میراث شاهرخ زمانی را زنده نگهداریم! / مازیار رازی
زنده یاد رفیق شاهرخ زمانی در شرایطی که در بند سیاسی زندان رجاییشهر کرج پنجمین سال حبس بدون مرخصی خود را سپری میکرد، در روز ۲۲ شهریور ۱۳۹۴ در زندان توسط مزدوران رژیم به قتل رسید. گرچه دولت سرمایه داری شاهرخ زمانی را به قتل رساند، اما میراث او زنده باقی خواهد بود و این به عهدۀ ما و کارگران پیشتاز کارگری در داخل ایران خواهد بود که این میراث را تداوم ببخشیم.
میراث شاهرخ زمانی یکی در حوزۀ استراتژیک و یکی در حوزۀ فعالیت های تاکتیکی او مطرح بود. در سطح استراتژی، میراث شاهرخ زمانی همانا ساختن حزب لنینی بود و این علّت اصلی آن بود که دولت سرمایه داری او را به قتل رساند. شاهرخ بر این اعتقاد بود که برای سرنگون کردن سیادت دولت سرمایه داری، نیاز به حزبی است که متکی بر تجارب انقلاب اکتبر، حزبی که توسط بلشویک ها و مشخصاً در رأس آن لنین در انقلاب اکتبر ساخته شد. او معتقد بود که چنین حزبی در داخل ایران باید در راستای تدارک انقلاب کارگری ساخته شود. این استراتژی را شاهرخ از طریق مقالات متعدد** و همچنین گفتارها و مکالمات خودش به نسل آتی منتقل کرده و جوانان ایران به عنوان پیشروهای کارگری و کسانی که خواهان تداوم میراث شاهرخ زمانی هستند، این موضوع اصلی را نباید فراموش بکنند که استراتژی شاهرخ زمانی، استراتژی ساختن حزب لنینی در داخل ایران بود. از سوی دیگر میراث تاکتیکی او، این بود که برای ساختن این استراتژی، یعنی ساختن حزب انقلابی لنینی در داخل ایران، فعالین کارگری سوسیالیست باید به طور مستمر در درون جنبش کارگری فعالیت داشته باشند و هیچ گاه حتی یک لحظه خود را جدا از طبقۀ کارگر نکنند و این دخالتگری در حوزه های مختلفی می تواند از طریق اتحاد عمل ها سازمان پیدا کند. در حوزۀ حرکت های اجتماعی کارگران، معلمان و ملیت های تحت ستم و انواع و اقسام قشرهای تحت ستم در جامعه مانند زنان، جوانان و تمام اقلیت های قومی و غیره. این تاکتیک، تاکتیکی بود که شاهرخ زمانی روی آن تأکید داشت و خودش همواره این تاکتیک را از طریق صدور اطلاعیه های مختلفی که در همین برنامۀ «صدای کارگر سوسیالیست» آن را خوانده ایم، ارائه می داد. بنابراین میراث اصلی شاهرخ زمانی در دو حوزه، حوزۀ استراتژیک ساختن حزب لنینی و حوزۀ تاکتیکی دخالتگری در جنبش کارگری در تمام سطوح خود را نشان می داد و محفوظ نگه داشتن این میراث، لازمه اش تداوم این دو سیاست شاهرخ زمانی است.
سؤال بعدی این هست که چه کسانی قرارهست این میراث را محفوظ نگه دارد؟ پرچمی را که در دست شاهرخ زمانی بود، به دست بگیرند و تداوم راهش را تضمین کنند؟ محققاً ادامه دهندگان راه شاهرخ زمانی سندیکالیست ها، رفرمیست ها، دمکرات ها، لیبرال ها و سوسیال دمکرات ها و سازمان های سانتریستی نخواهند بود. چون آن ها اصولاً با وجودی که امروزه بسیاری شاهرخ زمانی تمجید می کنند، اما در تناقض آشکار و کامل با استراتژی و تاکتیک های شاهرخ زمانی هستند. کسانی که در مقام تداوم بخشیدن سیاست های شاهرخ زمانی هستند، افراد بی عمل و حرّاف و بی ارتباط به جنبش کارگری هم نمی توانند باشند. گرچه بسیاری از دوستان سابق یا افرادی که شاهرخ را خوب می شناختند، امروز خود را در مقام این موضوع قرار می دهند و می خواهند این میراث را به اسم خود تداعی کنند. برخلاف ادعای این دسته، میراث شاهرخ زمانی را تنها جوانان کارگر سوسیالیست در داخل ایران می توانند تداوم بدهند و نه کسی دیگر. و آن ابزاری که شاهرخ برای تداوم بخشیدن این میراث به جا گذاشت، یک کمیته بود و آن هم «کمیتۀ اقدام کارگری» است. شاهرخ زمانی به طور مستمر و سیستماتیک و از نزدیک حداقل در شش ماه آخر حیات خود با فعالین کمیتۀ اقدام کارگری در ارتباط نزدیک بود و بر پیشنهاد تداوم کمیتۀ اقدام کارگری از زوایای مختلف تأکید می کرد و به آن اصرار می ورزید. در اطلاعیه ی که از طرف جمعی از کارگران، جوانان و دانشجویان کمونیست حدوداً دوم شهریور۱۳۹۴ انتشار یافت، یکی از امضاکنندگان آن رفیق شاهرخ زمانی بود که با یک سلسله پیشنهادهای مشخص برای بهتر کردن وضعیت کمیتۀ اقدام کارگری در این اطلاعیه اشاره کرد. از جمله این که نام کمیتۀ اقدام کارگری مبدل شود به «کمیتۀ اقدام مشترک کارگری» و همچنین یک سلسه پیشنهادها و ترمیمات برای بهبود بخشیدن به فعالیت های کمیتۀ اقدام کارگری مطرح کرد. این اطلاعیه در همان زمان در سایت کمیتۀ اقدام کارگری درج شد و مجدداً باز تکثیر شده است. کمیته اقدام کارگری، متکی به یک «برنامۀ اقدام کارگری» بنیاد گذاشته شد. این برنامه ای هست که حدود بیش از یک دهه پیش در داخل ایران میان کارگرهای پیشرو توزیع شد و مورد تبادل نظر (از جمله با خود شاهرخ زمانی) قرار گرفت. بنابراین انتخاب کمیتۀ اقدام کارگری توسط رفیق شاهرخ زمانی در مقابل ده ها کمیتۀ دیگر و متصل کردن سیاسی و تشکیلاتی خود به کمیتۀ اقدام کارگری کاملاً حساب شده و از روی تحقیقات پیشین و مشاهده تجارب قبلی بوده است. شاهرخ زمانی کسی نبود که با جریانات مختلف ارتباط تشکیلاتی و سیاسی پیدا کند و احزاب و سازمان های سیاسی دیگری بودند که تمایلاتی به شاهرخ زمانی نشان می دادند، اما او هرگز خود را مرتبط با آن ها نکرد. انتخاب کمیتۀ اقدام کارگری توسط رفیق شاهرخ زمانی، یک موضوع مرکزی را به ما در داخل ایران نشان می دهد و این موضوع این هست که برای تداوم بخشیدن به میراث شاهرخ زمانی چه در حوزۀ استراتژیکی (یعنی ساختن حزب لنینی) و چه در ارتباط با دخالتگری در جنبش های اجتماعی ایران، تنها می تواند از طریق کانال کمیتۀ اقدام کارگری در ایران تحقق پیدا کند. کسانی که امروزه خود را مرتبط به شاهرخ زمانی می دانند و این موضوع مرکزی را یعنی ساختن کمیتۀ اقدام کارگری در داخل ایران را مورد سؤال قرار می دهند یا مسکوت نگه می دارند یا بدتر از آن در مقابلش ایستادگی می کنند، در تقابل با تداوم میراث شاهرخ زمانی قرار گرفته اند، چه خودشان آگاه باشند به این مسأله، چه آگاه نباشند.
بنابراین جوانان کارگر سوسیالیست در داخل ایران با کسانی وارد فعالیت در راستای تداوم میراث شاهرخ زمانی می شوند که در تقابل با کمیتۀ اقدام کارگری قرار نگرفته باشند و کسانی که از بنیان گذاران تداوم میراث شاهرخ زمانی خواهند بود، همان کسانی هستند که چند سال گذشته در خیابان های شهرهای مختلف ایران از شمال به جنوب، از شرق به غرب، اطلاعیه ها و حمایت های خودشان را از شاهرخ زمانی و سایر زندانیان سیاسی کارگر و معلمان و غیره نشان دادند. مسألۀ محوری ما در داخل ایران بین جوانان کارگر سوسیالیست و جوانان سوسیالیست، در واقع تداوم و مستحکم تر کردن کمیتۀ اقدام کارگری است. کمیتۀ اقدام کارگری یک اتحاد عمل سراسری کارگری است برای تحقق مطالباتی مرتبط به مبارزات ضد سرمایه داری کارگران. برای مستحکم کردن کمیتۀ اقدام کارگری**، پیشنهاد مشخص رفیق شاهرخ زمانی از یک سال پیش از به قتل رسیدنش، این بود که ما در داخل ایران باید به ایجاد یک نشریۀ کارگری سراسری مبادرت کنیم. رفیق شاهرخ زمانی مدام در بحث هایش، در نوشته هایش، صحبت از ایجاد نشریۀ کارگری می کرد و کمیتۀ اقدام کارگری هم با اتکا به درخواست شاهرخ زمانی، این درخواست شاهرخ زمانی را جامۀ عمل بپوشاند. یعنی این که یکی از قدم های اولیه برای تقویت کمیتۀ اقدام کارگری و مستحکم کردن عقاید و میراث شاهرخ زمانی ایجاد و انتشار نشریۀ کارگری هست. نشریۀ کارگری که به مثابۀ یک سازمان فعالین کارگر سوسیالیست در داخل ایران خود را مطرح می کند. نام این نشریه «کارگر پیشتاز» است. نشریه ای که به طور مداوم در شهرهای مختلف در مراکز و در محلات کارگری پخش و نصب می شود بر در و دیوار ها، و به دست کارگران در محیط های مختلف می رسد. این نشریۀ کارگری، به مثابۀ یک سازمانده فعالیت های کارگری، بخش های مختلفی در درونش خواهد داشت.
*منتخب نوشته های شاهرخ زمانی در زندان (نشر میلیتانت)
https://militaant.com/wp-content/uploads/2015/09/shahrokh-vol1.pdf
**سایت کمیته اقدام کارگری
https://eghdamkargaari.wordpress.com
آخرین دیدگاه ها