افغانستان: هر اعتراض، گامی به پیش، اعتراضات و اعتصابات را سراسری کنیم!
با رونمایی از یکی از ارتجاعیترین قیافهی سرمایهداری در افغانستان (قدرتگیری طالبان)، پیشپاافتادهترین حقوق و آزادیهای دموکراتیک همهی مردم، بهخصوص زنان، زیر سنگ آسیاب قرار گرفت. چند روز پس از وقوع این تراژدی در افغانستان، صدای اعتراض در کابل طنین انداخت، ولی این صدا در حمایت از جبههی مقاومت بلند شد. مقاومت، با پیشینهی ارتباط با اخوانیزم، هیچ چیزی از طالبان در بنیاد خود کم ندارد. شعار “زنده باد مقاومت” بهشدت ارتجاعی بود، از آن جهت که “مقاومت” فقط روی دیگر سکهی پاناسلامیزم است، یک لباس چرکین بر تن برهنهی نظام سرمایهداری بهشدت وابسته به امپریالیسم امریکا و فرانسه. “مقاومت”ی که در برابر رژیم طالبان، شعار جز “الله اکبر” ندارند که این نیز شعار بنیادی برای طالبان است. “ارتجاعی”بودن شعار “زنده باد مقاومت” سبب شد که حمایتی چندان مردمیِ کسب نکند.
سپس، در واکنش به جوِ بهشدت اختناقآمیز رژیم سیاه طالبانی بالخصوص در مورد زنان، تعدادی از زنان رادیکال، صدای اعتراضشان را بهخاطر اعادهی حقوق و آزادیهای پیشپاافتادهی حاصلشده طی بیستسال اخیر، بلند کردند. ولی این اعتراضات چندان مثمر واقع نشد، از آنجهت که اعتراض در سطح کوچک، و بیشتر نمایشی جلوه کرد، نمایشی از آن جهت که سازماندهی مشخص وجود نداشت، فراخوان نمیدادند، و میخواستند این اعتراضها فقط توسط زنان شکل داده شود. پیچیدن بر محور شعارهای ارتجاعی “انقلاب زنانه” و توهین مردها، باعث شد تا این اعتراضها در میان تودهها جا نیفتد. متعاقب آن، تعدادی از کارگران و کارمندان دولتی، به دلیل پرداختنشدن حقوقشان دست به اعتراض زدند، و از پی آن شعار “نان، کار، آزادی، مشارکت سیاسی” در میان متعرضان متفرق عمده شد. در آخرین مورد اعتراضاتی در پنجشیر بر ضد استبداد و وحشیگریها و کشتارهای بیباکانهی رژیم، راهاندازی شد و اعتراض جوخههای کوچک و متفرق زنان همچنان ادامه دارد.
هر اعتراض میتواند گامی به پیش باشد. هر اعتراض میتواند قدمی در جهت آزادی و رهایی باشد. لکن، اعتراضات متفرقه، اعتراضاتی با شعارهای کم و بیش ارتجاعی، اعتراضاتی بدون سازماندهی همگانی، در نهایت محکوم به شکست و بدون نتیجه خواهد بود. ما باید حول شعارهای مترقیانهیی گرد آییم. کارگران و کارمندان، کارکران بیکار، معلمان، زنان و مردان در کلیتاش، بایستی با سازماندهی دقیق اعتراضاتشان پیش برند. بدون موجودیت یک هستهی سازمانده، اعتراضات از هم میپاشد. قبل از هر اعتراض یا با شروع هر اعتراض خودجوش باید هستهی سازمانده، در پی گردآوری افراد بیشتری فراخوان بدهند. اعتراضاتی که ناگهان پدید میآیند و ناگهان ناپدید میشوند، بیشتر شکل نمایشی دارند تا اعتراضی. اعتراضات باید پیاپی صورت گیرد، طی این اعتراضات باید به مردم زحمتکش تفهیم شود که برای یاریرساندن به اعتراضات، اقدام به اعتصابات کاری کنند. فقط اعتصابات قادر است چوب لای چرخ ماشین رژیم بیندازد، قلب این رژیم را از کار بیندازد.
گرایش مارکسیستهای انقلابی افغانستان که از چندین سال بدینسو برای حقوق و آزادیهای دموکراتیکی در قدم نخست، و برای براندازی نظام طبقاتی مبارزه کرده است، این روزها نیز کوشیده است تا با برقراری ارتباط با سازماندهان متفرق اعتراضات، زمینه را برای اعتراضات و اعتصابات سراسری فراهم آورد. از اینجا، بار دیگر همه ستمدیدگان، و همهی آنانی را که انگیزهی مبارزه در برابر ستم سازمانیافتهی سرمایهداری و امپریالسم دارند، را مخاطب قرار میدهیم:
پیش بهسوی اعتراضات و اعتصابات سراسری!
پیش بهسوی ایجاد حزب پیشتاز انقلابی!
گرایش مارکسیستهای انقلابی افغانستان
هفتم جدی ۱۴۰۰
آخرین دیدگاه ها