فعالیت مخفی و علنی/ مصاحبه با مازیار رازی

اعتصاب کارگران هفت تپه  آذر ۱۳۹۶ . روش نوین کارگری برای تداوم مبارزات کارگری علیه سرمایه داری

پی دی اف pdf

سؤال:‌رفیق مازیاز رازی یکی از مسائلی که امروز بسیار حائز اهمیت است مساله حزب پیشتاز انقلابی است که شما مقالاتی در این رابطه نوشته اید و یکی از سوالاتی که در این رابطه مطرح می باشد این است که:

آیا حزب در شرایط فعلی می تواند کار توده ای نماید و اساساً رابطه بین کار مخفی (که کار اقلیتی از پیشگام یا پیشتاز است) با کار توده ای چکونه می باشد؟ و اساساً ااین دو فعالیت را چگونه می شود با هم پیوند داد؟

مازیار رازی: در ابتدا باید ذکر کنم که: هدف اصلی هر حزب انقلابی در واقع کار میان توده های زحمتکش و توده های کارگر است، یعنی اگر حزبی فعالیت مستمر و مداوم در درون بخش های عمده توده ها نداشته باشد آن حزب در واقع فاقد ارزش می باشد. در نتیجه هدف اصلی یک حزب انقلابی فعالیت در میان توده ها است.

این یکی از موضوع های اصلی است که می خواستم به آن اشاره کنم چون در شرایط کنونی ما شاهد این هستیم که احزاب متعددی در خارج یا احیاناً در داخل در آتیه ساخته خواهد شد، که اینها احزابی هستند که ارتباط مستقیم و ارگانیک با توده های زحمتکش ندارند و از این زاویه اینها در واقع به شکل قیم مآبانه یا از بالا خواهان این هستند که رهبری توده ها را به دست بیآورند در صورتی که حزب طبقه کارگر یا حزب پیشتاز انقلابی باید فعالیت اصلی و هدف اصلی آن در میان توده ها باشد.

اعضا و فعالین این حزب باید متشکل از توده های کارگر از فعالین پیشروی طبقه کارگر باشد و از این لحاظ حزبی که ما از آن صحبت می کنیم حزب طبقه کارگر حزبی است که در میان طبقه کارگر متولد می شود و در بطن مبارزات روزمره طبقه کارگر فعالیت خود را گسترش می دهد و از درون طبقه کارگر فعالینی را به داخل خود جلب می کند.

اما از سوی دیگر مشکلی که ما در مقابل خودمان در کشورهائی نظیر ایران داریم، این است که دولت سرمایه داری ایران یک دولت اختناق آمیز و ارعاب گر می باشد که به هیچ وجه کار متشکل توده ای  طبقه کارگر را اجازه نمی دهد و اگر هم تشکل هائی از طبقه کارگر یا تشکل هائی از جنبش دانشجوئی بوجود آید دولت به اشکال مختلف از طریق نهادهای مختلف دخالت در این تشکل ها را به عهده می گیرد و آنها را از مسیر اصلی خود خارج می نماید.

بنابراین ما در جامعه ای نظیر ایران با یک دوگانگی و تناقض روبرو هستیم از یک سو به عنوان نیروهای انقلابی و نیروهای سوسیالیست انقلابی خواهان الحاق به توده های وسیع هستیم و خواهان تشکیل و همراهی با پیشرو کارگری برای بوجود آوردن حزب طبقه کارگر هستیم و از سوی دیگر در مقابل دولتی قرار داریم که تمام حرکت های طبقه کارگر را در نطفه خاموش می کند. رهبران را دستگیر و اعدام و در واقع امر دخالت گری را متوقف و مسدود می نماید. بنابراین مسأله ای که در برابر ما وجود دارد این است که چگونه این تضاد و تناقض را می توانیم حل کنیم.

در محور این بحث مسأله ساختن حزب پیشتاز انقلابی طرح می شود. حزب پیشتاز انقلابی، حزب توده ها نیست حزب پیشتاز انقلابی به منظور جلب توده های وسیع طبقه کارگر یا اقشار پیشرو کل جامعه بوجود نمی آید چون چنین حزبی اصولاً قادر به فعالیت سیاسی درون جامعه ای نظیر ایران نخواهد بود این حزب اگر با پایه های  توده ای بوجود آید، بلافاصله مورد سرکوب و ارعاب قرار گرفته و متلاشی می شود. بنابراین حزبی که مد نظر ماست (حزب پیشتاز انقلابی) حزب پیشرو طبقه کارگر است.

حزبی است که متشکل از متعهدترین و منضبط ترین عناصر طبقه کارگر بوجود  می آید و آنها امر دخالت‪ گری در طبقه کارگر را باید در خفا و به شکل غیرعلنی سازمان دهند که مورد حمله و تهاجم پلیس و نیروهای انتظامی قرار نگیرند تا بتوانند ارتباطات ارگانیک خود را با طبقه کارگر برقرار کنند و برنامه ای که در دست دارند برنامه انقلابی که منتج از مبارزات طبقه کارگر در چند دهه گذشته بوده به درون طبقه کارگر برده و سازماندهی کنند.

بنابراین از یکسو ما خواهان این هستیم که با توده ها پیوند خورده و از سوی دیگر بدلیل ماهیت دولت، ماهیت ارعاب آمیز دولت باید بطور مخفی و مشخصاً بطور حرکت های کاملاً جدا از توده ها سازمان دهی کنیم.

مسأله دیگری هم به دلیل شرایطی که در ایران در مقابل خود خواهیم یافت این است که در درون تشکل های توده ای و تشکل های کارگری که به شکل توده ای عمل می کنند، عقاید و ایدئولوژی هیاًت حاکم به راحتی رسوخ پیدا می کند این قابل ذکر است که دولت سرمایه داری همواره از طرق مختلف مشغول ارعاب طبقه کارگر است. یکی از طرق ارعاب رژیم، سرکوب مستقیم است که از طریق نیروهای انتظامی و دیگری از طریق گسترش عقاید رفرمیستی به درون جنبش کارگری می باشد.

سئوال:  در چنین شرایطی که شما هم ذکر کردید رژیم شروع می کند به ساختن یک سری تشکلات، مثلاً در جنبش جوانان ما شاهد این هستیم که مسأله پارلمان جوانان مطرح  یا تشکلات مختلف که بیش از صدها تشکل می باشند ساخته می شود.

سئوال دیگری که اینجا مطرح می شود و سئوال مهمی نیز می باشد این است که: نیروهای انقلابی و نیروهای پیشرو یا پیشگام برای شرکت در این تشکلات باید چه مواردی را در نظر بگیرند اساساً آیا باید در این تشکلات شرکت نکنند و یا شرکت مشروط نمایند و اساساً چگونه باید با این مسأله بغرنج در حالی که هنوز تشکلات سراسری مستقل بوجود نیآمده برخورد کنند؟

مازیار رازی: در مورد وضعیت کنونی باید ذکر کرد که در دوره آتی ما شاهد این نوع مانورها و این نوع تحولات در داخل ایران از سوی دولت سرمایه داری ایران خواهیم بود. دوستان مطلع هستند که دول اروپائی یعنی پانزده کشور اروپائی رفت و آمدهایی را به ایران آغاز کرده اند و شروطی برای متحول کردن یا مرتبط کردن اقتصاد ایران به کشورهای اروپایی تعیین و زمینه ریزی چپاول ایران از سوی این دولت ها در ماه های گذشته ریخته شده است.

از این نقطه نظراست که یک سلسله شروطی برای دولت ایران در نظر گرفته اند که به هر حال از نقطه نظر ظاهری هم که شده شاهد تحولاتی در درون جامعه خواهیم بود و یکی از این تحولات ایجاد تشکل های به اصطلاح مستقل کارگری و یا پارلمان دانشجوئی ویا تشکل های دانشجوئی خواهد بود. در واقع تحت شرایط کنونی ما این وضعیت را شاهد خواهیم بود. منتهی در ارتباط با این مسأله در مقابل تحولات اخیر عموماً سه موضع گیری مطرح می شود.

موضع اول این است که توده های انقلابی اصولاً هیچ نوع ارتباطی با این تشکل ها نداشته باشند و در واقع خط مشی امتناع یا بایکوت(تحریم) این تشکل ها را اتخاذ کنند.

خط دوم این است که اصولاً بدون پیش شرط هائی می توان در درون این تشکل های دانشجوئی و یا کارگری که دولت تحت فشار دولت های اروپائی ایجاد   می کند شرکت کرده و از این روزنه استفاده کرد و این نظر اعتقاد دارد این ابزاری هست که می تواند جنبش دانشجوئی و یا جنبش کارگری را به مرحله نوینی برساند. اما به اعتقاد من این دو نظر دچار انحراف و دو روی یک سکه می باشند.

مسأله ای که مطرح است این است: واضح است که اگر توده های دانشجو در درون تشکل های مستقل و پیش ساخته ای که به هر حال از طرق مختلف ایجاد می شود شرکت بکنند، واضح است که باید خود را به این تشکلاتی که ایجاد می شود مرتبط کرد. و اما در ارتباط با جوانانی که امروز تحت فشارهای مضاعف قرار گرفته اند طبیعی است که این تشکلات جوانان و پارلمان جوانان و غیره روزنه ای ایجاد می کند و واضح است که نیروهای انقلابی باید خودشان را به این تکاملات و این تحولات مرتبط بکنند. از سوی دیگر شرکت در درون اینها بدون پیش شرط ها به نظر من آن هم دچار ایراد می باشد چون مسأله این است که دولت سرمایه داری با   انگیزه ها و اهداف خود این تشکلات جوانان را بوجود می آورد و دنبال مقاصد خود می باشد.

بنابراین اگر توده های جوانان در سطح وسیع در این تشکل ها شرکت کنند می توانند به شکل مشروط  شرکت خود را سازمان دهند یعنی از یکسو دچار انحراف تحریم و امتناع از آن نشوند و خود را از توده های وسیع و دانشجویانی که در آتی در این تشکلات شرکت می کنند منزوی نکنند، و از سوی دیگر هم در واقع تسلیم سیاست های رژیم و دول اروپایی نشوند. بنابر این یکی از شروطی که می توانند جوانان و جوانان سوسیالیست برای دخالت در این تشکل ها داشته باشند این است که خواهان استقلال کامل این تشکل ها از دولت و تمام نهادهای مرتبط به دولت باشند. اگر قرار باشد که دولت و یا نهادهای دانشجویی دولت به شکلی در این تشکل هائی که ساخته می شود اعمال نفوذ کنند به اعتقاد من شرکت در این تشکل ها بی فایده خواهد بود. این تشکل ها باید در واقع کاملاً مستقل از دولت باشند و گرنه مجدداً دچار انحرافاتی که در گذشته هم ما شاهد آن بوده ایم خواهند شد.

شرط دوم شرکت در این تشکل ها تضمین دموکراسی درونی است، یعنی این   تشکل ها باید مطبوعات آزاد خود را داشته باشند، باید دسترسی به رسانه های جمعی عمومی داشته باشند باید از رادیو تلویزیون استفاده بکنند و نظرات مشخص خود را که مرتبط به مسائل صنفی دانشجوئی و جوانان می باشد بدون سانسور در مطبوعات منعکس بکنند و در رادیو تلویزیون آزادانه به بحث بگذارند. همچنین در واقع این تشکل ها باید درشان به روی تمام گرایش های نظری باز باشد.

نمی تواند تشکلی بوجود آید که بگوید درب آن به روی سوسیالیست ها و یا کمونیست ها بسته است و صرفاً گرایش های مختلف اسلامی را به درون خود قبول می کند. این در واقع یک تشکل غیردموکراتیک خواهد بود بنابر این ما باید اصرار بکنیم، ما باید پافشاری بکنیم شرط ورود خود را بر این بگذاریم که این تشکل ها  اولاً دموکراتیک باشند دوماً اینکه مستقل از دولت باشند و سوماً اینکه درب این تشکلات به روی تمام نظرگاه های منعکس در جامعه باز باشد از جمله کسانی که معتقد به سوسیالیزم هستند و کسانی که معتقد به  کمونیزم هستند باید بتوانند در این تشکل ها شرکت کنند. درغیر این صورت شرکت در این تشکل ها بی فایده خواهد بود.

بخشی از مصاحبه با مازیار رازی ۱۳۸۲

در مورد ضرورت کار مخفی در جنبش کارگری

سوال یکی از  رفقا جوان در ایران  (در تلگرام):

رفیق  آیا فعالیت عملی و زیرزمینی  هم داریم؟

پاسخ مازیار رازی:

بی تردید پاسخ به این سوال مثبت است. ما هم فعالیت عملی ( چه علنی و  چه غیر علنی) و هم زیر زمینی ( یا مخفی به مفهوم اقدامات غیر علنی)  در دستور کار  داریم.  اصولا این یک موضوع اساسی برای پیشبرد مبارزه طبقاتی در درون جنبش کارگری است که بسیاری از «فعالان کارگری» بدان بی توجه هستند.  برخی تصور می کنند که اقدامات «عملی» محققا باید  اقداماتی «علنی» باشند، و یا اینکه اقدامات مخفی (غیر علنی) به مفهوم رد اقدامات عملی است! این برخورد کاملا نادرست است. فعالیت عملی می تواند ترکیبی از اقدامات مخفی  و علنی باشد. ما باید توجه کنیم که  تداوم مبارزات  کارگران علیه یک نظام سرمایه داری منزوی و منفور  (که  از بیم سرنگون شدن توسط توده ها خود را  با چنگ و دندان مجهز به تمام وسایل امنیتی و نظامی برای سرکوب مبارزات کارگری کرده است) یک هنر است. در تاریخ جنبش کارگری به ویژه در جوامعی که توسط دیکتاتوری های نظامی اداره می شوند، یکی از هنرهای کارگران پیشتاز این است که به تدابیری دست یابند که از یکسو، وقفه ای در مبارزات آنها به علت وجود سرکوب و اختناق  ایجاد نشود و از سوی دیگر هزینه ای بابت مبارزه علیه اجحافات نپردازند و به فعالیت های خود بدون دستگیری و ارعاب ادامه دهند  (یا هزینه را به حداقل برسانند).

این تدابیر را به عنوان دستور العملل در جزوات و کتاب های نمی شود در دسترس کارگران پیشتاز قرار داد. این تدابیری است که خود آنها در صحنه مبارزه طبقاتی به آن دست می یابند و به مورد اجرا قرار می دهند.

در اعتراضات اخیر کارگران هفت تپه، ما شاهد اجرا شدن چنین تدابیری در میان برخی از کارگران بودیم. برای  نمونه عده ای از کارگران زن و مرد با پوشاندن چهره های خود در  چفیه در تظاهرات شرکت کردند. علت این تدبیر به احتمال قوی این بوده است که در تظاهرات و اعتراضات پیشین که کارگران بدون پوشش چهره خود شرکت می کردند بلافاصله پس از دوره ای بازداشت و مورد بازخواست مراکز امنیتی قرار می گرفتند و خلل در تدوام مبارزاتشان ایجاد می شد. این تدبیر اخیر کارگران را در موقعیت بهتری برای ادامه فعالیت ها قرار می دهد. بدین ترتیب که هم با تعداد بیشتری  در اعتراضات شرکت کرده و هم خود را  از دستگیری و پیگرد قانونی  مستقیم در امان گذاشته اند. این تجربه ای است که باید در سایر موارد از آن درس گرفت.

اما  تنها به این تجربه هم نباید اکتفا کرد. این تجارب باید در یک کارخانه تعمیق یافته و به سایر اعتراضات کارگری تعمیم یابد.  تنها  راه برای  رسیدن به این امر، تشکیل هسته های کارگری مخفی در هر کارخانه و محلات کارگری است. هسته های مخفی  ای که امر سازماندهی دائمی مقاومت ها و اعتراضات کارگری را سازمان داده و تجارب یک کارخانه را با کارخانه های دیگر در وضعیت مشابه به مشارکت می گذارد.

در واقع این روش از سازماندهی می تواند نطفه های اولیه یک حزب پیشتاز کارگری را  بنیاد نهد.

۲۴ آذر ۱۳۹۶

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران