ترکیه: به احزاب رژیم اعتماد نکنید! پیش به سوی اتحاد کارگران!

بولتن همبستگی کارگری

انجمن همبستگی بین المللی کارگران (UID-DER)- ترکیه

معیشت کارگران، واقعاً دشوار و دردآور شده است.

مبارزه برای زنده ماندن، برای تأمین کردن زندگی و نگهداری از خانواده، زندگی را برای کارگران غیرقابل تحمل می کند. رنج، اضطراب و فرسایش، به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی کارگران تبدیل شده است.

آیا زندگی کارگرانی که تمام تلاش خود را می کنند تا با حدّاقل دستمزد از پس نیازهایشان بربیایند، با زندگی افراد متموّل و مرفه یکسان است؟

آیا وضعیت کارگرانی که  مجبورند تقریباً همۀ وقت خود را در اضافه کاری، آن هم در ازای صنّار پول صرف کنند، می تواند با وضعیت ثروتمندانی یکسان باشد که نمی دانند فقر و نیاز به چه معناست؟

در حالی که کارگران به خاطر کار تقریباً پی در پی شبانه روزی، حتی از دیدن همسر و فرزندان خود هم محروم می شوند، شاهدیم که طبقۀ ثروتمندان از زندگی با ثروت های مفرط لذت می برند.

زمانی یکی از رهبران طبقۀ کارگر گفته بود: کوخ نشینان یک طور فکر می کنند، کاخ نشینان طوری دیگر!

آیا منافع آن افراد مرفهی که کارگران را استثمار و از ثروت بهره مند می شوند، می تواند همان منافع کارگرانی باشد که علیه فقر می جنگند؟ آیا این دو طبقه می توانند جهان را به یک رنگ ببینند؟

منافع کارگران و کارفرمایان با یک دیگر تفاوت دارد؛ زندگی کارگران و کارفرمایان یکسان و شمابه نیست؛ آن ها هر یک دنیا را به شکلی می بینند. این گفته همان قدر واقعی و ملموس است که سردی یخ!

اما کارگران از این واقعیت آگاه نیستند. چرا؟ دلیل آن این است که کارگران هنوز به عنوان یک طبقه متحد و متشکل نیستند.

این وضعیت در دستان سیاستمدارانی قرار دارد که در جستجوی دائمی سود، نظام کارفرمایان را تقویت و حفظ می کنند. همین موضوع است که به شکل مختلف به انشقاق در میان کارگران می انجامد و مانع از این می شود که آن ها بر سر حقوق خود گرد هم بیایند.

مثلاً قطب بندی میان خود طبقات حاکم در حوزۀ سیاسی، یک قطب بندی  تصنعی در درون طبقۀ کارگر ایجاد می کند.

احزاب رژیم، مانند عدالت و توسعه (AKP)، حزب جمهوری خواه مردم (CHP) و حزب جنبش ملی گرا (MHP) که به شکل ساختگی جامعه را قطب بندی می کنند، در واقع به منافع چه کسانی خدمت می رسانند؟

آیا زندگی و معیشت کارگران مثل زندگی رهبران این احزاب و نمایندگانشان است که اکثراً کارفرما هستند؟

حقیقت این است همۀ این احزاب، نمایندۀ اقشار مرفه هستند. همۀ آن ها از نظام سود کارفرمایان دفاع می کنند. هر کارگری باید به این روشنی این را بداند.

اگر حزبی علیه استثمار و تحقیر کارگران، طولانی تر شدن ساعات کار، مرگ و آسیب کارگران در سوانح کار، دستمزدهای فلاکت آمیز، پیمانکاری و کار «منعطف» وارد نمی شود، پس معنایش این است که در واقعیت دارد از منافع کارفرمایان دفاع می کند.

در یک طرف، حزب AKP است؛ در طرف دیگر CHP و MHP: جامعه بر اساس منافع حاکمان به اردوگاه هایی تقسیم می شود و همین به قطب بندی هایی تصنعی منجر می شود که مشکلات واقعی را می پوشاند.

حزب عدالت و توسعه دارد رژیمی را مستقر می کند که به تدریج، سرکوب و اقدامات پلیسی را افزایش می دهد. پلیس از باتوم و گاز اشک آور علیه مردمی استفاده می کند که حقوق خود را می خواهند.

پلیس درحال استفاده از ارعاب بی حدّ و اندازه برای درهم شکستن اعتراضات بوده است که علیه تلاش دولت برای ساختن «سربازخانه های نظامی قدیم» (Topçu Kışlası) در پارک گزی آغاز شد. نخست وزیر اردوغان با «غارتگر» (çapulcu) خطاب کردن مردمی که حقوقشان را می خواستند، آن ها را تحقیر کرد.

وجود قطب بندی اجتماعی باعث شده است که از یک سو بخشی از جامعه به دلیل این اهانت به خشم بیاید، در حالی که بخشی دیگر به دفاع از آن هل داده شود، هرچند چندان تمایلی به آن نداشته باشد.

حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان با سوء استفاده از این قطب بندی اجتماعی فعلی، در تلاش هستند که گردن کلفتی خودش را («یا حرف من یا هیچ چیز») مشروعیت ببخشد و قانونی کند.

حزب CHP هم به این قطب بندی دامن می زند و تلاش دارد که مردم خمشگین و عاصی را علیه AKP کانالیزه بکند.

حزب فاشیست (MHP) هم به دنبال آن است که از طریق مخالفت با حلّ مسألۀ کردها و دامن زدن به ناسیونالیسم، از این قطب بندی نفع ببرد.

این قطب بندی، ساختگی و توهمی است. این قطب بندی، چشم کارگران را می بندد. این قطب بندی کارگران را از متحد شدن برای حل مسائل و مشکلاتشان باز می دارد.

هرچند منافع همۀ کارگران، صرف نظر از مذهبی یا سکولار، علوی یا سنی، ترک یا کرد، باحجاب یا بی حجاب، مشترک است؛ کارگران برداران و خواهران طبقاتی هم هستند و مشکلی با هم ندارند.

ما به یک قطب بندی متفاوت نیاز داریم: کارفرمایان و احزابی که از نظام سود دفاع می کنند در یک قطب؛ کارگران و تشکلات کارگری مدافع منافع کارگران، در قطب دیگر.

کارگران نه باید از AKP  دنباله روی کنند، و نه از CHP و MHP. از این احزاب رژیم هیچ نفعی به کارگران نخواهد رسید. مأموریت آن ها، ثروتمندتر کردن کارفرمایان و رؤسا است.

اردوغان در یکی از سخنرانی های خود دربارۀ اعتراضات پارک گزی، این حقیقت را تأیید کرد: «کسانی که در دورۀ حکومت ما پنج برابر ثروتمند شدند، حالا علیه ما شده اند».

با این حال حکومت AKP که مشغول حمله به حقوق کارگران و تحقق جاه طلبی های کارفرمایان در طول ده سال گذشته بوده و هست. در همین حال که کارگران در فلاکت به سر می برند، کارفرمایان جیب هایشان را پر می کنند.

شرایط معیشت کارگران دشوارتر شده است:

سن بازنشستگی به 65 سال افزایش یافته؛ ساعت کار طولانی تر شده، سرعت کار بالا رفته، نظام پیمانکاری گسترش پیدا کرده، قدرت خرید کارگران پایین رفته، مزایا و سایر پرداخت های جانبی به کارفرمایان وسیعاً برگشته است. فقط به خاطر عدم رعایت ملزومات ایمنی کار، ماهانه حدود 100 کارگر جان خود را از دست می دهند و صدها نفر مجروح می شوند.

حکومت AKP به جای انجام تحقیقات ضروری و جلوگیری از سوانح کار، وقیحانه آن را «تقدیر» می خواند و به این ترتیب با سوء استفاده از باوردهای مذهبی کارگران، صورت مسأله را پاک می کند.

حکومت AKP در تلاش بوده است که حق سنوات خدمت را حذف کند، نظام پیمانکاری را گسترش بدهد، اداره های استخدام خصوصی (باید گفته اداره های برده) را قانونی کند. هدف آن ها این است که تا حد ممکن نیروی کار را ارزان و کارفرمایان را ثروتمندتر و ثروتمندتر کنند. ولی آیا احزاب رژیم و اقشار مرفه جامعه اهمیتی به این مشکلات می دهند و خشمگین می شوند؟

حکومت AKP، با بهره برداری از استیصال مردم رأی جمع می کند. برخی خدمات عمومی پایه ای را بهتر از احزاب طبقۀ حاکم در گذشته ارائه می دهد و با کلی سر وصدا این خدمات را تبلیغ می کند. آن ها اساساً از احساسات مردم مذهبی بهره برداری و به شکل بی شرمانه ای تلاش می کنند که خود را به عنوان جزئی از مردم زحمتکش جا بزنند.

خواهران و برادران، بیایید در مقابل این حقه ها بیدار شویم!

می دانیم که شما از این شرایط معیشتی به ستوه آمده اید. شما نارضایتی خود را به شکل های مختلف ابراز می کنید. نفرین شما، دشنام های شما، بیانگر نارضایتی شماست. اما ناراضی بودن کافی نیست! باید آگاه و متشکل شویم!

در تلۀ قطب بندی ساختگی نیفتید! فارغ از باورها، زبان، پوشش، ما طبقۀ کارگر هستیم؛ ما همگی برادران و خواهران تحت استثمار، ستم و تحقیر کارفرمایان هستیم. ما در محیط های کار شانه به شانۀ یک دیگر کار می کنیم، با هم غذا می خوریم، شرایط زندگی یکسانی داریم.

بیایید بگوییم: «دیگر بس است!»

فراموش نکنید که این وحدت کارگران است که می تواند به قطب بندی ساختگی در جامعه پایان دهد!

حول اتحاد و منافع کارگران، و از طریق مبارزه برای غلبه بر قطب بندی ساختگی از سوی احزاب رژیم، گرد هم آیید!

16 ژانویۀ 2013

  http://en.uidder.org/no_trust_in_system_parties_go_for_the_unity_workers.htm

 

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *