اوکراین به چه سمت و سویی می رود؟

اوکراین به چه سمت و سویی می رود؟ PDF

(بخش اول)

این روزها اوضاع کنونی کشور بحران زده اوکراین را تنها با برسی عناصر،تضادها ،تشخیص عمده ازغیرعمده (اکثریتها و اقلیتها)، عواملی که در حرکت  تکامل اجتماعی تاثیرگذارهستند و سمت سوی روند های تشکیل دهنده آن می توان تجزیه و تحلیل کرد. اوکراین کنونی بطور مداوم پیرایه بغرنج تری را بخود میگیرد،تنوع و گوناگونی تضادها و بحرانهای مالی،تشدید تضاد میان امپریالیسم  آمریکا و اروپا از یکسو و از سوی  دیگر روسیه الیگارش جملگی به روند افول و سقوط  کشور شتاب تازه ای بخشیده اند.

پس از پشت سر گذاشتن یک دوره طولانی درگیریهای داخلی فیمابین قدرتهای دستنشانده و نیروهای  مترقی  که شوربختانه ماحصل ان شکست  نیروهای  مترقی  و آزادیخواه و بدست گیری قدرت سیاسی  توسط  نئو فاشیستهای  مورد حمایت امپریالسم آمریکا، ما همواره شاهد ان هستیم که  نه تها دستنشاندگان امپریالسم ذره ای از خواسته های مردم را برآورد نکرده اند که هیچ  بلکه با وقاحت و یبرحمی تمام وبا استعانت ازبیرق پوسیده نئولیبراسیتی خود کمر به غارت هر چه بیشتر منابع مالی کشورو سرازیر نمودن ان به سوی بلوک امپریالیسمی بسته اند! سردمداران  ضد بشر موجود در رأس قدرت به بهانه حفاظت از کیان کشور درمقابل هجوم نیروهای روسیه ازسمت شرق  قرار دادهای  کلان خرید جنگ افزار نظامی با دول مپریالسیتی منعقد نموده اند که بر مبنای آن میلیونها دلار خرج خرید ادوات مختلف نظامی از ایالات متحده میگردد که شامل  تانکها و خودروهای  پیشرفته،انواع سلاح های سبک و سنگین،سامانه های پیشرفته  موشکی  و همچنین ارسال تجهیزات ضد سایبری میباشد، بطور حتم کلیه این موارد گویای این واقعیت است که ریشه های هرز سازمان اتلانتیک شمالی(ناتو)  بیشتر و بیشتر در حال نزدیکی و تنیده شدن به مرزهای فدراسیون روسیه میباشند وخطر بروز یک جنگ مرگبار و تمام عیار وبدتراز آن وقوع زمستان اتمی را بیش از بیش پررنگتر میسازند

حال دراین میان این طبقات زحمتکش و ملت ستمدیده  کشور هستد که تابان این وقایع شوم را پس  میدهند، بر طبق آخرین رویدادها اخیرا جمعیت کثیری از بازنشستگان شهر”خرسون” واقع در جنوب  کشور بدلیل کاهش فاجعه بار مزایای بازنشستگی درمقابل وزارت کشور دست به تحصن و اعتراض  زدند! اعتراض آنها مبنی براینکه دولت دستنشانده فعلی به هیچ یک از خواسته ها آنها که شامل افزایش حقوق بازنشستگی وهمچنین تغیرات عمده دروضعیت بیمه های درمانی وغیره می بوده جامه عمل نپوشانده که هیچ بلکه با وقاحت تمام با توجه به اینکه تورم سرسام آوری اقتصاد کشور را فرا گرفته است به حقوق انها  حتی ذره ای افزوده نگردیده است! و این قشر مظلوم و بی دفاع را با مشکلات عمده ای روبرو ساخته است .

با توجه به گذشت ۵ سال ازانتخابات ریاست جمهوری کشور پس ازوقایع  یورومیدان که حاصل ان به قدرت رسیدن “پیتر پروشنکو” ریس جمهور دست نشانده امپریالیسم غرب بود مردم کشور با موج شدیدی از مشکلات اقتصادی روبرو گشته اند بر طبق آخرین مصوبه احمال شده ازسوی دولت و مجلس قلابی  کشور بودجه عظیمی بمنظور انجام اصلاحات در کشورکه درراس آن انجام اصلاحات در بخش های بهداشت ،درمان،  فرهنگ ، آموزش، راه و ترابری  تخصیص داده شده بود که در حقیقت این بودجه عظیم که البته از طریق صنوق بین اللملی پول و همچنین مؤسسات مالی کشورهای اتحادیه اروپا  دریافت شده بود توسط سردمداران جدید المنصوب دولت جدید به غارت برده شد! و همچنین مابقی  سرمایه های موجود در خزانه دولتی  نیزدر پی زد و بندهای غیر قانونی و به بهانه خدمت به مردم و کشورتوسط غولهای الیگارش تصاحب  گشت.

در پی پرسش وپاسخ هایی که از سوی رسانه های دولتی و جراید به اشخاص ذیربط احمال گشت  توجیه آنها بدین شرح بود که بخش کثیری ازاین منابع مالی بمظور حفظ حاکمیت ارضی کشور درمقابله با  حملات احتمالی فدراسیون روسیه و همچنین جلوگیری ازتجزیه مابقی استانهای شرقی کشور مصروف خرید ادوات نظامی وتوسعه ارتش ملی کشور شده است، آیا غیرازاین است که این پولهای هنگفت فقط  بمنظور گسترش حوضه تجاوزگرانه سازمان اتلانتیک شمالی(ناتو) به سمت مرزهای روسیه صورت گرفته است؟ایا در این میان قابل باوراست که امپریالیسم آمریکا برای ملت اوکراین دایه مهربانتر از مادر شده است؟

در اینجا به نقل قول کوتاهی از” پاول رودیاکوف”(تصویر پایین)  که از چهره های سرشناس سیاسی اوکراین میباشد درهفته نامه موسوم به استدلال و حقایق (بروسی Аргументы и Факты) اشاره میکنیم ، او به این مسئله اذعان نموده که :

“درشرایط فعلی که ایالات متحده در حال دست و پازدن بمنظور بهمراه کشیدن اوکراین بهمراه خود درسازمان ناتو است دول اروپایی فاقد یک اتفاق نظر مشترک دراین خصوص میباشند ، فرانسه در انتظاریک پاسخ قطعی از طرف همسایه خود آلمان است! آلمانها یک مکث طولانی مدت را اختیارکرده اند که بدون تردید این بسته به سر کار آمدن کابینه جدیدو تغییر رویه در روابط خارجی در آن کشور و روابط مستحکمی که از لحاظ  اقتصادی و سیاسی با روسیه دارد میباشد، اما درنهایت آلمانها نیزباید به خواسته های آنان تن دردهند،خواسته هایی که درجهت منافع طبقات حاکم باشد وهمچنین بزعم خودشان تشکیل یک انسجام جهانی به محوریت آمریکا که ابتدا در داخل مرزهای اروپا محدود میباشد و سپس درکل جهان!

واما فدراسیون روسیه در این گیرو دار چه نقشی را بازی میکند؟ بطور حتم روسها چون درحال حاضر نفوذ سیاسی خود دراوکراین را با روی کار آمدن پیتر پروشنکو از دست داده اند تلویحا چشم به انتخابات سال اینده دراوکراین دوخته اند، بلکه حزب موافق ومورد تایید انها قدرت را در دردست گرفته و معادله بشکل دیگری رقم بخورد واین خود ازموارد بسیارمهمی بود که اوکراینی ها بوضوح در”اجلاس مینسک” به آن اشاره نمودند و ماحصل آن چیزی نخواهد بود به غیر از امحا نمودن احزاب و گروهای مخالف دولت فعلی خصوصا آنهایی که از گرایشات ضد غربی برخوردار بوده وازهواداران  روسیه میباشند”.

هم اکنون سوال گردن کلفت اینجا سربر می آورد که اگر امپریالیستهای امریکا  نگران زیاده خواهی های  فدراسیون روسیه میباشد پس چرا خود استین ها را بالا  نزده و بقول معروف دست درداخل جیبهایشان نمی کنند؟ چرا این بودجه های عظیم نظامی که شامل تولید وخرید جنگ افزرهای  نظامی و همچنین  تشکیل یک نیروی عظیم انسانی(سرباز) میباشد باید از جانب ملت ستمدیده اوکراین باشد؟ چرا کارگران زحمتکش کشور باید مخارج وهزینه های هنگفت موارد ذکر شده را برعهده گیرند؟ یک خانواده کارگری که با حداقل کار مزدی در حالی که قادر به سیر کردن شکم  فرزندان خود نمی باشد چه منفعتی ازعضویت اوکراین در سازمان متجاوز ناتوخواهد برد؟ در این شرایط  بحران زده کشورو رکود شدید اقتصادی و بیکاری که ملت و بخصوص  قشر جوان کشور را همچون باتلاقی مرگبار به درون خود میکشد،عناصر بورژوازی حاکم بر کشوردر حال اغوای نیروی جوان برای جذب آنها به به ارتش استبدادی  و نئوفاشیستی میباشند و به آنها قول مستمری بالا و مزایای اقتصادی را می دهند و جوانان بخت برگشته غافل از اینکه چه سرنوشت شومی درانتظار آنها خواهد بود به سادگی دردام انها فرومی افتند، آنها نمی دانند که امپریالیسم خواستار ان است که از آنان ماشینهای جنگی  بسازد و آنها را همچون گلادیاتورهای موحش ابزار قتل و چپاول ملتهای دیگر ساخته و خود نظاره گر این وقایع گردد، بطور قطع در این میان سودهای کلان مالی که نصیب بورژوازی غرب میگردد قابل توجه است، بدین معنا که متوسط سرانه مستمری یک سرباز اوکراینی با توجه به سقوط شدید ارزش پول ملی کشور(گریونا) در مقبل دلارو یورو به هیچ عنوان قابل مقایسه با حقوق و مزایای یک سرباز آمریکایی و یا اروپایی نمیباشد، که با این اوصاف مازاد این هزینه ها که از قیمت ارزان سربازان اوکراینی بوجود می اید به داخل جیب سرمایه داران می رود که البته تعجبی هم ندارد چون کاملا اجتناب ناپذیر است که سرمایه داری خود انسانها را نیز تبدیل به کالا میکند.

گفتنی است که اکثرغریب باتفاق سربازان فراخوانده شده به ارتش استبدادی از طبقات محروم جامعه و لومپنهای بزهکار،سارقین و خرده فروشان مواد مخدر هستند که با آموزشهای فاشیستی درجه داران و مربیان آمریکایی و کانادیی مشعول به خدمت میباشند که البته  تعداد بسیاری از انها را جهت رویارویی  با جدایی طلبان شرق کشور که منطقه موسوم به دانباس است اعزام  میگردانند و یا اینکه انها را برای حملات اتی خود به مناطق مختلف جهان دخیره میگردانند.

در نهایت ودرعمق این فجایا تنها وتنها این ملت اوکراین هستند که قربانی اصلی خواهند بود و سرنوشتی تیره وتار در انتظار انها خواهد بود چرا که سرزمین آنها محل جدال ابرقدرت های امپریالسیتی شده است  و چه بسا که سرنوشتی مشابه یوگسلاوی سابق درانتظار آنان باشد.