افغانستان: یک برخورد غیر دمکراتیک استالینیستی

امروز مورخ ١٧ نومبر ٢٠١٧ يك محفل از سوي بنياد نور محمد تره كي (حزب كارگر خلق) به مناسبت صدمين سالگرد انقلاب اكتبر بر گذار شده بود كه از یکی از عضو گرايش ماركسيست هاي انقلابي افغانستان نيز دعودت شده بود، كه گرايش مارکسیست های انقلابی با حفظ و حق نقد در محفل شرکت کند و مباحث از پيروزي و شكست انقلاب اكتبر توسط استالين را ذکر کند. بر این اساس اين دعوت را قبول شد. از آنجا که جهت ارايه صحبت در محفل فرصت زيادي داده نمي شود بنا مطلب را كه رابطه به درس هاي كلي اين انقلاب است بطور مختصر براي توزيع تهيه ديده شد كه در نخست از سوي سران اين جريان اوراق گرايش مارکسیست های انقلابی پنهان شد . پيش از شروع محفل به عضو گرايش مارکسیست های انقلابی هشدار داده شد كه توزيع و بحث و انتقاد پيرامون استالينيسم و جنايات جريانات منحط مرتبط به خط مسكو كه نماينده ان كل حزب ديموكراتيك خلق بود صورت نگيرد. صرف صحبت ها قسمي صورت بگيرد كه مداحي گونه باشد و اين بدان معني است كه سخنان و بررسي اين پديده تاريخي را دور بزند و از بالاي سر اشتراك كننده گان رد شود. با اين برخورد از بالا و ضد ديموكراتيك طرح بحث عضو گرايش ماركسيست هاي انقلابي مجبور به اخراج از محفل شد. گفته مي توانيم اين نوع جريانات همواره زير لواي سوسياليسم و ماركسيسم همانند گذشته با انحطاط و اقدامات ضد ماركسيستي جريان انقلابي و جريان شكل گيري جنبش كارگري حتي از امر خطر جنگ هاي امپرياليستي جاري در كشور مسدود ميكند و اين يك وظيفه ماركسيست هاي انقلابي و پيشروان كارگري است كه از ماهيت چنين جريانات حتي به كوچكترين سمپاتي كه به گرايشات منحرف خلقي، پرچمي و مايويستي و امثال ان داشته باشد گسست كرده و هر چه عاجل تر هسته هاي انقلابي و سوسياليستي را در برابر استوار كنند.

گرايش ماركسيست هاي انقلابي افغانستان ١٧ نومبر ٢٠١٧

مختصر مروری بر درس های انقلاب اکتُبر و ضرورت بکار گیری عملی آن در شرایط کنونی!
به مناسبت صدمین سالگرد انقلاب سوسیالیستی اکتُبر در روسیه!
بحرانی که امروز در سطح جهانی و در تمام زوایا هر روز بیشتر از پیش وضعیت حیاتی توده های میلیونی کارگران و زحمتکشان را تهدید میکند، و به خصوص این شرایط در افغانستان بسیار ملموس است. لذا مطالعه و درس گیری از تجارب انقلابی، به ویژه انقلاب اکتُبر روسیه اهمیت بسزایی پیدا میکند. کشور های امپریالیستی و سرمایه داری در یک خط نمایش قدرت های تسلیحاتی از نوع کشنده ترین و بی پیشنه ترین سلاحهای کشتار جمعی را برای تسخیر بازار ها و برای جلوگیری از اعمال قدرت مردم مانور هایی را اجرا و همچنین سیاست های امپریالیستی را با اشغال ها، جنگ های تروریستی به رهبری گروه های مختلف تروریستی دنبال میکنند. این نتایج از تکامل سرمایه داری به سطح کشور های امپریالیستی است که مارکس نیز دقیقا آنرا مورد بررسی و پیش بینی قرار داده بود. عصر کنونی بحرانی تر از عصر قیام اکتُبر روسیه در جهان مبدل شده. یعنی در این یک صد سال که از این انقلاب میگذرد امپریالیسم با امتیاز گیری های که داشت نیرو مند و مجهزتر برای مهار انقلابات با حامیان سرمایه داری شان اقداماتی را انجام داده اند و جنبش های کارگری برای پیشروی میتوانند از درس های انقلاب اکتُبر روسیه که تجارب غنی را در خود دارد بهره گرفته و آنها را در دستور کار مبارزه روزمره خود قرار دهند که این یک ضرورت خیلی عینی است.
انقلابی که در اکتُبر به رهبری توده های وسیع کارگری انجام شد یک انقلاب تصادفی، نا آگاهانه و خود جوش نبود. بلکه انقلابی بود که از پایه های وسیع توده های کارگران و زحمتکشان شورایی، و بنابر سازماندهی های از قبل شکل گرفت و در بحران و شرایط اعتلای انقلابی به مناسب ترین شکل توانست توازن قوا را به نفع کل جنبش انقلابی سوسیالیستی چرخش دهد که در اثر آن تمام ستون های سرمایه داری و امپریالیسم به لرزه ٖدرآمد و از آن تاریخ تا امروز خاطر آوری هایی صورت میگرد. ۲۴ اکتُبر۱۹۱۷ در روسیه بود که اولین و یگانه انقلاب سوسیالیستی در تاریخ رخ داد که به تقویم امروزی تاریخ ۷ نوامبر بحساب میرود. این انقلاب در دوره وقوع آن در اکتبر ۱۹۱۷ همانند زمین لرزه ای تاثیرات سیاسی عظیمی در سراسر جهان سرمایه داری گذاشته و تا به امروز تداوم یافته است گرچه این انقلاب پس از چند سال به کجراه رفت، اما تجارب آن چه در عرصه نظری و چه در عرصه عملی کماکان به مثابه غنی ترین تجارب در تاریخ بشریت محسوب می شود. به سخن دیگر، برای نخستین بار در تاریخ معاصر اکثریت مردم ستمدیده جامعه قدرت سیاسی را با تشکیل نهادی به نام «شورا های کارگری» به مثابه ارکان ت سیاسی مستقیماَ در دست خود گرفته و آغاز به ساختن جامعه سوسیالیستی کردند. در دوره بلافاصله پس از انقلاب ما شاهد یکی از دیموکراتیک ترین جوامع بشریت در تاریخ بودیم. برخلاف ادعا های مغرضانه مخالفان انقلاب از جمله سوسیال دیموکرات ها، آنارشیست ها و سایر گرایشات خرده بورژوا، این انقلاب توسط ابزار خود سازماندهی کارگران و دهقانان و سربازان بوجود آمده و رهبری شد که حزب بلشویک به رهبری لنین و تروتسکی نقش تعین کننده در رهبری انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ را ایفا کردند. تحقق اولین انقلاب سوسیالیستی در جهان منجر به نگرانی و هراس تمامی دول جهان امپریالیستی شد. از ساعات اولیه انقلاب ۱۹۱۷ روسیه ۱۴ کشور امپریالیستی به رهبری چرچیل و متحدان ارتجاعی آنها در روسیه به یکی از وحشیانه ترین تهاجمات نظامی علیه یک دولت جوان کارگری دست زدند. اما، حمله نظامی تمامی نیروهای نظامی امپریالیستی در مقابل «ارتش سرخ» به رهبری لئون تروتسکی، پس از دو سال به شکست انجامید. اما به علت شکست انقلابات در اروپا و مشخصاَ در انقلاب ١٩١٧ آلمان و تخریب اقتصادی توسط امپریالیسم و توطئه های دائمی نیرو های ارتجای و کشته شدن صد ها هزار تن از پیشروان کارگری در جبهه های جنگ، شرایط برای پیروزی یک ضد انقلاب ترومیدوری به رهبری استالین آماده شد.
درس ها و تجارب انقلاب اکتبر بسیار زیاد هست که کتاب ها میتوان در مورد آن نوشت اما آنچه که فعلاَ لازم بذکر است و در مبارزه امروزین طبقه کارگر و پیشروان کارگری و روشنفکران کارگر اهمیت میابد ضرورت و روش تشکیل حزب لنینی در افغانستان است که باید مد نظر برنامه های عملی مارکسیست های انقلابی یا بلشویک – لنینست ها باشد. تدارک و تشکیل حزب پیشتاز انقلابی که متشکل از مبارزین روشنفکر انقلابی که انرژی فعالیت خود را در راستای فعالیت های کارگری ادر یک مبارزه طولانی انجام داده باشند و همواره در کنار پیشروان اکارگری قرار گرفته باشند؛ این امکان را فراهم می آورد که در آینده های نزدیک شاهد شکل گیری و ظهور آنها در این جامعه سرمایه داری وابسته به امپریالیسم امریکا خواهیم بود. از عمده ترین درس های انقلاب اکتبر شکل گیری این نوع حزب است که باید مورد بررسی و توجه پیشروان کارگر و جوانان انقلابی باشد. بدون در نظر داشتن ماهیت حزب پیشتاز انقلابی و کم بها دادن به تدارک چنین حزب متشکل از جوانان و روشنفکران و کارگران، به بسیار کجراه های که در گذشته در سطح جهان و افغانستان تجربه آنرا داریم، وضعیت انقلابی از دست رها شده و باز هم جامعه در اختناق و سرکوب گری های ضد انقلاب قرار خواهد گرفت.
احزاب تصنعی و خود ساخته در غیاب پیشروان کارگر در گذشته جنبش چپ افغانستان نیز تجربه شده است که جز بی اعتبار کردن سوسیالیسم چیزی دیگر به همراه نداشت که در این جنایت ضد مارکسیستی و ضد انقلابی احزاب بورکرات و استالینیست «حزب دیموکراتیک خلق» در جناح های مختلف و همچنان گرایشات مائویستی و چریکی و امثال این گریشات خرده بورژوا نقش تعین کننده داشتند که راه مبارزات ضد سرمایه داری را تا بسیار سالهای زیاد مسدود کردند. همواره با برنامه های سازش کارانه که در سطوح جریانات منحط خود داشتند در صفوف بورژوازی و امپریالیستی قرار گرفتند که شاهد این نوع جنایات چنین جریانات، حتی کارگران و زحمتکشان افغانستان تا امروز هستند و کاملاَ از مبارزه طبقاتی از یک طرف با تجاربیات تلخ چند دهه اخیر و بلاخره جامعه و شرایط سرکوبگرانه امروز از مبارزه دست کشیده اند و دلسرد شده اند.
با اشغال افغانستان توسط کشور های امپریالیستی و در راس آنها امریکا، و برنامه هایی که رژیم سرمایه داری ناقص الخلقه حاکم راه هایی برای شکل گیری آن عده از احزاب و جریانات، از راست، لیبرال تا دوباره حیات گیری جریانات چپ تحت نفوذ خلقی ها، پرچمی ها، مائویست ها و گرایشات مرتبط به این ها در گذشته جان تازه میگرند. و این ها با چهره های نوین می خواهند جعل تاریخ کنند و دوباره به عوض اینکه از گذشته پر جنایت خود درس گرفته و از تجارب اصیل برای تدارک یک حزب انقلابی با درس های و تجارب عملی و دخالت در جنبش های متشکل مردمی که در دست خرده بورژوا ها، شووینست ها و جریانان شبیه فاشیستی قرار دارد موضعگیری داشته باشند، دوباره به همان تخریب گری های و عقب روی های همان سران و رهبران سنتی احزاب خود سمتگیری دارند که جز فاجعه چیز دیگری بدست نخواهند آورد.
گرایش مارکسیست های انقلابی افغانستان متکی بر درس های پیروزی انقلاب اکتبر، این تنها انقلاب سوسیالیستی تاریخ در اکتبر ۱۹۱۷ روسیه همچنین شکست این انقلاب توسط چهره و باند ضد انقلاب «استالینیستی» خطوط آينده جنبش انقلابی مارکسیستی را در افغانستان با مطالعه شرایط و جو حاکم بکار می بندد. در آغاز فعالیت های عملی برای ایجاد هسته های انقلابی متشکل از کارگران پیشرو و جوانان انقلابی که متعهدانه برای مبارزه عملی و روزمره ضد سرمایه داری اقدامات انجام داده بتواند، و این راهکاری است که در تدارک و تشکیل حزب لنینی (حزب پیشتاز انقلابی) مد نظر است که پس از دوره ای از تجارب عملی و کسب اعتبار در بین جنبش کارگری، در کارخانه ها و محلات کار که از آنجا پیشروان کارگری و روشنفکران کارگری را سراغ می گیریم. زمینه پی ریزی یک حزب انقلابی فراهم می آید، که بر آن باورمند و فعالیت روزمره خود را بر آن استوار میداریم.
این روش کار مارکسیست های انقلابی است که از سوی گرایشات خرده بورژوا و منحط مرتبط به استالینیسم و مائویسم و گرایشات سانتریستی و لیبرال سرسختانه مورد تهاجمات بی مورد و بی ارتباط قرار میگرد چون آنها باورمند ساختار احزاب بورکرات و از بالا هستند و متکی بر روش کار سنتی و تز های استالینیستی و ساختان دولت های بورژوا دیموکراتیک/ ملی دیموکراتیک هستند که از طریق این طرز کار راهی برای سازش با بورژوازی را جستجو میکنند.
گرایش مارکسیست های انقلابی (افغانستان) تمام درس های پیروزی و شکست انقلاب اکتبر را برای ساختن جامعه «شورای سوسیالیستی افغانستان» و تحت شعار کل «قدرت به شورا ها» و دیگر تجارب و درس ها را در برنامه عملی روزمره خود مورد کار برد قرار داده است و در فعالیت های عملی اقدامات لازم و ضروری تا الحال به انجام رسانده است و در اتحاد عمل در فعالیت ها خواهان کار با جوانان و انقلابیون که متعهدانه فعالیت ضد سرمایه داری دارند همراه هست و حضور شان را برای ایجاد هسته های پیشتاز می جوید.
گرایش مارکسیست های انقلابی افغانستان
۱۷ نومبر ۲۰۱٧

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران