سالی که نکوست از بهارش پیداست! قطع سخنرانی کوتاه مازیار رازی در اولین جلسه «بلوک سوسیالیستی»

سالی که نکوست از بهارش پیداست
قطع سخنرانی کوتاه مازیار رازی در اولین جلسهٔ «بلوک سوسیالیستی»
شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲ (۲۳ سپتامبر ۲۰۲۳)

توضیح:
پس از معرفی موضوع بحث توسط مدافعان بلوک سوسیالیستی (بهروز فراهانی، پیروز، حسن معارفی پور)، به ریاست فرخنده آشنا، اولین سخنران در بحث آزاد شرکت کنندگان، رفیق مازیار رازی بود، که قصد داشت ملاحظات خود را به شکل مثبت و برای پیشبرد و تقویت اتحاد سوسیالیستی، با اشاره به ۴ نکته طرح کند. پس از طرح نکته دوم (یعنی تاکید به رعایت مفهوم دمکراسی سوسیالیستی در پیش نویس) و آغاز به توضیح درس گیری از واقعه اخیر و پرهیز از اتهام زنی های بدون ارائه مدرک با اشاره به نام علیرضا عسگری که علیه او اتهاماتی زده شده است، نا بهنگام بحث رفیق مازیار رازی با روشی غیر دمکراتیک توسط رئیس جلسه (فرخنده آشنا) قطع شد (برای شنیدن بحث رفیق مازیار رازی به فایل صوتی در سایت میلیتانت و لینک ضمیمه رجوع شود).

در زیر متن کامل سخنرانی کوتاه رفیق مازیار رازی که با روشی بوروکراتیک توسط رئیس جلسه «بلوک سوسیالیستی» (فرخنده آشنا) قطع شد را برای اطلاع علاقمندان درج می کنیم.

تهیه و‌تنظیم: کاوه‌خوشدل
۶ مهر ۱۴۰۲

******************

با درود فراوان و تشکر از اینکه رفیق پیروز که هفته پیش در جلسه ما شرکت کرد و جلسه این هفته را اطلاع داد. واضح است که ما استقبال کردیم و در آن شرکت کردیم. و برای رفقایی که به این درجه رسیده که این موضوع مهم را دنبال کنند و از سازمان های سنتی گسست کنند، تبریک بگوییم. همچنین ببینیم که چه نوع همکاری ها در آینده می توانیم با هم داشته باشیم. البته ما حزب و تشکیلات نیستیم. هیچ قصدی هم هیچ وقت نداشتیم در خارج از کشور به نیابت از کارگران ایران حزب بسازیم. ما یک گرایش هستیم. بنا به تعریف شما، ما در واقع به شکل یک گرایش نمی توانیم با شما همکاری مستقیم داشته باشیم. اما می خواستیم همبستگی مان را نشان بدهیم و برای نشان دادن حسن نیت خود با رفقای که این پروژه را آغاز کرده اند، جلسه شنبه ها خود را لغو کردیم و از رفقای خودمان خواستیم که بیایند اینجا در این جلسه و نظرات مختلف را با هم بشنویم و تبادل نظر کنیم. همچنین اگر ملاحظاتی داشته باشیم، ارائه دهیم و همچنین برای رفقا آرزوی موفقیت کنیم.

در مورد ملاحظات چند مورد هست. که در بحث های رفیق بهروز فراهانی به آنها اشاره نشد.

نکته اول:
می خواستم به عنوان کسی که تجارب اتحاد عمل ها را در حدود ۴۰ سال گذشته داشته و در برخی موارد همراه با رفیق بهروز فراهانی در آنها با هم شرکت داشته ایم مطالبی ذکر کنم. در مورد این که یک «بلوک سوسیالیستی» ساخته شود، واضح است هر گروهی، هر عده ای حق دارند به هر شکلی که خودشان صلاح می دانند برای پیشبرد مقاصد طبقه کارگر و یا برای هموار کردن راه به سوسیالیست، تشکیل دهند. هیچ مشکلی در این مورد نیست. اما برای اینکه این اتحاد عمل پایدار بماند، (همانطور که رفیق بهروز فراهانی در ابتدا صحبتش گفت که این تجمع ادامه اتحاد عملهای قبلی است)، ما حدود ۴۰ سال است که در این نوع اتحاد عمل ها شرکت داشته ایم. مثلا، در دوران اولیه که در فرانسه این اتحاد عمل ها شکل گرفت، عده ای بودیم که تازه از ایران خارج شده بودیم. اتحاد عمل های بزرگی وجود داشت، بحث های سیاسی می کردیم. همه با حسن نیت بدون اتهام زنی، بدون از پشت خنجر زدن و غیره با هم بحث می کردیم، و همچنین نشریاتی در میاوردیم. هر جلسه حدود ۱۵۰ـ ۲۰۰ نفر شرکت می کردند از گرایش های مختلف. این یک شرایط خیلی استثنائی بود که تازه رفقا از ایران آمده بودند و این همبستگی به وجود آمد. پس از آن به تدریج که ما از مبارزه طبقاتی دور شدیم مقداری متفاوت شد. یعنی انشقاق ها صورت گرفت، اخراج ها صورت گرفت، از پشت خنجر زنی ها، اتهام زنی ها، حذف گرایی ها و غیره دامن زده شد تا به امروز که ما شاهد آن هستیم. در نتیجه، باید درس هایی از این اتحاد عمل ها گرفته شود. چرا اتحاد عمل ها شروع شدند؟ چرا به شکست انجامیدند؟ «اتحاد چپ کارگری» و سایر اتحاد عمل ها چرا شکست خوردند؟ باید دید، برای ایجاد یک بلوک سوسیالیستی یا اتحاد سوسیالیستی این درس ها چی بوده اند؟ چرا این انشعابات صورت گرفت؟ چه درس گیری از گذشته به منظور عدم تکرار آن در آینده به عنوان یک اتحاد عمل پایدار می خواهیم داشته باشیم؟ مسلما از این درس ها باید استفاده کنیم و آن کارهایی که ما کردیم که به شکست انجامید را تکرار نکنیم! آن کارهایی که نکردیم، و باید می کردیم، را انجام بدهیم! بنابراین برای هر عده ای که می خواهند اتحاد یا بلوک سوسیالیستی ایجاد کنند، باید در ابتدا به شکل مکتوب این درس ها را بگیرد (نه صرفا برای محکوم کردن کسانی که این پروژه ها را شروع کردند و به کجراه بردند، بلکه برای درس گیری و استفاده از تجارب منفی و مثبت). برای اینکه بهبود ببخشیم به اتحاد عملی که در واقع در حال شرف است.

نکته دوم:
این است که در این بند هایی که رفیق پیروز اشاره کرد یک بند غایب است. این بند میتواند اضافه بشود. توضیح می دهم که چرا اهمیت دارد که این بند اضافه شود. آن مربوط به مسئله اعتقاد ما به «دمکراسی سوسیالیستی» است. دموکراسی سوسیالیستی با دمکراسی بورژوایی واضح است که فرق دارد. دموکراسی بورژوایی یک دمکراسی کاذب است. در واقع یک پدیده صوری است برای فریب توده ها. برخلاف آن، دمکراسی سوسیالیستی یک دموکراسی است که حقوق تک تک افراد را به رسمیت می شناسد. همچنین حق گرایش را به رسمیت می شناسد. حق نظر دادن بدون اینکه کسی خللی در آن وارد کند را می پذیرد. در این اتحاد های گذشته، به نظر من یکی از علل شکست آنها عدم رعایت دمکراسی سوسیالیستی بوده است. بحران چپ، چند دستگی ها، اخراج ها، از پشت خنجر زنی ها، اتهام زنی ها و انواع و اقسام مسایلی که بوجود آمده در گذشته به علت عدم رعایت دموکراسی سوسیالیستی بوده است. حتی می توان گفت این برخوردهای اپوزیسیون چپ حتی نازل تر از دمکراسی بورژوایی بوده است. دمکراسی ای که ما در عمل اجرا کرده ایم، یک دموکراسی نبوده است. یک انحطاط بوده است. با مفاهیم به غایت عقب گرا که در دوران استالین و مائو ما مشاهده کرده ایم. این دمکراسی مرتبط است به بازماندگان شیوه های حزب توده که رخنه کرده در تمام گروه ها در تمام سطوح. اپوزیسیون چپ اصولا هیچ گنجایشی برای شنیدن نظر مخالف را ندارد. به محض که نظر مخالف در درون تشکیلات خودشان به وجود میاد بلافاصله اخراج و ارعاب و توهین و غیره صورت می گیرد و اگر هم در یک جمعی هستند که بحثی رخ میدهد، مثلا سر مسئله «منشور حداقلی». باید به رسمیت بشناسیم که اختلاف داریم سر این موضوع. بحث باید بکنیم، همدیگر را متقاعد بکنیم، اگرهم متقاعد نشدیم صبر می کنیم تا تاریخ نشان دهد نظر چه جریانی درست تر بوده است. دعوا با هم نداریم. اما متاسفانه مشاهده کردیم که با ظهور این اختلاف نظر بر سر منشور حداقلی، ما با انواع و اقسام تهاجمات و اتهام زنی ها و تحقیر کردن روبرو شدیم. نشان داده شد که اصولا ما عادت به حل و فصل اختلاف سیاسی را نداریم. نظر مخالف را نمی توانیم تحمل کنیم. حتما باید برچسب بزنیم. حتما باید از پشت خنجر بزنیم. حتما باید این افرادی که مخالف نظر ما هستند را به هر وسیله ای دفع کنیم، حتی تا سر حد و فحاشی و اتهام زنی. خب این درواقع نشان می دهد که مفهوم دموکراسی سوسیالیستی در میان ما روشن نیست. ما باید اختلاف نظر و حق گرایش را برسمیت بشماریم و محترم بدانیم. نظرات مختلف و متضاد باید کاملا روشن بدون ترس و واهمه و از پشت خنجر زدن ها و اتهام زنی ها و حذف گرایی ها و غیره، ارائه داده شوند. در یک محیط سالم ما باید قرار بگیریم که بتوانیم آزادانه نظر بدهیم, آزادانه انتقاد کنیم و انتقادات را پذیرا باشیم. در ضمن ارتباطات رفیقانه را با حفظ نظرات مخالف ادامه بدهیم. تاریخ نشان خواهد داد که کدام نظر درست بوده و کدام نبوده، بنابراین بخش دموکراسی سوسیالیستی به نظر من در این بند های شما حتما باید اضافه شود و توضیح داده شود.

همچنین یک سلسله اقدامات تشکیلاتی هم طرح بشود. مثلا همین چند روز پیش مشاهده کردیم که فردی به نام علیرضا عسکری مورد اتهام قرار گرفته جلسه ای بود که تصمیم درستی هم گرفته که با آن کسانی اتهام زننده هشدار بدهد که اتهام هایشان را پس بگیرند یا سند ارائه کنند. ….(قطع بحث رفیق مازیار رازی توسط رئیس جلسه).

فرخنده آشنا:
رفیق مازیار عزیز ما قبلا این را اعلام کردیم خواهش کردیم از رفقا که فوکوس کنید روی موضوع خودمون.

مازیار رازی:
بله فکوس کردم. دارم توضیح میدم که چرا …(قطع بحث رفیق مازیار رازی توسط رئیس جلسه).

فرخنده اشنا:
از شما سپاسگزارم اجازه بدهید وقت را طوری تنظیم کنیم که رفقای دیگر هم منتظر هستند که صحبت بکنند.

مازیار رازی:
شما باید از ابتدا اعلام می کردید که به من چند دقیقه وقت می دهید….(قطع بحث رفیق مازیار رازی توسط رئیس جلسه).

توضیح: برای شنیدن بحث رفیق مازیار رازی به فایل صوتی در سایت میلیتانت و لینک ضمیمه رجوع شود.

۶ مهر ۱۴۰۲
۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران