چشم انداز جنبش کارگری و وظایف مارکسیست ها

سرمقاله میلیتانت شماره ۶۷

همان طور که به کرّات تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ گفته شد، جمهوری اسلامی به دلیل نارضایتی عمومی داخلی به دنبال نتایج انتخابات ۱۳۸۸، همین طور پیامدهای منفی و فشارهای ناشی از تحریم های گستردۀ بین المللی بر وضعیت اسف بار معیشت جامعه، و بروز شکاف های عمیق در درون حاکمیت از یک سو، و شمارش معکوس سقوط رژیم اسد به عنوان مهم ترین متحد استراتژیک آن در منطقه، مرگ چاوز و ناروشن باقی ماندن سیاست آتی حکومت جدید ونزوئلا در قبال رژیم و تشدید تحریم های اتحادیۀ اروپا و امریکا به عنوان اهرم فشار از سوی دیگر، ناگزیر باید گرایش به اصطلاح «میانه رو»ی خود را به نمایندگی مهره ای مانند «روحانی» رو می کرد و «جام زهر» را به طور پنهانی سر می کشید. مهره ای که اولاً قادر به کانالیزه کردن مجدّد خشم و اعتراض موجود در جامعه به سوی صندوق رأی باشد، ثانیاً مورد پذیرش عمومی گرایش ها و جناح های مختلف خود رژیم قرار گیرد و به این اعتبار موقتاً شکاف ها را بدون ایجاد نارضایتی در درون باند نزدیکان و پایه های افراطی خامنه ای کاهش دهد، ثالثاً از لحاظ نقش پیشین خود، مورد اعتماد امپریالیزم غرب قرار گیرد.

در غیاب یک خط رادیکال و رهبری کننده در جامعه، روحانی با پشتیبانی خامنه ایتقریباً به سادگیتوانست با اتکا به مطالبات عمومی دمکراتیک جامعه (از امنیت زنان در جامعه گرفته تا حل مسألۀ فرسایشی هسته ای و رفع خطر حملۀ نظامی)، موقتاً به تنگناهای داخلی و خارجی رژیم غلبه کند، و از این نقطه نظر، این یک پیروزی آشکار برای کلیت بورژوازی حاکم و در رأس آن باند خامنه ای بود. به این ترتیب مذاکرات هسته ای با مقامات و دیپلمات های امریکایی که چندین ماه پیش از آغاز به کار حکومت جدید و روی کار آمدن شخص روحانی در «عمان» صورت گرفته بود، از این نظر به نتیجه رسید. به علاوه پس از این، روحانی در سازمان ملل نیز به روشنی اشاره کرد که جمهوری اسلامی و غرب می توانند بر سر منافع خود در منطقه به همکاری و تعامل بپردازند.

روی کار آمدن روحانی، یک عقب نشینی تاکتیکی از سوی رژیم تحت شرایط فشار بود که موقتاً پیروز نیز شد؛ منتها از سوی دیگر، این عقب نشینی همراه بود با پیشرَوی جنبش کارگری و متعاقباً بازگشت درجه ای اعتماد به نفس و روحیۀ طبقاتی به سایر اقشار مردم و به ویژه جنبش کارگری.

مبارزات و اعتصابات کارگری تا پیش از روی کار آمدن روحانی نیز وجود داشتند (که تنها یکی از نمونه های چشمگیر آن، اعتراضات کیان تایرلاستیک البرزتا سرحدّ بستن جاده و ممانعت از ورود کارفرما بود). ولی طی چند ماه گذشته از زمان روی کار آمدن روحانی، شاهد افزایش شمار و فراوانی اعتراضات و اعتصابات کارگری بوده ایم (از مورد پلی اکریل اصفهان گرفته تا هفت تپۀ خوزستان). با این وجود رژیم نیز که از حساسیت این موضوع آگاه بوده و می داند که هر اعتصاب و اعتراض کارگری، عناصر فشرده ای از یک طغیان اجتماعی را در دل خود دارد، در نتیجه با موج سنگین اعدام ها، دستگیری و پرونده سازی علیه فعالین، با هدف حمله به کلّ طبقۀ کارگر، کاهش و خنثی نمودن اعتماد به نفس کسب شده، و به عنوان حربه ای به منظور ارعاب و خط و نشان کشیدن برای اعتراضات و اعتصابات کارگری در زمان به سرانجام رسیدن معاملات پشت پردۀ خود با غرب، واکنش نشان داده است.

با این تحولات اخیر، بخشی از نیروهایی که خود را مرتبط و متعلق به جنبش چپ و کارگری می دانند، تنها برای بقا و حفظ موجودیت خود، به جای تغییر وضعیت، خود را به وضعیت موجود تطبیق می دهد و عملاً به شکل فرصت طلبانه ای به سیر رویدادها می سپارد. بنابراین تمام تلاش های از فرط استیصال به علنی گرایی و فعالیت در چارچوب قانونی، به خصوص بعد از روی کارآمدن روحانی و «گشایش» های مقطعی، شدت گرفته است و این چیزی جز تکرار اشتباه های گذشته و تزریق توهّم به درون جنبش نیست.

تا زمانی که پیش شرایط عینی فوق مهیا باشد، جمهوری اسلامی به احتمال زیاد در بلندمدت به موازات بازکردن درهای اقتصادی به سوی شرکت های سرمایه داری غرب، به ایجاد تشکلات کارگری زرد به عنوان سوپاپ اطمینان نیز دست خواهد زد. این آن «گشایشی» است که باید مورد استفاده و بهره برداری قرار داد، منتها نه برای درجا زدن و بازگشت به عقب، که برای پیشروی به جلو. در این حالت مارکسیست های انقلابی باید آماده باشند که به شکل تاکتیکی با دخالت در این تشکلات، بر روی پایه های رادیکال آن ها تأثیرات لازم را بگذارند.

تجربیات دست کم یک دهۀ گذشته اثبات می کند که روحیۀ طبقاتی طبقۀ کارگر، اعتراضات و اعتصابات، آگاهی ضدّ سرمایه داری هرچند در طی مبارزات و با تغییر و تحولات موجود به وجود می آید، ولی تضمینی برای حفظ خود ندارد. این جاست که مارکسیست ها باید چشم اندازی بلندمدت، و نه محدود به حال و کوتاه مدت، داشته باشند. تنها ظرفی که می توان این آگاهی ضدّ سرمایه داری را حفظ کند و ترفیع دهد، چکیدۀ مبارزات را تئوریزه کند و سپس مجدداً به عنوان خطّ مشی سیاسی به درون جامعه ببرد، «حزب پیشتاز انقلابی» است. تمامی اعتراضات خودانگیختۀ تاکنونی کارگران، به حق موتور محرکۀ جنبش بوده اند. وجود این اعتراضات و اعتصابات نشان می دهد که شماری از کارگران در تقابل به حملات سرمایه داری (از قبیل کاهش دستمزد، عدم پرداخت دستمزدهای معوقه، سیاست خصوصی سازی و کوچک سازی، طرح استادشاگردی و غیره)، به «اعتصاب فکر» می کنند و آن را بدون مشخص بودن رهبران عملی اعتصاب، سازمان می دهند. یعنی در یک کلام «کمیته های عمل مخفی» خود را دارند. اما بخش پیروی طبقۀ کارگر، یعنی کسانی که نقداً به آگاهی ضدّ سرمایه داری و حتی سوسیالیستی رسیده اند نیز باید کمیته های اخص خود، یعنی «کمیته های عمل مخفی سوسیالیستی» را داشته باشند. تنها با ایجاد این کمیته ها در سطح محلات کارگری، کارخانجات و محیط های کار است که می توان چشم انداز تدارک «حزب پیشتاز انقلابی» را برای انجام وظایف و تکالیف فوق پیش روی خود داشت.

از سوی دیگر در شرایط افتراق و ضعف های درونی جنبش، ضرورت «اتحاد عمل» بیش از پیش برجسته می شود. «اتحاد عمل» (نه وحدت یا اتحاد نظر)، به عنوان یک تاکتیک عموماً موقتی، حول «موضوعات مشترک» و مورد توافق جنبش صورت می گیرد، و آن هم دقیقاً در شرایطی که کل تشکل ها و جریان های چپ و کارگری در داخل و خارج در نهایت ضعف و افتراق به سر می برند و بنابراین به تنهایی قادر به انجام این وظیفه نیستند. در شرایط اوج پراکندگی و افتراق نیروهای مختلف طیف چپ، و زمانی که در کل این طیف به سختی می توان جریانی را یافت که مخالفتی جدی با اعتراض علیه اعدام ها، برگزاری اول ماه مه، آکسیون حمایت از کارگران زندانی و خانواده هایشان داشته باشد، باید «اتحاد عمل» ویژه را به عنوان یک سنت و سبک کار جا انداخت و به کار برد. در طی این اتحاد عمل ویژه، نیروهای مختلف طیف چپ، با حفظ استقلال و مرزبندی های خود، مشترکاً امکانات و توانایی های شان را روی موضوع مشترک متمرکز می کنند. به این ترتیب فعالیت های حمایتی (در قالب آکسیون ها و غیره) برای اعمال فشار و عقب راندن رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی و خنثی کردن ضربات آن، می تواند به طور مداوم، در سطح وسیع تر، با هماهنگی و کاربرد ابتکار عمل های بیشتری صورت بگیرد، و متعاقباً تأثیر ملموس تری داشته باشد.

این ها مهم ترین وظایف مارکسیست های انقلابی در شرایط فعلی است.

پیش به سوی ایجاد و گسترش کمیته های عمل مخفی!

پیش به سوی تدارک حزب پیشتاز انقلابی!

پیش به سوی اتحاد عمل ویژه!

شورای دبیری گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

۱۰ دی ماه ۱۳۹۲

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران