ادغام تئوری و پراتیک در راستای تشکیل حزب پیشتاز کارگری

در گذشته عده ای با تکیه به این حقیقت «علم بی عمل درخت بی ثمر است» تلاش در جدا ساختن تئوریک از پراکتیک نمودند و به عمل ذهنی و ارادی میدان دادند .‌با تحلیلی مشخص از شرایط مشخص از اعتراضات و اعتصابات ۱۰۰ سال گذشته در ایران این واقعیت برایمان روشن و ملموس میشود که نیاز به تئوری انقلابی و پیشبرد درست و منطقی آن در فعالیت های پراتیک امری ضروری است.

واژه پراکسیس مد نظر کارل مارکس به عمل آگاه و نشأت گرفته ازتئوی مارکسیسم اشاره دارد و کاملا با واژه پراگماتیسم عمل بدون آگاهی و صرفا عمل، و بدون تئوری انقلابی منافات دارد.

انگلس درباره عمل آگاه منطبق با شرایط زمانی و مکانی جنبش های کارگری اذعان میکند؛ کمونیسم نه از اصول، بلکه از واقعیات منشاء میگیرد، کمونیسم آئین نیست، بلکه یک جنبش است.

از این رو به صراحت روشن میشود که یک مارکسیست بر خلاف فرقه های مائوئیستی و سنتز نوینی و البته استالینیستی که از سنت های کهنه پیروی می‌کنند کاملا فاصله گرفته و گرایشات مردود و ارتجاعی سیاسی را بی رحمانه به باد استهزاء گرفته و با عمل توأم با آگاهی  سوسیالیستی  و طبق شرایط زمانی و مکانی روز عملی آگاهانه را در رأس امور قرار میدهد.

شرایط فعلی ایران با تضعیف اقتصاد در پی پاندمی کرونا و بی ارزش شدن ریال در مقابل دلار با شدت گرفتن تحریم ها و همچنین اقتصاد بر پایه ی نفت که بارز ترین نقاط ضعف اقتصاد کشورهای توسعه نیافته است که حول محور صادرات مواد خام میچرخد، نظام «نئولیبرالیسم» اسلامی ایران به گوشه رینگ افتاده و به انحطاط و مرگ خود نزدیکتر و نزدیکتر میشود، علاوه بر این دولت ایران اقتدار همیشگی خود را از دست داده و برای برون رفت از این بحران های اقتصادی که راه را بر نظام سرمایه داری ایران مسدود کرده با دولت های امپریالیسم چین و روسیه وارد مذاکرات شده و با بستن عهده نامه های برای تجزیه و فروش منافع ملی ایران مسیر جدیدی برای سقوط خود فراهم می آورد و از سوی دیگر مردم با فشار مضاعف، با بیکاری، فقر، فحشا و فلاکت روز افزون مواجه شده اند، شرایط ایران مانند یک انبار باروت است که هر لحظه امکان انفجار دارد و لاجرم به یک انقلاب منتج میشود.

اما چه انقلابی؟ آیا مردم ایران بار دیگر میخواهند ۵۷ دیگری را رقم بزنن ؟

آیا توده های زحمتکش درمانده ایران به رفرم بودن اوضاع و تغییر بوروکراسی و البته تغییر سیاست ها و نوع حکومت قانع هستند؟

با یک نگاه اجمالی به اعتراضات ۸۸ و نوع مطالبات مردم و تغییر شعار ها و رویکرد توده های مردم در سال ۹۶ و البته تکامل آن در آبان ۹۸ در میابیم که شعارها و مطالبات مردم معترض از سال ۸۸ تغییر و در سال ۹۸ تکمیل تر شده است

مردم آبان ماه این بار در شعار های خود «نان ، کار ، آزادی حکومت شورایی» و «نه شاه، نه شیخ » را سر میدادند مردم جان به لب رسیده آبان ماه بانک ها را به آتش می کشیدند که نماد «سرمایه داری» است.

مردم اگر در جنبش های اعتراضی قبل تر نمی دانستند که چه میخواهند؟ اینکه به این درک شعور سیاسی و باور رسیده اند که کاپیتالیسم نمی‌تواند منافع و نیاز های اقشار فرودست جامعه را تضمین و فراهم کند.

با تحلیل اعتراضات ده سال گذشته و درس گرفتن از فراز و نشیب تاریخی جنبش های کارگری در ۱۰۰ ساله گذشته ایران و صد البته با در نظر گرفتن شرایط مشخص ایران و رسیدن به تحلیلی مشخص به این نکته میرسیم که فعالیت های علنی که بسیاری از احزاب پوپولیستی ـ استالینیستی مانند «حزب کمونیست کارگری» و «حکمتیست»  به آن باور و به آن عمل میکنند و از روی احساسات و صرفا برای چهره شدن و دست و پا کردن یک کیس سیاسی و در نهایت کسب پناهندگی یکی از کشورهای اروپایی عمل میکنند، کاملا مردود است و هیچ نفع و تاثیر مثبتی برای مردم نداشته است.

با در نظر گرفتن لایه های سرکوب نظام که فعالیت های علنی را در نطفه خفه میکنند و همچنین قطعی بی سابقه اینترنت در آبان خونین به این درک میرسیم که بی مهابا و از روی احساسات عمل کردن با اعدام، زندان و شکنجه ی نیروها و عناصر آگاه مارکسیست که توان رهبری مردم را برای کسب قدرت سیاسی داشته و دارند مواجه میشویم یکی از دلایل اصلی به نتیجه نرسیدن این اعتراضات مردمی  تدوام و انسجام آن به علت عدم رهبری انقلابی و نبود یک سازماندهی رادیکال حزبی در راستای براندازی و تشکیل آلترناتیو سوسیالیستی بود.

اما در أین شرایط کنونی «چه باید کرد؟»

علاوه بر پیش شرط های لازم برای وقوع یک انقلاب سوسیالیستی ذکر شده که در بالا به آن اشاره کردم این نکته مهم را باید اضافه کنم وجود یک «حزب پیشتاز کارگری» جهت برنامه انتقالی ، برنامه ریزی و تدارک انقلاب الزامیست.

جا دارد در اینجا مولفه های حزب وانگارد (پیشتاز) ، (حزب لنینی ) مد نظرمان را مختصرا شرح دهیم؛

۱ـ این حزب متشکل است از کارگران پیشتاز (یا مغز های متفکر کارگران و نه هر کارگر سوسیالیست به طور عمومی) سوسیالیست یا مارکسیست بودن یا «آگاه به علم مارکسیسم» بودن الزامی نیست این کارگران پیشتاز میتوانند حتی مسلمان باشند و حتی مارکس را نشناسد، مشخصات این کارگران آگاه بودن در مقابله با سرمایه داری است، هر مبارز ضد سرمایه داری الزاما مارکسیست نیست، میتواند آنارشیست باشد، میتواند مذهبی یا آتئیست باشد (هر فرد مذهبی الزاما مدافع جمهوری اسلامی نیست ) میتواند بی سواد یا کم سواد باشد، اما وجه مشخصات آنها حضور در مبارزات ضد سرمایه داری است و داشتن آگاهی تا سر حد سرنگونی نظام سرمایه داری است.

۲ـ در «حزب پیشتاز کارگری» ما دور یک برنامه گرد می آییم نه دور عقاید کارل مارکس و یا علم مارکسیستی.

ما به این عده لقب «کارگرـ روشنفکر» داده ایم ، یعنی کارگران آگاه به بحران سرمایه داری و مبارز و ضد سرمایه داری ( مانند اسماعیل بخشی و یا بسیاری دیگر حتی نماز خوان و روزه گیر هستند)

۳ـ در این حزب همچنان روشنفکران انقلابی که ما لقب «روشنفکرـ کارگر»

می نامیم هم وجود دارند اما هر روشنفکری ، روشنفکرـ کارگر نیست. روشنفکران مد نظر ما کسانی هستند که در کنار کارگران پیشتاز حضور مستقیم و ارگانیک دارند و در تمام سطوح نظری و انتقال تجارب تاریخی و بین المللی کارگری به کارگران پیشتاز در سطح عملی ، شرکت مستقیم و از پایین در تمام مبارزات آنها را یاری میدهند

۴ـ این حزب متشکل است از ترکیب «کارگرـ روشنفکران» + «روشنفکرـ کارگران» به دور یک برنامه ضد سرمایه داری و ضد امپریالیستی گرد هم آمده اند

نام این حزب را ما «حزب پیشتاز کارگری» نهاده ایم.

خط تمایز حزب ما را با تمام احزاب استالینیستی و فرقه های مائوئستی با مولفه های از جمله وجود دمکراسی در حزب، مدافع منافع و تمامیت طبقه کارگر و پیشتاز در اعتلای انقلاب مارکسیستی نشان میدهد.

قطعا چنین حزب پیشتازی است که میتواند نهضت کارگری و مردمی را با عظمی راسخ به سمت دستیابی به قدرت سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی به نفع مردم از تمام اقشار جامعه و گذار از چهار کلیت مارکس و رسیدن به جامعه نوین در سایه سوسیالسیم که به آحاد توده‌ها تعلق دارد ، توسط طبقه پرولتاریا، به پیش ببرد و از ارکان اصلی انتقال قدرت از سرمایه داری به سوسیالیسم است.

و رویکرد علمی و کاربردی حزب طبق تحلیل شرایط سرکوب و استبدادی ایران که در سطر های بالا ذکر کردم باید چگونه باشد؟

فعالیت مخفی و علنی و ارتباط ارگانیک و دیالکتیکی بین این دو نوع فعالیت.

یک مارکسیست انقلابی باید هر دو نوع فعالیت علنی و مخفی در شرایط گوناگون اتخاذ کند و طبق مقتضیات زمان از خود واکنش منطقی و درست نشان دهد. جان انسانها بسیار حائز اهمیت است بسیاری از احزاب به ظاهر مدافع طبقه کارگر با رویکرد فعالیت صرفا علنی باعث اعدام، زندان و شکنجه نیروهای خود توسط دستگاه سرکوب نظام شده اند  ما کسی را گوشت دم توپ نمی کنیم و صرفا برای چهره شدن و پروپاگاندای خودشان در رسانه های این احزاب بورژوائی از جمله؛ حکمتیست (پرتو) ، کمونیست کارگری تقواییسم (کانال جدید)  و

که به دلیل رویکرد صرفا مردود علنی و بدون تحلیل شرایط خفقان ایران عناصرشان بازداشت شده اند در لوای حمایت از زندانیان سیاسی برای حزب عوام فریب خود تبلیغ میکنند تا شاید از این آب گل آلود ماهی بگیرند،

و از سادگی و عدم آگاهی تئوری اعضای خود برای رسیدن به مقاصد بورژوایی و آریستوکراسی خود سو استفاده میکنند

⭕️صرفا فعالیت های علنی نیرو های مارکسیستی آگاه ، که توان رهبری و انسجام جنبش های کارگری و مردمی را دارند با سرکوب ( کشتار ، زندان ، اعدام و ارعاب) بلا فاصله روبرو میشود .

⭕️ صرف فعالیت های کاملا مخفی و تخیلی در خفا جز کاریکاتور مضحک از فعالیت سیاسی چیز دیگری نیست

رویکردی که فرقه سنتز نوین و باب آواکیان اتخاذ کرده اند که به صراحت در جنبش اعتراضی اخیر آمریکا دیدیم که رهبر به ظاهر انقلابی آواکیان و همچنین اعضای این فرقه که رویکرد سوسیالیسم تخیلی و انتزاعی (صرفا مخفی) را پیش میگذارند در محافل سیاسی و همچنین در کنار توده های مردم معترض در اعتراضات اخیر آمریکا ظاهر نشدند.

این کاملا بداهه و روشن است که اعتصابات و اعتراضات کارگری و توده ای را نمی شود پنهان کرد و باید علنا در خیابان ، کارخانه ها و جوامع ظاهر شد.

اما این موضوع قابل درک است که؛ انسان عاقل تمام تخم مرغ هایش را در یک سبد نمیگذارد.

از این جهت :

هسته های مخفی که رهبری و سازماندهی این جنبش ها را سامان می بخشند و به سمت یک انقلاب رادیکال سوسیالیستی سوق می دهند باید کاملا مخفی  باشد، جوهر و هدف تلفیق کار مخفی و علنی در همین نکته نهفته است، سازماندهی و تشکیلات باید کاملا مخفی باشد و هیچ کسی از خارج از تشکیلات نباید از آن با خبر باشد حتی این اطلاعات نیز باید طبقه بندی شده باشد به این معنا که همه افراد به تمام اطلاعات دسترسی نداشته باشند تحت چنین شرایطی ضربه پذیری تشکیلات و انهدام راحت آن تا حد بسیار زیادی پایین می آید، اما در مقابل جنبش و گرایشات و نظرات سیاسی  اعم برگذاری آکسیون ها، چاپ و انتشار نشریه ها، پادکست ها و شعار ها کاملا باید علنی باشد و در اختیار و قابل روئت مردم باشد و همزمان با مخفی بودن سازماندهی و تشکیلات میتوان به صورت «نسبی» علنی بود  و با استفاده از اسم های مستعار با بدنه کارگر به صورت ارگانیک ارتباط داشت، و خط فکری و مشی سیاسی تشکیلات را در بین کارگران اعمال و عناصر سازنده و آگاه را از بین کارگران برای رهبری و پیشبرد جنبش های کارگری به سمت یک انقلاب حقیقی انتخاب و تبدیل به یک سوسیالیست پیشرو طبقه کارگر کرد.

هر گونه مخدوش کردن رابطه این دو جنبه از فعالیت سیاسی به خصوص در شرایط رژیم سرمایه داری استبدادی ایران میتواند یک تشکیلات انقلابی که سالها روی سازماندهی و تشکیلات وقت و هزینه صرف کرده به ورته نابودی بکشاند و باز وقوع انقلاب کارگری را به تعویق بیندازد. در نتیجه بین اشکال مختلف کار حزبی باید تناسب صحیح و منطقی بسته به شرایط بر قرار کرد چرا در مورد نوع فعالیت، اعم از مخفی و علنی و همچنین نیمه علنی و نیمه مخفی هرگز فرمول همیشگی نداریم.

✍️ #وتاری_ویرا

۸ مرداد ۱۳۹۹

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران