افغانستان: در فقر بمیریم یا در اعتراض؟
هر روز بر تعداد بیکاران افزود میشود. و همه روزه صف گدایان طولانیتر میشود. تعداد گرسنگان بیشتر از حد تصور است. رژیم سرمایهداری بیمار لاعلاج طالبان، در برابر اینهمه نابسامانی، بهگونهی بیشرمانه و بسیار گستاخانه خاموشی اختیار نموده است، چون در بحرانی گیر مانده است که دلیل آن تضاد منافع دو گروه ثروتاندوز خونآشام(خود طالبان و دولت پیشین) و معاملات پنهانی دیوانهوار امپریالیسم است. این رژیم مفلوک، برای بهدستداشتن چرخ ماشین این دولت پلاسیده، و داشتن حق استثمار قانونی تودهها، حاضر است یکایک مردم این کشور را قربانی کند. آیا منتظر بمانیم تا یکایکمان از فقر و گرسنگی هلاک شویم؟ چه باید کرد؟ اعتراض و اعتصاب عمومی؛ این است آنچه را که میتواند چرخ ماشین این رژیم مفلوک سرمایهداری را درهم بشکند.
کارگران، کارگران بیکار، کارکنان اداری وزارتخانهها، معلمان، کسبهکاران کوچک و متوسط، گدایان، اینها، و سایرین برعلاوه، باید گروهگروه و یکی پشت دیگری به خیابانها بریزند. هرقدر تعداد معترضان بیشتر شود، رژیم از سرکوب آنی وحشیانه میپرهیزد. لکن رفتهرفته دست به سرکوب میزنند.
آنوقت چه باید کرد؟:
سرکوب ضمنی در برابر سرکوب مطلق دولتی. این اعتراضات و اعتصابات تا آنجا باید ادامه یابد که بر بحران رژیم مفلوک افزود شود. رژیم ناگزیر میشود اقدامات فوری در جهت لغو یکسری قیودات روی دست بگیرند. فقط در هنگام یک اعتراض و اعتصاب است که تودههای مردم به قدرت بالفعلشان در تعیین سرنوشتشان پی میبرند. وقتی این اعتمادبهنفس پدید آمد، دیگر تودهها قرار نخواهند گرفت. برای بهبود وضع، اعتراض پی اعتراض، اعتصاب پی اعتصاب، ایناست راه حل نهایی در مقطع کنونی.
روشنفکران، چه لیبرال ها و نیروهای به اصطلاح (مترقی و دموکرات)، چه سوسیالیست، چه انارشیست، باید برای وارد کردن ضربات مستحکم به دولت سرمایه داری ارتجاعی حاکم در کنار کارگران و زحمتکشان و تودهها قرار بگیرند در نهایت، این خودِ کارگران و توده های تحت ستم هستند که با درک منافع استراتژیکشان، اهدافشان را مشخص میکنند. در مرحلهی کنونی، آنچه که دگرگونطلبان بایستی انجام دهند این است که مردمان تحت ستم را در عمومیت آن، برای اعتصاب و اعتراض عمومی، سازماندهی کنند.
اعتراض، اعتصاب، انقلاب!
گرایش مارکسیستهای انقلابی افغانستان
۲۲ آذر ۱۴۰۰
آخرین دیدگاه ها