در باره ی وحدت جبهه پرولتری (کمینترن)/ پیشگفتار مازیار رازی

متن کامل در پی دی اف

سند «در باره ی وحدت جبهه پرولتری»، در کنگره سوّم کمینترن (بین الملل سوّم) انتشار یافت. اسناد بین المللی «کمینترن» چکیده تجارب نظری و عملی غنی مارکسیسم انقلابی در سراسر جهان است. جمع بندی بیش از یک قرن مبارزات طبقه کارگر و گرایشات انقلابی مارکسیستی در سطح جهان در این اسناد به چشم می خورد.
در وضعیت انقلابی کنونی در ایران، برای مقابله با کجروی های جریانات از یکسو، مماشات جو، و از سوی دیگر فرقه گرا، که خود را در حمایت از یک «منشور حداقلی» استتار داده اند، مطالعه و درس گیری از این گنجینه غنی مارکسیستی (اسناد بین الملل سوّم) و درس گیری از آن برای تمام کارگران پیشتاز سوسیالیست در ایران حائز اهمیت است.
برای نمونه در موضع زیر یکی از گسست های محوری کمینترن از برنامه حداقلی رفرمیست ها و اصلاح طلبانه آن دوره بود:

«بین‌الملل کمونیست توصیه میکند که بجای برنامه حداقل سنتریستها و رفرمیستها برای مطالبات مشخص پرولتاریا، در قالب بخشی از سیستم مطالباتی که در کلیت خود قدرت بورژوازی را به چالش کشیده، پرولتاریا را سازمان داده و مراحل مختلف نبرد برای دیکتاتوری پرولتاریا را مشخص میکند، مبارزه کنند…[این] مطالبات باید بیانگر نیازهای زیسته توده‌های عظیم پرولتاریا باشد، طوری که آنها متقاعد شوند که بقأء آنها به تحقق این مطالبات وابسته است. اگر اینطور شود، مبارزه برای این مطالبات بدل به نقطه آغازین مبارزه برای قدرت خواهد شد …. وظیفه احزاب کمونیست «فراخواندن توده‌ها به مبارزه نهایی نیست بلکه تشدید مبارزه موجود است، یعنی تنها عاملی که قادر است پرولتاریا را به مبارزه برای هدف نهایی سوق دهد .»
کمینترن پس از مرگ لنین
پس از مرگ لنین، اختلاف های درونی حزب کمونیست شوروی در مورد بسیاری مسایل به کمینترن کشانده شد. اپوزیسیون چپ حزب کمونیست شوروی (گرایش تروتسکیستی) نقدهایی پیرامون تز «سوسیالیزم در یک کشور»، کمیتۀ وحدت اتحادیۀ کارگری روس ـ بریتانیایی، استراتژی و تاکتیک در انقلاب ۱۹۲۵-۲۷ چین را دامن زدند. تروتسکی در سال ۱۹۲۷ از کمیتۀ اجرایی کمینترن به علت مخالفتش با سیاست های رهبری کمینترن، توسط استالین و طرفداران اش، اخراج شد.
کنگرۀ ششم کمینترن در سال ۱۹۲۸ سیاست «چپ روی» معروف به «دورۀ سوم» را اعمال کرد. طبق این سیاست سوسیال دمکراسی در اروپا به عنوان «سوسیال فاشیزم» شناخته شده و هر نوع همکاری و اتحاد عمل با آن محکوم گشت. این سیاست منجر به تقویت فاشیزم در آلمان گشت.
رهبران کمینترن پس از این سیاست فاجعه آمیز، یک چرخش به راست کرده و در سال ۱۹۳۳ وحدت با حزب های سوسیالیست را به کمونیست ها توصیه کرد.
کنگرۀ هفتم، و آخرین کنگرۀ کمینترن در سال ۱۹۳۵ تشکیل شد. در این کنگره «دیمتریوف» سیاست «جبهه خلق» را معرفی کرد. طبق این سیاست «راست روانه»، ائتلاف طبقاتی بین بورژوازی و کارگران در مقابل فاشیزم جایز شمرده شد. این سیاست منجر به شکست انقلاب در اسپانیا و فرانسه شد و طبقۀ کارگر را در مقابل بورژوازی خلع سلاح کرد.
قرارداد شوروی– آلمان، ۱۹۳۹، مبنی بر عدم تهاجم علیه یکدیگر، منجر به سیاست امتناع از موضع گیری علیه فاشیزم شد. سران شوروی از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۱ جنگ بین امپریالیست ها و فاشیست ها را یک جنگ «غیرعادلانه» ارزیابی کرد! تنها پس از حملۀ نظامی فاشیزم به شوروی، ژوئن ۱۹۴۱، شوروی مخالف فاشیزم شد و وارد ائتلاف با نیروهای متفقین علیه تهاجم نازیسم گشت.
کمینترن در سال ۱۹۴۳، به عنوان هدیه ای به سران کشورهای امپریالیستی، رسماً منحل گشت.

مازیار رازی
https://linktr.ee/mazraz
۲۳ فروردین ۱۴۰۲

متن کامل در پی دی اف

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران