در آستانۀ اول ماه مه و موقعیت زنان طبقۀ کارگر

سارا قاضی

از میلیتانت شماره ۵۹

شرایط اقتصادیاجتماعیسیاسی کنونی ایران، به مانند کوه آتشفشانی که هر دم آمادۀ انفجار و فوران باشد، به لحظه شماری درآمده است. اما انفجار خود به خودی، فاقد رهبری و بی برنامه باز هم به همان عاقبت اعتراضات سال 1388 منتهی می گردد و ثمری برای زندگی و موقعیت طبقۀ کارگر و زحمتکشان ندارد. در آن روزها جای رهبری طبقۀ کارگر منسجم، سازماندهی شده و آمادۀ مبارزه و پشتیبانی از آن اعتراضات خالی بود، ولی این نباید به بی حرکت و منفعل بودن طبقۀ کارگر ما تعبیر شود. برای طبقۀ کارگر نه تنها آمادگی شرایط اقتصادی و اجتماعی موجود می باید فراهم گردد که شرایط ذهنی آن هم که آمادگی طبقۀ کارگر باشد، لازم است تا حرکت انقلابی در جهت به دست گرفتن حکومت شکل گیرد.

وضعیت اقتصادی طبقۀ کارگر ایران و کلیۀ زحمتکشان و مزد بگیران جامعۀ ما طی این سی و چهار سال حکومت سرمایه داری جمهوری اسلامی مرتباً رو به زوال رفته و حلقه بر گلوی آنان تنگ تر و تنگ تر شده است. اما این دوران اخیر، پس از شاخ به شاخ شدن رژیم با امپریالیزم و در نتیجه سقوط آزاد ارزش ریال، فشار مالی بر خانواده های کارگری و توده های زحمتکش سراسر کشور، جوّ اجتماعی را نیز پر نوسان و ملتهب کرده و فقر و گرسنگی نه تنها بر چهرۀ زنان، مردان و کودکان خیابانی، که حتی بر چهرۀ آنان که هنوز شاغل اند هم پنجه انداخته است. برای تغییر مسیر این سرنوشت مصیبت بار چه می شود کرد؟ آیا بهتر است دست روی دست گذاشت و منتظر فرارسیدن یک انقلاب خود به خودی شد؟ تا باز هم به سرنوشت انقلاب 57 محکوم گردد؟ و یا این که از این فرصت می باید برای آماده شدن در سازماندهی کلّ طبقۀ کارگر و اقشار ستمدیده برای پیشبرد انقلاب به منظور سرنگون کردن کلّ نظام سرمایه داری و روی کار آمدن طبقۀ کارگر و به دست گرفتن قدرت از سوی این طبقه در ایران استفاده نماییم؟

پیشروان طبقۀ کارگر به خوبی می دانند که برای دستیابی به تمامی مطالباتشان به طور کامل، تنها یک راه کار بیشتر جلوی روی خود ندارند و آن مبارزه برای ریشه کن کردن نظام سرمایه داری است و تنها طبقه ای که می تواند چنین هدفی را دنبال کند، طبقۀ کارگر است؛ جریانی که از بطن طبقۀ کارگر برنخاسته باشد، قادر نیست این بار را به دوش بکشاند و به منزل رساند. در نتیجه این مسئولیت و وظیفه در این مقطع که ایران دارای هیچ گونه سازماندهی تشکیلاتی و حزبی کارگری نیست، اول بر دوش پیشروان و پیشتازان این طبقه سنگینی می کند.

پیشروان طبقۀ کارگر مانند کل این طبقه از زنان و مردان مترقی با شمّ سیاسی و مبارزاتی شکل گرفته است. لذا وظیفۀ به دوش کشیدن و به منزل رساندن یک انقلاب کارگری به عهدۀ این زنان کارگر هم هست و با توجه به توانایی و قدرتی که ما از زنان در سال 1388 دیدیم، آن هم بدون سازماندهی و آگاهی طبقاتی، تصور کنید که اگرچنین نیرویی از پشتیبانی طبقۀ کارگر برخوردار شده و سازماندهی داشته و به طور اصولی کانالیزه شود، چه قدرت بزرگی خواهد بود؛ هیچ نیرویی حتی با مدرن ترین اسلحه هم قادر به مقاومت در برابرش نخواهد بود. لذا من در این جا مایلم، طبقۀ کارگر را به طور کل و زنان کارگر را به طور اخص مورد خطاب قرار دهم.

نظام سرمایه داری حاکم بر کشور ما، بارها به تجربه (دوران حکومت پیشین و در این رژیم چه دولت میانه رو و اصلاح طلب و چه دولت اقتدارگرایان) ثابت کرده است که به طور ساختاری خواهان برآورده کردن هیچ گونه از مطالبات اقشار تحت ستم جامعه نیست. لذا امیدی به انتخابات و روی کار آمدن یک جناح یا جناح دیگر نمی شود بست، حتی اگر سبز باشد. به جای آن پیشروان کارگری از این فرصت می توانند برای آموزش و سازماندهی خود استفاده کنند. عمده ترین هدف در این مرحله ایجاد یک «حزب پیشتاز انقلابی» است. این چگونه حزبی است و از کجا باید شروع کرد؟

شاید بهتر باشد که اول به خودِ مفهوم «حزب» نگاهی بیاندازیم وسپس به «حزب پیشتاز انقلابی» و لزوم آن بپردازیم. برای افراد با هر گونه خط مشی سیاسی که خواهان فعالیت مؤثر در صحنۀ سیاست هستند، حزب، آن تشکیلاتی است که آنان حول محور برنامه شان فعالیت می کنند. در این صورت، حزب یک ابزار کار به شمار می آید. «حزب پیشتاز انقلابی» بنا به نامش حزبی است که پیشتازان انقلابی طبقه کارگر را حول محور برنامۀ خود گرد می آورد. این حزب و فعالیت درون آن می باید به شکل مخفی باشد. علت مخفی بودن آن وضعیت خفقان حاکم است. مخفی نگاه داشتن هویت این افراد اساس حفظ حزب، برنامه اش و از همه مهم تر افراد درون آن است. پس اصل اول، حفظ اصول و ضوابط مخفی کاری است.

اصل دوم، برنامۀ این حزب است. این برنامه باید بتواند طبقۀ کارگر و اقشار تحت ستم امروز را آمادۀ انقلابی بکند که در آن قدرت حکومتی دست خود کارگران بیافتد و آن ها بتوانند این قدرت را حفظ و نظام نوینی را پی ریزی و اداره کنند. نام این نظام در مارکسیزم «دیکتاتوری پرولتاریا» یا «دموکراسی کارگری» است. اما قبل از این که کارگران پیشتاز انقلابی ما بتوانند چنین برنامه ای را ارائه دهند، لازم است تا با جهان بینی مارکسیزم آشنا بشوند و آگاهی سوسیالیستی انقلابی را با تجربیات خود پیوند زنند. این آگاهی تنها از طریق آموختن «تئوری مارکسیزم» کسب می گردد و در درون «حزب پیشتاز انقلابی» در عمل متجلی و تجربه می گردد.

مارکسيزم، یک جهان بینی علمی برای شناختِ نه تنها جامعه، تاریخ و نیروی محرکۀ آن یعنی مبارزۀ طبقاتی، بلکه هم­چنین برای شناختِ کلّ طبیعت، هستی و جهان پیرامون ما انسان ها است. علمی است که در آن روند تاریخ بشر از دیرباز تاکنون و درس هایی که در پی انقلابات طبقۀ تحت ستم علیه طبقۀ استمارگر گرفته شده، به شکل اصولی تجزیه و تحلیل شده است تا برای طبقۀ کارگر و انقلابات بعدی به طور بسیار دقیق قابل استفاده باشد. شناخت از آن که درک صحیحی را از نظم جامعه و چگونگی آغاز مبارزات طبقۀ کارگر علیه نظام سرمایه داری به دست می دهد، تضمین کنندۀ پیروزی انقلاب طبقۀ کارگر و کلیۀ زحمتکشان و ستمدیدگان در سطح یک جامعه و در نهایت در سطح بین المللی است.

من در این مقطع مطالعۀ «مارکسیزم دوران ما» اثر لئون تروتسکی را به همۀ آنان که احساس می کنند نیاز به دانستن دارند و به طور خاص به تمام پیشروان طبقۀ کارگر پیشنهاد می کنم و امیدوارم که به مناسبت و بزرگداشت «روز کارگر» این کتاب را مطالعه کنند. زیرا که در آن مفاهیمی مانند: مارکسیزم و دانش رسمی، قانون ارزش کار، نابرابری و استثمار، رقابت و انحصار، تمرکز ثروت و رشد تضادهای طبقاتی، «تئوری فروپاشی»، پوسیدگی سرمایه داری و مانند این ها باز شده و برای ما قابل درک و ملموس گشته است. تروتسکی در بخش «روش مارکس» می گوید:

«انسانی که از علم هم چون ابزار شناخت برای تکرر عینی طبیعت استفاده کرده، همواره لجوجانه و مصرانه تلاش نموده تا خودش را خارج از حوزۀ این علم قرار دهد و امتیازات خاصی را در شکل به اصطلاح تبادل با نیروهای ماورای حسی (مذهب) و یا با فرضیات اخلاقی بی انتها (ایده آلیزم)، برای خود محفوظ دارد. مارکس، انسان را قاطعانه و برای همیشه از این امتیازات نفرت آور محروم کرد و به او به عنوان پیوندی طبیعی در روند تکامل تدریجی طبیعت مادی، به جامعۀ انسان به عنوان سازمان تولید و توزیع، و بالأخره به نظام سرمایه داری به عنوان مرحله ای از پیشرفت جامعۀ بشری نگریست

تئوری های مارکسیزم به تفکر قانع نشده از فرهنگ و ایدئولوژی سرمایه داری و به اندیشۀ جستجوگر امروز پاسخی علمی و در نهایت قانع کننده می دهد. برخورد موشکافانۀ مارکس با کلیه مسائل اعم از اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی در دنیا و دیدگاه نوینی که به روی انسان می گشاید، پیش از او سابقه نداشته و بعد از او هم کسی هنوز نیامده که بتواند جهان بینی بهتری را به بشریت ارائه دهد. شناخت از مارکسیزم در واقع روحِ در زنجیر درآمدۀ انسان ها را رها کرده و به آن ها توانایی از جا برخاستن و مبارزه کردن می بخشد. این دیدگاه قدم به قدم انسان را در مسیر مبارزاتش هدایت کرده و هرگز انسان را چه در ابتدای راه و چه در کوران مبارزاتش بر روی زمین و آسمان رها نکرده و گمراه نمی کند. آشنایی کامل با اصول مارکسیزم در نتیجه، بر تمام پیشروان طبقۀ کارگر که می خواهند از خود کادری برای «حزب پیشتاز انقلابی» بسازند، بی شک واجب و ضروری است و تطابق اصول مارکسیزم با برنامۀ حزب پیشتاز دقیقاً بستگی به میزان دانش کادرهای حزب با دیدگاه مارکسیزم دارد.

با توجه به مقدمۀ بالا، اکنون تآملی می کنیم بر چگونگی ایجاد این حرکت تا پیشروان کارگری تصویری نسبتاً عملی و منطبق بر اصول مارکسیزم داشته باشند:

همان طوری که در پیش آمد، هدف و برنامۀ حکومت فعلی در ایران حفظ منافع سرمایه دارانی است که این حکومت را به قدرت رساندند. نظام حاکم برای رسیدن به این هدف از هیچ گونه استثمار کارگران به طور اعم و استثمار مضاعف زنان کارگر کوتاهی نکرده و برنامۀ حکومت که از درون حزبش بیرون می آید، تضمین کنندۀ دستیابی به این هدف است. حزب، شیرازۀ اصلی و نگهدارنده حکومت در برابر پستی و بلندی های سیاست های روز است. لذا بسیار روشن است که برای مبارزه و مقابله با چنین سیستمی، طبقۀ کارگر نیز باید مسلح به همین ابزار باشد: حزب و برنامه!

حزب پیشتاز انقلابی، شیرازۀ انسجام بخش کارگران پیشرو با روشنفکران مارکسیست انقلابی بوده و برنامۀ انقلابی آنان تضمین کنندۀ پیروزی آنان در مبارزات روزمره با دولت وقت و در مبارزات دراز مدت برای برچیدن کلّ نظام حاکم است که ما آن را «برنامۀ اقدام کارگری» می نامیم و این برنامه از ابتدایی ترین مطالبات امروز کارگران آغاز می شود و با تشریح روند حرکت، نوع مبارزه، شعارها وشکل می گیرد. اما برای تدوین یک «برنامۀ اقدام» نهایی و کامل که انقلاب را به سرانجام برساند، طبقۀ کارگر به پشتیبانی تمامی اقشار تحت ستم و فقیر تا نیمه مرفه (و حتی عناصر مترقی خرده بورژوازی مرفه) نیاز دارد. کارگران پیشرو و انقلابی ایران مسلماً در سراسر کشور و در زمینه های مختلف شاغل هستند و به این ترتیب امکان ایجاد آشنایی و ارتباط را با نیروهای مترقی و پیشروان اقشار مختلف زحمتکش مانند بیکاران (که دائماً تعدادشان در جامعه در حال افزایش است)، زنان، جوانان، معلمان، اقلیت های ملی واز گذشته داشته و یا فعلاً دارند. کارگران پیشرو می باید این نیروها را تشویق به تنظیم و نگارش مطالبات خویش (برنامۀ اقدام هر اقلیتی) کنند و این مطالبات را در برنامۀ حزب بگنجانند. در این جا است که سازماندهی و ابزار آن مطرح و مهم می گردد.

در شرایطی که رژیم با قدرت هرچه بیشتر به سرکوب هر گونه مبارزه ای می شتابد، لازم است که کارگران پیشرو نیز برای دفاع از خود و سایر کارگران و اقشار مبارز، از ابزار موجود در دست خود استفاده نمایند و حفاظت از خود و سایر مبارزان را در چارچوب محافل علنی و مخفی بررسی کنند و به دست بگیرند:

الف. محافل علنی که شامل گردهمایی هایی است صرفاً اجتماعی یا صنفی و در آن ها هر یک از اقشار بحث های خود را مطرح می کند. این گونه تشکیلات را ما «تشکلات مستقل» می نامیم. مثل تشکلات مستقل کارگری در سطح یک محل یا کارخانه، تشکلات مستقل زنان، تشکلات مستقل دانشجویان، تشکلات مستقل معلمان…. ترکیب این تشکلات باز است، اما ضروری است که مستقل از تمام ارگان های حکومتی، عناصر رژیم پیشین و حتی تأثیر و دخالت کلیۀ گروه های سیاسی سنتی داخل و خارج کشور کار خود را پیش ببرد. برای مثال کارگران درون این تشکل ها می توانند بحث های خود را حول فرضاً اعتراضات اخیر خود و چگونگی پیشبرد این اعتراضات مطرح کنند. حتی زنان کارگر می توانند بحث ها و نظرات و مشکلات خود را در تشکل مستقل خود مطرح کنند و با هم فکری راهکار مسائل مربوط به استثمار مضاعف در محل های کار خود را بیابند.

البته عناصر مترقی و انقلابی درون طبقۀ کارگر که قصد فعالیت سیاسی دارند و یا نقداً فعال هستند هم می توانند در این تشکلات حضور داشته باشند و به بحث ها جهت بدهند و در نتیجه گیری ها و تصمیمات نقش داشته باشند، اما مشخصات و هویت سیاسی خود را الزاماً مخفی نگاه دارند.

ب. محافل مخفی که شامل کمیته های عمل مخفی و حزب پیشتاز انقلابی است: 1. کمیته های عمل مخفی رابط بین حزب و کلّ طبقۀ کارگر و سایر اقشار تحت ستم است. تصمیمات حزبی از درون این کمیته ها جامۀ عمل به خود می پوشاند. از این رو است که عناصر مترقی و انقلابی درون تشکلات مستقل می باید این جنبه از فعالیت خود را کاملاً مخفی نگهدارند. فعالین درون کمیته های مخفی رابط بین حزب و تشکلات مستقل هستند، 2. حزب پیشتاز انقلابی بنا به ماهیت خود متشکل از رهبران طبیعی و انقلابی طبقۀ کارگر و کل اقشار تحت ستم است. به همین دلیل باید حفظ اصول مخفی کاری اصل اول کار سیاسی در آن به شمار آید. حزب، مغز متفکر و قدرت طراح کلیۀ مبارزات علیه رژیم است، حتی اعتراضات دموکراتیک مانند مبارزات زنان، دانشجویان، معلمانکه وقتی از پشتیبانی این حزب برخوردار می شوند، نه تنها به نسبت از آسیب حملات و سرکوب رژیم محفوظ می مانند، بلکه قادر خواهند شد تا رژیم را به عقب نشینی نیز وادارند و به این نحو، مرحله به مرحله مطالبات خود را برای بهترین نتیجه طرح کرده و به اجرا درآورند.

برنامۀ انقلابی حزب پیشتاز تدارک انقلاب کارگری است. در عین حال، حزب پیشتاز تنها ابزاری است که توان متحد کردن نه تنها کل طبقۀ کارگر را دارد که می تواند مبارزات همه اقشار تحت ستم را هم با یکدیگر و با مبارزات طبقه کارگر متحد و هماهنگ سازد. به این ترتیب است که کلیۀ مبارزات صنفی و دموکراتیک که امروز به راحتی از سوی رژیم سرکوب می گردد، در این زمان و از درون چنین شبکه ای خواهد توانست تا رژیم را به عقب نشینی وادارد و به مرحلۀ اول پیروزی دست یابد.

زنانی که به طور اخص در جنبش سال های اخیر از خود جسارت نشان داده و پیشرو بوده اند، باید بتوانند در سازماندهی مبارزات ضد استبدادی و دموکراتیک اقشار مختلف فعالیت سازنده داشته باشند و زنان کارگر پیشرو در شکل گیری حزب پیشتاز پیش قدم بشوند و سپس از درون حزب در سازماندهی مبارزات طبقاتی کارگران و مبارزات دموکراتیک اقشار مختلف تحت ستم دخالت کنند. به این ترتیب شبکه ای قوی در راستای مبارزات خود شکل دهند که هم از نفوذ عمّال رژیم محفوظ باشد و هم از ضربه پذیری در برابر سرکوب های آن.

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *