وجه تولید آسیایی، مراحل امپریالیسم و سرمایه داری در ایران – ۹ / مازیار رازی (نوشتاری و شنیداری)

وجه تولید آسیایی، مراحل امپریالیسم و سرمایه داری در ایران-۹
بخش سوم
پیدایش سرمایه داری ایران
با همه این احوال، تفاوت های اقتصادی موجود درسطح جهانی به درجه ای نبود که که موجب اختلال فاحشی در روند تکامل اقتصادی این کشور ها بشود. عاملی که روند این توازن را مختل کرده و منجر به تغییرکیفی درسرعت انباشت اوّلیه سرمایه در برخی ازکشورها شد، آغاز غارت وچپاول برخی کشورها توسط چند کشوراروپایی در قرون۱۶ و۱۷ بود .
بازرگانان و «مکتشفان اروپائی» یا بهتر است بگوییم، دزدان و ماجراجویان دریائی دراین دوران غارت منابع و ثروت های ملل دیگر را آغاز کردند. آنان در ابتدا با ترفندهای کلاهبردارانه و تحمیل مبادله نابرابر بر بومیان این ممالک وسپس با غارت ذخائر گرانبهای آنان ازطریق جنگ و قتل عام و انتقال این ثروت ها به کشورهای اروپائی به هدف خود جامه عمل پوشاندند. دنیا بین این غارتگران تقسیم شد. غارت مکزیک و پرو توسط اسپانیا، اندونزی توسط پرتقال و هلند، و غارت هندوستان توسط انگلستان و غیره منجر به انتقال بخش قابل ملاحظه ای از ثروت ومحصول افزونه این کشورها به کشورهای اروپایی شد. برای نمونه بین سال های ۱۶۶۰ تا ۱۸۰۰شرکت ها و دولت انگلیس و هلند بیش از۰/۱ میلیارد لیره استرلینگ ازغارت هندوستان و کاربردگان بهره بردند؛ و یا ژنرال کورتس دربازگشت ازقاره آمریکا بالغ بر۴۰۰ کیلو طلای خالص به اسپانیا آورد.
انتقال ثروت از سایر نقاط جهان به چند کشور اروپایی در قرن های ۱۶ تا ۱۸،به همراه ایجاد بازارهای جهانی وگسترش سرمایه داری تجاری، زمینه های مساعدی برای انقلاب صنعتی فراهم آورد. ازسوی دیگر، غارت این کشورها توسط شرکت های اروپایی منجر به تخریب و مسدود شدن روند حرکت انباشت اولیه وجلوگیری ازرشد ارگانیک درونی اقتصادی این کشورها شد. مناسبات پیشاسرمایه داری که با توجه به مشکلات درونی این ممالک درحال زمینه سازی برای ورود به مرحله بعدی بود، به سختی آسیب دید و در برخی موارد کاملا متوقف شد. بدین ترتیب چند کشور اروپایی به قیمت تخریب ساختارهای اقتصادی سایرممالک جهان، صنعتی شدند. بدیهی است که ساختار اقتصادی کشورهای پیرامونی دراین دوران دستخوش ناهنجاری های بسیاری گردید، ناهنجاری هایی که بازگشت مجدد آنها را به روند انباشت سرمایه ناممکن ساخت. به طور خلاصه، هرگز زمینه های مادی برای گذار از این مرحله به انباشت کاپیتالیستی برای این کشورها به وجود نیامد. درواقع می توان گفت که دخالت مستقیم چند کشور اروپایی به سایرنقاط جهان، پیشرفت آتی اقتصادی همه این کشورها را از ریشه سوزاند، و نطفه های تفکرات واپسگرایانه را این کشورها تقویت کرد؛ تفکراتی که دراثردخالتهای دول اروپایی دردوران آتی شدت بیشتری گرفت.
درایران، همزمان بافعال شدن راه های زمینی تجاری دردوران اولیه صفویه و رشد قابل ملاحظه تجارت خارجی، شرایط مساعدی برای گذار از وجه تولید آسیایی به شرایط پیشاسرمایه داری و رشد اقتصادی فراهم آمد؛ اما گشایش راه های دریایی توسط کشورهای اروپایی و پر خطر بودن وگ ران ترشدن تجارت زمینی به علت جنگ های متعدد این روند را متوقف کرد. بدین ترتیب روند تحرک اقتصادی اولیه ایران که با تجارت خارجی آغاز شده بود، براثر دخالت های همان دولت های خارجی مسدود شد.
مرحلهٔ دوّم
سرمایه داری صنعتی وصدورکالاهای مصرفی به سایرکشورهای جهان.
روند بعدی سرمایه داری، مرحله گذار از تولید کارگاهی یا مانوفاکتور به تولید صنعتی درسطح برخی ازکشورهای اروپایی است. این دوران مصادف است با آغاز انقلابات صنعتی در کشورهایی که از پیش با غارت سایر مناطق جهان زمینه های مادی پیشرفت صنعتی را فراهم کرده بودند. نخستین انقلاب صنعتی در انگلستان به وقوع پیوست. انگلستان یکی از اولین کشورهای اروپایی است که پس از غارت سایر ممالک، شروط لازم مادی برای این جهش اقتصادی در آن آماده شده و حرکت سرمایه از انباشت اولیه گذشته و وارد انباشت کاپیتالیستی می شود. دهقانان آزاد شده از زمین به عنوان کارگر آماده کار در صنایع می شوند و استثمار کارگران توسط بورژوازی نوپای انگلیس اندک اندک آغاز می شود. با پیشرفت تکنیکی صنایع، تقسیم کار اجتماعی نیز برنامه مند تر شده و اشکال کار و بازار ملّی تمرکز سازمان یافته تری می یابد. اما هنوز این وجه تولیدی نوین تنها محدود به چند کشور اروپایی بوده وسایرنقاط جهان کماکان دردوره انباشت اولیه سرمایه بسرمی بردند.
برجسته ترین مشخصه اقدامات این کشورها دراین دوران جدید، صدورکالا به سایرنقاط جهان بود. کشورهای اروپایی که اکنون با استفاده ازماشین آلات پیشرفته صنعتی قادر به تولید انبوه کالا های مصرفی بودند، بازارهای صنایع داخلی دیگرکشورها را اندک اندک تنگ ترکرده و آنان را به کناری می راندند. آنان پس از اشباع بازارهای داخلی از این کالاهای مصرفی، اینک توجه خود را معطوف به بازارهای خارجی، بویژه کشورهایی که درجریان مسابقه سرمایه داری عقب مانده بودند، می کنند. این امرنتیجه مستقیم رشد کمی وکیفی صنایع سازنده ماشین آلاتی است که کالاهای مصرفی تولید می کنند. این رشد از یکسو باعث فوران تولید وازسوی دیگرایجاد بحران تورم کالا درکشور تولید کننده امی شود که صدور محصولات به سایرکشورهای جهان را ضروری می کند. البته غارت سایرکشورها دراین دوران کماکان ادامه دارد.
وجه مشخصه دیگراین دوران، گردش سرمایه ما بین کشورهای اروپایی است. آغاز این حرکت دراواسط قرن ۱۹، عمدتاً از بریتانیا به آمریکا، فرانسه و بلژیک منجر به تسریع گذار اقتصادی این کشورها به انباشت کاپیتالیستی شده و آنان موفق می شوند که طی چند دهه کوتاه به مرحله انباشت کاپیتالیستی قدم بگذارند. بنا برآمارموجود بریتانیا به عنوان بزرگترین سرمایه گذار آن دوران در دهه ۱۸۸۰، حدود ۷۰میلیون پوند به سایرکشورهای اروپایی و آمریکا صادرکرد.
بنابراین، دخالت اقتصادی چند کشور اروپایی درسطح جهانی از یکسو منجربه غنی ترشدن سایرکشورهای اروپایی شده، و از سوی دیگر فقیرتر شدن ممالک دیگر را به دنبال آورد. مبادله نابرابر کشورهای اروپایی با این کشورها لطمات جبران ناپذیری به این جوامع وارد کرده وکالاهای مصنوع ارزان اروپایی، صنایع بومی و صنایع دستی را منهدم ساخت. دراین دوران حاکمیت و کنترل این کشورها، یا به انقیاد نیروی قدرتمند اروپایی در آمد و یا حاکمان محلی تسلیم وضعیت موجود شده و سر سپرده اربابان نوین شدند تا به حاکمیت خود ادامه دهند. این دوران مصادف است با آغاز ادغام اقتصادی کشورهای جهان در اقتصاد چند کشور اروپایی. تاثیراین اتفاقات درکشور مورد تهاجم تلاشی صنایع دستی و سنتی و بیکاری وفلاکت تولیدکنندگان و پیشه وران خرد، ودرنتیجه مهاجرت روزافزون آنان به روستا ها وکاربرروی زمین است. حرکتی کاملا برعکس آنچه که در اروپا اتفاق افتاد. افزایش جمعیت روستا با توجه به محدودیت زمین های کشاورزی باعث کاهش محصول افزونه کشاورزی می شود. محصول افزونه ای که هنوز بخش ناچیزی از آن به بازارهای کشور متروپل روانه می گردد. بدین ترتیب حرکت کند انباشت اولیه در این کشورها که درشرف صورت گیری بود، ناگهان متوقف شده وکاملاً مسدود گردید.
بنابراین چنانچه در دوران پیش، امیدی به استقلال اقتصادی کشورهای پیرامونی بود، دراین دوران توقف نسبی روند انباشت اولیه سرمایه این امید را نقش برآب کرد؛ اما، علیرغم هم این احوال هنوز سرمایه داری متروپل نمی تواند کنترل مستقیم و کامل خود را بر حرکت کند انباشت دراین کشورها اعمال نماید وهنوز امکان تحولات اقتصادی دربرخی از جوامع وجود دارد، که این امکان نیزدرمرحله بعدی انکشاف سرمایه کاملا از بین می رود. در این دوران نقطه مرکزی توجه کشورهای متروپل صدورکالاهای مصنوعی است.
فایل پی دی اف (متن کامل نوشتاری جزوه در ۴۹ صفحه)
آخرین دیدگاه ها