هنر در اندیشهی لئون تروتسکی
هنر در اندیشهی لئون تروتسکی
نویسنده: امین ماسوری
پژوهشگر و منتقد هنر، زندانی سیاسی سابق
لئون تروتسکی (۱۸۷۹–۱۹۴۰) یکی از بزرگترین نظریهپردازان مارکسیست و یکی از رهبران برجستهی انقلاب اُکتبر ۱۹۱۷ روسیه بود. او در بسیاری از آثارش، از جمله در کتابِ معروف خود «ادبیات و انقلاب» (۱۹۲۴)، دیدگاههای منحصربهفرد و ژَرفی در مورد هنر و فرهنگ مطرح کرد.
آثار تروتسکی عمدتاً به بررسی رابطهی هنر و انقلاب، آزادیِ هنری، و نقدِ هنرِ بورژوایی متمرکز بوده است. تروتسکی با ترکیب تحلیلهای طبقاتی مارکسیستی و اهمّیت آزادی خلاقانه برای هنرمندان، دیدگاههایی را بهوجود آورد که همچنان در دنیای امروز نیز میتواند الهامبخش باشد. در این مقاله، بهطور کلّی به نگاهِ تروتسکی به هنر پرداخته میشود و نحوهی ارتباط آن با انقلابِ اجتماعی، مبارزهی طبقاتی، و آزادی هنری بررسی میشود.
۱. هنر و جامعهی طبقاتی
تروتسکی معتقد بود که هنر همواره در دل تضادهای جامعهی طبقاتی قرار دارد و از همین تضادها شکل میگیرد. از دیدگاه او، هنر نمیتواند بهطور جداگانه از شرایط مادیِ جامعه و ساختار طبقاتی آن وجود داشته باشد. در دوران گذار از سرمایهداری به سوسیالیسم، هنر نمیتواند از مبارزهی طبقاتی جدا باشد، اما هدف انقلاب باید آزادسازیِ هنر از قیدهای طبقاتی باشد، نه تبدیل آن به ابزاری برای تبلیغات. تروتسکی هنر را ابزاری برای بازتابِ حقیقتِ اجتماعی میدید، نه صرفاً ابزاری برای انعکاس ایدئولوژیهای رسمی و قدرت حاکم.
۲. هنر و انقلاب: پیوندی دیالکتیکی
تروتسکی هنر را به عنوان آینهی انقلاب میدید. اما این آینه تنها انعکاس سطحی و سادهانگارانهی وقایع و ایدئولوژیها نبود. بلکه هنر باید تضادها، بحرانها و امیدهای جامعهی در حال تحوّل را در خود جای دهد و آنها را در فرآیندی دیالکتیکی به نمایش بگذارد. به عقیدهی تروتسکی، هنرِ بزرگ همیشه عُصیانگر است، حتی اگر بهظاهر وفادار به نظم موجود باشد. هنر باید توانایی بیان تضادهای درونی جامعه و انقلاب را داشته باشد و این امر نیازمند آزادی خلاقانه و فاصله گرفتن از هرگونه کنترل دولتی یا حزبی است.
۳. آزادی هنری: اصول و الزامات
در دوران پساانقلاب، تروتسکی از آزادی هنری بهعنوان یکی از اصول اساسی در هنر انقلابی دفاع میکرد. او بهشدّت مخالف جزمگرایی و تحمیل ایدئولوژیهای رسمی به هنر بود و اعتقاد داشت که هنرمند باید در انتخاب فرم و محتوا آزاد باشد. بهویژه در مقابل سیاستهای استالینی که هنر را به ابزارِ تبلیغاتِ حزبی تبدیل کرده بود، تروتسکی ایستادگی کرد. او باور داشت که هنر واقعی، برای زنده و اصیل بودن، باید از هرگونه دستورالعملهای خشک و تحمیل شده دور باشد.
تروتسکی همچنین از جنبشهای نوگرایانه مانند “فوتوریسم” و “دادائیسم” حمایت میکرد، مشروط بر آنکه این جنبشها خصلتِ انقلابیِ خود را حفظ کنند. او میگفت که هنر باید همواره بهدنبال نوآوری و تحوّل باشد و هیچگاه نباید در چارچوبهای گذشته و قواعد کهنه باقی بماند.
۴. هنر و فرهنگ سوسیالیستی آینده
تروتسکی برای آیندهی جامعهی سوسیالیستی یک فرهنگ جهانی و آزاد را پیشبینی میکرد که در آن هنر دیگر تحت سلطهی طبقاتِ اجتماعی قرار نخواهد گرفت و هنرمندان میتوانند بدون محدودیتهای اجتماعی و سیاسی به خلاقیتِ خود بپردازند. او بهویژه از مفهوم «انقلاب دائمی» دفاع میکرد که نهتنها در سیاست، بلکه در فرهنگ و هنر نیز باید اجرا میشد. از دیدگاهِ تروتسکی، همانطور که انقلابِ سیاسی باید جهانی و دائمی شود، انقلابِ فرهنگی نیز باید از مرزهای ملّی و طبقاتی فراتر رفته و به یک تحولِ جهانی تبدیل شود.
۵. نقد هنر بورژوایی
تروتسکی هنر بورژوایی را به دو بخش تقسیم میکرد:
الف) هنر پیشروِ بورژوایی، که گاهی میتواند عناصر مثبتی برای هنر انقلابی به همراه داشته باشد، مانند “سمبولیسم” که در آن برخی از ایدهها و عناصر میتواند به هنر انقلابی پیوند بخورد.
ب) هنر ارتجاعی بورژوایی، که در خدمت لذّتگرایی، مصرفگرایی و فرار از واقعیت است. این نوع هنر، بهویژه در دوران بحرانهای اجتماعی، بیشتر به تجملگرایی و ترویج ایدئولوژیهای ناتوان از دگرگونی میپردازد.
او همچنین نسبت به “فرمالیسم” (تمرکز صرف بر فرم هنری بدون توجه به محتوای اجتماعی و طبقاتی) انتقاد داشت و بر لزوم تلفیق فرم نوآورانه با محتوای اجتماعی تأکید میکرد.
جمعبندی: ویژگیهای اصلی دیدگاه تروتسکی دربارهی هنر
– ضد جزمگرایی: تروتسکی با هرگونه تحمیل ایدئولوژی به هنر مخالف بود و از استقلال هنری دفاع میکرد.
– تاریخگراییِ ماتریالیستی: تروتسکی هنر را بر اساس شرایط مادی و طبقاتی جامعه تحلیل میکرد.
– آزادی خلاقانه: تروتسکی از هنرمند میخواست که در فرم و محتوا آزاد باشد و از هرگونه کنترل بیرونی رها شود.
– جهانبینی انقلابی: هنر باید به انقلاب و دگرگونی اجتماعی خدمت کند و از اینرو باید در پی تغییرات بنیادین در جامعه باشد.
نتیجهگیری
کلیّت نگاه تروتسکی به هنر از یک سو بر پیوند ناگسستنی آن با تحولات اجتماعی و سیاسی تأکید دارد و از سوی دیگر بر آزادی خلاقانهی هنرمندان و نقد هرگونه کنترل ایدئولوژیک. او هنر را نهفقط به عنوان ابزاری برای بازنمایی واقعیت اجتماعی، بلکه بهعنوان نیرویی برای تغییر و دگرگونی اجتماعی میدید. در دنیای امروز، که هنرِ دیجیتال و نولیبرالیسم فرهنگی به عرصههای جدیدی از مبارزه و اعتراض تبدیل شدهاَند، اندیشههای تروتسکی همچنان میتواند راهگشا باشد.
آخرین دیدگاه ها