یونان: به سوی نقطۀ عطف

از میلیتانت شماره ۷۸

ماه گذشته سقوط حکومت شدیداً راست­گرای یونان، بعد از شکست انتخاباتی نامزد ریاست جمهوری خود، با جشن کارگران در خیابان های آتن مواجه شد.

انتخابات جدید پارلمانی، که برای 25 ژانویه ترتیب داده شده است، می تواند ثابت کند که نقطۀ عطفی حیاتی برای کشوری است که با بحران های اقتصادی ویران شده؛ بحرانی به وخامت «رکود بزرگ» دهۀ 1930. تولید ناخالص داخلی یونان نزدیک به 30 درصد بین سال های 2008 و 2013 کاهش یافت و زندگی نسلی با اقدامات ریاضت اقتصادی سرمایه داری نابود شده است.

بیکاری رسمی بیش از 25 درصد است، و تقریباً نیمی از جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند. با وجود این ، بانکداران اروپایی، که از سوی سیاستمداران اتحادیۀ اروپا و همتایان یونانی خود حمایت می شوند، با قدرت به اخراج های دسته جمعی کارگران بخش عمومی، خصوصی سازی بیشتر، کاهش بیشتر هزینه های دولتی و افزایش بیشتر در مالیات های تنازلی می دهند.

یونان به میدان آزمایش برای سیاست های وحشیانۀ نئولیبرالی که ثروتمندان و قدرتمندان مایل به اجرا در همه جا هستند، تبدیل شده است.

کارگران یونانی اما نابودی معیشت خود را از دست رفته نمی بینند. در طول شش سال گذشته، بیش از 30 اعتصاب عمومی، اشغال محلات کاری، اشغال میادین در آتن، راهپیمایی های بزرگ اعتراضی و زد و خوردهای خیابانی با پلیس وجود داشته است.

رادیکالیزه شدن طبقۀ کارگر یونان انرژی اصلی صعود «سریزا» از هیچ به این مرحله بوده، در حال حاضر علاقۀ مردم به پیروزی ائتلاف چپ رادیکال، در انتخابات25 ژانویه است. چشم انداز انتخابات یک حکومت چپ­گرا که وعدۀ معکوس کردن ریاضیت اقتصادی حکومت ائتلاف راست­گرا را داده، بازارهای مالی و حکومت های سراسر اروپا و آمریکا را به سر حد دیوانگی کشانده است.

کارزار هماهنگ رسانه های جریان اصلی، ادعا می کند که پیروزی «سریزا» منجر به یک بحران مالی در سطح اروپا و سقوط کامل اقتصادی یونان خواهد شدمگر این که «سریزا» واقع بین باشد و برنامۀ ضد ریاضت اقتصادی خود را کنار بگذارد.

موجی از فروش اوراق بهادار یونان در تلاش برای ارعاب مردم یونان در جلوگیری از رأی دادن به «سریزا» انجام گرفته است. به کارگران یونانی گفته شده که آن ها حق دمکراتیک انتخاب سیاست اقتصادی که آینده شان را رقم می زند، ندارند؛ کارگران به چه جرأتی اولویت های بازار و یا حقّ مقدس افزایش سود به بهای زندگی مردم را زیر سؤال می برند؟

وال استریت ژورنال، آلکسی سیپراس رهبر «سریزا» را هوگو چاوز بالکان نامیده، و اضافه کرده اند که برنامۀ اقتصادی او، او را در «مسیر درگیری با باقی اروپا قرار خواهد داد». «بانک آمریکامریل لینچ»، برنامۀ اقتصادی «سریزا» را به عنوان یک «تراژدی یونانی» توصیف می کند، ویک تحلیلگر ارشد «کاپیتال گروپ»، شرکتی با دارایی 1.4 تریلیون دلاری، برنامۀ «سریزا» را به عنوان برنامه ای «بدتر از کمونیسم » و «هرج و مرج کامل» توصیف می کند.

در واقع «سریزا» تحت فشار زیادی برای ملایم کردن مخالفت خود با ریاضت اقتصادی است، وبخش میانه روی رهبری «سریزا» هم مردد است. تنها راه مقابله با این تهدیدات جناح راست و باج گیری آن ها، با بسیج مستمر توده های طبقۀ کارگرممکن است.

«آنتونیس داوانلوس»، عضو کارگران انترناسیونالیست چپ (DEA)، یک گروه سوسیالیستی انقلابی که «سریزا» را 10 سال پیش بنیان گذاشت، استدلال می کند که چپ در «سریزا» باید فشار بر مبارزات انتخاباتی را بر پایۀ پشتیبانی زحمتکشان پیش ببرد.

«ما نیاز شرکت در انتخابات را، در کنار مردم معترض در خیابان ها مطرح می کنیم، نه با مبارزات انتخاباتی که به دنبال دلجویی از اقشار متوسط و با هدف به دست آوردن یک حدّ وسط باشد. ما درحال حاضر به برگزاری بحث سیاسی توده ای به وسیلۀ شاخه های محلی سریزا و به راهپیمایی ها و تظاهرات ها و غیره فراخوان می دهیم».

اگر «سریزا» انتخابات را ببرد و قادر به تشکیل یک حکومت بشود، شرکت زحمتکشان در تصمیم گیری ها بیشتر لازم خواهد شد، به این دلیل که با حملۀ بی امان از طرف تمامی نیروهای حاکمیت موجود مواجه خواهد شد. کارگران نمی توانند تنها به نیروی نمایندگان خود در پارلمان علیه ریاضت اقتصادی که به ما تحمیل شده تکیه کنند تا این حمله را به عقب برانند.

کارگران نیاز دارند تا از این پیروزی انتخاباتی «سریزا» الهام گرفته وآن را به محرکی برای بالاتر بردن سطح مبارزه به مرحلۀ جدید و دفع هر تلاش جناح راست و خرابکاری در سیاست های مترقی حکومت «سریزا» و برای جلوگیری از هر گونه انحراف در رهبری آن تبدیل کنند.

پیامد مبارزه در یونان، نتایج پیچیدۀ زیادی برای جنبش طبقۀ کارگر و چپ در سراسر اروپا خواهد داشت.

یک شکست در یونان، روحیه ها را پایین آورده و چپ را بی اعتبار خواهد کرد و فضای بیشتری را برای احزاب راست­گرای مشابه با «طلوع طلایی» باز خواهد کردبه خصوص اگر آن یک شکست از طرف رهبری «سریزا» در تسلیم به «واقع­گرایی» و پیاده کردن سیاست های حکومتی ریاضت اقتصادی، ولو به شکلی خفیف تر، باشد.

از سوی دیگر، پیروزی در یونان که جریان را علیه ریاضت اقتصادی برگرداند، انرژی اعتماد به نفس کارگران یک کشور پس از کشور دیگر را که در مقابل اقدامات ریاضت اقتصادی ایستاده اند، زیاد می کند و آنان را به مرحلۀ بالاتری از مقاومت در برابر تمامی برنامه های سرمایه داری نئولیبرال می کشاند. در این راه خیلی همه چیز ارزش مبارزه دارد.

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران