در حمایت از کارگران افغان / مازیار رازی
مازیار رازی https://linktr.ee/mazraz
تهیهوتنظیم: کاوه خوشدل. ویرایش: رضا اکبری
سوال: در وضعیت وخیم اقتصادی کنونی و با توجه به سرکوب کارگران چهگونه میتوانیم از ارعاب و سرکوب برادران و خواهران افغان خود جلوگیری به عمل آوریم؟
مازیار رازی: سرمایهداری همیشه در هنگام وضعیت وخیم اقتصادی دست به سرکوب کارگران و زحمتکشان میزند. این سرکوب اشکال مختلفی به خود میگیرد از جمله ایجاد تفرقه در میان بخشهای مختلف کارگری و انتقال بحران به درون آنان، درست همان چیزی که ما طی یکماهه گذشته شاهد آن بودیم. وضعیت داخل ایران حتی مانند یک ماه پیش هم نیست و روز به روز در حال وخیمتر شدن است. دولت ایران به دنبال جنگهای زرگری بین آمریکا و رژیم ایران و با هدف تقویت نیروی دفاعی خودش در چنین شرایط شکنندهای دوباره دست به استفاده از همان سیاست قدیمی «تفرقه بینداز و حکومت کن» زده است. استفاده از این روش قدمت تاریخی دارد، حکومتهای سرمایهداری در کلیه کشورها، شرق یا غرب، از این سلاح به عنوان تاکتیکی برای سرکوب تودهها استفاده میکنند. آنها با این روش افتراق ایجاد کرده و گناه ناکارآمدیها و بحرانها را به گردن زحمتکشان میاندازند و سرکوبها آغاز میشود. یکی از معمولترین روشهای استفاده از این سیاست ایجاد تفرقه مابین ملیتهای موجود است. کردها را بهجان فارسها و فارسها را به جان بلوچها میاندازد. لرها را در مقابل آذریها علم میکند و بین کارگران غیرعرب و عرب در صنایع خوزستان شکاف ایجاد میکند و قسالیهذا. امروز درمحور این سیاست کارگران و زحمتکشان افغانستانی قرار گرفتهاند که برای امرار معاش به ایران آمدهاند. آنها آماج این حملهها و تبعیضها شده و به شکل تحقیرآمیزی اخراج میشوند.
توجه داشته باشیم که بسیاری از این افغانستانیها در واقع ایرانی هستند. بزرگان بسیاری از این خانوادهها شاید دو نسل پیش به ایران آمده اند و دو نسل بعدی در ایران متولد شده است. این افراد شهروند ایرانی بوده و از نظر حقوق بین الملل باید سهمی برابر با تمامی شهروندان دیگر داشته باشند. ماجرای انگ جاسوسی به افغانها مسلما بیربط است. جاسوسان اسرائیلی که کار یدی و کارگری نمیکنند. کارگر زحمتکش افغانی که دسترسی به اطلاعات محرمانه هستهای و لشکری ندارد. اطلاعاتی که اسرائیل بدست آورده از طریق فرماندههای بالای سپاه پاسداران است نه ازطریق افغانیهایی که برای گذران زندگی با مشقت فراوان کار میکنند. این شایعهپراکنیها در واقع همان سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» قدیمیست که امروز رژیم از آن استفاده میکند، یکی از ابزارهای معمول سرکوب مبارزات کارگری همه دولتهای سرمایهداری.
بنابراین در پاسخ به سئوال رفیقی که از ایران مطرح شده، در وهله نخست و از نقطه پیشتازان کارگری داخل ایران باید این مسئله تفرقه اندازی افشا و برجسته شود. ما باید نشان بدهیم که کارگران یک بدن هستند. انگشتان این بدن افغانها هستند، کردها هستند، عربها و هر زحمتکش دیگری از هر ملیتی. این انگشتان ابزار کارایی یک بدن هستند؛ بدنی که اجزای مختلفش از کار زحمتکشان شکل میگیرد. اگر پارهای از این بدن زخمی یا بریده شود، درواقع، به کل بدن حمله شده است.
کارگران پیشتاز داخل ایران باید این اقدام را به عنوان حمله علیه خودشان ارزیابی کنند. آنان باید به طور روشن و محکم اعلام کنند که ما تردیدی در کذب این انگها و اتهامات وارده بر برادران افغانستانی خود نداریم. اینها بخشی از جنبش کارگری هستند، اگر اینها را میزنید، اگر اینها را تنبیه میکنید، یعنی در واقع دارید با ما همان معامله را میکنید، چون ما نیز بخشی از آنها هستیم.
کارگران پیشتاز به این طریق سیاست تفرقهافکنی رژیم را افشا میکند. به این ترتیب کارگران فارسزبان نشان میدهند که با افغانها با کردها، یا عربها و بلوچها فرقی ندارند و تمامی این یاوهسراییها درواقع بخشی از سیاست ایجاد افتراق رژیم است. برجستهکردن و پافشاری روی این هدف یکی از وظایف سیاسی مهم کارگران پیشتاز داخل است. آنان نباید حتی برای لحظهای تردید داشته باشند که نکند کارگران افغانی بهراستی جاسوسی کرده باشند. هر عقل سلیمی حکم میکند که این کارگران امکان دسترسی به اطلاعات محرمانه کشوری و لشکری را ندارند، همانگونه که بقیه کارگران غیرافغانی چنین امکانی را ندارند. این سیاست تفرقهاندازی دولت است. سیاستی به هدف تضعیف کل بدنه طبقه کارگر.
بنابراین از این نقطه نظر، موضع ما کاملا صریح و روشن است. حال بپردازیم به اینکه در چنین شرایطی کارگران پیشتاز چه کمکهای عملی میتوانند فراهم کنند.
در شرایط فعلی که هنوز احتمال حمله نظامی طرفین وجود دارد و علیرغم آتشبس ظاهری و موقتی هراتفاقی ممکن است بیفتد، کمکرسانی به برادران و خواهران افغانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. کارگران پیشتاز باید اینجا نیز پرچمدار این حرکت باشند.
جمعآوری کمک مالی برای افغانهایی که در حال حاضرتحت فشار هستند، همچنین یافتن جا و مکان برای افراد فراری یا تحت تعقیب و تهیه غذا و مایحتاج اولیه برای افراد دستگیر شده، همان عملی که امروز زحمتکشان بلوچ انجام میدهند، از اهمیت والایی برخوردار است. امروز وظیفه همه ماست که به کمک یکدیگر بیائیم. اینک زمان همبستگیست و باید اتحاد میان زحمتکشان را تقویت کنیم و اجازه ندهیم که این برخوردهای افتراآمیز رژیم منجر به جدایی ما بشود. متاسفانه در برخی از موارد مشاهده شده که فارسزبانان دچار تردید شدهاند، یا میگویند مسئله افغانها و رژیم ربطی به ما ندارد. چنین برخوردهایی کاملا اشتباه است و باید از آن پرهیز شود. ما باید کاملا برعکس این عمل کنیم تا اتحادها شکل بگیرد. این وظیفه کارگران پیشتاز است که در شرایط فعلی که اختلافات در میان کارگران بسیارشدت پیدا کرده با آن مبارزه کنند. این وظیفه کارگران پیشتاز به طور عمومیست اما در مناطقی مانند خوزستان این وظیفه خاصتر میشود.
خوزستان مرکز تولید نفت و اصلیترین شریان اقتصادی حکومت است. رژیم شدیدا وابسته به درآمد نفت است، در نتیجه جو عمومی این مناطق نیز متفاوت از دیگر نقاط کشور است. نیروهای ارتشی بیشتر در منطقه حضور دارد؛ سپاه پاسداران نفوذ دارد. کارگران به انواع و اقسام اشکال تهدید می شوند، دستگیریها جریان دارد، اخراجها صورت میگیرد. رژیم به طرق مختلف دخالت میکند تا یادآوری شود: مواظب باشید که از حدودتان هارج نشوید، اینجا اعتصاب و دست از کار کشیدن وجود نخواهد داشت، سرکوبتان میکنیم، اعدامتان میکنیم، دستگیرتان میکنیم. بنابراین در چنین جوی که مشخصا امروز در خوزستان وجود دارد بسیار دشوار است که کارگران به طور همزمان در دههاجبهه مبارزه کنند اما چاره دیگری نیست. باید ضمن حفاظت از سلامت و امنیت خودمان از برادران و خواهران افغانی خود حمایت کنیم. ادغام این دو کار سادهای نیست، آنهم با وجود مشکلات اقتصادی، تحکیم کم و بیش حکومت نظامی و موارد سرکوب و توهین که در همین چندهفته گذشته حتی کارگران عادی شرکت از آن در امان نبودهاند.
کارگران پیشتازسوسیالیست باید حداقل در این رابطه موضع خود را روشن کنند. نظرگاه آنان باید از طریق انتشاربولتن ها ، از طریق شب نامه ها و غیره کاملا روشن مطرح شود. شعار مرکزی باید این باشد: همبستگی میان کل کارگران وجود دارد، حمله به یک بخش از کارگران به معنای تعرض به کل کارگران است . تعرض به کارگران افغان حمله به کل کارگران، حتی کارگران شرکت نفت است. ما باید همبستگی خود را به این شکل تقویت کنیم. باید از افتراقی که رژیم به کاذبترین شکل ممکن به طبقه کارگر تحمیل میکند جلوگیری شود. کارگران میتوانند به برادران افغانی خود کمکرسانی کنند؛ باید برای حمایت از این بخش جامعه که مورد تهاجم قرار گرفته دست به دست همبدهیم و کمیتههای ویژه کمکرسانی را سازمان دهیم.
۱۴ تیر ۱۴۰۴
آخرین دیدگاه ها