در محکومیت جنایت کشتار اسرای مجاهدین در اردوگاه اشرف

از میلیتانت شماره ۶۳

۳۴ سال پیش رژیم جمهوری اسلامی برای تثبیت قدرت خود دوره ای از جنایت سیستماتیک و دائمی را آغاز کرد. ۳۴ سال سپری شد، با این حال قدرت تثبیت شده هم­چنان نیازمند کشتار، قتل و جنایت هر روزه برای بقای خویش است. این ذات نظام سرمایه داری جمهوی اسلامی است که با بحران آغاز شده و در بحران غوطه ور است. در مرکز این بحران و برای حفظ تعادل درونی آن، قتل و ترور مخالفین به عنوان یک عنصر اجتناب ناپذیر قرار دارد. رژیم جمهوری اسلامی بار دیگر با کمک مزدوران متحد خود در عراق دست به جنایتی هولناک و منطبق با ذات سرمایه داری زد. حدود هفتاد اسیر مجاهد که سال ها است خلع سلاح شده اند و در حبس ناخواسته به سر می برند، به دست جانیان رژیم جمهوری اسلامی به بدترین شکل، یک به یک و با چشم باز و دست های بسته، مورد اصابت گلوله در مغز، چشم و صورت قرار گرفته اند. انگیزۀ جنایت ها و عطش ریختن خون به دست رژیم، پایان ناپذیر است و این در حالی است که حدود سه هزار اسیر دیگر هم­چنان در تیررس مزدوران رژیم جمهوری اسلامی در عراق قرار دارند.

رهبری سازمان مجاهدین که روزی بر اساس تدارک مبارزه علیه امپریالیزم شکل گرفت، به چنان چرخشی به سوی همان امپریالیزم دچار شد که رشتۀ تمامی ارتباطات با همۀ وابستگی های طبقاتی و تمایلات گذشتۀ خود را به طور کامل قطع کرد و همواره به انتظار کسب امتیازی از آن ها ماند. اما امپریالیزم یک بار دیگر نشان داد که کارت سوخته ای برای بازی قمار سیاست است و بر اساس اعتماد به آن نمی توان حتی برای یک گام بعدی نقشه و برنامه ای طرح ریزی کرد. ارتش آمریکا در جنگ با عراق، خود اولین موشک ها را به قرارگاه اشرف شلیک کرد و تعدادی کشته و زخمی بر جای گذاشت، از آن پس مسعود رجوی هرگز به طور زنده و رو در رو در انظار عمومی قرار نگرفت. حکومت صدام حسین که پشتیبان فعالیت های سازمان مجاهدین بود، سقوط کرد؛ رهبران سازمان مجاهدین صرفاً جان خود را از عراق نجات دادند، ولی بدنۀ «ارتش» خود را بدون سلاح و امکانات در عراق باقی گذاشتند تا در سیاست بازی های آینده، اهرم فشاری در دست آمریکا در برابر جمهوری اسلامی محسوب شود. از آن پس نتیجۀ هر امتیازدهی از سوی آمریکا به جمهوری اسلامی، کشته شدن تعدادی از اسرای کَت بستۀ مجاهد شد. سازمان مجاهدین نه دیگر از سوی حکومت عراق و نه آمریکا و نه جای دیگری مورد پذیرش قرار نمی گیرد و از هر سو فقط موضوعی برای امتیازدهی و امتیازگیری تبدیل شده است. مزدوران حکومت مالکی از مجاهدین کشتار می کنند و از رژیم جمهوری اسلامی امتیاز می گیرند، آمریکا که حفاظت از جان آن ها را تضمین کرده است تا آن ها را خلع سلاح کند نیز برای کسب امتیازات آیندۀ خود در سوریه به سادگی از جان این اسرای بی پناه مایه گذاشته است و جمهوری اسلامی که با شتاب هرچه بیشتر به سوی مماشات کاملاً آشکار با آمریکا می رود، به حساب خود اجازۀ کشتار مجاهدین را امتیازی استثنایی، قلمداد یا این گونه وانمود می کند که امتیازی دریافت کرده تا بتواند از دفاع متحد استراتژیک اش در سوریه به نفع بقای خود صرف نظر کند. استیصال و مفلوک ماندن رژیم جمهوری اسلامی تا به این درجه است که کشتن ۷۰ اسیر مجاهد برایش امتیاز تلقی می شود تا به این وسیله تدارک مماشات را ببیند. در این وضعیت مسألۀ حیاتی نجات جان سه هزار اسیر مجاهد از بن بست عراق است. هیچ نیرویی، اعم از رهبری سازمان مجاهدین و حکومت عراق و آمریکا هیچ تضمینی برای نجات جان آن ها که نیست، حتی بیم آن می رود که هر بار از دور قبل قربانی های بیشتری از این اسرا گرفته شود. محکومیت این جنایت هرچند لازم است، ولی به تنهایی کفایت نمی کند و طیف نیروهای چپ، مترقی و انسان دوست اپوزیسیون جمهوری اسلامی باید برای خروج بی قید و شرط این اسرا از عراق، بدون توجه به درخواست ها و شرط و شروط رهبری سازمان مجاهدین و سایر نیروهای درگیر با این اسرا در عراق، تلاش کنند. باید کمپین وسیعی برای نجات جان این اسرا به راه انداخت، این تنها روزنۀ امید برای نجات از محاصره و قتل عام آن ها است. باید اتحاد عملی از همۀ نیروهای مترقی علیه جمهوری اسلامی به حول محور نجات جان اسرای مجاهد به وجود آید که در غیر این صورت یک به یک بقیۀ آن ها در معرض خطر جدی مرگ قرار خواهند داشت.

شورای دبیری گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

۱۵ شهریور ۱۳۹۲

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *