حمله حماس به اسرائیل و هجوم نیروهای اسرائیلی به کرانه باختری غزه را محکوم میکنیم!
گرایش مارکسیستهای انقلابی ایران
اینک بیش از هشتاد سال است که فلسطین درگیر آتش جنگیست که نتیجهای بهجز خانمانسوزی برای تودههای عرب و اسرائیلی بهدنبال نداشته است. این جنگ که در ابتدا خصلتی مترقی داشته و در دفاع از سرزمین مردم فلسطین آغاز گردیده بود و طبیعتا در میان کارگران و زحمتکشان منطقه احساس همدردی نسبت به تودههای تحت ستم فلسطین که بیشاز ۸۰ سال است که از حق ملی و دیگر حقوق خود محروم شده بودند، ایجاد میکرد، بهمرور زمان تبدیل به نبردی بین نیروهای ارتجاعی حاکم برای تثبیت سلطه خود در منطقه تبدیل گردید .ما جنگ فعلی را نیز از همین منظر بررسی میکنیم.
دولت صددرصد ارتجاعی و ضدانقلابی حماس در حملهای غافلگیرانه وارد اسرائیل شده و تعدادی از شهروندان این کشور را به اسارت خود درآورده و آنان را بهطرزی بیرحمانه و وحشیانه بهقتل رسانده و یا مورد تجاوز قرار داده است. این دولت برای حفظ قدرت خود در کرانه باختری نوار غزه بهدنبال تحقق امیال دولت ایران در فلسطین است تا برای آنان فرصتی فراهم آورد که از این حمله بهعنوان برگ برندهای در مذاکرات آتی خود استفاده کنند و آنان نیز خردهای از این پیروزی در قالب کمکهای مالی را دریافت نمایند. حماس در حملات اخیر وحشیگریها را به حداکثر رسانده و نظرگاههای بنیادگرایانه و ارتجاعی خود را بهویژه در رابطه با زنان به نمایش گذاشت. حماس هرگز در صدد تحقق آمال و آرزوهای مردم فلسطین نبوده و نخواهد بود. ما ظرف دوسهدهه گذشته شاهد آن بودیم که چگونه در دوران حکومت حماس ایدههای ارتجاعی و بنیادگرایانه وسیعا ترویج و تبلیغ شد، و چهگونه تمامی جنبشهای مترقی و مستقل کارگران، دانشجویان، زنان و سایر اقشار جامعه سرکوب گردیده است. حماس بساط حرکتهای ترقیخواهانه منطقه را درهم پیچید و مخالفان خود را یا ترور کرد و یا بهزندان انداخت. اما حرکتهای اعتراضی یکیدوساله اخیر نشان میداد که این نیرو نیز دارد اندک اندک نفوذ و محبوبیت خود را در میان مردم از دست میدهد. مردم به اختناق روزافزون اعتراض داشتند. آنها از افزایش حضور نیروهای ایرانی در غزه و کمکهای مالی آنان به حماس ناراضی و دلنگران بودند و این نارضایتی اندکاندک گسترش بیشتری مییافت. اما مسلما شروع یک جنگ جدید ناخواسته از حدت این نارضایتیها خواهد کاست و زمینههای یک وحدت ناسیونالیستی کاذب و سرکوب بیشتر مخالفان را تسهیل خواهد کرد که ابدا بهنفع نیروهای مترقی منطقه نخواهد بود.
حکومت بنیامین نتنیاهو نیز تفاوت چندانی با حماس ندارد. این دولت بغایت راستگرا از ابتدای بهقدرترسیدن، پایههای حکومت خود را بر تعرض بیشتر نسبت به فلسطینیان و ایجاد شهرکهای یهودینشین جدید و به نوعی پاکسازی فلسطینیان از سرزمیت آبا اجدادی آنان استوار کرده است. دولت صهیونیستی اسرائیل علیرغم نقض فهرست بلندبالایی از قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد هرگر مورد مواخذه و سئوال هیچ دولت امپریالیستی قرار نگرفته، و حتی تائید هم شد، و هیچگاه برخوردی جدی با این جنایات صورت نگرفت. دولت صهیونیستی اسرائیل طی مدت ۱۵ ساله اخیر، از سال ۲۰۰۸ تا کنون، طبق آمارهای رسمی ۱۵۰ هزار زن، کودک و مردمان عادی فلسطینی را بهقتل رسانده و هربار که جامعه جهانی اعتراضی کرد آنها مدعی شدند که کشتهشدگان متعلق به جریانات تروریستی هستند.
سرانجام گسترش این تنشها به اندازهای رسید که صدای اعتراض یهودیان روشنفکر و صلحطلب اسرائیلی را که خواهان همزیستی مسالمتآمیز با همسایگان فلسطینی خود هستند بهآسمان بلند کرد. اما دولت نتینیاهو حتی این اعتراضات را برنمیتابد و در تلاش است که با طرح محدودیتهای جدید برای قوهقضائیه این کشور عملا استقلال این قوه را بهزیر سئوال برده و آنرا به مجری بیقیدوشرط دولت تبدیل نماید و این اعتراضات را خاموش نماید. آنان میخواهند با نفی استقلال قوه قضائیه بر این اعتراضات دهانبند زده و باورها و سنن دموکراتیک مردم را زیرپا بگذارند. مردم در اعتراض به این عمل هرشنبه دست به تظاهرات خیابانی میزدند. این تظاهرات تا قبل از شروع جنگ ارتجاعی فعلی رقمی برابر با ۲۵۰ هزارنفر را به خود جلب کرده بود و میرفت تا پایههای این حکومت بغایت ارتجاعی را بهلرزه درآورد. اما این جنگ این جنبش را نیز به محاق فراموشی سپرده است.
از منظر ما آغاز این جنگ نتیجهای بهجز نابودکردن جنبشهای مترقی منطقه در هردوسو بهدنبال نخواهد داشت و باعث رشد نیروهای واپسگرا در اسرائیل و نیروهای بنیادگرای اسلامی در فلسطین و منطقه خواهد شد. در شرایط فعلی هردوسوی این جنگ ناخواسته قادر خواهند بود که تحت عناوین دفاع از «میهن» و اعتقادات مذهبی تودههای ناآگاه را در پشتِ سر خود ردیف کرده و از آنان در جهت تحقق امیال سلطهطلبانه خود بهره جویند.
ما همیشه گفتهایم و بازهم میگوئیم که جنگ دولتهای ارتجاعی ربطی به مردم زحمتکش نداشته و آنان باید در اتحاد با یکدیگر عامل اصلی اینگونه جنگها، یعنی دولتهای سرمایهداری و ارتجاعی را مورد حمله قرار دهند. ما از کلیه کارگران، زحمتکشان و روشنفکران اسرائیلی و فلسطینی درخواست میکنیم که دلایل پشتپرده این تجاوز را بر همگان آشکارکرده و در وحدت با یکدیگر به این جنگ خانمانسوز پایان بخشند. نتایج فاجعهبار این جنگ را تاکنون مردم عادی و بیگناه پرداختهاند و در آینده نیز آنان خواهند پرداخت. همین اکنون دولت اسرائیل مجاری آب به غزه را مسدود کرده و مردم را در مشکل بیآبی قرار داده است. گناه کودکان، سالخوردگان و دیگر اقشار جامعه چیست که باید بهای خیرهسری دولتهای خود را بپردازند. گناه شهروندان اسرائیلی، بهویژه زنان و کودکان چیست که باید مورد تعرض و تجاوز قرار گیرند و به اسارت برده شوند. این تصاویر یادآور بربریت عهد کهن و قرون وسطی اروپاست و تا زمانیکه جنگطلبان به نبرد خود ادامه دهند باید انتظار صحنههای هولناکتری نیز داشت.
ما جنگ و جنگطلبان را محکوم میکنیم و اعلام میداریم که صلح در منطقه بدون از میانبرداشتن دولتهای ارتجاعی جنگطلب برقرار نخواهد شد، و چنین صلحی تنها در سایه اتحاد و مبارزه زحمتکشان اسرائیل و فلسطین بر علیه این دولتهای سرمایهداری و ارتجاعی میسر خواهد گردید
تنها از طریق اتحاد زحمتکشان و روشنفکران اسرائیلی و فلسطینی در مقابل دولتهای اسرائیل و حماس و حزب الله؛ در راستای تشکیل فدرالیسم سوسیالیستی در منطقه است، که صلح به این منطقه بازخواهد گرداند. تا زمانی که دولتهای بورژوایی فلسطینی در مصدر قدرت قرار گیرند، و تا زمانی که رهبری توده های فلسطینی در دست حزب الله/حماس باشد، دست های اسرائیل و آمریکا از منطقه کوتاه نخواهد شد. رهبران این جریانات انحرافی در نهایت با امپریالیسم توافق کرده و پشت زحمتکشان عرب در فلسطین و لبنان را خالی خواهند کرد.
سرنگون باد دولتهای ارتجاعی و واپسگرای اسرائیل و حماس
پاینده باد اتحاد تودههای زحمتکش اسرائیل و فلسطین
برقرار باد صلح راستین و حق خودمختاری تمام ملل تحت ستم
برقرار باد فدرالیسم سوسیالیستی در منطقه
گرایش مارکسیستهای انقلابی ایران
۱۹ مهر ۱۴۰۲
آخرین دیدگاه ها