در حاشیه تهاجم نظامی دولت صهیونیستی اسرائیل به مردم فلسطین
از اواسط مه ۲۰۲۱ بار دیگر دولت راستگرای صهیونیستی اسرائیل به ظاهرا برای تنبیه رهبری حماس، به مردم بی دفاع فلسطین تهاجم نظامی کرد. این اقدام در ادامه اقدامات پیشین دولت اسرائیل است که هر چند سال یکبار تکرار می شود تا بدین ترتیب مبارزات مردم فلسطین را تضعیف کرده و ساختار های اقتصادی را به نابودی بکشاند.
بنیامین نتانیاهو، که خود در موقعیت ضعیف سیاسی قرار داشته و به جرم فساد مالی و رشوه گیری قرار است در دادگاه محکوم شود، با جناح راستگرای و بنیادگرای هیئت حاکم ائتلافی ناپایدار تشکیل داده و برای ارضای راستگرایان نیز مجبور است به این اقدامات خصمانه در وضعیت کنونی مبادرت کند. نخست وزیر اسرائیل روز گذشته گفت که عملیات نظامی برغم درخواست جوبایدن، رئیس جمهور آمریکا در مورد کاستن از تنشها، ادامه خواهد داشت.
دولت جو بایدن رئیس جمهور آمریکا از زمان آغاز درگیریها بر “حق دفاع” اسرائیل از خود، تاکید کرده است. اما نهایتا ۱۹ مه ۲۰۲۱ کاخ سفید اعلام کرد که آقای بایدن در یک تماس تلفنی به بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل به او گفت “انتظار دارد” در مسیر توافق بر سر آتشبس، در عملیات نظامی اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی کاهش چشمگیری مشاهده کند. با این سیاست دوگانه جوبایدن در عمل نشان داد که کوچکترین ارزشی برای به قتل رساندن کودکان و خانواده های فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی قایل نیست. پس از بیش از دو هفته دادن چراغ سبز به حمله نظامی زیر لوای حمایت از «حق رژیم اسرائیل در دفاع از خود» در مقابل پرتاب موشک ها توسط حماس، اکنون که رژیم اسرائیل به مقاصد خود رسیده پیشنهاد «آتش بس» می دهد!
لازم به ذکر است که از زمان وقوع درگیریها تا کنون ۲۲۷ نفر در غزه کشته شدند که شماری زیادی از آنها کودک بودند. شمار کشته شدگان دراسرائیل صرفا ۱۲ نفر گزارش شده است. این خود نشان می دهد که این یک جنگ یک طرفه با حمایت حکومت آمریکا است که صورت گرفته است.
برای توضیح مواضع مارکسیست های انقلابی در مورد نقش اسرائیل و وضعیت فلسطینی ها و رهبریشان، مصاحبه کوتاهی از رفیق مازیار رازی که چند سال پیش صورت گرفته است را باز انتشار می دهیم. میلیتانت
*****************
مصاحبه کوتاه میلیتانت با رفیق مازیار رازی
میلیتانت: آیا این نخستین بار است که این گونه تهاجمات صورت می گیرد؟ اگر نه تاریخچه این تجاوزات چگونه بوده است؟
مازیار رازی: خیر این نخستین بار نیست.
بیش از یک ده پیش محله تل سلطان، از محلات رفح، صحنه درگیری های خشونت آمیز بین افراد مسلح فلسطینی و نیروهای اسرائیلی بوده که این محله را به محاصره در آورده و به تخریب خانه های فلسطینیان و جستجو برای یافتن کسانی ادامه داده اند که آنان را “تندروهای فلسطینی” می خوانند. طی عملیات رفح، بیش از ۴۰ فلسطینی کشته شدند و نیروهای اسرائیلی به تخریب خانه های فلسطینیان مبادرت کردند. سازمان ملل متحد تخمین می زند که حدود ۱۶۰۰ فلسطینی در جریان عملیات جاری اسرائیل در باریکه غزه خانه های خود را از دست داده اند.
همچنین چند سال بعد از آن؛ حمله نظامی اسرائیل به شهرهای کرانه باختری رود اردن و مقر یاسر عرفات در رام الله، اذهان عمومی جهان را به خود مشغول کرد. در آن زمان تاکتیک ضد انسانی دولت راستگرای شارون و حمله نظامی به شهرهای کرانه باختری رود اردن؛ نه تنها منجر به کشتار صدها نفرمردم بی گناه فلسطینی؛ و مانند حملات اخیر به لبنان، تخریب زیر بنای اقتصادی مانند قطع منابع برق و آب آشامیدنی، دوا و غذا رسانی و غیره شد، بلکه نیروی نظامی اسرائیلی از رفت و آمد آمبولانس ها و وسایل غذایی به بیمارستانها نیز جلوگیری کردند. بدین ترتیب تضمین کردند که زخمی شدگان همه به هلاکت برسند! (این وقایع مورد تایید سازمان های بین المللی نیز قرار گرفت).
در سال ۱۹۸۲ هم برای اخراج نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین (الفتح) از لبنان وارد آن کشور شده و بعضی محلات بیروت را با خاک یکسان کردند. در این جنگ حدود ۱۷۵۰۰ نفر کشته شدند. در روزهای ۱۶ تا ۱۸ سپتامبر ارتش اسرائیل گذاشت که همکاران فالانژیِست خود وارد اردوگاه های صبرا و شتیلا، که ساکنینشان خلع سلاح شده بودند، شوند، و پناهندگان داخل اردوگاه ها را به قتل برسانند. کلّ پروسه ایجاد و بقاء این دولت شامل کشتارهای عظیمی در منطقه بوده است.
میلیتانت: پشینه این اقدامات چه بوده اند؟
مازیار رازی: در طول تاریخ، زمانی که منافع امپریالیزم آمریکا به خطر می افتاد (مانند دوره اخیر در عراق و افغانستان)، در اسرع وقت اقدامات ضروری انجام می پذیرفت. برای نمونه در سال ۱۹۵۶ زمانی که دولتهای بریتانیا، فرانسه و اسرائیل کانال سوئز را اشغال کرده و قصد سرنگونی دولت ناصر را داشتند، دولت آیزنهاور منافع خود در منطقه را در خطر دید و دولتهای بریتانیا و فرانسه را تهدید به تحریم مالی کرد. در نتیجه ارتش این کشورها بلافاصله کنار کشیدند و نخست وزیر بریتانیا آنتونی ایدن استعفا داد.
بدیهی است که امروز دولت آمریکا و اسرائیل هیچ تضادی با یکدیگر در سیاستهای خود ندارند. بدون کمک های مالی و نظامی آمریکا دولت اسرائیل از نظر اقتصادی یک هفته هم دوام نخواهد آورد. آمریکا سالانه ۳۰۰۰ میلیون دلار کمک «انسان دوستانه» به اسرائیل می کند. کمک های نظامی سر به فلک می کشد.
در دوره پیش؛ دولت آمریکا و اسرائیل متکی بر یک برنامه حساب شده وارد مذاکره و معامله با یاسر عرفات شدند. هدف مذاکرات یزاک رابین و عرفات با وساطت آمریکا در این امر نهفته بود که اسرائیل، کار سرکوب و کنترل نا آرامی ها و حرکتهای ضد اسرائیلی و ضد آمریکایی مردم فلسطین را به عهده عرفات، به مثابه یک پلیس، بگذارد. سازمان آزادیبخش فلسطین (الفتح) به رهبری یاسر عرفات در ۱۳ نوامبر ۱۹۷۴ مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل را در مقابل تشکیل «دولت کوچک فلسطین» کنار گذاشت. این تغییر موضع در راستای مبدل شدن یک «سازمان آزادیبخش» به یک «دولت بورژوا» در مناطق اشغالی بود. دولت اسرائیل (با توافق دولت آمریکا) نهایتاً کرانه باختری رود اردن را در مقابل خریداری یاسر عرفات به مثابه یک «پلیس» در به کنترل در آوردن مردم فلسطین به او اعطا کرد.
اما، تحرکات مردم فلسطین ناشی از فقر و فلاکت منجر به تقویت گرایش های خرده بورژوایی مانند حماس /حزب الله شد. گرایش هایی که از جانب ایران و سوریه تغذیه مالی می گردند. فشارهای توده ای موقعیت رهبری جناح عرفات را در سالهای پیش دشوراتر و دشوارتر کرد. آنها در مقابل یک تضاد واقعی قرا ر گرفت: از یک سو می بایستی به عنوان یک خدمتکار امپریالیزم و اسرائیل نقش خود را در کنترل حرکتهای توده ای به خوبی ایفا کند؛ و از سوی دیگر محبوبیت توده ای خود را به گرایش های حماس/حزب الله از دست ندهد. این تناقض عینی منجر به وضعیت بحرانی گشت. انتخابات چند سال پیش در فلسطین و پیروزی حماس و اسماعیل هنیه نمایانگر سیاست های اشتباه پیشین عرفات و عباس بود. ماه پیش به دنبال اختلافات درونی عباس تمایلاتی برای وحدت با حماس نشان داده و اقداماتی در این راستای در شرف وقوع است که دولت اسرائیل را سخت نگران کرده است. حمالات نظامی اخیر نیز بخشا برای جلوگیری از این وحدت و تضعیف یک دولت یکپارچه فلسطینی صورت گرفته است.
اینبار حمله نظامی اسرائیل تنها به منظور ارعاب مردم فلسطین است. دولت اسرائیل متکی بر تغییر موقت تناسب قوا به نفع دولت آمریکا در منطقه (اشغال افغانستان و عمدتاً عراق) برنامه ریزی کرده که جنبش فلسطین را تضعیف کند.
بدیهی است که این روش راه حلی برای بحران منطقه ارائه نمی دهد. همانطور که تجربه اشغال افغانستان و عراق نشان داد دولت آمریکا در بحران عمیق تری فرو رفته است. به همین ترتیب اسرائیل نیز گور خود را در مناطق اشغال شده خواهد کند.
همچنین بدیل ها گرایش های خرده بورژوایی حماس/حزب الله تحت کنترل سیاسی و مالی رژیم جمهوری اسلامی که از طریق اقدامات انتحاری جوانان بی تجربه به کارهای بی ثمر تروریستی دست می زند، نیز پاسخگو نیستند. آنها در بهترین حالت، در مقام قدرت، کاری بیش از یاسر عرفات انجام نخواهند داد. پیشنهادات امپریالیست ها مبنی بر ایجاد دو دولت بورژوایی در منطقه نیز پاسخی به بهتر شدن وضعیت زحمتکشان فلسطین نیست.
تنها از طریق وحدت زحمتکشان اسرائیلی و فلسطینی در مقابل دولتهای اسرائیل و حماس و حزب الله؛ در راستای تشکیل یک فدرال سوسیالیستی در منطقه است که صلح به این منطقه بازخواهد گشت. تا زمانی که دولتهای بورژوایی فلسطینی در مصدر قدرت قرار گیرند، و تا زمانی که رهبری توده های فلسطینی در دست حزب الله/حماس باشد، دست های اسرائیل و آمریکا از منطقه کوتاه نخواهد شد. رهبری این جریانات انحرافی در نهایت با امپریالیزم توافق می کنند و پشت زحمتکشان عرب در فلسطین و لبنان را خالی خواهند کرد.
میلیتانت: با تشکر از شما
مازیار رازی: با آرزوی پیروزی برای همه مردم ستم کش جهان علیه نظام امپریالیزم وسرمایه داری!
۱۵ ژوئیه ۲۰۱۴
آخرین دیدگاه ها