پیش به سوی تشکیل کمیتهٔ مستقل عمل برای کمک رسانی به  آسیب‌دیدگان سیل +شنیداری

خبر ناگهانی و کوتاه بود «در اولین ساعات آغاز سال نو، سیل بخش عظیمی از استان گلستان و شهر شیراز را فرا گرفت» و اندکی بعد اعلام خبر مرگ بیست زن و مرد و کودک که جان خود را در سیل شیراز از دست دادند و بیست خانواده دیگر که باید «س» سیل را به سفره هفت سین عزای خود بیافزایند.

در جریان سیل گلستان هجده هزار نفر بی‌خانمان شدند و در حال حاضر بیش از شصت شهر و روستا فاقد آب و برق هستند.

اما فاجعه سیل به تخریب این دو استان خاتمه نیافت و اخبار رسیده از گوشه و کنار کشور حاکی از گسترش سیل، مرگ و تخریب بیشتر در جای‌جای ایران است .

اگرچه خبر ناگهانی و غافل‌گیرانه بود اما نه چندان دور از انتظار و غیر قابل پیش‌بینی. سیاست‌های آزمندانه سرمایه‌داری و مدیریت ناکارآمد و غلط حکومت آخوندی پاسدار این نظام در طی چهل ساله گذشته نمی‌توانست نتیجه دیگری جز آن‌چه که امروز شاهدش هستیم ببار آورد.

در چهار دهه اخیر حداقل دو میلیون هکتار از جنگل‌های ایران از بین رفته است. مناطق جنگلی کلاردشت، علی‌آباد و گلستان که در زمانی نه‌چندان دور جایگاه انواع جانوران کم‌یاب، از جمله ببر مازندران بوده است، در طی این چهل سال توسط عوامل و ایادی حکومتی و یا وابسته به آن نابود شد و زمین‌های پاک‌سازی شده برای ساخت ویلاهای آن‌چنانی به مبالغ نجومی به فروش رفته است.

از ابتدای قدرت‌گیری دولت سرمایه داری «جمهوری اسلامی»  تمام منافع جنگل‌های گلستان در انحصار امام جمعه گلستان و نماینده ولی فقیه، سید کاظم نور مفیدی بوده است.  طی این دوره، امام جمعه و پسرانش با تاسیس بیست شرکت تحت نام‌های مختلف به بهره‌برداری بی‌حساب‌وکتاب از منابع طبیعی پرداخته و منافع آن را صرف گسترش بنیاد نور (بخوان خانواده نور و ابوابجمعی)، حوزه علمیه و شرکت‌های وابسته به آن نمود.

سیاست‌های نا کارآمد شهرسازی در شیراز نیز فاجعه ببار آورد. شهرداری شیراز  پس از پر کردن مسیل سیل‌گیر دروازه قرآن و تبدیل آن به خیابان و مرکز  تجاری در واقع منطقه را در مقابله با وقوع چنین سیلی کاملا بی‌دفاع نمود.

سیاست‌های این‌چنینی در همه‌ی عرصه‌ها و سودجویی‌های آزمندانه سرمایه‌داران وابسته به حکومت از منابع طبیعی؛ رانت‌خواری، خصوصی‌سازی، مافیای شکر، گوشت، گندم و هزاران نمونه کوچک و بزرگ دیگر ضرورت تغییری بنیادی در مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را بیش از پیش برجسته می‌سازد.

عمل‌کرد دولت سرمایه‌داری «جمهوری اسلامی» طی چهاردهه گذشته، و عمل‌کرد سرمایه‌داری در عرصه جهانی پس از وقوع انقلاب صنعتی گواه روشنی بر آن است که این طبقه کوچک‌ترین ارزشی برای جان آدمیان و طبیعت به عنوان عرصه تولید و کار اجتماعی قائل نبوده و برای کسب سود بیشتر از قربانی کردن آدمیان و نابودی منابع طبیعی ابایی ندارد. آنان حتی بفکر کودکان خود در فردای نابودی زمین هم نیستند.

مطمئنا بررسی عمل‌کرد «جمهوری اسلامی» نیاز به تعمق و زمان بیشتری دارد ولی حتی همین نگرش کوتاه نشان می‌دهد که در چهارچوب نظامی برنامه‌مند و متکی به آرای واقعی مردم می‌شد از وقوع فاجعه برانگیز چنین سیل دهشتناکی جلوگیری نمود و یا با مدیریت صحیح بحران تا حد ممکن از خسارات وارده کاست. اما  نمایندگان «جمهوری اسلامی» در این زمینه نیز بی‌کفایتی خود را به اثبات رساند. از یک‌سو استاندار گلستان در سفر نوروزی خارج از کشور هستند، از سوی دیگر نیروی امدادی واصله از تهران به علت بی‌برنامگی درمیانه راه تصمیم به بازگشت می‌گیرد، و اینک پس از چند روز از وقوع حادثه هنوز کمکی از مراجع دولتی دریافت نشده و مردم در شرایط سخت و غیر قابل تحملی به‌سر می‌برند. حکومت ایران بی‌کفایتی خود را در پاسخ به زلزله سر پل ذهاب نیز نشان داده بود. در آن جا نیز علیرغم گذشت یکسال و اندی تغییر چندانی در شرایط زندگی مردم رخ نداده است.

و در چنین شرایط مأیوس کنند‌ای سپاه و دیگر ارگان‌های سرکوب با تمام قوا مانع حضور فعال نیروهای خودجوش مردمی از جمله پزشکان در منطقه شده و در دیگر نقاط کشور مبالغ جمع‌آوری شده توسط کمیته‌های مردمی را ضبط و به «مراجع ذی‌ربط» تحویل داده‌اند. در شیراز نیز خودروهای زرهی برای ایجاد وحشت و جلوگیری از طغیان‌های مردمی به تردد در خیابان‌ها پرداخته اند. زهی بیشرمی.

گرایش مارکسیست‌های انقلابی ضمن ابراز همدردی و اعلام آمادگی کامل برای همکاری در نهادهای مردمی قویا اعلام می‌دارد که بنیادهای چنین نظامی بر تخریب، از جمله تخریب منابع طبیعی و استثمار آن به نفع عده معدودی قرار دارد. چنین نظامی هیچ‌گاه نمی‌خواهد و نمی‌تواند قدمی در جهت حفظ منافع عمومی و جان انسان‌ها بردارد. اینان در گذشته و در عمل ثابت نموده‌اند که اگر  ارکان خود را در خطر ببینند لخطه‌ای در سرکوب و کشتار مخالفان درنگ نخواهند داشت.همان‌گونه که در دو سال گذشته تلاش کردند تا ندای برحق کارگران  هفت تپه، فولاد اهواز و صدها کارخانه و کارگاه کوچک و بزرگ دیگر را خاموش سازند.

اینک زمان آن رسیده که آسیب دیدگان و زحمت‌کشان و کارگران منطقه  با اتکا به کمیته‌های مستقلمحلی خود به کمک سیل زدگان بشتابند.این کمیته‌های عمل  محمل مناسبی برایجمع‌آوری کمک‌های مالی  و ایجاد تعاونی‌ها  برای کمک رسانی به خانواده‌های آسیب دیده خواهد بود.

پیش به سوی ایجاد کمیته‌های مستقل عمل برای کمک رسانی!

پیش به سوی هماهنگی کمیته‌های مستقل در سراسر ایران!

پیش به سوی اقدامات مستقل  از پایین!

دست های نمایندگان دولت سرمایه داری کوتاه!

گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

۷ فروردین ۱۳۹۸

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران