نقدِ هنرِ سرمایه‌داری در عصر دیجیتال با تکیه بر بازخوانی نظریات تروتسکی

امین ماسوری

پژوهش‌گر و منتقد هنر، زندانی سیاسی سابق

نقدِ هنرِ سرمایه‌داریِ عصرِ دیجیتال با تکیه بر نظریات تروتسکی

در دنیای دیجیتالِ معاصر، هنر نه‌تنها در معرض سرمایه‌داریِ دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته، بل‌که تحت سلطه‌ی سیستم‌های اقتصادی‌ای است که خود را به‌عنوان پیش‌رفته‌ترین صورت‌های تولید و توزیعِ فرهنگ در جهانِ امروز معرفی می‌کنند. با این‌حال، برخلاف آن‌چه که ممکن است به‌نظر برسد، این فضاهای جدید به‌ویژه از جنبه‌های سیاسی و اجتماعی، مشابه با سیستم‌های فرهنگی بورژواییِ دورانِ پیشادیجیتال، هم‌چنان در خدمت منافعِ طبقاتیِ خاص قرار دارند. نقد لئون تروتسکی از هنرِ بورژوایی، در این بسترِ دیجیتال نه‌تنها هم‌چنان معتبر است، بل‌که به‌طور عمیق‌تری باید به دگرگونی‌های ساختاری و اقتصادیِ جدید در فضای هنرِ دیجیتال و فضاهای مجازی پرداخته شود.

سانسور الگوریتمی: ابزارِ بورژوازیِ دیجیتال

هنر در عصرِ دیجیتال با چالش‌های جدّی روبه‌رو است که بیش‌تر آن‌ها ناشی از سرمایه‌داری دیجیتال و سانسور الگوریتمی‌اَند. این سانسور از سوی پلتفرم‌های دیجیتال—که خود تحت سلطه‌ی اَبَرشرکت‌های تکنولوژیک و تجاری قرار دارند—آثار هنری را نه‌تنها از نظر محتوا بل‌که از لحاظ دسترسی به مخاطب، محدود می‌سازد(Fuchs, 2017). در حقیقت، شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های دیجیتال هم‌چون یک ابزار جدید برای اعمال سلطه‌ی بورژوازیِ دیجیتال عمل می‌کنند. همان‌طور که تروتسکی در نقد هنر بورژوایی اشاره داشت، نظام‌های تولیدِ هنر باید از جنبه‌های اجتماعی و طبقاتیِ خود بررسی شوند، این حقیقت در فضای دیجیتال امروزی به‌وضوح خود را نشان می‌دهد. در این فضا، هنر نه‌تنها به ابزاری برای کالایی‌شدن و تولیدِ سود تبدیل شده، بل‌که از طریق سانسور پلتفرمی، محدودیت‌های نوینی بر ابراز عقاید و خلاقیت‌های هنری تحمیل می‌شود.

هنر نولیبرالی و فضاهای دیجیتال هنر

نظریات تروتسکی درباره‌ی کالایی‌شدن هنر را می‌توان به‌راحتی در بازتاب‌های هنر دیجیتال و NFTها مشاهده کرد. همان‌طور که هنر در بازارهای سرمایه‌داریِ بورژوایی به یک کالا تبدیل می‌شد که ارزش آن به روابط تولید و توزیع آن مرتبط بود، در عصر دیجیتال نیز هنر به یک کالای فتیشیزه‌شده و سفته‌بازی تبدیل شده است (Žižek, 2010). در بازارهای هنر دیجیتال، NFTها (توکن‌های غیرمثلی) به ابزاری تبدیل شده‌اَند که نه‌تنها ارزش هنری آثار را به حراج می‌گذارند، بل‌که در فرایند خرید و فروش، هنر را به یک شیءِ تجاری بدون توجه به محتوا و هدف اجتماعی آن تقلیل می‌دهند. در واقع، همان‌طور که در دوران تروتسکی، هنر بورژوایی به‌طور عمده در راستای حفظ وضعیت موجود و تقویت ساختارهای طبقاتی عمل می‌کرد، اکنون نیز هنرِ دیجیتال در قالبِ هنرِ نولیبرالی، تحت تأثیر منافع تجاری و سرمایه‌داری دیجیتال قرار دارد. این روند موجب می‌شود که هنر به‌جای ابزاری برای تغییرات اجتماعی و انقلابی، بیش‌تر به ابزاری برای سودآوری تبدیل شود.

سانسور و فشار اقتصادی در فضای آنلاین

با وجود امکانات بی‌سابقه‌ای که فناوریِ دیجیتال برای توزیع و انتشار هنر فراهم آورده است، هنرمندان هم‌چنان با چالش‌های بزرگی روبه‌رو هستند. سانسور الگوریتمی و فشارهای اقتصادی به‌ویژه در پلتفرم‌های دیجیتال، تهدیدی جدّی برای آزادیِ خلاقانه در دنیای هنر معاصر است (Gillespie, 2018).

این محدودیت‌ها به‌ویژه در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی آشکار می‌شوند، جایی‌که پیام‌های انتقادی و هنری در تضّاد با منافع قدرت‌های حاکم قرار دارند، به‌راحتی سانسور و محدود می‌شوند. در این زمینه، نظریه‌های تروتسکی به‌ویژه در مورد ارتباط بین هنر و سیاست، کمک می‌کنند تا مشخص شود که چگونه این سانسور و فشارها نه‌تنها بر آزادی هنری بل‌که بر توانایی هنر در نقد و تغییر وضعیت موجود نیز تأثیر می‌گذارند. این‌گونه سانسورها بازتابی از حفظ نظم طبقاتیِ موجود و سلطه‌ی طبقات حاکم است.

هنر و مبارزه‌ی طبقاتی در عصر دیجیتال

در عین‌حال، هنر هم‌چنان توانایی بازتاب تضّادهای اجتماعی و سیاسی را دارد. در عصر دیجیتال، هنر از طریق فیلم‌های مستند، هنرِ دیجیتال، و موسیقی اعتراضی به ابزاری برای مقابله با بحران‌ها و نابرابری‌های اجتماعی تبدیل شده است (Chomsky, 2015).

هنر دیجیتال، علی‌رغم محدودیت‌ها و فشارهای اقتصادی، می‌تواند نقش مهمی در گسترش آگاهی طبقاتیِ اجتماعی ایفا کند. این اَمر با دیدگاه تروتسکی هم‌خوانی دارد که هنر را به‌عنوان ابزاری برای مبارزه‌ی طبقاتی و تغییرات اجتماعی می‌دید. در واقع، حتی در فضای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، هنرمندان می‌توانند از این بسترها برای بیان اعتراضات خود و نقدِ وضعیتِ موجود استفاده کنند. این استفاده از ابزارهای دیجیتال نه‌تنها به تعمیقِ مبارزاتِ طبقاتی کمک می‌کند، بل‌که هم‌چنین موجب ارتقای آگاهی جمعی در مورد تضّادهای جهانی و محلّی می‌شود.

فرصت‌های جهانی‌شدن و دگرگونی فرهنگی

درست همان‌طور که تروتسکی بر نقشِ جهانیِ هنر در مبارزاتِ انقلابی تأکید داشت، تحولات فناوری و جهانی‌شدن در عصر دیجیتال نیز فرصت‌هایی برای دگرگونیِ فرهنگی فراهم می‌آورند (Negri & Hardt, 2000).

اینترنت، به‌عنوان یک فضای جهانی، قادر است برای هنر ابزارهایی فراهم کند که فراتر از مرزهای ملّی و طبقاتی حرکت کنند و به مبارزاتِ جهانی علّیه سرمایه‌داری و نابرابری‌ها بپیوندند. این هم‌افزاییِ جهانی در برابر سرمایه‌داریِ دیجیتال و نولیبرالیسم می‌تواند منجر به شکل‌گیری یک فرهنگِ سوسیالیستی جهانی شود که نه‌تنها در برابر سیستم‌های سلطه‌گر مقاومت کند، بل‌که به‌عنوان الگویی برای دگرگونی‌های بنیادین در سطح جهانی عمل کند.

نتیجه‌گیری

نظریه‌های تروتسکی در مورد هنر و سیاست هم‌چنان ابزارهای ضروری برای تحلیل و نقدِ هنرِ معاصر در دنیای دیجیتال باقی می‌مانند. در دنیای امروز، که هنرِ دیجیتال تحت سلطه‌ی سرمایه‌داریِ دیجیتال و سانسور الگوریتمی قرار دارد، نقدهای تروتسکی به‌ویژه در مورد کالایی‌شدن هنر و نقش آن در مبارزاتِ طبقاتی هم‌چنان اهمّیت دارند. فناوری‌های دیجیتال اگرچه می‌توانند به تسهیل سلطه‌ی طبقاتی و سانسور کمک کنند، اما در عین‌حال فرصتی برای بیان هنری و مقاومت فراهم می‌آورند. بنابراین، می‌توان به درک عمیق‌تری از پیچیدگی‌های هنر در دنیای دیجیتال دست یافت و از آن برای نقد و مبارزه علّیه سرمایه‌داریِ دیجیتال و نولیبرالیسم استفاده کرد.

پانویس:

۱. فِتیش (Fetish): شیء، نماد یا بخشی از بدن که به‌شکل اغراق‌آمیز مقدس یا جذاب اِنگاشته می‌شود. در هنر، اغلب برای نقدِ مصرف‌گرایی(مارکس) یا تمایلاتِ جنسی (فروید) به‌کار می‌رود. به‌عنوان مثال: ارزش‌گذاری NFTها به جای خود اثر هنری. اِن‌اِف‌تی در هنر، توکن دیجیتال منحصربه‌فرد مبتنی بر بلاک‌چین که مالکیتِ یک اثرِ هنریِ دیجیتال را اثبات می‌کند. به‌عنوان مثال: فروش اثر «Beeple» به قیمت ۶۹ میلیون دلار.

۲‌ توکن (Token): یک واحدِ دیجیتالیِ ارزش یا دارایی است که روی یک بلاک‌چین ثبت می‌شود و می‌تواند نماینده‌ی چیزهای مختلفی باشد، از جمله:

– پول دیجیتال(بیت‌کوین)

– دارایی واقعی(سهام یا املاک)

– دسترسی به خدمات(عضویت در یک پلتفرم). توکن انواع مختلفی از قبیل توکن‌های مثلی(Fungible)/ توکن‌های غیرمثلی(NFT)/ توکن‌های کاربردی(Utility) دارد.

۳. نولیبرالیسم، هایک فریدمن: مکتب اقتصادی مبتنی بر بازارِ آزاد، خصوصی‌سازی و کاهشِ دخالتِ دولت. منتقدان آن‌را عامل نابرابری و بحران‌های مالی می‌دانند. خلاصه‌تر این‌که نولیبرالیسم سیاست بازار آزاد افراطی با محوریت خصوصی‌سازی و مقررات‌زدایی.

منابع

1. Chomsky, Noam (2015). Because We Say So. City Lights Publishers.

چامسکی، نوام. چون ما می‌گوییم چنین است. انتشارات سیتی لایتس.

2. Fuchs, Christian (2017). Social Media: A Critical Introduction (2nd ed.). Sage publishers

فوکس، کریستیان. پرسانه‌های اجتماعی: درآمدی انتقادی(ویراست دوم). انتشارات سیج.

3. Gillespie, Tarleton (2018).

Custodians of the Internet: Platforms, Content Moderation, and the Hidden Decisions that Shape Social Media. Yale University Press.

گیلیسپی، تارلتون. نگهبانان اینترنت، پلتفرم‌ها، تعدیل محتوا و تصمیمات پنهانی که رسانه‌های اجتماعی را شکل می‌دهند. انتشارات دانشگاه ییل.

4. Negri, Antonio, & Hardt, Michael (2000). Empire. Harvard University Press.

نگری، آنتونیو و هارت، مایکل. امپراتوری. انتشارات دانشگاه هاروارد.

5. Žižek, Slavoj (2010). Living in the End Times. Verso.

ژیژک، اسلاوی. زندگی در زمانه‌های پایان. انتشارات ورسو.

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران