کودتای ایران: اعتراف CIA پس از شصت سال

کودتای ایران: اعتراف CIA پس از شصت سال

امین کاظمی

سرانجام شصت سال پس از کودتای 28 مرداد 1332 (1953)، سازمان CIA به نقش خود در بازگرداندن مجدّد استبداد وحشیانه و منفور شاه اعتراف کرده است.

البته هنوز نشانی از عذرخواهی ایالات متحده یا هرگونه اشاره به جبران و غرامت به چشم نمی خورد، اما این اعتراف به مراتب فراتر از نخستین پذیرش رسمی نقش امپریالیزم آمریکا در ماجرای کودتا می رود. در مارس 2000، مادلین آلبرایت، وزير امور خارجۀ بیل کلینتون، طی بیانیه ای چنین گفت:

«در سال 1953، ایالات متحدۀ امریکا نقش برجسته ای در هماهنگی و هدایت سرنگونی نخست وزیر مردمی ایران، محمد مصدق، ایفا کرد. حکومت آیزنهاور بر این اعتقاد بود که اقداماتش بنا به دلایل استراتژیک موجه هستند؛ اما کودتا به روشنی به عقب نشینی برای توسعۀ سیاسی ایران محسوب می شد. به راحتی می تواند فهید که چرا اکنون بسیاری از ایرانیان همچنان از این مداخلۀ آمریکا در امور داخلی خود اظهار انزجار می کنند»

نقش امریکا

نقش محوری CIA در توطئۀ براندازی برای مردم ایران و هرکسی که با ابتدایی ترین واقعایات کودتای 1953 آشنا باشد، کاملاً روشن است. هر بچۀ مدرسه ای در ایران هم می داند که کودتا ساخته و پرداختۀ دست CIA بوده است!

در طی سه دهۀ گذشته شماری از کارگزاران CIA و بریتانیا برخی جزئیات عملیات را در خاطرات خود نقل کرده اند. به خصوص کرمیت روزولت، هدایت کنندۀ ارشد کودتا در برنامۀ CIA، شرح خود را از رویدادها در سال 1979 منتشر کرد (و البته نقش خود را به شکل مبالغه آمیزی بالا برد). به علاوه کتاب ها و مقالات بسیاری هم از سوی آکادمسين های ایالات متحده، بریتانیا و ایران منتشر شده است.

دیروز به مناسبت شصتمین سال کودتا، وب سایت «آرشیو امنیت ملی» دست به انتشار بریده های کوتاهی از «نبرد برای ایران» زد که در واقع یک گزارش داخلی CIA است که در اواسط دهۀ 1970 به قلم یک مورّخ درون سازمانی نگاشته شده است.

در سال 1981، زمانی که سند مزبور برای نخستین بار آشکار شد، بخش اعظم آن حذف گردیده بود، از جمله کلّ بخش سوم زیر عنوان «عملیات مخفیانه» که جزئیات کودتا را تشریح می کرده است. بخش اعظم این بخش هنوز هم در طبقه بندی محرمانه قرار دارد، اما این نسخۀ جدید  حقیقت دخالت CIA را که مدت هاست همه می دانند، عمومی و آشکار کرده است: «کودتای نظامی که مصدّق و کابینۀ جبهۀ ملی او را سرنگون ساخت، تحت هدایت CIA به عنوان دستور سیاست خارجی ایالات متحده صورت گرفت». در ادامه آمده است که خطر تنها گذاشتن ایران در مقابل «تهاجم اتحاد جماهیر شوروی»، « ایالات متحده را مجبور کرد که … به طرح ریزی و اجرایی کردن TPAJAX دست بزند».

عبارت TPAJAX اسم رمز عملیاتی بود که در هر مرحله به همدستان داخلی تکیه داشت و شامل چند مرحله می شد» تبلیغات و پروپاگاندا برای تضعیف سیاسی مصدق، پرداخت رشوه به اعضای مجلس، سازماندهی در درون نیروهای امنیتی، و تأمین مالی و تحریک کردن تظاهرکنندگان. آن ها حتی باید روحيۀ شاه بی مایۀ ایران را تقويت می کردند تا او هم همکاری کند!

تخستین تلاش در روز24 مرداد (15 اوت) به شکست انجامید و شاه از فرط بزدلی به رم گریخت. سازمان CIA، با استفاده از شبکه های وسیع تماس ها و عمّالی که سازمان جاسوسی MI6 بریتانیا در دسترس اش قرار داد بود و با کمک ده ها هزار دلار پول، این امکان را داشت که مجدداً در روز 28 مرداد ( 19 اوت)  تلاش کند.

اکنون که آمریکا حقیقت را برملا کرده، فشار بر بریتانیا هم برای افشای اسناد خود قطعاً رشد خواهد کرد (از قرار معلوم بریتانیا سال ها مشغول تشویق آمریکا برای عدم انتشار عمومی این اسناد بوده است!)

این اعتراف شاید بتواند مردم آمریکا را نسبت به تمایلات حکومت منتخبشان، و نه ادعاهای آن در حمایت از ارزش ها و دمکراسی، آگاه تر کند. خوشبختانه فضای عمومی در ایالات متحده، به ویژه پس از افشاگری های بردلی منینگ و ادوارد اسنودن، بیش از پیش مستعد موشکافی سیاست خارجی آمریکا است.

20 اوت 2013

ادامه دارد

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *