تعطیل اجباری مکاتب «نسوان» در افغانستان

بحران عمیق اجتماعی رژیم گروه تروریستی طالبان!

آنچه کاملا مشخص است اینکه نظام‌های مبتنی بر استثمار یک انسان توسط انسانِ دیگر، همواره می‌کوشد قشرهای مختلف جامعه را به شکلی از اشکال مورد بهره‌کشی قرار دهند. چه رژیم‌های سرمایه‌داری با پوشش‌های اسلامی نیز می‌کوشد تا مردان و زنان را به بهانه‌ها و شگردهای متفاوت مورد بهره‌کشی و استثمار قرار دهند، و در این میان، زنان به‌طور جمعی تحت شکنجه و استثمار خانوده‌گی و اجتماعی قرار گرفته‌اند. ممانعت زنان از تحصیل نیز ریشه در همین موضوع دارد. زنان بی‌سواد به سهولت و بدون هیچ‌گونه ابراز نارضایتیِ در خدمت مرد خانواده و از این طریق در خدمت طبقه‌ی حاکم قرار می‌گیرند، در حالی‌که زنان باسواد و تحصیل‌یافته، حاضر نیستند یوغ کار شاق خانه‌گی و شکنجه و استثمار از این جهت را بپذیرند یا به این آسانی به آن تن دهند. زنان باسواد مثل مردان خواستار تٲثیرگزاری یر حاکمیت اجتماعی می‌باشند و حضور زنان در ساختارهای حاکم اجتماعی، دردسر طبقه‌ی حاکم را دوچند می‌کند. از همین جهت در نظام‌های توتالیتر و مستبد طبقاتی سعی می‌شود زنان به خانه‌نشینی و کار شاق خانه‌گی تشویق شوند یا هم بر آنها به‌زور تحمیل شود. رژیم سرمایه‌داری و طبقاتی طالبان با آن پوشش قرون‌اوسطایی هم در پی سرکوب زنان و تحمیل کارهای شاق بدون مزد ابدی بر آنها در محوطه‌ی خانه اند. به همین دلیل هم سعی دارد به‌طور سیستماتیک حضور زنان را در اجتماع به حضور در محوطه‌ی خانه کاهش دهد.
حالا که اکثریت به این توافق رسیده اند که این رژیم نحس باید سرنگون شود، آنچه اکنون مورد دارد؛ اینست که برای مبارزه در برابر این رژیمی که روز به روز گستاخ‌تر می‌شود و بر استبداد موجود می‌افزاید، و تقریباً تمامی قشرهای زحمتکش از وضع ناراض اند و یک انقلاب آنی و فوری هم متصور نیست، از کجا باید شروع کرد؟
چرخ دولت‌های سرمایه‌داری تا زمانی می‌چرخد، که این چرخ توسط کارگران و زحمتکشان(همه‌ی کارمندان دولتی و غیر دولتی و معلمان…) به گردش درآید. یعنی در واقع نیروی اصلی محرکه‌ی این دولت‌ها، طبقه‌ی زحمتکش است. و یگانه نیرویی که می‌تواند چوب لای چرخ این ماشین بگذارند، باز هم همین طبقه‌ی زحمتکش است. پرواضح است که رژیم، چه توسط سایر دولت‌های امپریالیستی و سرمایه‌داری روی کاغذ به رسمیت شناخته شود یا نه، قصد دارد با کوچک کردن حلقه‌ی محاصره‌ی آزادی‌های مردم، آنها را تابعی بی قید و شرط خود بسازد. یگانه، و آخرین سلاح برای ازپا انداختن این رژیم و همه‌ی رژیم‌های سرمایه‌داری با قالب‌های استبدادی و دموکراسی لیبرال، سازماندهی اعتصابات و گسترش آن به اعتراضات سراسری است.
رژیم سرمایه‌داری مرتجع طالبان با تعطیل‌کردن دوباره مکاتب دخترانه، سبب شد تا طیف وسیع مردم نارضایتی‌ شان را از رژیم به اشکال متفاوت نشان دهند، لکن واضح است که این کار بسنده نیست و باید اقدام عملی صورت گیرد. بهترین اقدام عملی ممکن در شرایط حاضر اعتصاب سراسری معلمان و اعتراض جمعی دانش‌آموزان دختر و پسر است. مطمئناً با راه‌اندازی حتا کوچکترین اعتصابات واعتراضات این‌چنینی، دامنه‌ی آن گسترش می‌یابد. ما در ادامه، و پس از آنکه طیف‌های بزرگ کارگران و زحمتکشان آماده شدند، هم‌چنان خواهان مسلح‌سازی مردمی و اقدام جمعی قهرآمیز برای یک انقلاب سوسیالیستی استیم، لکن اکنون ما باید کمک و سازماندهی کنیم تا توده‌ها به خیابان‌ها بریزند. فقط ریختن به خیابان و اعتصابات و اعتراضات است که می‌تواند توده‌های زحمتکش را به آگاهی انقلابی برساند و آنان را آماده‌ی انقلاب کنند.

پیش به‌سوی اعتصابات و اعتراضات سراسری!
پیش به‌سوی سرنگونی رژیم سرمایه‌داری حاکم!

گرایش مارکسیست های انقلابی افغانستان

۴ حمل ۱۴۰۱

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران