آیا اسرائیل به ایران حمله خواهد کرد؟ /مازیار رازی
سخنرانی مازیار رازی https://linktr.ee/mazraz
تهیهوتنظیم: کاوه خوشدل. ویرایش: رضا اکبری
متاسفانه درمورد مسئله اسرائیل میان کارگران پیشتاز یک بدفهمی وجود دارد که گویا اسرائیل یک پدیده جدا از امپریالیسم امریکاست؛ و یا اگر هم جدا نیست در موارد زیادی مستقل عمل میکند، اما این موارد، مسائل مهم منطقهای را در بر نمیگیرد. بهعنوان مثال ترور هنیه، عملی که مطمئنا واکنشهایی در منطقه خواهد داشت بدون اطلاع آمریکا صورت نگرفته، یا حالا بین اسرائیل و جمهوریاسلامی بدون اطلاع آمریکا جنگ آغاز نمیشود.
البته این تهدیدها باعث نگرانی خیلیها شده است، و اگر چنین اتفاقی بیفتد نگرانی هم جایز است؛ بهخصوص برای کارگرانی که حتی نان شب هم ندارند و دستمزدهایشان سر موقع پرداخت نمیشود و غیره. خطر جنگ نگرانی هم ایجاد میکند. اما بهجرات میتوان گفت چنین جدایی و استقلال عملی وجود خارجی ندارد. یعنی حتی این حمله به اصطلاح پهبادی هم با اطلاع کامل امپریالیسم آمریکا بوده وگرنه به این شکل اتفاق نمیافتاد. در شرایط فعلی هم آمریکا خواهان سرنگونی دولت جمهوری اسلامی نیست. همین چندروز پیش ترامپ در یکی از نطقهای انتخاباتیش بهصراحت اعلام میکرد که بهمحض رسیدن به قدرت حاضر به مذاکره با ایران است. اینها چرا باید زیرپای دولت ایران را خالی کنند درحالیکه هیچ نیروی جانشین مطمئنی وجود ندارد؟
اسرائیل هم همین سیاست را دنبال میکند. درواقع، اسرائیل زائدهای از خود امپریالیسم آمریکا در منطقه است. اینها میتوانستند هنگام تاسیس اسرائیل در ۱۹۴۸ آنرا در یکی از کشورهای آفریقایی تاسیس کنند تا تمام ملت یهود بتواند در آنجا بدون دردسر و جنگ در رفاه زندگی کند؛ یا در جنوب آمریکای لاتین این امکان وجود داشت. اما چرا فلسطین؟ منطقهای که امپریالیستها بهخوبی میدانستند مسئلهساز خواهد بود. اختلافات یهودیان و مسلمانان سابقه تاریخی دارد. اینها هم که یک مشت آدم بیسواد نبودند که ندانند. اینها تاریخ را میدانند؛ مسائل فرهنگی را میشناسند. حالا چرا با این وجود فلسطین را انتخاب کردند؟
تنها بهیک علت ساده؛ چون بیشتر مراکز نفتخیز در منطقه خاورمیانه قرار دارد و این منطقه اصولا نیاز به یک پاسدار داشت و این پاسدار براساس شرایط موجود میتوانست اسرائیل باشد. درنتیجه به این علت بود که تأسیس بهاصطلاح کشور اسرائیل مورد تأیید همه نیروهای سرمایهداری غرب قرار گرفت. اسرائیل کاملا از روی نقشه و برنامه بهعنوان پاسدار سرمایه در این منطقه تاسیس شد. ایندولت برای منظورهای دیگری نیز مفید میتواند باشد، جلوگیری از حرکتهای انقلابی منطقه بهخصوص جنبشهای انقلابی و چپ که میتواند دیگر دولتهای مرتجع عربی را تهدید کند؛ مثلا سرکوب جنبشهای انقلابی فلسطین؛ جلوگیری از طغیانها، قیامهای و اتفاقاتی که بهضرر مشخصا امپریالیسم آمریکا و سایر کشورهای اروپاییست.
بههمین دلیل است که غرب، منجمله اروپا و در مرکز آن آمریکا برای حفظ موقعیت ویژه خود در منطقه، کمکهای سالانه چند میلیارد دلاری به اسرائیل کرده و میکنند؛ بهعنوان مثال، بخشی از کمکهای عظیم مالی چند میلیارد دلاری که برای مصارف نظامی در نظر گرفته شده بود و از سال ۱۹۹۹ آغاز گردید در سال ۲۰۱۹ به چیزی حدود ۸/۳ میلیارد دلار رسید. آمریکا با این مبلغ دفاعیات موشکی و همچنین گنبد آهنین را ساخت. این سرمایهگذاریهای عظیم باهدف سرِ پا نگاه داشتن دولت صهیونیست اسرائیل انجام میشود. این تازه بخش اندکی از کمکهای غرب به اسرائیل است. آنها انواع و اقسام کمکهای مالی برای مقاصد توسعه اقتصادی و ایجاد رفاه عمومی در اختیار دولت اسرائیل قرار میدهند. در جریان درگیریهای اخیر که از اواخر سال ۲۰۲۳ شروع شد آمریکا بیش صدوپنجاه هزار بمب و پنجاه هزار گلوله توپخانه به اسرائیل تحویل داد و این علاوه بر منابع مالی هنگفتیست که برای مصارف بهاصطلاح دفاعی به دولت اسرائیل پرداخت شده است.
حال در چنین شرایطی چهگونه اسرائیل میتواند یک جریان مستقل باشد؛ یعنی مثلا بهدلیل اختلافی که با آمریکا پیدا کرده، از سر لجاجت و مستقل از آمریکا قدمی بردارد و شرایط را برای تداوم استقلال خود آماده کند؟ خیلی ساده، این کمکها قطع خواهد شد. آمریکا که نمیخواهد با قلدری بی حسابوکتاب اسرائیل در منطقه منافع کلی سرمایه را بهخطر بیاندازد. اسرائیل حافظ این منافع است، نه تخریبکننده آن. بنابراین هیچ عمل اسرائیل نمیتواند تحت کنترل و نظارت آمریکا نباشد. اما در لفاظیهای بیرون و تبلیغاتی که میکنند صلاح در این است که خود را کمی جدا نگه دارند. اینها میروند و با تأیید صددرصد آمریکا کار خودشان را میکنند و وقتی که این اتفاق افتاد، آمریکا پاپیش میگذارد و وساطت میکند. بههرحال، کشورهای عربی دوست، مشخصا عربستان سعودی و دیگر کشورهای مجاور را که نباید رنجاند. آمریکا میگوید اتفاقی افتاده که بههرحال نباید میافتاد. حالا ما آمدهایم بین اسرائیل و بقیه صلح برقرار کنیم.
نتیجهنهایی: اسرائیل مستقل عمل نمیکند, در عین آنکه استقلال نسبی هم دارد، اما مسائل مهم منطقهای همه تحت نظارت آمریکا و بقیه کشورهای اروپایی صورت میگیرد. اسرائیل و آمریکا برای پیشبرد اهداف خود نقش پلیس خوب و پلیس بد را بازی میکنند و بس. بهعنوان مثال، اگر اروپا و آمریکا واقعا مخالف نسلکشی در غزه بودند نمیتوانستند جلوی اینکار را بگیرند؟ چهطور آمریکا و اروپا توانستند برای دفاع از مردم عراق و افغانستان! در این دوکشور نیرو پیاده کنند و خاک آنرا به توبره بکشند.
در نتیجه گفتن اینکه اسرائیل میخواهد به ایران حمله نظامی بکند کاملا نادرست است. حمله نظامی در راستای سرنگونی نظام است و این برنامه از نقطه نظر امپریالیسم امروز در دستور کار قرار نگرفته. در شرایط فعلی انتخابات آمریکا دموکراتها از جمله بایدن و خانم هریس احتیاج به آرای مشخصا مسلمانانان آمریکایی و همچنین گرایشهای متمایل به آنان مانند سیاهپوستها و غیره دارند. باید بتوانند اکثریت آرا را بهدست بیاورند و ترامپ را شکست بدهند. امروز انجام مانورهایی به اینشکل لازم است.
جناح ترامپ نیز متوجه شده و از همین حالا دارد در باغ سبز نشان میدهد و میگوید بهمحض رسیدن بهقدرت مذاکره خواهد کرد. بنابراین سرنگونی دولت جمهوریاسلامی، لااقل در آینده نزدیک، در دستور کار هیچکدام از احزاب آمریکا قرار ندارد. حساب اروپا هم که روشن است. آنها بیصبرانه در انتظار حل مسئله تحریم و سرمایهگذاری در ایران هستند.
این معادلات در مورد ایران هم صادق است. آنان هم خواهان درگیری مستقیم و تمامعیار نیستند. آنها نیز میدانند که چنین درگیری به نفع آنان نخواهد بود. در نتیجه پاسخ ایران به اسرائیل محدود و حسابشده خواهد بود تا از جنگ پرهیز کند. گروههای نیابتی رژیم از جمله نیروی قدس سپاه پاسداران، حزب الله لبنان و حوثیهای یمن و یا لشکریان سپاه در عراق و سوریه نیز از همین سیاست پیروی میکنند. آنان نیز مستقل از جمهوریاسلامی دست به عمل نخواهند زد. درست مانند رابطه اسرائیل و آمریکا.
حال اگر بگوییم مثلا اسرائیل مستقل از آمریکا اقدامی کرده مثل این است که گفته شود نیروی قدس سپاه پاسداران مستقل از جمهوریاسلامی رفته وقدمی برداشته؛ که ابدا امکانپذیر نیست، چون تمام بودجه مالی نیروی قدس، حزب الله سوریه و لبنان و غیره را رژیم ایران میدهد. اینها درارتباط تنگاتنگ با یکدیگر هستند. درنتیجه نباید این را حتی بهمغز خطور داد که مثلا اسرائیل دارد سرکشی میکند یا میخواهد خودسرانه اقدام دیگری انجام .دهد. اتفاقاتی هم که افتاده، دلایل مشخصی دارد. اسرائیل میخواهد امتیازاتی بگیرد و وضعیت منطقه را آرامتر کند، اجازه ندهد که رژیم دخالتگری بیشتری انجام دهد، بهکلام دیگر، رژیم را بهاصطلاح سرجایش بنشاند، نه اینکه سرنگون کند.
در شرایط فعلی نه آمریکا، نه اروپا، نه اسرائیل و نه حتی کشورهای عربی خلیج فارس به دلایل مختلف خواهان سرنگونی رژیم نیستند. علت اول اینکه باید جایگزینی برای این رژیم پیدا شود، جایگزینهایی مثل رضا پهلوی و مجاهدین وغیره که تا بهحال علم کردهاند معلوم شد که پاسخ نمیدهد. رضا پهلوی پساز کلی جاروجنجال و شلوغبازی و دولت بهاصطلاح درتبعید درست کردن و غیره سرانجام ازهم پاشید. مجاهدین هم که دیدیم چه شد. آنها را از آلبانی اخراج کردند و با ایشان اختلاف با هم دارند. سپس مساله آمادگی مردم آمریکا برای حمله نظامی به ایران است. در مورد عراق و حمله نظامی برای سرنگونی صدام حسین، نظرسنجی ها نشان داد که حدود ۷۰ درصد از مردم آمریکا موافق حمله نظامی بودند. امروز این رقم از ۱۰ درصد هم تجاوز نمی کند. در نتیجه تنها امید امپرالیسم برای حفاظت از منافع خودش و امکان روانهشدن سرمایههای امریکایی و اروپایی به ایران همین حفظ برجام است.
اما اگر امپریالیسم آمریکا و متحدانشان احساس کنند ممکن است ادامه این رژیم به یک انقلاب کارگری منجر شود در آن صورت با هر جریانی، حتی جریانی از خود همین آخوندها می سازند، یا در تبانی با رضا پهلوی و مجاهدین و انواع و اقسام گرایشهای مختلف دیگر تلاش میکنند که انقلاب سوسیالیستی را شکست دهند، اما فعلا چنین وحشتی وجود ندارد که شتابزده دست به عمل بزنند.اما احتمال وقوع این اتفاق ناممکن نیست و اگر شرایطی برای انقلاب آماده شود خواهیم دید که تمام این جریانات که اینک در تخاصم با هم هستند برای شکست انقلاب در ایران وحدت میکنند. بنابراین احتمال چنین سناریویی در آینده وجود دارد و ما باید از همین حالا هوشیار باشیم، کاملا روشن باشیم که ماجرا چیست. باید بدانیم که اینها در سرکوب انقلاب مشکلی باهم ندارند و اگر پایش بیفتد حتی اسرائیل نیز به کمک همین رژیم خواهد آمد.
در ارتباط با اینکه درحال حاضر وضعیت چه تغییری خواهد کرد، مثلا اسرائیل چه اقدامی میکند یا کرده؛ و حالا رژیم چه پاسخی میدهد و عکسالعمل اسرائیل چه خواهد بود؟ اینها مسائلیست که طی چندماه اخیر ما گوشههایی از آن را دیدیم. ایران سیصد موشک و پهباد به اسرائیل شلیک کرد که حتی یک دانه آنهم به هدف نخورد، یکی از آنها در روستایی افتاد که دختربچهای زخمی شد. بگذریم از اینکه خودشان ادعا میکنند آن سیصد پهباد برای ردگمکردن گنبد آهنین بود و غیره.
بهنظر میرسد همه این تظاهرها برای این بوده که جلوی مردم بگویند ما پاسخ آنها را میدهیم. جریان حمله به پایگاه آمریکاییها پس از مطلعکردن پیش از حمله هم که فراموشمان نشده. درحال حاضر رژیم جمهوریاسلامی نمیتواند به آمریکا و اسرائیل پاسخی بدهد. همین حالا ناوگانهای امریکایی روانه منطقه شدهاند که بهمحض بروز کوچکترین خطایی از سوی جمهوریاسلامی مقابله کنند؛ همانطور که دفعه پیش این کار را کردند. خودشان هم رسما گفتهاند.
درنتیجه هیچ اتفاق بارزی نخواهد افتاد، عمل تعیینکنندهای نخواهد بود. اینها درواقع جنگ زرگریست. اسرائیل کاری میکند و اینها برای حفظ آبرو پاسخ محدودی میدهند و این پاسخ درحال حاضر از این چهارچوب خارج نخواهد بود. احتمالا این گروههای نیابتی هم هرکدام در یک روز ده تایی موشک به سمت اسرائیل پرتاب میکنند که آنها هم خنثی میشوند.
در جریان تهدیدهای سهماه پیش که ایران گفت به اسرائیل حمله میکند تمام کشورهای اروپایی به کمک اسرائیل آمدند حتی برخی از کشورهای عربی مثل اردن و غیره رفتند پشت اسرائیل. درنتیجه با توجه به این تناسب قوا، ایران اقدام خارقالعادهای نخواهد کرد. درواقع، امکانپذیر نیست، صرفا مجبورند برای حفظ آبرو قدمهایی بردارند. منتها تنها تفاوت با گذشته میتواند این باشد که دفعه قبل آمریکا را مطلع کردند که ما میخواهیم به فلان جا حمله کنیم لطفا سربازهایتان بکشید بیرون که ما یک حملهای کرده باشیم و آبرویمان نرود، و اینبار هنوز آن اطلاع قبلی را ندادهاند، هنوز مردد هستند؛ که به نظر من، همین یک مقداری داستان را به درازا کشانده و انواع و اقسام پیچیدگی پیش آمده که این چی بود و چی نبود، حمله موشکی یا پهبادی از خارج بود یا بمب در داخل. اینها درواقع خریدن وقت است که حسابوکتاب کنند چهکار باید کرد. ولی به هرحال، مثل سه ماه پیش یک حملهای خواهند کرد، اما برای حفظ آبرو و موقعیت خودشان، نه بیشتر، چون امکاناتش را هم ندارند.
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
آیا اسرائیل خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است؟ / مازیار رازی
آخرین دیدگاه ها