به نمایش گذاشت. برای غلبه به این کمبود و درس گیری از آن برای اعتراضات و اعتصابات سال ۱۳۹۷ نکات زیر می تواند در میان کارگران پیشتاز و فعالان پیشرو و سایر قشرهای اجتماعی (از جمله جوانان و زنان و ملیت های تحت ستم) مورد تبادل نظر و توجه قرار  گیرد.

در ابتدا می پردازیم به شیوه  سازماندهی تدارک مبارزات طبقاتی 

برای درک صحیح شیوه سازماندهی می توان از مقایسه مکانیسم یک اهرم با شکل سازماندهی استفاده جست. همانطور که می دانیم، یک اهرم  از سه جزء پیوند خورده تشکیل یافته که در یک سوی آن با فشار یک نیروی کوچک  یک حجم عظیمی را به انتهای دیگر ارتقاء می دهد. البته با استفاده از یک جزء تعیین کننده دیگر که تکیه گاه اهرم محسوب می شود. اگر حجم بزرگ همان توده های کارگران و زحمتکشان در جامعه باشند، نقطه اتکا مسلماً رهبران عملی کارگری اند، و بخش فشار دهنده  نیروی  حزب سراسری پیشتاز کارگری است. با اینحال این همان حجم بزرگ است که موجب تحول بزرگ می شود. در وضعیت انقلابی و آغاز اعتلای انقلابی و بحران اقتصادی و سیاسی در جامعه که حاکمیت دچار بحران می شود و توده ها در اعتراضات و اعتصابات بسر می برند، و قدرت دوگانه در جامعه به وجود می یابد، این سه جزء در پیوند با یکدیگر پیروزی انقلاب کارگری و حاکمیت کارگران و زحمتکشان را تضمین می کند.

به سخن دیگر، تشکیل حزب پیشتاز کارگری، در پیوند همزمان با رهبران عملی کارگران لازمه تدارک انقلاب کارگری است.

در وضعیت کنونی،‌هر چند پراکنده، ما شاهد ظهور نطفه های اولیه کمیته های مخفی در کارخانه ها بوده ایم.

هچنین حرکت های توده ای و اعتراضات خیابانی و اعتصابات پراکنده کارگری را در سال ۱۳۹۶ مشاهده کرده ایم، اما هنوز حزب پیشتاز کارگری  بوجود نیامده است. مسالهٔ امروزی ما فائق آمدن بر این کمبود اساسی است.  به سخن دیگر، ایجاد پیوند هسته های مخفی سوسیالیستی  (که نطفه  های اولیه  آن در حال شکل گیری است) با رهبران عملی کارگری مسالهٔ اصلی تدارک انقلاب آتی است. به سخن دیگر، در سال نو استراتژی پیشتازان کارگری و اجتماعی تشکیل حزب سراسر پیشتاز کارگری است.

نکات بالا، یعنی کمیته های مخفی کارگری و هسته های مخفی سوسیالیستی را بیشتر بررسی می کنیم.

اول: وضعیت کمیته های مخفی کارگری

کمیته های مخفی کارگری نهادهایی هستند که به وسیلۀ کارگران پیشتاز (رهبران عملی کارگران) برای تدارک مبارزۀ ضدّ رژیمی توسط کارگرانی که بهم اعتماد دارند شکل می گیرند (ما شاهد این کمیته ها مخفی در اعتصابات کارگری مانند ایران ترانسفو و کارگران نیشکر هفت تپه بوده ایم). در درون این کمیته ها، کارگران با نظریات و عقاید مختلف شرکت می کنند. وجه اشتراک آن ها نه  اشتراک برنامه ای و سیاسی و نه ایدئولوژیک است. کارگران در نهادهای مخفی تنها برای مقابله با  مدیران کارخانه به دور یک یا چند اقدام مشخص صنفی فعالیت را آغاز می کنند. امّا در مراحل بلافاصله بعدی، به علت انفجاری بودن وضعیت سیاسی در ایران، همین اقدامات صنفی اولیه به مطالبات سیاسی مبدل می گردند و به مرحله بالاتر مبارزاتی ارتقاء پیدا می کنند.

اما،  تجربه نشان داده است که  این گونه کمیته های مخفی کارگری متاسفانه اغلب پس از یک سلسله  فعالیت های مشخص محلی به کار خود خاتمه می دهند و فعالان آن پراکنده می گردند. یا رهبران این کمیته ها توسط وزارت اطلاعات شناسایی شده، دستگیر و ارعاب می شوند، و یا فعالیت های آنها تحت نظارت قرار گرفته و نهایتاً خسته و دلسرد می شوند، و یا رادیکالیسم  پیشین را از دست می دهند.

در واقع  امروزه آن چه بیش از هر چیز کمبودش در درون جنبش کارگری احساس شده، عدم وجود تداوم و پیگیری مبارزات در کارخانه های منفرد و همچنین عدم سراسری شدن اعتصابات در کارخانه های ایران بوده است. به سخن دیگر، کمیته های خود انگیخته مخفی کارگری به علت نداشتن سازماندهی و تجربه کافی  برای تداوم و گسترش اعتصابات پس از دوره ای خاموش گشته و تجربه شان به فراموشی سپرده می شود. از اینجا ضرورت پیوند این کمیته ها با هسته مخفی سوسیالیستی نشات می گیرد.

دوم، چگونگی سازماندهی هسته های مخفی سوسیالیستی

امروز آن چه تداوم و سازماندهی کارگران در کارخانه ها را می تواند تضمین کند، تشکیل هسته های مخفی سوسیالیستی بر محور یک برنامه اقدام کارگری است. تنها راه تضمین تداوم فعالیت کمیته های مخفی کارگری وجود این هسته ها به مثابۀ ستون فقرات آن هاست. این هسته ها می توانند زمینه را برای ارتباط گیری کمیته های مخفی و سراسری کردن آنها فراهم آورند و نهایتاً حزب پیشتاز کارگری را  همراه با  کارگران پیشتاز  پی ریزی کنند.

این گونه هسته ها وظایف متعددی را در مقابل خود قرار می دهند:

اول، فعالیت سازمانیافته شده برای پیوند خود با رهبران عملی طبقه کارگر. این اقدام می تواند از طریق حضور در مراکز اعتصابات کارگری و تلاش برای ارتباط گیری با کارگران پیشتاز (با رعایت اکید مسایل امنیتی) صورت بگیرد.

دوم، برقراری ارتباط مرتب سیاسی و بحث و تبادل نظر  در درون هسته ها در  مورد مسایل جاری سیاسی روز ایران و درس گیری از  تجارب بین المللی.

سوم، ترتیب جلسات آموزشی دربارۀ اصول اولیۀ مارکسیسم، مفاهیم سوسیالیسم، انقلاب و برنامه و تجارب جنبش کارگری در سطح جهانی.

چهارم، انتشار بولتن های کارگری برای توزیع میان کارگران کارخانه و نهایتا درگیر کردن کارگران پیشتاز در نگارش و توزیع بولتن های کارگری.

پنجم، کمک رسانی به سازماندهی و تدارک اعتراض های کارگری در کارخانه و محلات. دخالت سیاسی و تشکیلاتی در فعالیت های خود انگیخته کارگران علیه رژیم و مدیران کارخانه و تشکیل تعاونی ها برای کمک رسانی به خانواده های کارگران در اعتصاب.

ششم، ایجاد تیم  های مقابله با جاسوسان و نفوذی های رژیم  در کارخانه ها و خنثی سازی آنها.

در آخر می پردازیم به چگونگی پیوند هسته های سوسیالیستی با کمیته های مخفی کارگری

تجربه ما در یک دهه گذشته نشان داده که لازمه پیوند یافتن هسته های سوسیالیستی  با رهبران عملی و سازمانده های اصلی اعتصاب کنندگان در کارخانه (یعنی پیوند بین نیروی فشار و تکیه گاه اهرم ) وجود یک«تسمه نقاله» است. تسمه  نقاله ای که این اقدامات مهم و اساسی را به درون کارگران پیشتاز برده و کانالی برای پیوند روشنفکر-کارگران (هسته های سوسیالیستی) با  کارگر- روشنفکران (رهبران عملی کارگری) ایجاد کند. بدون این تسمه نقاله،  اقدامات تبلیغاتی، افشاگری ها و اطلاع رسانی ها و در سطح مجازی یک امر فرعی است و  تاثیرات اساسی و تعیین کننده نمی گذارد. از اینرو این اقدامات مجازی و تبلیغات باید به ایجاد و تداوم حرکت تسمه نقاله کمک رسانی کند.  استفاده از رسانه های جمعی و عمومی صرفا یک بخش فرعی از کار اصلی است. اینها  مکمل کار اصلی هستند  و به خودی خود نمیتوانند جای کار اصلی را پر نمی کنند.

اگر این استدلال را بپذیریم سؤال بعدی که باید پاسخ بدهیم اینست که آیا این «تسمه نقاله» در جنبش کارگری  وجود دارد؟ برخی ادعا می کنند که کمیته هایی نظیر «کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری»، «کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری» یا « اتحادیه آزاد کارگران» و  غیره  در پیش  نقش این تسمه نقاله را ایفا کرده اند. این استدلال درست نیست، زیرا تسمه نقاله ای که  قرار است  پیوند ارگانیک بین هسته های سوسیالیستی و رهبران عملی را ایجاد کند باید از مدار اقدامات رفرمیستی و علنی کاری خارج  شده و متکی بر یک برنامه مشخص با جهت گیری ضد سرمایه داری  و  تشکیلات مخفی باشد. تشکلات علنی و قانونی فوق در بهترین حالت منعکس کننده اخبار دست چندم شده و کمترین نقشی در آنچه در ابتدا در تعریف خود ذکر کرده بودند نداشتند.

در سالهای گذشته ما تجربه ای در این راستا داشته ایم. بخشی از فعالان کارگری و مارکسیست های انقلابی  حدود یک دهه پیش تلاش به ساختن «کمیته اقدام کارگری» کردند.  این کمیته بر محور یک «برنامه اقدام کارگری» با جهت گیری اخص ضد سرمایه داری  ایجاد شد و پس از سالها دخالتگری در ایران موفق به جلب برخی از کارگران پیشتاز شد. کمیته اقدام کارگری مبادرت به  انتشار بولتن کارگری به نام «کارگر پیشتاز» کرد و تا کنون در دوره اخیر  بیش از ۲۵ شماره از آن انتشار یافته و در میان کارگران توزیع گشته است.

کمیته اقدام کارگری همواره از تمامی روشنفکران سوسیالیست و کارگر-روشنفکران دعوت به همکاری کرده است. به اعتقاد ما تنها روش صحیح برای ساختن حزب پیشتاز کارگری در آینده و پیوند خوردن دو بخش از اهرم یعنی هسته های سوسیالیستی و کمیته مخفی کارگری ضرورت چنین تسمه نقاله ای است.

در سال ۱۳۹۷ برای رسیدن هر چه زودتر به «روزهای بهتر» یکی از وظایف کارگران پیشتاز و رهبران عملی جنبش های دانشجویی و زنان و ملیت های تحت ستم ایجاد حزب پیشتاز کارگری است. حزبی که به شکل سراسری تمام اجزاء مبارزات پراکنده و متفرق را بهم پیوند داده و هدفمند و با نقشه  برای تدارک انقلاب آتی گام های مؤثر و تعیین کننده بردارد.

پیش به سوی تدارک حزب پیشتاز کارگری!

پیش به سوی به حاکمیت رساندن کارگران و تمام قشرهای تحت ستم جامعه!

پیش به سوی انقلاب سوسیالیستی!

پیش به سوی شرکت هرچه بیشتر در مبارزه طبقاتی در سال نو!

مازیار رازی

از طرف گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

اول فروردین ۱۳۹۷

 

 

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران