اعتصابات کارگری و ضرورت فراروی از آن!

صف­­آرایی طبقه کارگر ایران در لحظه فعلی شباهت‌های بسیاری به سیر اعتراضات و سلسله اعتصاب‌های پیش از انقلاب ۱۳۵۷ دارد. یعنی دورانی که کارگران هفت‌تپه در اعتراض به انتصاب سر کارگرهای آمریکایی دست به اعتصاب زده و در عرض چند هفته بعد از آن، کارگران شرکت نفت نیز اعتصاب خود را در حمایت از  کشته شدگان اعتراضات شهریور ماه آغاز کردند. سلسله اعتصاب‌‌هایی که جنبش کارگری ایران را به فاز نوینی پیش راند و بیش از هر مولفه­ای در براندازی حاکمیت سلطنتی تاثیر­گذار بود. مختصات جنبش کارگری امروز، بیش از هر زمانی در چند دهه اخیر به این دوران شبیه است. ماهیت مطالبات طبقه کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی مستیقما نه صرفا بخش‌های خصوصی و پیمانکاران، بلکه دولت سرمایه‌داری را نشانه رفته است.

دولت بورژوایی­ جمهوری اسلامی جهت جلوگیری از تکرار تاریخ و اقدام متحدانه­ی این بخش‌های حیاتی تولیدی و صنعتی کشور، برنامه های نئولیبرالیستی را چاشنی تدابیر امنیتی و ضد کارگر­ی خود کرد تا با اتمیزه کردن صفوف کارگری مطالبات طبقاتی را مخدوش کرده و دیوار حائل ایدئولوژیکی میان صفوف طبقه کارگر ایجاد کنند. یکی از این حربه‌ها موقتی شدن قراردادهای کار بود که به کارفرمایان اجازه می­داد نرخ دستمزد را به زعم خود تعیین کرده و نیروی کار ارزان را در پروسه­ی انباشت سرمایه تضمین کند. مسئله­ای که در فقدان تشکل‌های کارگری، کارگران را در برزخ هراس از عدم امنیت شغلی، فقدان بیمه و همچنین مشکلات هر دم فزاینده­ی معیشتی نگه داشته بود.

اما با دامنه‌دار شدن بحران اقتصادی حتی برنامه­ریزی شده‌ترین نقشه‌های دولت طبقاتی به شکست انجامیده و زیر سوال می­رود. بحران‌ها نشان می­دهند که وجود دولت سرمایه­ تا چه حد غیر ضروری و تدارک و پیش­روی طبقه کارگر تا چه حد ضروری و امکان‌پذیر است. اعتصابات و اعتراضات اخیر نشان دهنده­ی جسمیت یافتن طبقه­ای است که بورژوازی تصور می­کرد  با سازوکارهای بوروکراتیک او را از هم پاشیده است. به گزارش کانال رسمی سندیکای فلزکار مکانیک ایران تا کنون کارگران نیروگاه بید­خون، شرکت جهان­پارس ایلام مهران، پتروپالایش کنگان، کمپ امام حسین در فاز ۱۳، پالایشگاه لامرد جوشکاران گروه درخشنده و جاور، اکسیر صنعت تمبک فاز۱۳، شرکت ارتو پارت پیمانکاری باقری، پالایشگاه اصفهان، فاز ۱۴ پیمانکاری مطوری، نیروگاه سیکل ترکیبی مینا بویلر مشهد، فاز ۱۳ شرکت لیدما، نیروگاه سیکل ترکیبی تبریز، گروه پیمانکاری نگین خوزستان، پالایشگاه جفیر در اهواز، فاز ۱۳ تمبک فولاد سنگان پیمانکاری قیصری شرکت فولاد کوشان،  پتروشیمی سبلان، نیروگاه برق رودشور در تهران، پالایشگاه ماهشهر شرکت تهران جنوب، شرکت آسفالت طوس دشت آزادگان، نیروهای آذران گستر پالایشگاه نقت سنگین قشم، نیروگاه سیکل ترکیبی پارس جنوبی، فاز های ۱۴، ۲۲ و ۲۴ دست به اعتصاب زده و در اعتراض به قراردادهای موقت، سطح نازل حقوق‌ها و عدم پرداخت معوقات، حق بیمه، انجماد سطح دستمزد، شرایط کار و محل زیست و همچنین بهبود در وضعیت بهداشتی و خدماتی واحدهای مذکور را تعطیل کرده­اند.

تداوم همبستگی کارگران در لحظه کنونی مهم­ترین اصلی است که می‌بایست در دستور کار قرار گیرد. با وجود آن‌که شاید محور مطالبات ارائه شده بیشتر در حوزه خواست‌های صنفی قرار بگیرد، اما کارگران می­بایست ضرورت فراروی از این محدوده را با اتکا به درس‌های جنبش کارگران هفت‌تپه درک کنند. کارگران با هماهنگی خیره کننده­ای دولت سرمایه و خادمان خصوصی آن را گیج کرده­اند. طبیعی­ است که هم دولت و هم پیمانکاران قصد دارند تا با خریدن زمان به میانجی مذاکره روند اعتراض را مختل کرده و نقشه­ی همیشگی خود، یعنی سرکوب اعتصاب و دستگیری و منزوی ساختن رهبران آن را اجرایی کنند.

اما تداوم جنبش اکنون و پیش­برد آنان دو تاثیر مشخص بر جای خواهد داشت. اول آنکه آگاهی سیاسی طبقه کارگر را ارتقا داده و ضرورت کنترل کارگری بر امور تولید و توزیع را در اذهان آنها نهادینه می‌کند و دوم، ابزار نیل به این هدف از جانب طبقه کارگر شناسایی می­شود. طبیعی­ است که جهت جلوگیری از حملات همه جانبه­ی دولت سرمایه‌داری می­بایست تدارک و برنامه­ریزی اعتراض و اعتصاب به صورت مخفی جلو برود تا هم امنیت سازمان­دهندگان حفظ شود و هم اقدامات سرکوبگرانه نتواند به روحیه­ی کارگران خدشه وارد کند. هسته­های مخفی سازمان دهنده همچنین کارگران را با جنبه‌های سیاسی اعتصاب آشنا کرده و آن‌ها را هر چه بیشتر به سوی تشکیل حزب پیشتاز کارگری جلو خواهد راند. پرولتاریای ایران در زمان فعلی پتانسیل لازم جهت حرکت به سوی تشکیل چنین حزبی را دشته و با این اقدام بخش گسترده‌ای از بیکاران، معلمان، دانشجویان و دانش‌آموزان را حول برنامه و عمل مشخص جهت مبارزه متحدانه علیه حاکمیت سرمایه متشکل می­سازد. حفظ روند اعتصابات از شرکت نیشکر هفت­‌‌تپه تا پالایشگاه‌های اصفهان مدخلی­ است که کارگران پیشتاز می‌بایست همبستگی طبقاتی خود را در آن افزایش داده و با ایجاد ارتباط‌های مخفی تشکیلاتی،کارگران را همچون حلقه‌های یک زنجیر به‌هم وصل کنند. مدخلی که با حرکت به سوی تشکیل حزب پیشتاز کارگری فصل نوینی را در تاریخ مبارزه طبقاتی رقم زده و نه تنها روند مبارزه طبقاتی در ایران بلکه مبارزه طبقاتی در سایر کشورهای منطقه را نیز دست‌خوش تغییر کیفی خواهد کرد.

 

پیش به سوی اعتصاب عمومی!

زنده باد مبارزه متحدانه­ی طبقه کارگر!

پیش به سوی تشکیل حزب پیشتاز کارگری!

 

گرایش مارکسیست‌های انقلابی ایران

militaant.com

۱۷ مرداد ۱۳۹۹

 

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران