اجازه ندهیم سرمایه داری نفس بکشد!
امپریالیسم آمریکا آیینهی تمامقد دموکراسی بورژوایی، باری دیگر شاهد اعتراض تودههای گسترده است. شورشهایی که نخست در اعتراض به قتل مرد سیاه پوستی به نام جرج فلويد به دست مأموران پلیس شکل گرفت، حال به جایجای کشور سرایت کرده و تنها در عرض چند روز اخیر رگههایی از فراروی اساسی را در بدنه خود نشان داده که نفی تمامیت دولت طبقاتی است.
بیش از هفتاد شهر بزرگ جورجیا، اورگان، کالیفرنیا، مینه سوتا و ایالات ديگر در تسخیر مردم عصیان زدهای است که هر دم شاهد نقض ابتداییترین حقوق خویش و زایش بحرانهای نو از زهدان سرمایهداری هستند. در برخی از شهرهای ایالات ذکر شده، گارد ملی مستقر شده تا سیمایی تماماً جنگی به اوضاع بدهد. در شهر مینیاپولیس ساختمان پلیس به دست معترضان به آتش کشیده شد و همچنین ساختمان دادگستری شهر پورتلند نیز در آتش سوخت. این امر نشانگر آن است که توده درک کرده ارگانهای طبقاتی دولت سرمایه فارغ از آنکه کارکرد خود را چگونه معرفی کنند نه در جهت تامین امنیت اجتماعی و نه در جهت رسیدگی حقوقی به دعاوی حقوقی، بلکه تنها در خدمت منافع اقلیت مشخصی هستند.
موضع شووینیسم حاکم بر ایالات متحده تماما شبیه به دولت دموکرات پیشین که رخدادی همسان، با کلید واژهی همسان (نمی توانم نفس بکشم) را از سر گذراند بود. اما با تفاوتهای صوری در کلام. به دنبال تجمع معترضان در ورودیهای کاخ سفید، دونالد ترامپ اظهار داشت: «که اگر آنها (مقصود معترضان است) جلو میآمدند، با درندهترین سگها و با ترسناکترین سلاحهایی که تا به حال دیدهام مواجهه میشدند. آن زمان است که مردم واقعاً خیلی بد آسیب میبینند. بسیاری از عوامل سرویس مخفی فقط منتظر عمل بودند».
گفتههای رئیسجمهور آمریکا سنخیتی قابل توجه به برخی مقامهای امنیتی کشور ایران دارد که در جریان اعتراضات آبان ماه ۹۸ اظهار داشتند؛ «افرادشان منتظر کوچکترین عبور و حرکت بودند تا جمعیت به گلوله بسته شود».
اين شباهت کلامی و عملی، نمایانگر سرشت سرکوبگر نظام سرمايهداری در سطح جهانی است. توحش و نابرابری به همان اندازه که در جامعه ایران در جریان است در جامعه آمریکایی نیز وجود دارد. تاريخ بارها نشان داده است که برنامهی رویاپردازانی که قصد دارند سرنگونی امپریالیستی رژيم فعلی را جایگزین انقلاب اجتماعی برای سرنگونی رژيم و کل نظام سرمايهداری کنند؛ طرحی پیشاپیش ضد کارگری، ضد انقلابی و شکست خورده است. چرا که بدیل مورد نظر آنان حامل هیچ فاکتور مترقی نیست تا بتواند تغییرات ساختاری را محقق سازد. به خصوص که، رهبری انقلابی تودههای تحت استثمار و ستم از سوی حزب پيشتاز کارگران را قبول ندارد!
بحران فراگیر نظام سرمايهداری جهانی، زمینه را هم برای جنبشهای اجتماعی آماده میسازد و هم برای تدارک جهت همبستگی بینالمللی کارگران و تودههای ستمديده. دوران خروشهای انقلابی گسست از ایدئولوژی هئیت حاکم را در دستور روز قرار داده است و مبارزات متحد پل ارتباطی تودههای مبارز و طبقه کارگر تمام کشورها است. مارکسیستهای انقلابی به عنوان صفوف مقدم جنبش میبایست تشکيلاتی جهت تداوم و تدارک هرچه بیشتر جنبشهای اجتماعی به وجود آورند تا بقا و گامهای رو به جلوی جنبش را تضمین و تداوم دهد. تنها راه سرنگونی کل نظام سرمايهداری سازماندهی و رهبری مبارزات تودهها از سوی حزب پيشتاز کارگران است.
پیش به سوی اتحاد مبارزات کارگران و تودههای ستمديده
زنده باد همبستگی بینالمللی کارگران و تودههای ستمديده
گرایش مارکسیستهای انقلابی ایران – ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
آخرین دیدگاه ها