در حاشیۀ تحولات اخیر کوبانی

حکومت ترکیه نهایتاً به دنبال فشارهایی از سوی متحد خود، امریکا، اجازه داد که پیشمرگه های حکومت اقلیم کردستان با عبور از قلمرو آن، به نیروهای مبارز کوبانی بپیوندند که همچنان مشغول نبرد با داعش هستند.

به گفتۀ حکومت اقلیم کردستان، تقریباً 160 نفر از پیشمرگه ها وارد شهر «سانیلورفا» در جنوب ترکیه شدند تا سپس وارد سوریه و نهایتاً کوبانی گردند.

صفین دیزایی، سخنگوی حکومت اقلیم کردستان مدتی قبل اعلام کرده بود که پیشمرگه ها اساساً وظیفه ای به جز پشتیبانی تدارکاتی از طریق توپخانه و سایر سلاح ها ندارند و اعلام کرد که این نیروها «در این مرحله به هیچ وجه یگان های جنگی به معنای دقیق کلمه نیستند». نیروهای کرد در کوبانی چندین هفته است که درخواست سلاح های سنگین تر برای نبرد با داعش داشته اند.

تمام جنبه های مختلف این اعزام نیرو، از جمله تعداد نفرات و سلاح های ارسالی نیروهای پیشمرگه، مورد مناقشه و چانه زنی بین حکومت ترکیه، حکومت اقلیم کردستان و نیروهای درگیر در کوبانی قرار گرفته بوده است.

هفتۀ گذشته رجب طیب اردوغان، «حزب اتحاد دمکراتیک» (PYD) را یک «سازمان تروریستی» هم­چون «حزب کارگران کردستان» (PKK) در ترکیه نامید. به همین دلیل است که آنکارا به نیروهای PKK اجازۀ عبور از مرز برای ورود به کوبانی یا ارسال کمک های پزشکی برای مجروحین در نبرد را نداده است.

هدف از اقدامات تاکنونی ترکیه روشن است. هیچ قدرتی در منطقه، به ویژه رژیم سرمایه داری ترکیه، علاقه ای نداشته و ندارد که روژوا و به خصوص کانتون کوبانی، به عنوان منطقۀ تحت کنترل و مورد حمایت PKK به عنوان یک الگو در برابر سایر مردم منطقه عرض اندام کند. به همین دلیل بود که با وجود صف کشیدن تانک های ارتش ترکیه در لب مرز با سوریه و با وجود در تیررس بودن نیروهای داعش، کوچک ترین اقدامی از سوی آن ها صورت نگرفت، حتی روستاهای اطراف مرز را نیز تخلیه کردند تا شواهدی از کمک های خود به داعش برجای نگذارند، و خشم و اعتراضات مردمی در خاک ترکیه را به شدت سرکوب کردند. حکومت ترکیه و در رأس آن «حزب عدالت و توسعه»، حتی تا مدتی حادثۀ گروگان گیری پرسنل دیپلماتیک خود به دست داعش را بهانه ای برای عدم دخالت قرار داده بود. اما وقتی با آزاد شدن گروگان ها، این بهانه را هم از دست داد، باید اعلام می کرد که حاضر به پیوستن به ائتلاف امپریالیستی ضدّ داعش است، منتها با ذکر «شروطی». در واقع ترکیه به واسطۀ همین پوشش، یعنی ائتلاف علیه داعش، از یک سو قصد تظاهر به مبارزه علیه داعش را داشت، اما از سی دیگر در واقعیت امر حرکت های نظامی خود را به سمت محو PYD در کردستان سوریه و سرنگونی رژیم اسد هدایت می نمود. درخواست های ترکیه برای یک «منطقۀ حائل» و یک «منطقۀ پرواز ممنوع» مؤید همین انگیزه است.

حکومت ترکیه که پیوندهای خوبی با حکومت اقلیم کردستان در عراق دارد (از جمله تلاش اخیر آن برای مبادلات نفتی با ترکیه برای فروش مستقل نفت خود که نهایتاً با مداخلۀ ایالات متحده شکست خورد)، از ارسال پیشمرگه ها به کوبانی در واقع به عنوان ابزاری برای تضعیف PYD حمایت کرد. اما در مورد ارسال سلاح های سنگین چندانی از خود اشتیاقی نشان نداد، چرا که می ترسید این سلاح ها به دست متحدین سوری PKK بیافتد.

PYD که چندان اعتمادی به انگیزه های آنکارا نداشت، به دنبال این بود که مداخلۀ پیشمرگه ها را محدود کند. پیشنهاد اولیۀ حکومت اقلیم کردستان، نیرویی در حدود 2 هزار نفر بود، اما طی مذاکرات با کردهای سوریه، این رقم به 200، و سپس 150 رسید.

درحال حاضر PYD ظاهراً در مورد پیشنهادهای همکاری از طرف «ارتش آزاد سوریه»، به عنوان ائتلافی از گروهای بنیادگرای مورد حمایت غرب که علیه رژیم اسد می جنگد، محتاط است. سازمان سیا تاکنون شاخه های «ارتش آزاد سوریه» را از پایگاهی در داخل ترکیه موسوم به «مرکز عملیات نظامی» حمایت کرده است.

«ارتش آزاد سوریه» با حمایت ترکیه پیشنهاد ارسال 1300 سرباز به کوبانی را مطرح کرد. آخرین گزارش ها بیانگر آن است که گروهی متشکل از 50 نفر پس از عبور از قلمرو ترکیه به این شهر رسیده اند.

«ارتش آزاد سوریه» سابقاً با مبارزین کرد در شهر «حلب» سوریه درگیر نبرد بود. اما PYD ضمن کناره گیری از قرار گرفتن در جبهۀ نیروهای مخالف اسد، با استفاده از جنگ داخلی سوریه، کنترل بر مناطق کردی شمال کشور را به دست گرفت.

امریکا به حملات هوایی ادامه داده است؛ به طوری که از 14 حملۀ هوایی در سوریه و عراق در روزهای سه شنبه و چهارشنبه، 8 مورد نزدیک کوبانی بوده است.

در واقع این ها نشان می دهد که امریکا درحال بهره برداری از فرصت است تا پیوندهای نزدیک تری با گروه های شبه نظامی مختلف کُرد پیدا کند، و از این طریق بتواند طرح «تغییر رژیم» در سوریه را احیا و عملی کند. از نقطه نظر واشنگتن، کوبانی می تواند یک پایگاه جدید در داخل سوریه باشد که عملیات از آن جا علیه اسد صورت بگیرد.

ایالات متحده تلاش دارد که PYD را علی رغم عدم تمایل آن به قرار گرفتن در جبهۀ مخالفین اسد، به ورود به جبهۀ «ارتش آزاد سوریه» و پیشمرگه ها متقاعد کند. تاکنون PYD عملیات خود را با ارتش امریکا و حملات هوایی ائتلاف هماهنگ می کرده است. وزارت خارجۀ امریکا مذاکراتی با PYD داشته است، هرچند که هنوز PKK در فهرست سازمان های تروریستی آن قرار داد. هفتۀ گذشته امریکا 24 تن سلاح کوچک و مهمات، و 10 تن تدارکات پزشکی را با وجود اعتراضات ترکیه از طریق هوایی به کوبانی رساند.

ارتش امریکا به طور ضمنی مشغول همکاری با PKK در عراق است؛ در این جا نیروهای PKK همراه با پیشمرگه ها جنگدیند و نقش مهمی هم در دفع تهاجمات داعش داشته اند. ارتش امریکا یک مرکز عملیات مشترک در اربیل، شمال عراق دارد. سازمان سیا و ارتش امریکا که از این منطقه به عنوان پایگاه عملیات علیه صدام حسین تا قبل از حملۀ امریکا در سال 2003 به عراق استفاده کرده بودند، پیوندهای طولانی با احزاب ناسیونالیست کرد داشته اند؛ و زایش و موجودیت «حکومت اقلیم کردستان» هم دقیقاً در چارچوب همین طرح های امپریالیستی امریکا مطرح بوده است.

برت مک گورک، معاون فرستادۀ ویژۀ ریاست جمهوری امریکا دیروز اعلام کرد که «ما از اعزام پیشمرگه ها و سلاح از منطقۀ کردستان به کوبانی استقبال می کنیم». وال استریت ژورنال در گزارشی اعلام کرد که این عملیات، با هماهنگی ترکیه، کردهای سوریه و کردهای عراق، یک «نقطۀ عطف» است و از تمایل شاخه های مختلف کرد در عراق و سوریه به «کنار گذاشتن شکاف های عمیق ایدئولوژیک» صحبت کرد.

درحال حاضر PKK و شاخۀ وابسته به آن یعنی PYD، اعتراضی به همکاری با امپریالیزم امریکا ندارند. همان طور که در قبل نوشته بودیم، طی مقطعی « PKK و شاخه های وابسته به آن نمی توانند همان نقشی را ایفا کنند که مثلاً حکومت اقلیم کردستان می تواند ایفا کند… PKK سال هاست که با ترکیه بر سر حل مسألۀ کردها درگیر تنازعات بوده است؛ حکومت ترکیه نیز ارتباطِ یگان های نظامی کوبانی با این سازمان را دستاویز و بهانه ای قرار داده است برای تحمیل خواسته های خود به امریکا و کسب امتیازدر نتیجه PKK ناگزیر وارد تخاصم با امریکا هم می شودولی این منبعث از چشم انداز مبارزۀ ضد امپریالیستی” آن نیست، بلکه این مورد آخر چیزی است که باید به آن برسد» و این که «خصلت رهبری ناسیونالیستی، ظرفیت و پتانسیل بالای آن برای مماشات و قربانی کردن منافع بدنۀ خود است و در اولین فرصتی که روزنه ای برای مماشات به وجود بیاید، هرگز لحظه ای درنگ نخواهد کرد

درست است که تاریخ کردها، تاریخ مبارزه است؛ ولی به همان نسبت تاریخ خیانت رهبران کرد نیز هست. چشم انداز سازمان های ناسیونالیست و بورژوایی کرد در منطقه، حتی «رادیکال» ترین جناح های آن، نهایتاً متکی بر همکاری با قدرت های اصلی و بزرگ است. این گونه مانورها با امپریالیزم، که خود تاریخی طولانی و خائنانه دارد، هر بار فاجعه ای از پس فاجعه برای کردها به ارمغان آورده است.

تا جایی که به مارکسیست های انقلابی مربوط می شود، آن ها از مبارزات توده ای و از پایین «یگان های دفاع مردمی» و به ویژه «یگان های دفاع زنان» حمایت می کنند، درس های آن را برجسته می کنند و در واقع بین خط رهبری آن ها با خود پایه ها تمایز قائل می شوند. آن ها هشدار می دهند که مسألۀ ملی کرد به دنبال سیاست های امپریالیستی ایجاد شده و امروز نیز پدیده ای همچون داعش خود محصول سیاست های امپریالیزم در منطقه است؛ تمام مداخلات نظامی در منطقه به پشتوانۀ امپریالیست ها، با وجود آن که همواره پشت نقاب اهداف «بشردوستانه» پنهان بوده اند، نه تنها به فجایع خونینی ختم شده اند (نمونۀ عراق، لیبی و …)، بلکه تا حدود زیادی منشأ کابوسی هستند که امروز کردها و سایر مردم منطقه تجربه می کنند. بنابراین چشم انداز هرگونه رهایی، از مدار مبارز با امپریالیزم می گذرد. رهبران کرد به جای نگاه رو به بالا و ورود به بازی های امپریالیست ها کافی است به پتانسیل بالای بدنۀ خود نگاه کنند و به جای اعتماد به قدرت های سرمایه داری مرتجع منطقه ای، مبارزۀ خود را با مبارزات کارگری در منطق و جهان گره بزنند.

به علاوه در شرایط کنونی هر گونه دریافت سلاح از غرب و متحدینش، نمی تواند بدون قید و شرط باشد، دریافت سلاح، نحوۀ توزیع و استفاده از آن، تنها تحت نظارت مستقیم از پایین می تواند جایز باشد. هرگونه اعتماد به امپریالیزم، امضای سند قطعی مرگ مبارزه محسوب می شود، و هر ضربه به مبارزۀ کنونی، خود چندین برابر بیش تر به تضعیف و کاهش اعتماد به نفس جنبش کارگری و چپ در منطقه و در سطح جهان خواهد انجامید.

8 آبان 1393

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران