تدارک انقلاب: ساختن هسته های سوسیالیستی /مازیار رازی

موضوع تدارک و ساختن هسته‌های مخفی سوسیالیستی یکی از مباحث مهم و مورد بحث ما طی چند دهه گذشته بوده است و این مهم در شرایط اعتلای انقلابی بیش از پیش در کانون توجه قرار می‌گیرد. بیش از صد روز از خروش شجاعانه و دلیرانه مردم ایران علیه حکومت متحجر جمهوری اسلامی می گذرد و متأسفانه مردم ایران بهای سنگینی در این راه پرداخته اما همچنان ناامید و دلسرد نگشته تاجایی که خانواده‌هایی که داغ از دست دادن فرزند را هم تجربه کرده‌اند همچنان ابایی از تهدیدهای رژیم جمهوری اسلامی نداشته و شجاعانه جوانان را به خون خواهی و سرنگونی رژِیم غاصب و «کودک کش» ملاها فرا می‌خوانند. از سوی دیگر شاهد هستیم که در برخی مناطق مانند کردستان و سیستان و بلوچستان مردم وارد فاز درگیری مسلحانه با حکومت شده و یا در برخی شهرهای دیگر، کارگران برخی از کارخانه‌ها دست به اعتصاب زده و سایر کارگران را به اعتصاب عمومی دعوت می‌کنند. به وضوع مشخص است که این بار توده‌ها به شکلی جدی‌تر و گسترده‌تر به ضرورت سرنگونی این حکومت پی برده اند و پرواضح است که سرکوب و ارعاب وارده از جانب مزدوارن حکومت نیز ابداً قادر به مقابله به این شور و هیجان و موج انقلابی درایران نخواهد بود. همان طور که می‌دانیم انقلاب‌ها فی البداهه ساخته نمی‌شوند بلکه انقلاب یک منازعه بلند مدت سیاسی است و زمانی حادث می‌شود که طغیان‌ها و اعتراضات مردمی که معمولاً ماحصل بحران‌های سیاسی، رکود شدید اقتصادی، سرکوب و دیکتاتوری موجود در جامعه می‌باشند به طور گسترده و عمومی تداوم یافته تا نهایتاً موجب سرنگونی دولت شوند. جنبش مردمی بین سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ گرچه پرشور و جسورانه بود اما تداوم چندانی نداشت و نهایتاً توسط قوه قهریه دولت سرکوب شد. اما این بار مطالبات توده‌ها رادیکال‌تر و اعتراضات شکلی بسیار جدی‌تر پیدا کرده که در محور این جنبش زنان غیور ایرانی حضور داشته‌اند. به هر جهت ما می‌بایست نه تنها آمادگی لازم به منظور سرنگونی جمهوری اسلامی – که مشخصاً در دستور روز قرار گرفته – بلکه با هدف سرنگونی نظام سرمایه داری وابسته به امپریالیسم فعالیت کنیم. هفته گذشته بحثی را مطرح کردیم مبنی بر تدارک و تحقق شرایط انقلاب و اشاره کردیم که این انقلاب‌ها خود به خودی شکل نمی‌گیرند و روندی جبرگرایانه ندارند. از سوی دیگر انقلاب‌ها صرفاً توسط یک اقلیت یا نیروهای آگاه و پیشرو نیز ساخته نمی‌شوند بلکه شرایط اعتلای انقلابی زمانی پدید می‌آید که که بالایی‌ها نتوانند به شیوه قدیم حکومت کنند و پایینی‌ها نخواهند به سبک قدیم زندگی کنند. معهذا طغیان‌ها و اعتراضاتی که فاقد رهبری باشند، مقطعی و زودگذر بوده و ثبات، استمرار و قدرت سازمان دهی لازم برای تداوم حرکت را به جز در موارد استثنائی ندارد. لذا وقوع انقلاب و حداقل سازماندهی انقلاب نیازمند یک اهرم بوده که خود از سه جزء مهم تشکیل می‌شود: اول توده‌های وسیع معترض که آماده به کسب قدرت و سرنگونی دولت حاکم هستند. دوم عناصر آگاه، پیشرو و از جان گذشته که توانایی سازماندهی و هماهنگ سازی توده‌ها را داشته باشند و همانا نقطه اتکای این اهرم به حساب می‌آیند. در انتهای اهرم نیز یک نیروی فشار و محرک یعنی ستاد رهبری کننده انقلاب قرار دارد و در واقع هر انقلاب پیروزمندی بی نیاز از ستاد رهبری نخواهد بود. منظور ما از ستاد رهبری ایجاد یک تشکیلات سراسری است که هدفی جز برپایی نظام شورائی و به قدرت رسیدن کارگران و زحمتکشان ندارند. ما خواهان یک انقلاب بورژوائی و به عبارتی تعویض و جایگزینی یک دولت سرمایه داری جدید – ولو با ظاهری دموکرات – نیستیم چرا که این بار به جای شعار اسلام و امت، شعار ملت و مردم جایگزین شده اما استثمار و سرکوب طبقه کارگر تداوم خواهد یافت و ستم طبقاتی و فقر و نابرابری‌های اجتماعی پابرجا خواهد ماند. هدف و منظور شوراهای کارگری صرفاً دست‌یابی به شرایطی بهتر و یا رفاه نسبی در چارچوب نظام سرمایه‌داری نیست بلکه ایجاد سازمانی خودگردان و با مدیریت و نظارت مستقیم بر امور اجتماعی و اقتصادی می‌باشد. دموکراسی شورائی محدود به اقتصاد نیست بلکه تقسیم کار اجتماعی و در نتیجه پیکربندی اقتصاد و تفکیک قوای سه‌گانه، کار مولد روزمره و تصمیم گیری‌های اجتماعی را نیز شامل می‌شود تا توده‌ها بتوانند برای اولین بار دموکراسی بورژوایی در ایران برپا ساخته و مدیریت صنعت و اقتصاد را از کنترل سرمایه‌داران خارج و به دست کارگران بر پایه منافع عمومی بسپارند.انقلاب مشروطه گرچه ماهیتاً یک انقلاب بورژوائی، ملی، آزادی خواهانه و ضد استعماری بود با این حال علائمی از دموکراسی بورژایی به سبک اروپایی و مبارزات توده ای بخش‌های مختلف جامعه از جمله طبقه ستمکش به مدتی کوتاه در خلال این جنبش پدیدار شد لیکن با دخالت دول خارجی، نهایتاً نظام سرمایه داری وابسته در ایران پابرجا ماند. دولت وحکومت پس از آن چند مرتبه سرنگون و جایگزین شد اما مسائل و تکالیف اصلی جامعه حل نشده باقی ماند اعم از مسئله حقوق زنان، مسئله ملت‌ها و اقلیت‌های تحت ستم و از همه مهم تر مسئله دموکراسی؛ که نتیجه آن تداوم استثمار، سرکوب، اختلافات شدید طبقاتی، زندانی و شکنجه شدن روشنفکران و آزادی خواهان و غیره بوده است. بنابراین مسئله ستاد رهبری از آن جهت برجسته می‌شود که متضمن به قدرت رساندن طبقه اکثریت یا اردوی کار (که ۸۰ الی ۹۰ درصد جامعه را تشکیل می دهند) بر اریکه قدرت خواهد بود. مسلماً در خط مقدم جبهه مبارزات اردوی کار، عناصر پیشرو و آگاه جامعه قرار دارند که چنانچه شاهد بوده‌ایم طبقه کارگر و ستمکش طی ۴۳ سال گذشته همواره پرچمدار مبارزه علیه ستم موجود بوده و به سازماندهی قیام‌های توده‌ای و یا اعتصابات کارگری پرداخته‌اند. مشخصاً به حاکمیت رسیدن طبقه ستمکش به خودی خود محقق نمی‌شود و حتی اگر رهبران بالقوه در کشور نیز حضور فیزیکی داشته باشند بدون ایجاد ستاد رهبری یا همان نیروی محرک اهرم انقلاب، قیام و اعتراضات مردمی به یک انقلاب سوسیالیستی ختم نخواهد شد. ایجاد ستاد رهبری و تشکیلات سراسری خود نیازمند تدارک و پیش فرض‌هایی است که همانا تشکیل هسته‌های مخفی نامیده می‌شوند. هسته‌هایی که لازم است حتی پیش از شرایط اعتلای انقلابی ساخته و به فعالیت در میان توده‌ها بپردازند به منظور متشکل کردن کارگران و ساخت و گسترش هر چه بیشتر این هسته‌ها و نهایتاً ایجاد ستاد رهبری. حتی اکنون که ایران وارد مرحله شرایط اعتلای انقلابی شده نیز زمان و فرصت برای ساخت این هسته‌ها از دست نرفته و در این شرایط توده‌ها تمایل بیشتری به فعالیت سیاسی پیدا می‌کنند و به همین علت طی چند دهه گذشته شاهد بوده‌ایم که مردم به شکلی خودانگیخته و خودجوش علیه ستم و دیکتاتوری موجود طغیان کرده‌اند. فی الواقع اگر جوانان سوسیالیست و مارکسیست قادر باشند در بین این توده‌های وسیع و انقلابی نفوذ کرده و مطالبات دموکراتیک را به مطالبات سوسیالیستی تبدیل نمایند و همچنین بتوانند اعتصابات کارگری را به شکلی گسترده و عمومی سازماندهی کنند، وقوع انقلاب کارگری نیز دور از دسترس نیست.
اخیراً شماری از رفقای داخل ایران تماس‌ حاصل کرده و اعلام داشته اند که در برخی مناطق موفق به ایجاد هسته‌های مخفی کارگری شده‌اند و از این رو سؤالات و نظریاتی را مطرح ساختند من باب ارتباط گیری با پیشتازان کارگری. پیش از آنکه به این مبحث و به عبارتی پیوند نقطه اتکا و نیروی محرک بر اهرم بپردازیم لازم است تا منظور خود از بحث هسته‌های سوسیالیستی را به طرز روشن‌تر و واضح‌تر بیان نماییم. پیشینه ساخت و تشکیل این هسته‌ها به پیش از انقلاب اکتبر باز می‌گردد و به همین علت بود که شوراها در روسیه در دهه ۱۹۱۰ بر خلاف رفقای خود در کشورهایی مانند آلمان، ایتالیا، مجارستان و غیره سردرگم نماندند. هسته‌های کارگری که توسط کارگران روسیه تشکیل شده بودند توانستند رهبری شوراها را به دست گرفته و اولین انقلاب سوسیالیستی در جهان را به پیروزی رسانند. گرچه این انقلاب بنا به دلایل متعدد که در مقالات پیشین اشاره کردیم به کجراهه رفت و نهایتاً به بوروکراسی ختم شد اما سال اول این نظام جدید به طور کامل متکی بر قدرت شوراها و مدیریت کارگری بود و دستاوردهای عظیمی را نیز به همراه آورد که رمز پیروزی این انقلاب جز اتکا به سازماندهی توده‌ها از پایین توسط هسته‌های مخفی نمی‌توانست باشد. لذا می بایست تأکید کنیم که این هسته‌ها صرفاً هسته‌های سیاسی بوده که در نهان فعالیت می‌کنند و کاملاً متمایز هستند از کمیته‌ها، اتحادیه‌ها و یا فعالیت‌ها و مبارازت علنی. گاهاً مشاهده می‌کنیم که جوانان پرشور و بی باک که طرفدار نظام شورائی و ساخت هسته‌های کارگری هستند به بحث و تبادل نظر در صفحات مجازی می‌پردازند اما متأسفانه بدون رعایت نکات امنیتی و با هویت و مشخصات اصلی خود ظاهر می‌شوند که امکان دستگیری آنان پس از اولین فعالیت را بسیار محتمل می‌سازد. همان طور که می‌دانیم جنبش آزادی خواهانه ایران طی چند هفته اخیر بهای انسانی گزافی پرداخته و بسیاری از جوانان غیور و معترض یا در خیابان کشته و دستگیر شدند و یا جلادان حکومتی به طرز وحشیانه به منزل عناصر شناسایی شده حمله بردند تا نیروهای پیشرو و فعال را بازداشت نمایند. لذا هسته‌های کارگری فعالیت اکیداً پنهان داشته و تنها افراد معتمد و فعال را به محفل خود راه می‌دهند تا جایی که حتی اقوام درجه یک آنان نیز از فعالیت ایشان بی خبر هستند. بی احتیاطی عناصر پیشرو نه تنها به خود این افراد بلکه به پروسه انقلاب نیز لطمه وارد می‌سازد و مسلماً با دستگیری عناصر پیشتاز، روند انقلاب کند یا متوقف می‌شود. ما همواره پیشنهاد کرده‌ایم که هسته‌ها از اعضای ۲ یا ۳ نفره‌ای ساخته شود که کاملاً نسبت به هم شناخت داشته و حداقل هسته اولیه از افرادی متشکل شود که عقاید سوسیالیستی و ضد سرمایه داری داشته و خواستار برپایی انقلاب سوسیالیستی باشند. هسته اولیه می‌بایست فعالیت و مبارزه خود را از طریق ساخت هسته‌های بیشتر که زیر مجموعه هسته مرکزی نیز نامیده می‌شوند، استمرار بخشد. به این معنا که حداقل یکی از اعضای هسته اولیه قادر به شناسایی و رهنمود یک فعال کارگری دیگر باشد و وی را تشویق و ترغیب به ساخت هسته ۳ نفری دیگر نماید و این روال بدین شکل ادامه و گسترش یابد. در نتیجه این هسته‌های زیر مجموع هیچ گونه ارتباط مستفیم با سایر هسته‌ها نداشته و صرفاً توسط هسته مرکزی سازماندهی شوند. در مقابله با حکومتی که تنها زبان سرکوب و اختناق می‌شناسد چاره‌ای جز مخفی کاری و فعالیت‌های تشکیلاتی پنهانی باقی نمی‌ماند. اعضای هسته‌های مخفی ناگزیر به شکلی نامحسوس در بین توده‌ها نفوذ کرده و افرادی را که احساس می‌کنند دارای پتانسیل کار تشکیلاتی هستند جذب می‌نمایند تا نهایتاً در دوره شرایط اعتلای انقلابی و تشکیل خودجوش شوراها، قادر باشند ستاد رهبری تشکیل داده و توده‌های وسیع معترض را به سوی انقلاب سوسیالیستی رهنمود سازند. جای انکار نیست که اگر چنین خط مشی و سیاستی پی ریزی شده بود اکنون می‌بایست هزاران هزار هسته در سطح کشور وجود می‌داشت اما رفقای جوان علیرغم همه از جان گذشتگی‌ها و دلیری‌ها، به دلیل عدم آگاهی کافی و یا بی تجربگی روش‌های ناصحیح و گاهاً گمراهانه برگزیدند و رفقای با تجربه‌تر – که انتظار می‌رفت بتوانند الگوی مناسبی برای نسل جوان باشند – به ساخت حزب در پشت درب‌های بسته اکتفا نموده و نسبت به نفوذ در بین توده‌ها اهمال ورزیدند. این احزاب با اسامی پرطمطراق سال‌هاست که خود را نماینده و رهبر طبقه کارگر می‌نامند اما هیچ نشانه‌ای از رهبری توده‌ها و یا سازماندهی اعتصابات کارگری توسط این احزاب در ایران به چشم نمی‌خورد. از این رو تنها راه سازماندهی و متشکل شدن کارگران همانا تشکیل هسته‌های مخفی قلمداد می‌شود تا جایی که اعضای هر هسته از هویت و محل اسکان سایر هسته‌ها بی خبر باشند تا در صورت دستگیری یک هسته توسط نیروهای وزارت اطلاعات، سایر هسته‌ها در امان بوده و شناسایی نشوند. نکته بسیار مهم و محوری چگونگی ارتباط این هسته‌ها با نقطه اتکای اهرم یا همان نیروهای پیشتاز است که در شرایط اعتلای انقلابی حال حاضر بسیار دشوارتر از گذشته بوده و با مشکلات عدیده‌ای همراه خواهد بود. پیشنهاد ما به منظور ارتباط گیری نیروهای پیشتاز و از جمله ارتباط بین سایر هسته‌های مخفی نشر و توزیع شب‌نامه و یا بولتن‌های کارگری است که می‌تواند به اعضای هسته‌های کارگری در اتخاذ مشی سیاسی و تاکتیک‌های صحیح مبارزاتی کمک شایانی نماید. این بولتن نیز می‌تواند توسط اعضای هسته مرکزی و یا مارکسیست‌های با تجربه –ولو اگر در خارج از کشور زندگی کنند – به رشته تحریر درآید تا تجارب مبارزاتی گذشته داخلی و بین المللی و همین طور فعالیت سایر هسته‌ها و یا حتی اعتصابات کارگری نیز به اطلاع سایرین رسیده تا بلکه روند تشکیل ستاد رهبری تسریع گردد. هسته‌های مخفی الزاماً توسط روشنفکران و یا دانشجویان تشکیل نمی‌شود بلکه انتظار می‌رود هسته‌های مختلف از میان اقشار مختلف در سراسر کشور شکوفا شوند از جمله هسته زنان سوسیالیست، هسته کارگران و غیره. اعضای هسته‌های مخفی می‌توانند این بولتن یا نشریه‌های کارگری را در صفحات مجازی پخش نموده و یا بهتر آن که به طور مخفیانه بین کارگران توزیع و یا حتی به داخل منازل مسکونی بیندازند (امری که در گذشته نیز بی سابقه نبوده است). در واقع پیشینه هسته‌های مخفی و همچنین نشریه یا بولتن کارگری به عنوان ابزار سازمانده، به حوزه فعالیت شوراهای روسیه پیش از انقلاب اکتبر باز می‌گردد. لنین این نشریه را به عنوان راهنمای تعیین تاکتیک‌ها و شیوه‌های مناسب مبارزه در شرایط مشخص عنوان کرده و چنین مثال می‌آورد: هنگام ساختن یک ساختنمان طبیعتاً به یک داربست نیاز داریم که محل استقرار اجزاء و متعلقات ساختمان را برجسته و آشکار می‌نماید. نشریه دقیقاً نقش همان داربست را ایفا نموده و خطوط دخالت‌گری در ساختمان ستاد رهبری را مشخص می‌کند. کارگران ایران حتی امروز نیز فرصت زیادی را به منظور ساخت هسته‌ها و ستاد رهبری از دست نداده‌اند و با ساخت این تشکیلات و به عبارتی با دخالت‌گری همراه با رعایت اصول امنیتی می‌توانیم هزینه‌های انسانی کمتری پرداخت کرده و به شکلی هدفمند به اقدامات انقلابی بپردازیم. طی هفته‌های گذشته شاهد بودیم که برخی از جوانان جسور و بی باک به صورت خودانگیخته به اقدامات دفاعی پرداخته و تنی چند از جلادانِ رژیم را به سزای اعمالشان رساندند تا بدین طریق انتقام هم همقطران خود را بازستاندند. اما متأسفانه دیری نگذشت که این جوانان توسط عوامل اطلاعات شناسایی، دستگیر و اعدام شدند. لذا هسته‌های مخفی و ستاد رهبری می‌تواند به سازماندهی اقدامات تلاقی جویانه نیز پرداخته اما از پرداخت هزینه انسانی توسط انقلابیون جلوگیری به عمل آورد. هر اقدام و عمل انقلابی که توسط سوسیالیست‌ها صورت می‌گیرد الزاماً باید حساب شده، برنامه ریزی شده و هدفمند باشد همراه با رعایت اکید اصول مبارزاتی و امنیتی. اقدامات خودانگیخته گرچه قابل تقدیر و تحسین قلمداد می‌شوند اما این گونه اقدامات به دلیل نبود رهبری و عدم اتحاد و برنامه ریزی لازم، فاقد انسجام و تداوم خواهد بود و انقلابیون ناچار به عقب نشینی خواهند شد تا در فرصتی دیگر با هم‌بستگی بیشتر به شکلی گسترده‌تر به اعتراضات ادامه دهند که متأسفانه هزینه‌های انسانی در این صورت بیشتر خواهد بود. به هر صورت جوانان سوسیالیست هشیار باشند که روش مناسب مبارزاتی همانا دخالت‌گری سیاسی مبتنی بر ساخت هسته‌ها و انتشار و توزیع بولتن‌های سازمانده تلقی می‌شود و در سطح عملی نیز اقدامات هدفمند به منظور دفاع از خود و سازمان انقلابی. سوسیالیست‌ها اکنون در موقعیتی نیستند که به اقدامات مسلحانه روی آورند و مبارزه مسلحانه فردی نیز کارایی و تأثیر لازم را نخواهد داشت بلکه صرفاً عبور از سد افراد و موانعی که مانع ارتباط گیری انقلابیون با پیشتازان و در نتیجه ساخت ستاد رهبری شمرده می‌شوند، در دستور کار قرار دارد. در مقالات پیشین اشاره شد که یکی دیگر از مسئولیت‌های هسته‌های کارگری، آگاهی رسانی و بالابردن دانش سیاسی اجتماعی توده‌ها نامیده می‌شود تا قادر باشند شعارها و مطالبات دموکراتیک را گامی به پیش برده و در راستای قدرت گیری طبقه کارگر و انقلاب سوسیالیستی قدم بردارند. این آگاهی در حال حاضر در ایران غایب است و هسته‌های سوسیالیستی می‌بایست در این زمینه کوشاتر و فعال‌تر باشند و انتشار و توزیع بولتن‌های کارگری می تواند نقش مؤثری در این زمینه ایفا نماید‌.
۱۵ دی ۱۴۰۱

مازیار رازی
https://linktr.ee/mazraz

سخنرانی مازیار رازی در کلاب هاوس
ویرایش: امیرحسین حدادی

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران