اشغال عفرین توسط ارتش ترکیه و مزدورانش محکوم است!

اطلاعیه گرایش مارکسیست‌های انقلابی ایران در مورد اشغال عفرین توسط ارتش ترکیه و مزدورانش.اطلاعیه گرایش مارکسیست‌های انقلابی ایران

اشغال عفرین توسط ارتش ترکیه و مزدورانش محکوم است!

پس از نزدیک به دو ماه بمباران نيروی هوايی ترکیه و حملات متداوم ارتش آن کشور و مزدوران آن (موسوم به «ارتش آزاد سوریه»)، اين ائتلاف ارتجاعی بالاخره توانست به مرکز شهر عفرین رخنه کرده و پرچم های ترکيه و «حکومت موقت سوريه» را در آنجا برافراشته کند. اين عمليات که از سوی دولت ترکيه «شاخۀ زیتون» (!) ناميده شده هنوز ادامه دارد و شامل محاصرۀ شهر عفرين است.

واقعيت “برقراری صلح و پاکسازی تروریست‌ها”

در عرض چند ساعت ارتش ترکیه و مزدوران «ارتش آزاد سوریه» به توده های کل جهان به خوبی نشان دادند که ماهيت واقعی مداخلات نظامی ترکيه در سوريه، که تحت لوای مبارزه برای “برقراری صلح و پاکسازی تروریست‌ها” از طرف رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه ترسيم شده است، چه است.

اول، آغاز آنچنان موجی از خشونت بر عليه حتی کوچکترين پرچم، آرم يا نمادی از فرهنگ کردها و گرايش سياسی آنان که از سال ۲٠۱۲ در منطقه عفرين، البته با پشتيبانی پيگير امپرياليسم آمريکا، در شهر عفرين و منطقۀ دور آن حکومت خودمختار خود را داشته اند. اين حملات بربری شامل داغان کردن مجسمۀ «کاوۀ آهنگر» نيز بوده اند. سپس، در موج دوم، غارت وحشیانه و گستردۀ عفرين از سوی «ارتش آزاد سوریه» صورت گرفت. مزدوران رژيم اردوغان به مغازه ها، اماکن سياسی، نظامی و غيره حمله ور شدند تا پاداش های مادی و واقعی خود را کسب کنند.

در اين بين از آغاز حملات نظامی حدود ۳۰۰ هزار تن از ساکنان عفرین آواره شدند، که بخشی از آنها آوارگان مناطق دیگر بودند و به کانتون تحت کنترل کردها پناه برده بودند. در طول اين دو ماه دست‌کم ۲۸۹ غیرنظامی، از جمله ۴۳ کودک، کشته شده‌اند.

ناسيوناليسم ورشکستۀ رهبری کردها

از زمان اتمام اولين جنگ جهانی امپرياليستی و به اجرا گذاشتن معاهده «سایکس–پیکو» (۱۹۱۶) و پيمان «لوزان» (۱۹۲۳) – و منتفی شدن معاهده «سِـور» (Sèvres – ۱۹۲٠) که ايجاد کردستان «مستقل»-ی زير سلطۀ امپرياليسم بريتانيا را طرح کرده بود – رهبری ورشکستۀ کردها در هر چهار کشوری که توده های تحت استثمار و ستم کرد زندگی می کنند چشم به اميد کمک از سوی اين يا آن کشور امپرياليستی و يا قدرت ارتجاعی در منطقه (مانند شاه، صدام، صهيونيسم و غيره) دوخته است. و هر بار خلق کرد، اين مهد و گهواره مبارزه بر عليه ارتجاع و ستم در خاورميانه، از سوی امپرياليست ها، رژيم های سرمايه داری منطقه و همچنين رهبران به اصطلاح ناسيوناليست و «ميهنی» خود خنجری روی زخم های پيشين خرده است.

و در همين چند دهۀ اخير توده های کرد به دليل قول های تو خالی جورج بوش پدر مجبور به پناه بردن به کوه ها در زمستان سال ۱۹۹۱ شدند؛ چند ماه پيش در مقابل هجوم دولت مرکزی عراق از سوی امپرياليسم آمريکا کاملاً رها شدند؛ و اکنون هم در سوريه از سوی همان «متحد» پشتشان دارد خالی می شود (و البته امپرياليسم روسيه که نيروی هوايی آن منطقۀ عفرين را کنترل می کند)!

جنگ داخلی سوريه از همان آغازش  جنگی بين المللی بوده است. دول امپرياليستی آمريکا و روسيه و اکثر قدرت های کاپيتاليستی منطقه – رژيم های ايران، ترکيه، اسرائيل، عربستان سعودی، شيخ نشينان خليج – و انواع و اقسام باندهای مزدور آنان مانند «حزب الله»، «داعش» و «جبهه النصره» (القاعده) را شامل بوده است. اکنون، پس از هفت سال خونريزی و ويرانی، اين جنگ وارد مرحلۀ پايانی خود شده است. توده های کرد به وضوح خيانت امپرياليسم آمريکا به «متحدان» خود در کوبانی و عفرين را ديده اند، و در آينده هم در منبج و ديگر مناطقی که تحت کنترل «یگان های مدافع خلق» هستند، خواهند ديد. (منبج هدف بعدی رژيم اردوغان است که خود را برای فراخواندن انتخابات پارلمانی دروغين آماده می کند.)

متحد واقعی توده های کردها چه نيرویی است؟

پس از صد سال مبارزه دليرانه بر عليه امپرياليسم و دول ارتجاعی منطقه، کردها هنوز بزرگترين «مليت بدون دولت» در دنيا هستند. رهبری کردها راه حلی برای توده ها ندارد – به غير از تکرار تاريخ تراژيک به عنوان يک «کمدی تراژيک» و خونين. تا مادامی که نظام سرمايه داری در خاورميانه وجود دارد، توده های کرد به هيچ وجه نمی توانند به همۀ خواست های مبرم و اساسی خود به طور کامل دست يابند. مسئله کردها تنها پس از سرنگونی نظام سرمايه داری از سوی کارگران و توده‌های تحت استثمار و ستم خاورميانه، فرای مذهب و زبان مادری آنان، و با تشکيل دولت های انقلابی پرولتری و تدارک یک فدراسیون سوسیالیستی در منطقه می تواند به فرجام برسد.

گرایش مارکسیست‌های انقلابی ایران

٢٨ اسفند ١٣٩۶

 

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران