همگرایی مارکسیست ها: پیش شرط ها / مازیار رازی

ویدیو و مقاله معرفی احیای مارکسیستی

همسویی مارکسیست ها برای احیای مارکسیستی و باز تعریف مارکسیزم در قرن بیست و یکم، شامل دو پیش شرط می شود که مارکسیست ها به شکل جمعی و سراسری باید مشترکاً به انجام رسانند.

اول، بازنگری و بررسی ریشه های مارکسیزم (با پرهیز از روش های متعصبانه و مغرضانه، یا آن چه که مارکس به روشنی برخورد «ایدئولوژیک» می نامید). تاریخ سوسیالیست های پیش از مارکس و تحقیق و مطالعۀ جمعی برای تعریف و روشن سازی گسست مارکس از سوسیالیست های پیشین و گسست او از فلسفه های پیشین و یافتن روش نگرش تحلیلی او به مسایل اجتماعی. این پیش شرط ها به شکل نطفه ای و محدود در پیش صورت گرفته است. اما، این ها به تنهایی کافی نیست، این اقدامات می باید به طور جمعی و سراسری در درون طیف مارکسیست ها انجام گیرد.

دوم، بازنگری و درس گیری از پراتیک سوسیالیزم در قرن پیش (با پرهیز از روش های متعصبانه و مغرضانه). یعنی بررسی سوسیالیزم روسی و سوسیالیزم چینی (و کوبایی و ونزوئلایی و چریکی و غیره). این بازنگری و درس گیری نیز باید به طور جمعی و سراسری، و به دور از برخوردهای متعصبانه و مغرضانه صورت گیرد.

با این پیش زمینه هاست که مارکسیست ها در مقام آغاز تکلیف اصلی یعنی بازتعریف مارکسیزم برای قرن بیست و یکم قرار می گیرند.

اما برای بازتعریف مارکسیزم، تنها آشنایی و مسلح شدن به ریشه های تاریخی و درس گیری مثبت و منفی از تجارب انقلابات قرن بیستم نیز به خودی خود کفایت نمی کند. مارکسیست ها بنا بر گفتۀ مارکس، باید در پراتیک انتقادی و انقلابی مبارزات زندۀ امروز طبقۀ کارگر در سطح بین المللی نیز درگیر باشند و در راستای تغییر وضعیت کنونی، دخالت گیری کنند. دخالتگری مارکسیست ها در درون جنبش زندۀ طبقۀ کارگر تنها با رویکرد و روش انتقادی-انقلابی و عملی (اراده گری خردمندانه) عملی است. اما، این خود، تنها  می تواند بر محور یک برنامۀ سوسیالیستی تحقق یابد. برنامۀ سوسیالیستی، نه تنها شامل تئوری و تجارب تاریخی و بین المللی جنبش کمونیستی است، بلکه عمدتاً شامل عمل هدفمند یا اراده گری خردمندانۀ خود کارگران در مبارزات طبقاتی امروزی آنان نیز می شود. گفته شده است که بدون تئوری انقلابی، انقلاب به پیروزی نمی رسد. منظور این است که  تئوری انقلابی بدون برنامۀ سوسیالیستی نمی تواند پیروزی انقلاب را متحقق سازد. اما خود این تئوری از یک سو، شامل بخش تاریخی و بین المللی، و از سوی دیگر، شامل ب چکیدۀ عملی فعالیت هدفمند خود پرولتاریا می شود. این دو بخش از تئوری است که برنامۀ سوسیالیستی را شکل می دهد. اما یک ظرف و نهاد  سوسیالیستی برای محافظت و انتقال برنامۀ سوسیالیستی ضروری است. زیرا برنامۀ سوسیالیستی نمی تواند به شکل معلق و بدون ظرف دوام بیاورد و به تدریج زیر فشار ایدئولوژی هیئت حاکم، از میان می رود. در واقع، عالی ترین تجلی انتقال برنامۀ سوسیالیستی به مبارزات زندۀ طبقۀ کارگر وجود یک نهاد انقلابی سوسیالیستی کارگری است. این چگونه نهادی می تواند باشد؟ به قول کارل مارکس در مانیفست کمونیست:

«کمونیست ها از یک سو، یعنی در عمل، پیشرفته ترین و قاطع ترین  بخش حزب های طبقۀ کارگر هر مملکت را تشکیل می دهند، و در واقع بخشی هستند که دیگران را به حرکت در می آورند؛ و از سوی دیگر، یعنی از دیدگاه نظری، آنان نسبت به تودۀ عظیم پرولتاریا این امتیاز را دارند که به روشنی، مسیر حرکت، شرایط، و نتایج نهایی و کلی نهضت پرولتاریا را درک می کنند.

هدف فوری و فوتی کمونیست ها همان هدف همۀ احزاب پرولتاری است: متشکل کردن پرولتاریا در قالب یک طبقه، سرنگون کردن سیادت بورژوازی، و تسخیر قدرت سیاسی به وسیلۀ پرولتاریا».

این «نهاد» مورد نظر مارکس، امروزه، نهادی جز «حزب پیشتاز کارگری» نمی تواند باشد.

در نتیجه همگرایی مارکسیست ها در عالی ترین شکل آن، متشکل شدن در یک حزب سیاسی کارگری بر محور برنامۀ سوسیالیستی است که متکی بر علم مارکسیزم باشد. باید تأکید کرد که توده ها در مبارزات روزمزۀ خود به آگاهی سوسیالیستی نایل می آیند و به ضرورت انقلاب سوسیالیستی و به زیر کشیدن دولت سرمایه داری پی می برند. حزب پیشتاز کارگری متشکل از افرادی، به قول مارکس، از «قاطع ترین» (کارگران روشنفکر و روشنفکران کارگر) که به دور یک برنامه سوسیالستی گرد هم می آیند. اعضای این حزب بر محور «مارکسیزم» دور هم گرد نمی آیند، زیرا مارکسیزم یک علم است. مارکسیزم شالودۀ تئوریک شناخت و تغییر جامعۀ سرمایه داری است. صحت مارکسیزم همانند هر علم دیگری بر اساس داده های کنونی سنجیده می شود. مارکسیزم مانند هر علمی بر اساس داده های نوین، قابل تغییر و تکامل است. بنابراین فعالان مارکسیست بر محور یک برنامۀ سوسیالیستی و عملی متشکل می شوند.

اما، امروز شرایط برای ساختن چنین نهادی آماده نیست. بحران اعتبار سوسیالیزم و بحران مارکسیزم و نبود پیشروان کارگری در جنبش کارگری، امروز شرایط را برای دخالتگری مستقیم در راستای انقلاب سوسیالیستی مساعد نکرده است.  اما از وضعیت کنونی می توان پلی را برای رسیدن به آن وضعیت ایده آل ایجاد نمود. پیشنهاد ما برای ایجاد این پل برای عبور از آن جایی که هستیم به آن جایی که می خواهیم برسیم، پروژۀ «احیای مارکسیستی» است. اما، برای آغاز همکاری در چنین پروژه ای، نیاز به یک سلسله مؤلفه هاست. این مؤلفه بر اساس گسست مارکس از نخبه گرایی از یک سو و تخیل گرایی (یعنی سوسیالیزم از بالا)، در جنبش سوسیالیستی است. در زیر تلاش می شود که خطوط کلی این مؤلفه ها ترسیم گردد. به اعتقاد ما، پذیرش این مؤلفه ها می تواند زمینۀ اولیه را برای آغاز روند همسویی مارکسیست ها جهت رسیدن به هدف نهایی یعنی وحدت بر حول محور یک برنامۀ سوسیالیستی، فراهم آورد.

بخشی از مقاله

* از جزوه ی: به سوی مارکسیزم قرن بیست و یکم: پروژه احیـای مارکسیستی در گسست از نخبه گرایی و تخیل گرایی

http://militaant.com/wp-content/uploads/2013/11/Marxist-Revival-Project-No2.pdf

معرفی شفاهی این بحث در جلسات احیای مارکسیستی  – بخش ۱ – بخش ۲

ویدیو کلیپ از صدای کارگر سوسیالیست

همگرایی مارکسیست ها: پیش شرط ها / مازیار رازی
خوانده شده توسط رضا سپهر
با ما در تلگرام تماس بگیرید Marxist_Enghelabi@

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران