مصاحبه با مازیار رازی: در حاشیه «معامله قرن» ترامپ و نتانیاهو

سه‌شنبه ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰ دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا در یک نشست خبری مشترک با نخست وزیر اسرائیل از طرح صلح خاورمیانه رونمایی کرد که مدت‌هاست داماد و مشاور او، جرد کوشنر از آن به عنوان «معامله قرن» یاد می‌کند.  این  اقدام به دنبال ۱۵ مه ۲۰۱۸ همزمان با انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، فلسطینی‌های معترض در مرز غزه هدف آتش ارتش اسرائیل قرار گرفتند. در این درگیری‌ها ده‌ها نفر کشته و هزاران نفر زخمی شده‌اند.برای توضیح مواضع مارکسیست های انقلابی در مورد نقش اسرائیل و وضعیت فلسطینی ها و رهبریشان، مصاحبه کوتاهی از رفیق مازیار رازی که چند سال پیش صورت گرفته است را باز انتشار می دهیم. میلیتانت

معامله قرن محکوم است! معامله ای است برای پوشش بحران سیاسی ترامپ و ناتانیاهو در آمریکا و اسرائیل! معامله ای است برای ایجاد آپارتایت قرن در فلسطین!

*****************

مصاحبه کوتاه میلیتانت با رفیق مازیار رازی

میلیتانت: وضعیت کنونی خاور میانه در حاشیه حمله نظامی به نواز غره را چگونه ارزیابی می کنید؟

مازیار رازی: دولت راستگرای اسرائیل بار دیگر ماجراجویی در منطقه خاور میانه را آغاز کرده است. دور جدید درگیری بین اسرائیل و حماس با ربودن سه نوجوان اسرائیلی در اوایل ماه ژوئیه در کرانه باختری رود اردن و سپس قتل آنان آغاز شد. در پی یافت شدن اجساد این سه نوجوان، یک نوجوان فلسطینی نیز ربوده شد و به قتل رسید و منابع اسرائیلی یهودیان تندرو را مسئول این آدم ربایی و قتل معرفی کرده و از بازداشت سه نفر در این ارتباط خبر داده‌اند.

در گیری دو طرف از حدود یکهفته پیش با حملات سنگین هوایی اسرائیل به غزه و افزایش موشک‌پرانی از غزه به داخل اسرائیل شدت گرفت. در مقابل، گروه‌های فلسطینی مستقر در نوار غزه به پرتاب موشک به سوی اسرائیل مبادرت کرده‌اند و به گفته مقامات اسرائیلی،«مردم این کشور را در معرض ناامنی و خطر قرار داده‌اند»! تعدادی از موشک‌های فلسطینی به هدف هایی در داخل اسرائیل اصابت کرده و خساراتی به بار آورده و تلفات جانی  به غیر از یک نفر نداشته است. مقامات اسرائیلی تهدید کرده بودند که در صورت ادامه موشک‌پرانی از داخل غزه، به عملیات علیه این بخش از سرزمین های فلسطینی شدت خواهند بخشید. همچنین، ارتش اسرائیل به اعزام واحدهای زمینی و تمرکز نیرو در مرز اسرائیل و غزه مبادرت کرده که احتمال شروع جنگ زمینی و اشغال غزه را افزایش داده است.

براساس طرح پیشنهادی مصر که اواخر روز گذشته ارائه شد، قرار بوده از روز سه شنبه دو طرف به تمامی عملیات نظامی علیه یکدیگر خاتمه دهند و در پی آن، مذاکراتی برای کاهش محاصره غزه صورت گیرد.

ظاهراً اسرائیل برای مبارزه با “تروریزم” و جلوگیری و موشک های حماس است که مردم بی دفاع را به خاک و خون کشانده است؛ در صورت که هدف اصلی حل بحران امپریالیزم در منطقه و بحران سیاسی درونی خود رژیم صیهونیستی بوده است.

میلیتانت: آیا این نخستین بار است که این گونه تهاجمات صورت می گیرد؟ اگر نه تاریخچه این تجاوزات چگونه بوده است؟

مازیار رازی: خیر این نخستین بار نیست. تهاجم اخیر به خاک فلسطینی ها تازگی ندارد. ۱۳سال پیش محله تل سلطان، از محلات رفح، صحنه درگيری های خشونت آميز بين افراد مسلح فلسطينی و نيروهای اسرائيلی بوده که اين محله را به محاصره در آورده و به تخريب خانه های فلسطينيان و جستجو برای يافتن کسانی ادامه داده اند که آنان را “تندروهای فلسطينی” می خوانند. طی عمليات رفح، بيش از ۴۰ فلسطينی کشته شدند و نيروهای اسرائيلی به تخريب خانه های فلسطينيان مبادرت کردند. سازمان ملل متحد تخمين می زند که حدود ۱۶۰۰ فلسطينی در جريان عمليات جاری اسرائيل در باريکه غزه خانه های خود را از دست داده اند.

همچنین ۱۱ سال پيش؛ حمله نظامی اسرائيل به شهرهای کرانه باختری رود اردن و مقر ياسر عرفات در رام الله، اذهان عمومی جهان را به خود مشغول کرد. در آن زمان تاکتيک ضد انسانی دولت راستگرای شارون و حمله نظامی به شهرهای کرانه باختری رود اردن؛ نه تنها منجر به کشتار صدها نفرمردم بی گناه فلسطينی؛ و مانند حملات اخیر به لبنان، تخريب زير بنای اقتصادی مانند قطع منابع برق و آب آشاميدنی، دوا و غذا رسانی و غيره شد، بلکه نيروی نظامی اسرائيلی از رفت و آمد آمبولانس ها و وسايل غذايی به بيمارستانها نيز جلوگيری کردند. بدين ترتيب تضمين کردند که زخمی شدگان همه به هلاکت برسند! (اين وقايع مورد تاييد سازمان های بين المللی نيز قرار گرفت).

در سال ۱۹۸۲ هم برای اخراج نيروهای سازمان آزاديبخش فلسطين (الفتح) از لبنان وارد آن کشور شده و بعضی محلات بيروت را با خاک يکسان کردند. در اين جنگ حدود ۱۷۵۰۰ نفر کشته شدند. در روزهای ۱۶ تا ۱۸ سپتامبر ارتش اسرائيل گذاشت که همکاران فالانژيِست خود وارد اردوگاه های صبرا و شتيلا، که ساکنينشان خلع سلاح شده بودند، شوند، و پناهندگان داخل اردوگاه ها را به قتل برسانند. کلّ پروسه ايجاد و بقاء اين دولت شامل کشتارهای عظيمی در منطقه بوده است.

میلیتانت: پشینه این اقدامات چه بوده اند؟

مازیار رازی: در طول تاريخ، زمانی که منافع امپرياليزم آمريکا به خطر می افتاد (مانند دوره اخیر در عراق و افغانستان)، در اسرع وقت اقدامات ضروری انجام می پذيرفت. برای نمونه در سال ۱۹۵۶ زمانی که دولتهای بريتانيا، فرانسه و اسرائيل کانال سوئز را اشغال کرده و قصد سرنگونی دولت ناصر را داشتند، دولت آيزنهاور منافع خود در منطقه را در خطر ديد و دولتهای بريتانيا و فرانسه را تهديد به تحريم مالی کرد. در نتيجه ارتش اين کشورها بلافاصله کنار کشيدند و نخست وزير بريتانيا آنتونی ايدن استعفا داد.

بديهی است که امروز دولت آمريکا و اسرائيل هيچ تضادی با يکديگر در سياستهای خود ندارند. بدون کمک های مالی و نظامی آمريکا دولت اسرائيل از نظر اقتصادی يک هفهته هم دوام نخواهد آورد. آمريکا سالانه ۳۰۰۰ ميليون دلار کمک «انسان دوستانه» به اسرائيل می کند. کمک های نظامی سر به فلک می کشد

در دوره پیش؛ دولت آمريکا و اسرائيل متکی بر يک برنامه حساب شده وارد مذاکره و معامله با ياسر عرفات شدند. هدف مذاکرات يزاک رابين و عرفات با وساطت آمريکا در اين امر نهفته بود که اسرائيل، کار سرکوب و کنترل نا آرامی ها و حرکتهای ضد اسرائيلی و ضد آمريکايی مردم فلسطين را به عهده عرفات، به مثابه يک پليس، بگذارد. سازمان آزاديبخش فلسطين (الفتح) به رهبری ياسر عرفات در ۱۳ نوامبر ۱۹۷۴ مبارزه مسلحانه عليه اسرائيل را در مقابل تشکيل «دولت کوچک فلسطين» کنار گذاشت. اين تغيير موضع در راستای مبدل شدن يک «سازمان آزاديبخش» به يک «دولت بورژوا» در مناطق اشغالی بود. دولت اسرائيل (با توافق دولت آمريکا) نهايتاً کرانه باختری رود اردن را در مقابل خريداری ياسر عرفات به مثابه يک «پليس» در به کنترل در آوردن مردم فلسطين به او اعطا کرد.

اما، تحرکات مردم فلسطين ناشی از فقر و فلاکت منجر به تقويت گرايش های خرده بورژوايی مانند حماس /حزب الله شد. گرايش هايی که از جانب ايران و سوريه تغذيه مالی می گردند. فشارهای توده ای موقعيت رهبری جناح عرفات را در سالهای پيش دشوراتر و دشوارتر کرد. آنها در مقابل يک تضاد واقعی قرا ر گرفت: از يک سو می بايستی به عنوان يک خدمتکار امپرياليزم و اسرائيل نقش خود را در کنترل حرکتهای توده ای به خوبی ايفا کند؛ و از سوی ديگر محبوبيت توده ای خود را به گرايش های حماس/حزب الله از دست ندهد. اين تناقض عينی منجر به وضعيت بحرانی گشت. انتخابات  چند سال پیش در فلسطین و پیروزی حماس و اسماعيل هنيه نمایانگر سیاست های اشتباه پیشین عرفات و عباس بود. ماه پیش به دنبال اختلافات درونی عباس تمایلاتی برای وحدت با حماس نشان داده و اقداماتی در این راستای در شرف وقوع است که دولت اسرائیل را سخت نگران کرده است. حمالات نظامی اخیر نیز بخشا برای جلوگیری از این وحدت و تضعیف یک دولت یکپارچه فلسطینی صورت گرفته است.

اينبار حمله نظامی اسرائيل تنها به منظور ارعاب مردم فلسطين است. دولت اسرائيل متکی بر تغيير موقت تناسب قوا به نفع دولت آمريکا در منطقه (اشغال افغانستان و عمدتاً عراق) برنامه ريزی کرده که جنبش فلسطين را تضعیف کند.

بديهی است که اين روش راه حلی برای بحران منطقه ارائه نمی دهد. همانطور که تجربه اشغال افغانستان و عراق نشان داد دولت آمريکا در بحران عميق تری فرو رفته است. به همين ترتيب اسرائيل نيز گور خود را در مناطق اشغال شده خواهد کند.

همچنين بديل ها گرايش های خرده بورژوايی حماس/حزب الله  تحت کنترل سیاسی و مالی رژیم جمهوری اسلامی که از طريق اقدامات انتحاری جوانان بی تجربه به کارهای بی ثمر تروريستی دست می زند، نيز پاسخگو نيستند. آنها در بهترين حالت، در مقام قدرت، کاری بيش از ياسر عرفات انجام نخواهند داد. پیشنهادات امپریالیست ها مبنی بر ایجاد دو دولت بورژوایی در منطقه نیز پاسخی به بهتر شدن وضعیت زحمتکشان فلسطین نیست.

تنها از طريق وحدت زحمتکشان اسرائيلی و فلسطينی در مقابل دولتهای اسرائيل و حماس و حزب الله؛ در راستای تشکيل يک فدرال سوسياليستی در منطقه است که صلح به اين منطقه بازخواهد گشت. تا زمانی که دولتهای بورژوايی فلسطينی در مصدر قدرت قرار گيرند، و تا زمانی که رهبری توده های فلسطينی در دست حزب الله/حماس باشد، دست های اسرائيل و آمريکا از منطقه کوتاه نخواهد شد. رهبری این جریانات انحرافی در نهایت با امپریالیزم توافق می کنند و پشت زحمتکشان عرب در فلسطین و لبنان را خالی خواهند کرد.

میلیتانت: با تشکر از شما

مازیار رازی: با آرزوی پیروزی برای همه مردم ستم کش جهان علیه نظام امپریالیزم وسرمایه داری!

۱۵ ٰژوئیه ۲۰۱۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *