کشتار کودکان فلسطینی در آتش جنگ های نیابتی در خاورمیانه!

بشر تا کنون قربانی منافع طبقه بالا دست بوده و طبقه حاکم هم با سازوکار مال اندوزی، بخل، جنایت، جنگ افروزی و بهره کشی تا کنون قدرت طبقاتی اش را حفظ کرده است. صاحبان برده، صاحبان زمین، مالکین قنات ها و منابع آبی، و در نهایت صاحبین سرمایه و ابزار تولید به صورت کلی اقلیت صاحب قدرت بوده اند و هستند. طبقه حاکم در هر مرحله ای از تاریخ چه در انقلابات و چه برای مشروعیت قدرت دولت از هیچ جنایتی به معنای واقعی کلمه اجتناب نکرده است. دولت سرمایه داری در کل دنیا برای انکار تاریخی مبارزات مترقی و تلاش برای مشروعیت بخشیدن به خود به عنوان تنها آلترناتیو موجود، به راستی بر دریایی از خون نشسته است. غذای حفظ قدرت حاکمان به بند کشاندن، استثمار، جنگ و نابود کردن دموکراسی و فردیت و آگاهی بشری است. خاورمیانه را می توان به درستی تقاطع تاریخی تمام جنایات و جنگ افروزی تاریخی دولت سرمایه داری جهانی قلمداد کرد. ما امروز به عریان ترین شیوه ممکن این مسئله را در جنگ حکومت شبه فاشیستی اسرائیل و حماس میبینیم، همانطور که دیروز در افغانستان، عراق، سوریه، لبنان یمن و … غیره دیدیم.
نگاهی اجمالی به پیوستگی تاریخ حفظ قدرت سرمایه داران و فلسفه جنگهای نیابتی به ما این استنباط دقیق را میدهد که چگونه با صرف میلیاردها دلار گروهایی تروریستی مانند حماس ساخته می شوند، وقتی سر نخ این بوجه ها را دنبال می کنیم به جمهوری اسلامی و عربستان می رسیم، و این اوج بلاهت است که در این تقسیم کار و قدرت بین المللی سرمایه داری، در پشت پرده‌ی بوجه های میلیاردی برای حماس، القاعده، طالبان و داعش، دستان امپریالیسم را نبینیم.
اسرائیل با صحنه سازی های بسیار همانگونه که پیشتر هم در موارد بسیاری شاهد آن بوده ایم می خواهد اسرائیل را قربانی حمله حماس قلمداد کند. حکومت نتانیاهو، کاملا غزه را محاصره کرده و از ورود هر آنچه یک انسان برای زنده ماندن به آن نیاز دارد جلوگیری می کند، حتی کمک های خود جوش افرادی که کمی مواد غذایی را بر شانه های خود می گذارند و نزدیک مرز می شود را بر نمی تابد. این در حالی است که در جغرافیای بسیار کوچک غزه و تراکم بیشترین جمعیت انسانی در این محدوده بالغ بر چهار هزار تن بمب ریخته است. طراحی حمله حماس به اسرائیل در حکومت نتانیاهو در پی پیشبرد پروژه قدیمی نسل کشی فلسطینیان، دست به انسان زدایی هر جنبده ای زده که در آن جغرافیا عربی صحبت می کند و فلسطینی شناخته می شود، و هر فلسطینی را یک تروریست معرفی می کند. این در حالی است که اسرائیل همیشه کنترل کامل به غزه داشته و هنگامی که آتش این جنگ افروخته شد، دیدم که چگونه تمام امکانات از جمله برق، سیستم آب رسانی از طرف اسرائیل قطع شد، و تمام مرزها را بستند.
در همین لحظه که من مشغول نوشتن این مطلب هستم، و یا احتمالا هنگامی که شما آن را می خوانید، مردم فلسطین قتل عام می شوند، از زمین و آسمان برسرشان بمب میریزد، هزاران کودک بی دفاع و بی گناه در آتش جنگ می سوزند، پدران و مادران بر روی جنازه های سوخته و سیاه شده کودکانشان می گریند، نه خانه ای مانده، نه آبی، نه غذایی، نه روشنایی در دل ظلمات جنگ. مردم بی گناه فلسطین، قبل از بروز این فاجعه انسانی در خیابانهای غزه بر علیه حماس شعار می دادند و خواستار از بین رفتن فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی که حماس در غزه بوجود آورده است بودند. حماس با بوجه های میلیاردی و با بهره کشی از مردم فلسطین در غزه پادشاهی می کرد، و امروز میبینیم که متحد درجه یک اسرائیل در پروژه عرب زدایی و مسلمان زدایی از اسرائیل شده است.
مادامی که نظام استثمار سرمایه داری در دنیا حاکم است این جنگها را پایانی نیست. دولت سرمایه داری به تجربه تاریخی خوب میداند که چگونه با طراحی بحرانهای کنترل شده، جنگهای نیابتی، پرورش گروهای ارتجاعی، نژادپرست و تروریست منافع خود را پیش ببرد، بر بحرانهای داخلی جغرافیای خود غلبه کند و مبارزات کارگران و سایر توده تحت ستم را تبدیل به مبارزه برای امنیت ملی و تمامیت ارضی کند، طبقه کارگر را به ملت تقلیل دهد، و در این سناریو تمام پیشتازان مبارزه را که بر مبنای بحرانهای ادواری سرمایه دارای در راستای سازماندهی و پیش برد مبارزاه طبقاتی حرکت می کنند را به بهانه بحران و امنیت ملی از مبارزه حذف کند و برای جلوگیری از رشد رادیکالیسم انقلابی از آب گل آلود برای حفظ پایه های قدرت خود ماهی بگیرد. دولت سرمایه داری در بالا ترین رشد بین المللی آن یعنی امپریالیسم بر تمام کشورهای دنیا حاکم شده است و به همین دلیل سیاستهای آن از مرز ملی عبور کرده و بین المللی عمل می کند، پس باید حرکت آن را در یک کلیت بین المللی مورد ارزیابی قرار داد، از جنگ جهانی اول که مصادف با رشد امپریالیسم جهانی است تا به امروز، ضمن تمام منافع متضادی که در بین کشورهای مختلف برای دست یابی بیشتر به مازاد تولید و قدرت هژمونیک ملی و منطقه ای وجود داشته، در تحلیل نهایی به صورت حفظ منافع یک پارچه و بین المللی سرمایه داری عمل کرده است. در جنگ جهانی اول بسیاری از کشورها وارد جنگ شدند و طبقه کارگر و توده تحت ستم در کشورهای مختلف بیشترین خسارات جانی و مالی را متحمل شدند و در طی دو جنگ جهانی جغرافیای بسیاری از کشور ها مخصوصا در خاومیانه تغییر کرد. ولی یک منفعت مهم و عمومی و بسیار تعیین کننده برای کلیت دولت سرمایه داری با رژیمهای مختلف در جغرافیاهای مختلف تامین شد و آن هم جلوگیری از انقلابات پیشرو و سوسیالیستی در سرار دنیا بود که قلب مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و قدرت دولت سرمایه داری جهانی را مورد هدف قرار داده بود. هیتلر در جنگ جهانی دوم به بهانه یهود ستیزی، آلمان و کشورهای اروپایی دیگر را ویران کرد، ولی در نهایت همان سیستم پارلمانی سرمایه داری که در آلمان نماد آن رایشتاگ بود و توسط هیتلر به آتش کشیده شد، پس سرکوب تمام جنبشهای مترقی سوسیالیستی دوباره بر سر کار آمد. آری فاشیسم و جنگ افروزی همزاد و هم راستای دولت سرمایه داری و امپریالیسم است، و تمام شعارها و خواست های امپریالیسم در درون آنها حفظ می شود. در پایان سرکوب وسیع و سیاستهای جنگی برای جاری شدن سرمایه مالی به جیب کشورهای قدرتمند سرمایه داری و فاشیسم منتج شده از آن، در پنج دقیقه آخر جنگ به آن رنگ دموکراسی لیبرالی زده می شود تا دوباره قدرت در دست بانیان جنگ باشد.
اما نکته مهم این است که دیالکتیک تاریخ همیشه بر وفق مراد صاحبان زر و زور حرکت نمی کند، و جنگها با انقلابات پیوند میخورند، جنگ با تمام خسارت هایش لگدمال شده ترین بخش جامعه را بیدار و وادار به اندیشیدن به وضعیت خود می کند، این آن تضاد نا خوشایند برای بانیان و طراحان جنگ است. اتحاد توده تحت ستم در کشورهایی که درگیر جنگ هستند تنها را جلوگیری از آن و حتی پایین کشیدن حاکمان از اریکه قدرت است. امروز تنها راهی که برای خاتمه به جنگ نابرابر حماس و حکومت نتانیاهو و تمام جنایات این چنینی موجود است، اتحاد وسیع توده تحت ستم در هر دو کشور است، که باید با اتحاد نیروهای انقلابی و جمعیت عظیم مخالفان دولت سرمایه داری در سراسر دنیا پیوند بخورد. ما کارگران و زحمت کشان به غیر از منافع مشترک طبقاتیمان که همه ما را بهم پیوند میدهد متحد دیگری نداریم، پس باید دست روی زانو های خود گذاشته و متکی بر اراده عظیم خود برخیزیم و در هرجایی که هستیم شعار این اتحاد را بدهیم و در راستای آن بکوشیم.

زنده باد اتحاد توده تحت ستم در فلسطین و اسرائیل
زنده باد انقلاب، مرگ بر دولت سرمایه داری
مرگ بر جنگ و‌ بانیان آن

آرش آزاد
19.10.2023

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران