سینما به مثابۀ یک سلاح امپریالیستی: هالیوود و جنگ جهانی اول

جنگ جهانی اول (در فاصلۀ سال های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸)، مصادف بود با هجوم آغازین نخبگان حاکم امریکا به سوی تبلیغات جنگی با همدستی شرکت های فیلم سازی هالیوود. توسعۀ پویای سرمایه داری امریکا و وابستگی فزاینده اش به اقتصاد جهانی، آن نیروی محرکی بود که در پس ورود دیرهنگام این کشور به حمام خون آوریل ۱۹۱۷ قرار داشت.

امریکا دیگر طاقت نداشت از بیرون گود نظاره گر تنازعات میان قدرت های بزرگی باشد که در جریان جنگ جهانی اول شامل آلمان و اتریش-مجارستان و امپراتوری عثمانی از یک سو و یک دوجین کشورهای متفق (از جمله انگلستان و فرانسه و ایتالیا و روسیه) از سوی دیگر می شدند.

j30-film-wilson

وودرو ویلسون

چالش پیشِ روی حکومت وودرو ویلسون این بود که بتواند برنامۀ امپریالیستی خود را به خورد عموم مردم دهد. همان طور که هاوارد زین، مورّخ سرشناس، اشاره کرده است، مخالفت فراگیر مردمی با اقدام نظامی موقتاً به سود عناصر چپ گرای جنبش سوسیالیستی امریکا تمام شد که چندین اعتراض ضدّ جنگ را با مشارکت قابل توجه به راه انداخته و به یُمن مخالفت خود موفقیت هایی هم در انتخابات شهرداری کسب کرده بودند. اما جنگ دست آخر به همان شکل سوسیالیست های امریکا را متفرق کرد که با سوسیالیست های اروپایی چنین کرده بود. به عنوان مثال آپتُن سینکلر، نویسندۀ سوسیالیست و تهیه کنندۀ فیلم ناتمام «زنده باد مکزیک» اثر سرگئی آیزنشتاین، در سوگندنامۀ خود به سال ۱۹۳۸ برای «کمیتۀ دایز» – بعدها «کمیتۀ مجلس برای بررسی فعالیت های ضدّ امریکایی»- اعلام کرد که وی سال ۱۹۱۷ از حزب سوسیالیست استعفا داده بود تا از ورود حکومت به جنگ جهانی اول پشتیبانی کند (۱).

دم زدن از انگیزه های دمکراتیک با چاشنی مذهبی برای مداخلۀ نظامی، تنها راهی بود که حکومت امریکا می توانست حمایت عموم را برای جنگ جلب کند. ثروت و منابع هنگفت و پتانسیل اقتصادی ای که سرمایه داری امریکا هنوز در اختیار داشت، این امکان را به حکومت ویلسون می داد تا برای کسانی که آن سوی آب ها زجر می کشیدند موعظۀ جوانمردی سربدهد. در این میان برای ویلسون هیچ چیز مطلوب تر از این نبود که کشورش نقداً یک ماشین تبلیغاتی حاضر و آماده در دست دارد: صنعت فیلم امریکا. آن­چه در سال های ۱۹۱۷-۱۹۱۸ (دورۀ مداخلۀ امریکا) رخ داد، یک کمپین تهاجمی و جنگ افروزانه با اتکا به فیلم بود که تا آن موقع نظیرش دیده نشده بود. نتیجۀ نهایی، پیروزی سرمایه داری امریکا (و هالیوود) و یک تراژدی انسانی بود، همراه با تلفات ۳۲۰ هزار امریکایی که به صفوف میلیون ها جسد تازه در سراسر جهان می پیوستند.

j30-film-griffith.jpg

گریفیث

در مقطع ورود امریکا به جنگ جهانی اول، شرکت های پارامونت، فاکس، یونیورسال، ویتاگراف (که بعدها به «برادران وارنر» مبدل شد) و استودیوهای مترو و گُلدوین (هستۀ اولیۀ شرکت «مترو-گلدوین-مایر» یا به اختصار «اِم جی اِم»)، نقداً کیا بیایی داشتند. هر شرکت از یک یا تعداد بیش تری بخش تولید، فهرست بازیگران مرد و زن و پرسنل خلاق قراردادی و ابزارهای گستردۀ آگهی و تبلیغ و توزیع برخوردار بود. جالب است که ذوق هنری در چنین شرایطی خفه نشد. در واقع دستاوردهای خیره کننده و شورانگیز در دهۀ ۱۹۱۰ امری معمول بودند. این دوره، دورۀ فیلم های «تعصب» گریفیث و «نفاق» لوئیس وبر (هر دو محصول ۱۹۱۶) بود؛ دورۀ چارلی چاپلین، ستاره و کارگردان سینما، که فقر و نظام طبقاتی را در کمدی های کوتاه و درخشان ۱۹۱۷ مثل «خیابان آرام» و «مهاجر» کالبدشکافی می کرد؛ این دوره، دهۀ آغاز حرفه های به یادماندنی جان فورد و فرانک بورزِیگی و رائول والش بود. در دهۀ ۱۹۱۰، هنوز می شد یک استودیوی فیلم را بدون مداخلۀ بیش از حد دست اندرکاران استودیوها به راه انداخت.

این که کارگردان فیلم صلح جویانۀ «تعصب» می توانست چرخش کند و دو سال بعد فیلم جنگ افروزانۀ «قلب های دنیا» را بسازد، تصویری است از فشارهای اقتصادی و سیاسی بر فیلم سازان امریکا و شرکت های حامی مالی شان از ۱۹۱۶ به بعد. ظرف سه سال نخست جنگ جهانی اول، صنعت فیلم سازی امریکا به خاطر قطع دسترسی به برخی قلمروهای معین اروپایی و کمبودهای دورۀ جنگ و مقررات و فجایع جنگی، دستخوش زیان های هنگفتی شد. اما رهبران زیرک استودیوها ارزش بلندمدت جنگ را درک می کردند. استودیوهای امریکایی برخلاف شرکت های فیلم سازی اروپایی از یک بازار داخلی دست نخورده منتفع شدند و پیش بینی می کردند که واردات فیلم به دلیل جنگ کاهش پیدا کند. با سقوط آزاد محصولات فیلم آلمان و ایتالیا و بریتانیا، هالیوود برای نخستین بار بازار جهانی خود را در ذهنش تجسم کرد (۲).

 

قلب های جهان (گریفیث)

a05-film-hearts

عکس تبلیغاتی تصاحب شرکت پارامونت. از راست به چپ: جسی لاسکی، آدولف زوکر، ساموئل گلدوین، سیسیل دومیل و ال کافمن

j30-film-zukor.jpg

نخستین ائتلاف قابل توجه میان حرفۀ فیلم سازی امریکا و واشنگتن دی سی، ۲۷ ژانویۀ ۱۹۱۶ در نیویورک سیتی رخ داد، زمانی که پرزیدنت ویلسون در ضیافت «اتاق بازرگانی فیلم» با حضور تقریباً ۱ هزار نفر برای خوشامدگویی حضور پیدا کرد. فهرست مهمان ها شامل چهره های شاخص صنعت، مثل جورج ایستمن (از کوداک) و آدولف زوکُر و ساموئل گُلدفیش (بعدها گُلدوین) از پارامونت می شد. توستمَستر جِی استوارت بلکتون از شرکت ویتاگراف دربارۀ نیاز به تدارکات نظامی برای محافظت از قلمروهای امریکا صحبت کرد و شعری جنگ افروزانه را دکلمه کرد که در عبارت پایانی اش آمده بود: «کوره را آتش کن و زر بیندوز / که بالِ صلح بی پرِ آهنین نشاید». وقتی ویلسون همان شب خطاب به حضار سخنرانی کرد، ملاحظات خود را به چند عبارات گنگ و چندپهلو دربارۀ حقیقت در روایت داستان فیلم محدود کرد. در هر حال، قرارداد میان رهبران صنعت و مدیران ارشد آن ها، به تجارت نوپای فیلم امریکایی مشروعیت بخشید (۳).

j30-film-laemmle.jpg

برای این­که جانب انصاف را داشته باشیم، باید بگوییم که بسیاری از رؤسای استودیوها به خاطر مهاجر بودن خود احساس ناامنی و آسیب پذیری می کردند. برای کارل لامِل آلمانی، رئیس شرکت تولید و ساخت فیلم یونیورسال (بعدها یونیورسال پیکچرز) موجه بودن این ترس و واهمه زمانی اثبات شد که پاییز ۱۹۱۵ چندین روزنامۀ بریتانیایی فیلم های هالیوودی را متهم به پشتیبانی مالی با سرمایۀ آلمانی کردند. لامل به سرعت تلاش کرد که با تبعیت از حکومت ویلسون، فاصلۀ خود را با هرگونه ارتباط با آلمان نشان دهد. زمانی که موضع حکومت در پاییز ۱۹۱۴ بی طرفی بود، یونیورسال فیلم دو حلقه ای «طبیعی باش» را منتشر کرد. اما وقتی ویلسون بر تدارکات جنگی تأکید کرد، یونیورسال سریال چهل حلقه ای خارجی ستیز «آزادی» را ساخت. ژوئن ۱۹۱۶، استودیو یک رژۀ تدارک جنگ برگزار کرد و ماه سپتامبر همان سال، فیلم بلند جنگی لون چِینی و دوروتی فیلیپیس را با عنوان «اگر وطنم بانگ سردهد» توزیع کرد (۴).

بلافاصله بعد از این که پرزیدنت ویلسون ۶ آوریل ۱۹۱۷ به آلمان اعلان جنگ کرد، شرکت یونیورسال اقدام به آغاز مجموعۀ «محصولات تدارکاتی یونیورسال» کرد که شامل سریال ها و فیلم های کوتاه و بلند با عناوینی مانند «عمو سام مشغول کار است»، «کودک آوارۀ جنگ»، «تولد میهن پرستی» و «اسلحه فروشی عمو سام» می شد. استودیو زمانی امتیازات تبلیغاتی بیش تری کسب کرد که دو فیلم از روپرت جولیان با نام های «قیصر، وحشی برلین» (۱۹۱۸) و یک فیلم طنز به نام «پیرمرد برلین» (۱۹۱۸) منتشر کرد. تبلیغات ضدّ قیصر به روشنی کار خود را کرد. در دِیوِن­پورت، ایالت آیووا، اکران عمومی «وحشی برلین» زمانی مختل شد که مردی مسلح فریاد زنان از راهروی سالن تئاتر پایین دوید و دو گلوله به پرده شلیک کرد (۵).

پاییز ۱۹۱۷، یونیورسال نخستین قرارداد دولتی خود را برای تهیۀ فیلم های دولتی رسمی منعقد کرد که شروع آن از وزارت کشاورزی امریکا بود. در طول تابستان ۱۹۱۸، استودیوی لامل یک مجموعه فیلم های تک حلقه ای «عجایب فعالیت جنگی ما» تهیه کرد که هر یک «مجور رسمی کمیتۀ اطلاعات عمومی» را بر خود حمل می کرد. یونیورسال برای خنثی سازی «کله شق های گمراه»ی که فیلم سازی را در دورۀ جنگ بی مورد می دانستند، تواسنت با لابی گری حمایت روزنامه ها را به نفع فعالیت های جنگی صنعت فیلم به دست آورد.

 

لامل

یونیورسال با برچسب تولیدی «جوئل» نیز از فضای میهن پرستانه افراطی بهره برداری کرد؛ ساخت فیلمی از داستان محبوب «سگ زرد» اثر هنری ایروینگ داج و راه اندازی کمپین «در جنگ پیروز شو» در پیوند با اتاق های بازرگانی و سازمان های ناسیونالیستی متعدد، گوشه ای از این بهره برداری از فضا بودند. اما همۀ این فیلم ها هنوز هم برای حکومت امریکا کفایت نمی کردند. پاییز ۱۹۱۸، وزارت عدلیه محمولۀ فیلم های یونیورسال را به برزیل توقیف و مدیر شعبۀ برزیلی شرکت را به «آلمان گرایی» متهم کرد و خواهان عزل وی شد (روشن نیست که آیا یونیورسال نیز تبعیت کرد یا خیر) (۶). با در نظر داشتن همۀ این ها نمی توان تصور نکرد که حمایت نهایی لامل از شاهکار ضدّ جنگ «در جبهۀ غربی خبری نیست» اثر لوئیس مایلستون (که یونیورسال سال ۱۹۳۰ منتشر کرد)، یک تلاش عامدانه برای جبران برخی از فعالیت های استودیوی او در جریان جنگ جهانی اول نبوده است.

لامل تنها یکی از انبوه کله گنده هایی بود که به حکومت دسترسی می یافت. اوایل ۱۹۱۷، مدیران اجرایی ویتاگراف و فِیمِس پِلِیِرز-لاسکی (نام رسمی پارامونت در آن مقطع)، میوچوئل و مجله های تجاری متعدد، دوشادوش یونیورسال تلگرامی را به پرزیدنت ویلسون فرستادند و خود را ملزم به «حمایت جمعی برای دفاع از میهن و منافع آن» دانستند. امضاکنندگان متن ضمن یادآوری توانایی هالیوود برای تأثیرگذاری بر نظرات ۱۲ میلیون هوادار روزمرۀ سینمای امریکا به ویلسون، پیشنهاد شکل گیری کمیسیونی را دادند که «فیلم را به هوشمندانه ترین و مفیدترین شکل در خدمت شما قرار دهد». ژوئیۀ همان سال، ویلسون شخص ویلیام بِرِیدی را از شرکت «وُرلد فیلم» به سِمَت سرپرستی «انجمن ملی صنعت فیلم» (NAMPI) گمارد. سازمانی که با کمیتۀ اطلاعات عمومی حکومت هم­پیمان بود. بریدی، ویلسون را به «حمایت وظیفه شناسانه و میهن پرستانۀ همه جانبه از کل صنعت {فیلم}» اطمینان داد و نوشت «افتخار این را دارم که خدمتگزار مطیع شما باشم»(۷).

بریدیِ مطیع و همکارانش در استودیو، در سراسر دورۀ مداخلۀ امریکا در جنگ حضور داشتند. «پروپاگاندا» به زودی به شعار وردِ زبان صنعت تبدیل شد. وقتی امریکا طرح های جنگی اش را مطرح کرد، به گزارش نشریۀ «ورایتی» شرکت های فیلم سازیِ «تماماً همسو با تدارکات جنگی عمو سام» از این که می دیدند حکومت درحال برنامه ریزی برای بازنگری فیلم های «مناسب جهت ترویج تبلیغات مقتضی» با هدف جذب نیروی ارتش و دریایی است، به وجد آمده بودند.

لوئیس بی مایر، توزیع کننده و سرپرست آتی اِم جی اِم، مسئولیت کامل کمپین جنگی «انجمن ملی صنعت فیلم» را در نیواینگلند بر عهده داشت و به صاحبان تئاتر بوستون گفت که فیلم «میانجی بزرگی میان عوام و حکومت واشنگتن» است. به گفتۀ مایر نمایش گستردۀ فیلم ها «کمکی فوق العاده ارزشمند به حکومت و تبلیغات متعدد آن» است. سیسیل بی دو میل، کارگردان پارامونت و لاسکی خطاب به جمعیتی متشکل از ۲ هزار نفر گفت که «فیلم قوی ترین تبلیغات است و پیامی را از طریق دوربین می دهد که هیچ دیپلمات دغلکاری یارای تغییرش را ندارد» (۸) (باید گذرا اشاره کرد که نظراتی از این دست، دروغ بودن این ادعا را نشان می دهند که فیلم های تبلیغاتی از ابداعات حکومت شوروی پسانقلابی بوده است).

اوت ۱۹۱۷، «انجمن ملی صنعت فیلم» افراد صاحب نفوذ حوزۀ فیلم را در بخش های دولتی منصوب کرد. ستاره هایی مانند مری پیکفورد و انیتا استوارت هر دو به مقام کمیتۀ دفاع زنان گمارده شدند. آدولف زوکر و مارکوس لاو، از صاحبان نفوذ در عرصۀ تئاتر، به وزارت خزانه داری اعزام شدند. سامائول (راکسی) راث اپفل به عنوان نمایش دهندۀ فیلم و رئیس مترو پیکچرز به وزارت امور داخله فرستاده شدند. مایر به هیئت کشتی رانی امریکا رفت. ویلیام فاکس، جسی لاسکی، اِدوین اس پورتر (کارگردان «سرقت از قطار» در سال ۱۹۰۳) و داگلاس فِربَنکز از ستاره های لاسکی، بین شعبه های ساحلی شرقی و غربی صلیب سرخ امریکا تقسیم شدند (۹).

حضور فردی ستاره ها برای تبلیغ جنگ حیاتی بود. دسامبر ۱۹۱۷، پیکفورد از سر صحنۀ ضبط فیلم «اماریلی، دختر کوچۀ کلوزلاین» در سان فرانسیسکو مرخصی کوتاهی گرفت و در حالی که «به لباسی دامن دار شبیه اونیفورم تفنگداران دریایی ملبس بود» به خیابان مارکت رفت تا دستۀ موزیک تفنگداران دریایی را همراهی و هدایت کند. ژوئیۀ ۱۹۱۸، «انجمن فیلم مساعدت های جنگی» رژه ای را در لس آنجلس با حضور فربنکز سازماندهی کرد. در این جا فربنکز در مقام تشریقاتی یک مارشال نظامی مقابل ۲۰۰ سواره نظام حرکت می کرد. لوئیس وبر، کارگردان یونیورسال که در آن مقطع به لحاظ تجاری با گریفیث برابری می کرد، شاخۀ زنان این رژه را که شامل هزاران مرد و ۴۷ دستۀ موزیک می شد، هدایت می کرد. ستاره هایی نظیر پیکفورد و چاپلین و فربنکز، برای فروش اوراق قرضۀ جنگی مشترکاً برای جمعیت زیادی از مردم منهتن سخنرانی کردند و متعاقباً هر یک به تنهایی یک تور در کشور گذاشتند. زوکُر برای «روز آزادی» به تاریخ ۱۲ اکتبر ۱۹۱۸ در نیویورک سیتی، یک برنامۀ تئاتر سیار را با حضور ستاره هایی از استودیوهای فیلم خود در منهن و فورت لی و نیوجرسی تدارک دید و با «شمار زیادی از فروشندگان زیباروی اوراق قرضه» به تبلیغ این اوراق قرضۀ جنگی پرداخت (۱۰).

حضور فردی به کنار، هیچ چیز بهتر از فیلم نمی توانست تبلیغی برای اوراق قرضۀ جنگی حکومت باشد. انجمن ملی صنعت فیلم به استودیوهای برجسته کمک کرد که فیلم های کوتاه تبلیغاتی با هدف جلب مشتری برای اصطلاحاً «وام آزادی» بسازند. موج دوم این وام آزادی در پاییز ۱۹۱۷ با ارائۀ پنج فیلم با حضور «ستارگان و شخصیت های برجستۀ صحنه و سینما» پیش گرفته شد. برای کمپین سومین وام آزادی، داگلاس فربنکز در فیلم کوتاهی به نام «کشیده بر قیصر» حضور یافت. برای چهارم وام آزادی، زوکُر به عنوان سرپرست انجمن ملی صنعت فیلم توانست با ترتیب دادن تولید چهار ویژه برنامه دربارۀ وام های آزادی با مشارکت ۱۲ شرکت فیلم سازی و ۳۷ ستاره، نظر وزارت خزانه داری را جلب کند.

در بین این فیلم های تبلیغاتی می توان به «۱۰۰ درصد امریکایی» با هنرمندی مری پیکفورد، «سام، بگیرش!» با هنرمندی فربنکز، «رام کردن گاو قیصر» با حضور مِی موری و چارلی چاپلین در «باند» اشاره کرد.

لیلیان گیش، بازی گری که رؤیای تهاجم به آلمانی ها را داشت و روسکو آرباکل، کمدینی که برای قیصر خط و نشان کشید، به بازارگرمی برای فروش اوراق قرضه پیوستند. پرزیدنت ویلسون به اندازۀ کافی از این فعالیت های تبلیغی هالیوودی تأثیر گرفت که در «کلوب ملی مطبوعات» در واشنگتن از صنعت فیلم تعریف و تمجید کند. چندین فیلم تبلیغاتی دربارۀ وام آزادی نیز متعاقباً در ساختمان کنگرۀ امریکا برای سناتورها و همسران شان و کارکنان سنا به روی پرده رفت (۱۱).

a05-film-little.jpg

زنندۀ کشتارهای میدان های جنگ در خود داشتند، لغو کند

سانسور سیاسی فیلم در این دوره فراگیر بود. در شهرهایی با جمعیت ساکن امریکایی-آلمانی، حتی فیلم های حامی جنگ هم مورد هدف قرار گرفتند. «امریکایی کوچولو»ی دومیل، با بازی پیکفورد، مقدمتاً به خاطر تصویرسازی منفی از سربازان آلمانی در شیکاگو ممنوع شد. با این حال اکثر سانسورها زمانی رخ می دادند که فیلم خطّ رسمی حکومتی را دنبال نمی کرد. در پنسیلوانیا، دادستانی کل ایالتی تهدید به لغو مجوز نمایش فیلم های سینمایی ای کرد که می توانستند سربازگیری را به خطر بیندازند. روش های مشابهی در ایالت نیویورک به کار بسته شدند. در مریلند، شهردار با هیئت سانسور ایالتی همکاری کرد تا فیلم های سابقاً پذیرفته شده ای را که کوچک ترین اثری از روحیات ضدّ جنگ یا تصاویر زنندۀ کشتارهای میدان های جنگ در خود داشتند، لغو کند.

روزنامۀ سان چاپ عصر در بالتیمور از اقدامات برای ممنوعیت «تصاویر جریحه دارکننده از جنگ» تمجید کرد. این روزنامه در بیانیه ای غیرمعمول تا جایی پیش رفت که مدعی شود «هرگونه تلاش برای تضعیف و بی اعتباری حکومت هم اکنون به مراتب مضرتر از نمایش آن خانم هایی است که با لباس هایی بیش از حد باز روی صفحۀ نمایش بالا و پایین می جهند» (۱۲).

این فضای سانسور شدید زمانی وخیم شد که ویلسون ژوئن ۱۹۱۷ «لایحۀ جاسوسی» را امضا کرد. به موجب این لایحه، هر نوع سخنرانی که منتقد جنگ تعبیر می شد، مورد حمله قرار می گرفت. تحت چنین شرایطی، چندین چهرۀ فیلم سازی بازداشت شدند. به گفتۀ نشریۀ ورایتی، فرانک جی گادسل، شهروند فرانسوی، از سوی حکومت امریکا بازداشت شد، آن هم به خاطر نمایش فیلم های «همسو با آلمان» و «دست بالا نشاندن میلیتاریسم آلمان». با وجود تغییرات گادسل در میان متن های نسخۀ اصلی (سینما در دهۀ ۱۹۱۰ هنوز یک تکنولوژی صامت بود) برای تنزل تبلیغات آلمان و با وجود روی پرده رفتن فیلم او در کلوب مطبوعات ملی در واشنگتن، ادارۀ دادستانی ملی نیویورک فیلم او را مصادره کرد (۱۳).

بدنام ترین و گویاترین مورد سانسور فیلم در جریان جنگ جهانی اول، ممنوعیت فیلم «روح ۱۸۷۶» دربارۀ جنگ انقلابی امریکا، ساختۀ رابرت گُلدشتاین بود (سرمایه گذار اولیۀ  فیلم پرفروش و حامی برده داری «تولد یک ملت»، ساختۀ گریفیث). این فیلم پس از ممانعت ممیزی شیکاگو در ماه مه ۱۹۱۷، درست یک ماه پیش از امضای لایحۀ جاسوسی، به کانون حملات حکومت مبدل شد. اگرچه گلدشتاین کنترل فیلم را برای لس آنجلس مجدداً به دست گرفت، اما «روح ۱۸۷۶» خیلی زود از سوی ادارۀ عدلیه مصادره و تهیه کنندۀ آن متهم به جاسوسی شد. این فیلم به خاطر تصویرسازی متخصامانه از انگلستان در دورۀ «جنگ انقلابی» امریکا و علی­رغم پیام سراسر میهن پرستانه اش در حمایت از امریکا، تهدیدی برای تلاش جنگی بریتانیا محسوب می شد. مه ۱۹۱۸، گلدشتاین در نهایت ناباوری با حکم ۱۰ سال حبس و پرداخت ۵ هزار مواجه شد. او نهایتاً زودتر از زندان آزاد شد (۱۴).

هدف گرفتن حرفه ها و افرادی که هرگونه احساسات «همسو با آلمان» از خود نشان می دادند، جزئی از فضایی بود که حکومت ویلسون ایجاد کرده بود. اواخر ۱۹۱۷، یک مدیر اجرایی در انجمن آگهی سازان فیلم قطعنامه ای منتشر کرد که شرکت های فیلم سازی را از تبلیغات همسو با آلمان در روزنامه ها بر حذر می داشت. شش ماه بعد، ویلیام فاکس، به عنوان یک مَجار صاحب نفوذ در عرصۀ سینما که شرکت فاکس فیلم کورپس را اداره می کرد، تهدید به اخراج آن دسته از کارگران فاکس کرد که «۱۰۰ درصد امریکایی» نیستند. همان طور که یک حساب تجاری نشان می دهد، مدیران شعبه ملزم به تهیۀ گزارش های محرمانه بود دربارۀ «هر کسی که گمان می کنند واقعاً امریکایی نباشد»:

«آقای فاکس اعلام کردند که این گزارش ها می بایست تماماً مورد تحقیق و تفحص قرار بگیرند و چنانچه نشان داده شود که یکی از کارکنان در بخش نیروهای فاکس حتی کم ترین همسویی با آلمان دارد، اخراج خواهد شد» (۱۵).

چنین اقداماتی به شکل آزاردهنده ای حاکی از اخراج و ستاره دار کردن کارکنان چپ گرا و لیبرال فیلم در اواخر دهۀ ۱۹۴۰ و دهۀ ۱۹۵۰ بود، زمانی که کمیتۀ بررسی فعالیت های ضدّ امریکایی حملات دورۀ جنگ سرد خود را به هالیوود انجام داد.

j30-film-ford

به همین ترتیب حضور عمومی و هنری چارلی چاپلین برای تبلیغ وام آزادی، او را از ساخت فیلم طنز خود به نام «دوش فنگ» که اندکی پیش از آتش بس ۱۹۱۸ منتشر شد، منصرف نکرد. حتی فضای بیش از پیش ملتهب پارانویای «ضدّ سرخ» هم نتوانست شرکت فیلم سازی «ترای اَنگِل» را از معرفی فیلم بلند متمایل به سوسیالیسم «پاسخ» (۱۹۱۸) منصرف کند. این فیلم پنج ماه پس از انقلاب روسیه تهیه شد. با این وجود این فیلم ها در آن فضای به شدت ارتجاعی صرفاً استثنا بودند.

a05-film-chaplin-poster

دیگر نمی شد مردمی را که در سال های جنگ جهانی اول از همه سو محاصره شده بودند، به مدتی طولانی فریفت. به محض این که جنگ به پایان رسید، جنون حمایت از جنگ فروپاشید. نویسندگان و کارگردان های هالیوود که به یکسان از پیامد جنگ ویرانگر به وحشت افتاده بودند، با خشم هنرمندانه واکنش نشان دادند. تنها ۲۷ ماه پس از آتش بس، مترو پیکچرز شاهکار تکان دهندۀ «چهار سوار آخر الزمان» را به کارگردانی رکس اینگرام در سال ۱۹۲۱ منتشر کرد. این که چنین فیلم صلح جویانۀ حزن انگیزی می توانست به موفقیت عظیم مبدل شود، گواهی است بر واکنش عمومی علیه کارزار تبلیغاتی ۱۹۱۷-۱۹۱۸ حکومت. ضدیت با جنگ در سراسر سال های «بحران بزرگ» ادامه یافت و استودیوها با فیلم های درام ضدّ جنگ چشم گیری مثل «رژۀ بزرگ» (ام جی ام، ۱۹۲۵، به کارگردانی کینگ ویدور) و «در جبهۀ غربی خبری نیست» اثر مایلستون پاسخ دادند.

این دورۀ بسیار مختصر از تفکر انسانی دربارۀ جنگ امپریالیستی، با تأسفِ تمام راه را به سوی دور بعدی و شدیدتر تسلیم سیاسی هالیوود باز کرد. بهای سنگینی بود که برای چنین تسلیمی می بایست پرداخت می شد. حمایت صنعت فیلم از اقدامات حکومت امریکا در دورۀ جنگ جهانی دوم، گوی سبقت را از هر آن­چه که هالیوود در سال های ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ انجام داده بود، گرفت. پس از این که جنگ در سال ۱۹۴۵ به اتمام رسید، حکومت قدردانی خود را به شکل تصفیه های «ضدّ کمونیستی» با مشارکت استودیوها انجام داد؛ تصیفیه ای که فیلم سازی امریکا هنوز مانده است تا از آن بهبود پیدا کند.

فیلم ابزار قدرتمندی است، اما هیچ جای جهان به اندازۀ امریکا یک قلمرو خصوصی برای منافع تجاری نیست. با توسعۀ بحران اجتماعی و به صحنه آمدن طبقۀ کارگر، این منافع بار دیگری اولویت ها و خواسته های اجتماعی خود را تحمیل خواهند کرد. در هر دو جنگ جهانی، بحران بزرگ و دورۀ بگیروببندها، سران استودیوها فرمانبرداری خود را از سرمایه داری امریکا ابراز کردند.

البته در عین حال نویسندگان و بازیگران و کارگردانان و حتی تهیه کنندگان بیشماری هستند که منتقد جامعۀ امریکایی هستند و می توانسته اند به عکس آن­چه بوده اند مبدل شوند. شناخت از این تاریخ، برای آن ها نیز حیاتی است.

۵ اوت ۲۰۱۰

پانوشت:

[1] Zinn, Howard, A People’s History of the United States (Harper & Row, 1980), pp. 355-56. Bentley, Eric, editor, Thirty Years of Treason: Excerpts from Hearings Before the House Committee on Un-American Activities, 1938-1968 (New York: Thunder’s Mouth Press/Nation Books, 1971, 2002), p. 48.

[2] “The War’s Effect on the Movies,” The Billboard (19 December 1914), p. 153.

[3] Bush, W. Stephen, “Motion Picture Men Greet President,” Moving Picture World (12 February 1916), pps. 923+. “First Board of Trade Banquet, Attended by President Wilson, Marks New Era in Industry,” Motion Picture News (12 February 1916), pp. 817-18.

[4] Variety (20 August 1915), p. 17. “Universal Backs Wilson on Neutrality”, Motion Picture News (19 September 1914), p. 57. The Billboard (19 September 1914), p. 46. Moving Picture World (22 July 1916), p. 644. Motion Picture News (12 August 1916), p. 927. Universal advertisement, ibid, pp. 928-29. Moving Picture World (9 September 1916), p. 1629.

[5] Universal advertisement, Moving Picture World (5 May 1917), p. 706. Ibid, p. 810. Universal advertisement, ibid, p. 820. Moving Picture World (3 August 1918), p. 703. “Shot ‘Beast of Berlin,’” Variety (12 April 1918), p. 47.

[6] “Universal Gets Government Contract,” Moving Picture World (15 September 1917), p. 1774. “Universal Puts Out Stirring Training Film,” Moving Picture World (4 May 1918). “Universal to Make Films for Government,” Moving Picture World (22 June 1918), p. 1724. “Universal Appeals to Newspapers,” Moving Picture World (29 June 1918), p. 1850. “Roosevelt Backs Anti-Yellow Dogism,” Moving Picture World (17 August 1918), p. 992. “Jewel’s Anti-Yellow Dog Campaign Is Spreading Fast,”Moving Picture World (24 August 1918), p. 1137. Variety (13 September 1918), p. 49. Variety (20 September 1918), p. 49.

[7] “President Wilson Offered Aid of Film Men,” Motion Picture News (24 February 1917), p. 1197. “President Wilson Calls Upon Film Industry,” Moving Picture World (14 July 1917), p. 217.

[8] “Gov’t to Look at Films,” Variety (4 May 1917), p. 16. “War Work Under Way in Boston,” Moving Picture World (1 September 1917), p. 1350. “Industry in West to Black the Government,” Moving Picture World (15 June 1918), pp. 1549-50.

[9] “Motion Pictures Mobilized for War,” Moving Picture World (11 August 1917), p. 918.

[10] “Mary Pickford Leads Parade,” Moving Picture World (5 January 1918), p. 127.

Variety (16 August 1918), p. 40. “Industry in West to Black the Government,” Moving Picture World (15 June 1918), pp. 1549-50. “Industry to Back Liberty Loan,” Moving Picture World (9 June 1917), p. 1617. “Industry’s Drive Under Full Speed,” Moving Picture World (19 October 1918), p. 352. “Motion Picture Industry Boosting Bond Sale,” Moving Picture World (4 May 1918), pp. 672-74. “Public Responds to Players’ Appeals,” Moving Picture World (18 May 1918), p. 972.

[11] NAMPI advertisement, Variety (12 October 1917), pps. 36-37. “Five Hundred Prints for Liberty Film,” Moving Picture World (13 October 1917), p. 209. “Zukor Committee Announces Plan for Loan Drive,” Moving Picture World (3 August 1918), p. 665. “Liberty Loan Distribution Arranged for Special Films,” Variety (30 August 1918), p. 41. “Synopses of Liberty Loan Specials,” Moving Picture World (5 October 1918), p. 122. “Great Array of Star Films to Boom Liberty Loan Drive,” Variety (20 September 1918), p. 49. “Fifty Stars Contribute to Loan,” Moving Picture World (7 September 1918), p. 1407. “Industry’s Drive Under Full Speed,” Moving Picture World (19 October 1918), pp. 351-52. NAMPI advertisement, Variety (27 September 1918), pp. 44-45.

[12] “That Chicago Censor,” Variety (6 July 1917), p. 17. “Bans All Films That Discourage Enlisting,” Moving Picture World (5 May 1917), p. 832. “Shall Horrors of War in Film be Banned?” Moving Picture World (5 May 1917), p. 834. “Maryland Censors Recall Certain War Films,” Moving Picture World (12 May 1917), p. 997.

[13] “Juggling Propaganda,” Variety (22 March 1918), p. 57.

[14] AFI Catalogue of Motion Pictures Produced in the United States; Feature Films, 1911-1920 (Berkeley/Los Angeles/London: University of California Press, 1988), p. 875.

[15] “Pro-German Papers Cut Off,” Variety (2 November 1917), p. 53. “William Fox Will Dismiss Pro-Germans,” Moving Picture World (29 June 1918), p. 1859. “What William Fox Is Doing to Help Win the War,” Moving Picture World (21 September 1918), p. 1745. “How Fox Organized the War Drive,” Moving Picture World (30 November 1918), pp. 923-24.

[16] Moving Picture World (26 February 1916), p. 1273. Pathé advertisement, Moving Picture World (8 January 1916), pps. 192-193, quoting Ford in 3 December 1915 New York Journal. “Patriotism Pervades Hearst-Pathe News,” Moving Picture World (17 April 1917), p. 2921. “Triangle to Distribute ‘Booster’ Picture,” Moving Picture World 27 (October 1917), p. 509.

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران