کوبا: پنجاه سال پس از انقلاب

از  کارگر میلیتانت شماره ۷۸

این ماه، جشن پنجاهمین سالگرد انقلاب کوبا در شرایطی رخ می دهد که بحران عمیق اقتصاد جهانی، مسألۀ یک بدیل در برابر سرمایه داری را پیش می کشد.

دستاوردهای انقلاب کوبا، مانند نظام آموزش و بهداشت رایگان، هنوز به مانند سرمشقی در قاره ای است که ویرانی های ناشی از تهاجمات نئولیبرالیسم، اکثریتی از جمعیت را در فلاکت رها کرده است. اما آینده هنوز نامشخص است. بسیاری درحال گمانه زنی دربارۀ احتمال دنباله روی کوبا از «راه چینی» و باز کردن مسیر به سوی بازگشت سرمایه داری هستند، به خصوص اکنون که فیدل کاسترو دیگر نقش محوری سابق را ایفا نمی کند.

خصلت ویژۀ انقلاب کوبا

روز سال نوی 1959، باتیستا، دیکتاتور منفور کشور از کوبا گریخت؛ یعنی دو سال بعد از آن که گروه کوچکی به رهبری فیدل کاسترو و چه گوارا به جزیره رسید و جنگی چریکی را در مناطق روستایی و حومه آغاز کرد. نیروی چریکی آن ها هرگز بیش از 3 هزار جنگجو را در میان صفوف خود نداشت، منتها دیکتاتوری حاکم به حدی پوسیده بود که همین هم برای سرنگونی اش کفایت می کرد.

انقلاب کوبا، نمونه ای است که نه فقط نشان می دهد سرمایه داری می تواند حتی در کشوری فقیر هم سرنگون شود، بلکه هم­چنین محدودیت هایی را که انزوا و نفوذ استالینیسم تحمیل می کند، به معرض نمایش می گذارد. فیدل کاسترو و دیگران در سطح رهبری جنبش «26 ژوئیه»، از «حزب ارتودوکس»، به عنوان یک جنبش ناسیونالیستی رادیکال می آمدند که البته کمونیست هایی نیز در این جنبش بودند، از جمله برادر فیدل (رائول کاسترو) و چه گوارا. برنامۀ «جنبش 26 ژوئیه» فراتر از طرح مطالبۀ پایان استبداد و اجرای دمکراسی و رفرم های اجتماعی نمی رفت، و خواهان لغو سرمایه داری نبود.

طرح های فیدل کاسترو برای رفرم های اجتماعی با مقاومت فوری کمپانی های امریکایی رو به رو شد که در آن موقع کاملاً بر اقتصاد کوبا حکمفرما بودند و از پرداخت هرگونه مالیات یا سهمی از ثروت خود امتناع می کردند. حکومت جدید با ملی کردن دارایی های ایالات متحده واکنش نشان داد، و همین امر کنترل تقریباً کامل بر اقتصاد را به حکومت بخشید. پاسخ حکومت ایالات متحده نیز تلاش برای سرنگونی رژیم جوان و بعداً تحریم بود. کوبا برای فرار از انزوا به جستجوی حمایت از اتحاد شوروی برآمد.

به زودی نظام سرمایه داری در کوبا برچیده شد و اقتصاد تحت برنامه اداره گردید. اما بر خلاف انقلاب روسیه در سال 1917، طبقۀ کارگر کوبا نقشی مستقل و آگاهانه در انقلاب 1959 ایفا نکرد. در عوض رژیم جدید به شکل یک نظام استالینیستی کنترل بوروکراتیک، تحت حمایت مسکو، در آمد. با این وجود رژیم کوبا همواره از حمایت مردمی برخودار بوده است، آن هم به یُمن بهبودهای صورت گرفته با وجود تحریم ایالات متحده تحت یک اقتصاد برنامه ریزی شده، که می توانست تصویری اجمالی از آن چه که تحت سوسیالیسم ممکن خواهد بود را نشان دهد. رژیم کاسترو هرگز در همان سطح رژیم های استالین یا مائو دست به سرکوب نزد. با این حال، این یک نظامِ بالا به پایین و تک حزبی است.

برای آن که یک اقتصاد برنامه ریزی شده به طور کارامد عمل کند، نه فقط کنترل و مدیریت دمکراتیک کارگران، که همین طور گسترش و بسط انقلاب به دیگر کشور ها لازم است، به طوری که یک تقسیم کار بین المللی، البته نه بر مبنای استثمار، بتواند مستقر شود. دستِ شوم بوروکراسی بر اقتصاد برنامه ریزی شده، به سوء مدیریت، ضایعات و فساد می انجامد.

سقوط استالینیسم

سقوط استالینیسم در اتحاد شوروی و اروپای شرقی تأثیری ویران­گر بر اقتصاد کوبا داشت. بلوک شرق، 80 درصد تجارت خارجی کوبا را شکل می داد و کمک از اتحاد شوروی برای اقتصاد آن بسیار مهم بود. بین سال های 1990 و 1993، تولید ناخالص داخلی 34 درصد کاهش یافت. همین امر با کمبودهای تقریباً تمامی اجناس مصرفی، قربانی های عظیمی از جمعیت گرفت. کوبا وادار شد که پایۀ صنعتی خود را از شکر به توریسم تغییر دهد و کمی راه سرمایه گذاری های خارجی را باز کند.

اقدام بعدی، معرفی استفاده از دلار بود که به توسعۀ صنعت توریسم وابسته بود. این امر منجر به شکافی بزرگ میان کسانی شد که از یک سو به دلار دسترسی داشتند و در نتیجه می توانستند به فروشگاه های ویژه با انباری سرشار از اجناس بروند که با دلار معامله می کردند، و کسانی که از سوی دیگر حقوق های تنظیم شده از سوی دولت را به «پزو» دریافت می کردند. از آن زمان بخش خصوصی رشد کرده است. در سال 2006، 78 درصد از نیروی کار در بخش عمومی استخدام شده بود و 22 درصد در بخش خصوصی. در سال 1981، سهم اشتغال در بخش عمومی 91.8 درصد بود و تنها 8.2 درصد در بخش خصوصی.

کمپانی های خصوصی اساساً در صنعت توریسم اجازه به کار می یافتند، که در آن 13 کمپانی بین المللی درحال حاضر 62 هتل در جزیره را مدیریت می کنند. اما سرمایه گذاری خارجی در سایر بخش ها، نظیر مخابرات و معدن نیز وجود داشته است.

با این حال نظام سرمایه داری مانند اروپای شرقی و اتحاد شوروی بازنگشته است. اقتصاد برنامه ریزی شدۀ دولتی هنوز تسلط دارد. این بدان معنا بوده است که پیروزی های مهم اجتماعی در بخش های آموزش و بهداشتی توانست حفظ گردد. مشاهدۀ پیامدهای آن برای جمعیت کشور دشوار نیست. در روسیه، پس از فروپاشی اتحاد شوروی و بازگشت سرمایه داری در دهۀ 1990، امید زندگی به 65 سال سقوط کرد، یعنی 20 سال کمر تر کوبا.

اقتصاد کوبا طی سال های اخیر بخشاً بهبود پیدا کرد. عرضۀ نفت ارزان از ونزوئلا، در ازای هزاران پزشک کوبایی که در ونزوئلا عمل می کنند، رشد توریسم و رشد تجارت با باقی جهان، همگی نقشی مهم ایفا کرده اند. درآمد از سوی پزشکان کوبایی خارج از کشور، نه فقط در ونزوئلا، مهم ترین منبع ارز خارجی است، و کشور هم­چنین یک صنعت روز به رشد بیوتکنولوژی دارد. آهنگ اصلاحات بازار آهسته شده است، و در برخی موارد، معکوس. در سال 2004، دلار از بازار داخلی ممنوع شد، اما جای خود را به «پزوی قابل تبدیل» داد. نقش فیدل کاسترو در این دوره جلوگیری از رفرم های مدافع بازار بوده است، درحالی که رویکرد رائول کاسترو اساساً نسبت به بازار، آشکارتر محسوب می شود. بیماری جدی کاسترو در سال 2006، زمانی که رائول سکان هدایت را به دست گرفت، گمانه زنی های بسیاری را در مورد آن چه که پس از مرگ کاسترو رخ خواهد داد، ایجاد کرد.

به وضوح لایه ای در درون بوروکراسی حاکم وجود دارد که به سوی به اصطلاح «راه چینی» جلب می شود، راهی که در آن رفرم های حامی بازار با تداوم حفظ قدرت در دست حزب کمونیست ترکیب می شود.

هنگامی که رائول کاسترو ریاست جمهوری را در ماه فوریۀ سال قبل به دست گرفت، او از نیاز به الغای مقررات غیرضروری، «ابتکار عمل های خصوصی» بیشتر در کشاورزی و عملی کردن اختلافات درآمدی ]در بخش های مختلف بر مبنای میزان بهره وری کارکنان[ صحبت کرد. در مارس 2008، فروش دی وی دی پلیر، گوشی موبایل و کامپیوتر «آزاد» شد.

بهره وری پایین

یکی از مشکلات اقتصاد کوبا، بهره وری پایین در بخش کشاورزی است. نیمی از زمین قابل کشت که متعلق به دولت است، بلااستفاده می باشد. بنابراین، جزیره ای که می توانست در مواد غذایی خودکفا باشد، مجبور است که 60 تا 80 درصد غذای مصرفی را وارد کند. رائول گفته است که به کشاورزان خصوصی حق استفاده از قطعات زمین های دولتی اعطا خواهد شد تا تولید مواد غذایی تشویق شود.

رائول هم­چنین اعلام کرد که سازوبرگ عظیم بوروکرتیک، حتی امتیازات آن را کاهش خواهد داد. سفر رسمی بین المللی به نصف کاهش خواهد یافت و از مزایای تعطیلات به مقامات حزبی نیز کاسته خواهد شد. اما مزایای اجتماعی برای جمعیت نیز کاهش خواهد یافت. روز 27 دسامبر 2008، پارلمان کوبا طرح اصلاحی حقوق مستمری را به تصویب رساند که سن بازنشستگی را با 5 سال افزایش به 60 سال برای زنان و 65 سال برای مردان می رساند. در همان جلسۀ پارلمان، رائول اعلام کرد که در ژانویۀ 2009، نظام مزدی جدید پیشنهادی معرفی خواهد شد. اختلافات در سطح دستمزد، از طریق مرتبط کردن دستمزد با بهره وری، افزایش خواهد یافت.

کنگرۀ ششم حزب کمونیست برای امسال برنامه ریزی شده است. رائول از کنگره می خواهد که «تغییرات ساختاری» را مورد بحث قرار دهد. مجموع کلیۀ این تغییرات، رشد شکاف اقتصادی در درون جامعۀ کوبا، همراه با مخاطراتی که انسجام اجتماعی کنونی را مضمحل می کند، خواهد بود. فشارهایی به خصوص از درون نسل جوان تر برای الغای قوانین بورورکراتیک و بازگشایی جامعه وجود دارد. 73 درصد از جمعیت کوبا پس از انقلاب متولد شد و همان پیوستگی عاطفی سابق را با انقلاب و رژیم ندارد.

رائول کاسترو بحث های علنی تری را تشویق کرده است، هرچند کنار گذاشتن حاکمیت تک حزبی را درنظر ندارد. در آغاز سال 2008، بحثی در یکی از دانشگاه های کوبا میان سخنگوی پارلمان، ریکاردو آلارکون، و دانشجویان وجود داشت. ویدیوی بحث بر روی اینترنت پخش گردید. یکی از دانشجویان سؤال کرد:

«چرا تجارت خرده فروشی در کل کشور از پزوی قابل تبدیل استفاده می کند، درحالی که کارگران و دهقانان ما با پروی عادی که ارزشش 25 بار کمتر است، دستمزد می گیرند. شما به سه روز نیاز دارید تا به اندازه کافی پول برای خرید یک خمیردندان در بیاورید»

آن دانشجو پرسید که چرا مسافرت ها محدود است، و او مایل است که بتواند محل کشته شدن چه گوارا را ببیند. مسأله این است که آیا این نوع نقد از سوی جناح متمایل به سرمایه داری در بوروکراسی حاکم برای اهداف و مقاصد خودش مورد استفاده قرار خواهد گرفت؟ یا این که یک چپ سوسیالیست منسجم می تواند در کوبا ساخته شود؟

مسائل اقتصادی جدید

سال گذشته، کوبا از ویرانی های سه توفان آسیب دید. خسارات در مجموع به 10 میلیارد دلار رسید که معادل با 20 درصد تولید ناخالص داخلی می شد. بیش از نیم میلیون خانه نابود شد یا آسیب دید، و بسیاری از محصولات نابود شدند. به گفتۀ رائول کاسترو، 3 تا 6 سال وقت خواهد گرفت که کشور این خسارات را جبران کند.

طی سال 2008، کل اقتصاد به طور قابل توجهی آهسته تر رشد کرد. رشد تولید ناخالص داخلی 4.3 درصد بود، درحالی که رشد هدف 8 درصد تعیین شده بود و رشد سال 2007 7.5 درصد بود. علاوه بر پیامدهای توفان ها، کشور از افزایش قیمت های موادّ غذایی ضربه خود، هم زمان قیمت کالای صادراتی اصلی آن، یعنی نیکل، به تندی سقوط کرد. این منجر به افزایش 70 درصدی کسری تجاری دولت شد.

بحران اقتصادی جهانی نیز به سرمایه گذاری های پایین تر کمپانی های خارجی انجامیده است. کمپانی معدن کانادایی، «شریت اینترنشنال» تصمیم گرفت که سرمایه گذاری روی افزایش ظرفیت استخراج نیکل را به بعد موکول کند. «تلکام ایتالیا» اعلام کرده که سهم خود در شرکت مخابراتی کوبایی «اتکسا» را خواهد فروخت. تنها بخش توریسم بود که توانست نیرومند باقی بماند، و رکورد جدیدی را در سال 2008 با 2.35 میلیون بازدیدکننده بشکند. کوبا از نفت ارزان ونزوئلا برخودار بوده، اما سقوط سریع قیمت های نفت، بخشنده بودن در دورۀ پیش رو را برای ونزوئلا دشوارتر خواهد ساخت.

امید جدید با اوباما؟

فشار بر روی رئیس جمهور جدید ایالات متحده برای لغو تحریم ها علیه کوبا که از سال 1962 اعمال شده، رو به رشد است. در ژوئیۀ سال گذشته، اتحادیۀ اروپا تحریم های سیاسی علیه کوبا را که در سال 2003 اجرایی کرد، با وجود اعتراضات ایالات متحده، مرتفع ساخت. کوبا در نهادهای حکومتی مختلف امریکای لاتین نیز بیش تر ادغام شده است. طی نشست رؤسای جمهور امریکای لاتین در برزیل در اواسط دسامبر، درخواست های جدید مطرح شد که ایالات متخده باید تحریم را پایان دهد. اوو مورالس، رئیس جمهور بولیوی، حتی پیشنهاد کرد که چنان چه اوباما تحریم ها را تا پیش از نشست «سازمان دولت های امریکا» (OAS) در ماه آوریل پایان ندهد، تمامی کشورها باید تهدید به قطع روابط دیپلماتیک خود با ایالات متحده کنند. کوبا همچنین به گروه «ریو» (سازمان دولت های امریکای لاتین و کارائیب که در سال 1986 به عنوان هیئت بدیل در برابر سازمان دولت های امریکا تحت سلطۀ ایالات متحده ایجاد شد) راه یافت.

شورای عمومی سازمان ملل در ماه اکتبر برای هفدهمین سال متوالی رأی به قطعنامه ای دارد که ایالات متحده را تشویق به لغو تحریم ها می کرد. تنها اسرائیل و پالائو همراه با امریکا رأی منفی دادند، در حالی که رأی 185 کشور مثبت بود.

حمایت از تحریم ها در داخل امریکا، به خصوص در میان نسل دوم امریکایی های کوبایی تبار نیز رو به کاهش است. طبق یک نظرسنجی اخیر از سوی مؤسسۀ پژوهش افکار عمومی دانشگاه بین المللی فلوریدا، 55 درصد از امریکایی های کوبایی تبار اکنون علیه تحریم هستند. 66 درصد مدافع رفع محدودیت ها روی سفر به کوبا و 65 درصد مخالف محدودیت وجوه ارسالی به خانواده ها در کوبا. 23 درصد معتقد هستند که تحریم به شکلی ضعیف عمل می کند، درحالی که 56 درصد فکر می کند که تحریم ها اصلاً کار نمی کند.

بی بی سی با «کارلوس سالادریگاس»، یک امریکاییکوبایی 60 ساله از میامی صحبت کرد. او تمام زندگی خود را به جمهوری خواهان رأی داد، اما در انتخابات اخیر ریاست جمهوری امریکا، اوباما را انتخاب کرد.

او می گوید: «لازم نیست که خیلی باهوش باشید که بفهمید بعد از 50 سال امتحان کردن چیزی که کار نکرده است، شاید موقعش فرا رسیده است که چیزی جدید را امتحان کنیم».

او فکر می کند که راه بهتر تغییر کوبا این است که به امریکایی های کوبایی تبار اجازه داده شود که به عنوان «عاملین تغییر» از این جزیره بازدید کنند.

اوباما در طول کارزار انتخاباتی گفت که او محدودیت های خشن تری را که به وسیلۀ بوش در سال 2004 اجرا شد، یعنی زمانی که شمار بازدیدها از کوبا، یک بار در هر سه سال بود (در قیاس با یک بار در سال تا پیش از این)، لغو خواهد کرد. بوش هم­چنین مقدار وجوه ارسالی را که بازدیدکنندگان می توانستند با خود به کوبا ببرند، از 3 هزار دلار به 300 دلار کاهش داد. بسیاری از شرکت های ایالات متحده مایل اند که خود را در کوبا مستقر کنند و از همان نمونۀ کانادا که به شریک تجاری کوبا تبدیل شده است، پیروی کنند. اکثر استراتژیست های حامی سرمایه داری نیز می فهمند که یک راه کاراتر برای انداختن کوبا در مسیر سرمایه داری، این است که کشور را با سیلی از اجناس ارزان پر کنند، درحالی که تحریم ها به تقویت حمایت برای رژیم کوبا کمک می رساند.

سوسیالیست ها خواهان پایان فوری تحریم ها بدون هرگونه قید و شرطی هستند. آیندۀ انقلاب کوبا ارتباطی تنگاتنگ با مبارزه برای سوسیالیسم در کل امریکای لاتین دارد. بازگشت سرمایه داری در کوبا می تواند برای جمعیت جزیره و هم­چنین چپ ها و طبقۀ کارگر و فقرا در سرتاسر امریکای لاتین فاجعه بار باشد. در عین حال، روی کار آمدن یک رژیم سوسیالیستی در سایر کشورهای قاره، می تواند راه را به سوی یک فدراسیون سوسیالیستی امریکای لاتین باز کند که برای محافظت از دستاوردهای انقلاب کوبا تعیین کننده خواهد بود.

دو انتخاب

دو انتخاب پیش روی کوبا وجود دارد؛ بازگشت به سرمایه داری، با تمام پیامدهای وحشتناک آن، یا بازگشت به دمکراسی کارگری واقعی و حقیقی. معنای سرمایه داری برای کوبا، پیش­تر در سقوط اجتماعی رژیم های استالینیستی سابق اروپای شرقی و اتحاد شوروی در دهۀ 1990 دیده می شود. اکنون پس از چند سال مهلت اقتصادی، این کشورها در بهت رکود هستند، همراه با بیکاری، فقر و تنزل اجتماعی روزافزون. اعتراضات توده ای علیه حکومت های حامی سرمایه داری، در سرتاسر دولت های بالتیک و اروپای شرقی رخ می دهند. برای دولت های استالینیست سابق، بازگشت سرمایه داری به شکلی مهیب و غیرعادی به شکست انجامیده است.

دمکراسی کارگری در کوبا، می تواند شاهد احیای انقلاب باشدو تبدیل آن به سرمشقی برای توده های تحت ستم در همه جا. این به معنای پایان انحصار تک حزبی، انتخابات بی طرفانه برای شوراهای کارگری حقیقی، شامل حق تروتسکیست ها برای شرکت در انتخابات، کنترل سفت و سخت بر درآمدها و حق عزل و نصب تمامی مقامات منتخب خواهد بود. اگر چنین اقداماتی اجرا شوند، این می تواند نقطۀ عطفی نه فقط برای کوبا، که برای مبارزۀ انقلابی در همه جا گردد.

مارکوس کول­برونر، سوسیالیسم انقلابی (شاخۀ «کمیتۀ انترناسیونال کارگری» در برزیل)

۲۱ ژانویۀ ۲۰۰۹

http://www.socialistworld.net/doc/3402

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران