آیا اعتصاب کارگری، به قدرت کارگری می انجامد؟/مازیار رازی

اعتصاب یکی از حربه های مهمی در دست کارگران است. به قول یکی از وزرا سرمایه داری «در پشت هر اعتصاب هیولای انقلاب در کمین است».
اعتصاب به کارگران می آموزد که با هم متحد شوند. اعتصاب به آنها نشان می دهد که آنها فقط زمانی متحد باشند می توانند برعلیه سرمایه داران مبارزه کنند. اعتصاب به کارگران می آموزد که بر علیه تمام کارخانه داران چه بخش خصوصی و چه دولت سرمایه داری، متحد شوند. به این دلیل است که مارکسیست های انقلابی، اعتصاب را «مکتب جنگ» می نامند. مکتبی که در آن کارگران می آموزند که با دشمنان شان برای آزادی تمام مردم ستمدیده، تمام زحمتکشانِ، زیر استیلای سرمایه داری، چگونه متحدانه مبارزه کنند.
اما، «مکتب جنگ» خود جنگ نیست. زمانی که اعتصاب در میان کارگران سازمان می یابد، برخی از کارگران (از جمله برخی از کارگران سوسیالیست ) تصور می کنند که طبقه کارگر می تواند خود را تنها با سازماندهی اعتصاب ها، ایجاد صندوق اعتصاب، و یا تشکیل مجامع عمومی اعتصاب و اعمال «اداره شورایی» و غیره، به خواسته های کامل خود برساند. البته در مواردی یک اعتصاب هر چند هم محلی و یا مقطعی می تواند منجر به دریافت حقوق های عقب افتاده و بهبود نسبی وضعیت زندگی، حتی موقتی، منجر شود. زمانی که کارگران می بینند که چه قدرتی حتی در یک اعتصاب در قیاس حتی یک کارخانه بدست می آورند، به این نتیجه می رسند که کافی است که طبقه کارگر یک اعتصاب عمومی در سراسر کشور سا زمان دهد تا اینکه کارگران هر چه را که می خواهند از سرمایه داران و یا دولت سرمایه داری بگیرند.
این تفسیر عموماً درست، چندان کامل نیست. اعتصاب صرفاً یکی از راه هایی است که کارگران از آن در مبارزه برای کسب حقوق و رهایی خودشان و کسب امتیازاتی از صاحبان کارخانه استفاده می کنند. اما، تنها راه نیست. چنانچه کارگران، اقدامات خود را در استفاده از روش های دیگر مبارزاتی معطوف نکنند، رشد و موفقیت های طبقه کارگر را در بهترین حالت با آهنگ کند پیش می برد. درست است که چنانچه اعتصاب کارگری موفقیت آمیز باشد، و حتی می تواند صندوق اعتصاب برای تامین کارگران در طول اعتصاب فراهم آورد. این صندوق های کارگری (معمولا صندوق های کارگران در شعبه های مختلف صنعت یا صنوف و یا در یک کارخانه) می تواند به شکل مخفی بدست هسته های مخفی کارگری سازمان یابند. کارگران می توانند این اقدامات را مخفی از نظارت دستگاههای امنیتی رژیم تشکیل دهند. اما، نباید تصور شود که صندوق اعتصاب تا وقتی که از لحاظ قانونی ممنوع است قادر نیست تعداد زیادی اعانه دهنده بخود جلب کند و تا وقتی که عضویت چنین تشکلاتی محدود باشد، صندوق اعتصابات زیاد مفید و تعیین کننده واقع نخواهد شد. به علاوه، حتی در کشور هایی که اتحادیه های کارگری علنا وجود دارند و مبالغ کلانی در اختیار کارگران قرار می گیرد، طبقه کارگر هنوز نمی تواند مبارزه خود را از اعتصاب فراتر ببرد. فقط کافی است یک تغییر کوچکی در اوضاع صنعت پیدا شود، تا اینکه کارخانه داران، حتی بطور عمدی، ایجاد اعتصاب را جایز اعلام کنند، زیرا به نفع آنهاست که برای مدتی کار را تعطیل کنند و به این ترتیب کارگران را بیشتر مورد فشار قرار دهند، یعنی وجوه صندوق کارگران را تهی کنند. بنابراین کارگران تحت هیچ شرایطی نمی توانند خود را صرفاً به سازماندهی اعتصاب و مجامع عمومی برای سازماندهی محدود کنند.
اعتصاب فقط زمانی می تواند موفقیت آمیز باشد که کارگران بتوانند وقت مناسب خود برای اعتصاب انتخاب کنند. به سخن دیگر، تعیین کنند بهترین و مؤثرترین زمان برای اعتصاب چه زمانی است. چه زمانی از لحاظ تشکیلاتی، سیاسی و مادی آماده چنین اقدامی هستند. آماده بودن یعنی تبلیغات و سازماندهی نه تنها خود بلکه کل منطقه و سایر اقشار جامعه، و حتی تبلیغات بین المللی است. اما برای اینگونه آماده سازی و تدارکات تشکیلاتی و مالی و تبلیغاتی کارگران سوسیالیست باید تشکیلات اخص مخفی خود را نه تنها در یک کارخانه، بلکه به شکل سراسری سازمان داده باشند. تشکیلات مخفی،متشکل و همراه با کارگران آگاه ضد سرمایه داری و سوسیالیست شناخته شده و مورد اعتماد میان کارگران پیشتاز، آن تشکیلاتی است که راه را برای توفیق نهایی هموار می کند. مهمتر از آن، مجهز شدن به تجارب کل مبارزات طبقاتی در ایران و ۱۸۰ سال تجارب مبارزات بین المللی کارگران، استوار بر یک برنامه اقدام کارگری (متکی بر مطالبات انتقالی)، این راه هدفمند را برای به حاکمیت رساندن شوراهای کارگری در دوره اعتلای انقلابی و ظهور قدرت دو گانه در جامعه (طبقه سرمایه و طبقه کارگر)، هموار می کند.
کارگران پیشتاز سوسیالیست نباید خود را با منشورهای «حداقلی» اصلاح طلبانه (تقدیرگرایانه) و «حداکثری» عمومی (أراده گرایانه) تداعی کنند. زیرا امروزه آگاهی میلیون ها از جوانان ایران و بسیاری از کارگران جلوتر از برنامه های حداقلی صنفی و دمکراتیک رفته است. تنها کمبود کارگران پیشتاز ایجاد یک ستاد رهبری مورد اعتماد توده های کارگر و ستمدیده های جامعه است. محافل از کار افتاده سندیکالیستی و چند نهاد مدنی در مقام بسیج توده های کارگری نیستند. در وضعیتی که ستاد رهبری سراسری کارگران پیشتاز هنوز شکل نگرفته باشد (مانند شرایط کنونی)، در مرکز فعالیت کارگران پیشتاز طرح و ارائه یک «برنامه اقدام کارگری» متکی بر مطالبات انتقالی است.

مطالبات مرکزی کارگران پیشتاز سوسیالیست در وضعیت کنونی از قرار زیرند:
• تدارک ستاد رهبری سراسری کارگران پیشتاز سوسیالیست!
• تدارک اعتصاب عمومی!
• تدارک برای سرنگونی دولت سرمایه داری!
• تدارک برای استقرار حاکمیت شوراهای کارگری!

مازیار رازی
https://linktr.ee/mazraz
۷ آذر ۱۴۰۳

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران