پیام سارا قاضی به سمینار احیای مارکسیستی کلن

از میلیتانت شماره ۶۶

توضیح: پیام سارا قاضی، از فعالین گرایش مارکسیست های انقلابی ایران که در روز دوم سمینار به زبان انگلیسی از سوی وی قرائت گردید.

رفقای عزیز،

بعضی از ما امروز در کلن و تعدادی نیز از راه دور گرد هم آمده ایم تا شاید بتوانیم در زمینه پیشبرد مبارزات طبقاتی در سطح بین المللی به طبقۀ کارگر ایران در مبارزات با رژیم سرمایه داری ایران و امپریالیزم کمک کرده و صدای آن ها باشیم..

در این راستا، یکی از جنبه های مهم این فعالیت بین المللی می باید در جهت پشتیبانی از کارگران زن و زنان زحمتکش بسیار تهیدست باشد.

دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران هر روز در عمل نشان می دهد که زنان ایران را به طور کلی و زنان کارگر و زحمتکش ما را به طور اخص، از دشمنان خطرناک خود به شمار می آورد. این رژیم که در گذشته ای نه چندان دور، با تحریم های اقتصادی کشورهای امپریالیستی آمریکا و اروپا در سطح بین المللی منزوی و از نظر اقتصادی به لبۀ پرتگاه نزدیک گردید، با نقشۀ روی کار آوردن شخصی مانند روحانی به ریاست جمهوری که می توانست نظر رهبران کشورهای غربی را به دید نسبتاً مثبتی نسبت به رژیم تغییر دهد با تبلیغات دروغ و تحمیق توده ها در دوران انتخابات به قدرت رسانید تا با خوش رقصی برای رهبران این کشورهای امپریالیستی تدریجاً از حمایت آن ها برخوردار شود و خود را از سقوط حتمی نجات دهد.

اما در داخل کشور، خوش رقصی دوران انتخابات به محض روی کار آمدن حکومت روحانی خاتمه یافت و آشکار گردید که این خامنه ای و اقتدارگرایان هستند که در پشت چهرۀ روحانی قرار دارند و طولی نکشید که سرکوب مستقیم مردم فقیر و زحمتکش شروع شد (شما حتماً از اعدام ها و حلق آویز کردن مردم که تقریباً روزانه در ایران اتفاق می افتد با اطلاع هستید؛ ظرف 3 یا 4 ماه بیش از 260 نفر اعدام شده اند). در این راستا، جمهوری اسلامی ایران روزانه به دنبال طرح قوانینی است که زنان ما را هر چه محدودتر و از نظر اقتصادی محکوم تر به زندگی ای متکی به یک مرد کند. این رژیم در طول این 35 سال حیات خود، در هر مقطعی که ممکن دیده است، سعی در محدود کردن حقوق قانونی و اجتماعی زنان نموده.

در ایران امکان درس خواندن برای یک دختر جوان در رشتۀ تحصیلی مورد نظرش را مسئولین امر محدود کرده و از راه های مختلف از ادامۀ تحصیل عالی دختران جلوگیری می کنند. اما اخیراً حتی جان این دختران در دانشگاه ها و خیابان های شهری که در آن زندگی می کنند هم محفوظ نیست. این، در کنار قتل های ناموسی است. اما در دوران روحانی قوانین خشونت و ستم جنسی ابعاد وحشتناکی به خود گرفته و آیندۀ بسیار تیره تری را برای آنان ترسیم می کند که از دو جهت برای انسان های قرن 21ام قابل درک و تحمل نیست و آن قانون مجاز ساختن ازدواج دخترخوانده با پدرخوانده اش است.

قانون ازدواج با فرزندخوانده که در اصل به ازدواج فرزندخواندۀ دختر با پدرخوانده اش بر می گردد، در درجۀ اول، زندگی بسیاری از زنان ما را از کودکی، یعنی از سنین پیش از بلوغ جنسی به نابودی می کشد. این دختران از سنین بسیار پایین آلت دست مردانی قرار می گیرند که قرار است به چشم پدری به آن ها بنگرند. این قانون حتی به طور کلی برخلاف عرف و اخلاق جاری مردم ایران است. دیگر این که این کودکان (پسر یا دختر) اغلب از خانواده های فقیر و زحمتکش می آیند و به فرزندخواندگی در آمدن یک تور امنیتی بود تا به سن بلوغ برسند. این قانون در واقع بستن شمشیر از رو نسبت به زنان و به خصوص زنان طبقۀ کارگر ایران است.

دوران تحریم اقتصادی، وزن سنگین خود را بر پشت طبقۀ کارگر ایران نهاد. به طور متوسط 300% بالا رفتن ارزش دلار در برابر تومان، کاهش مواد غذایی، دارو، مواد بهداشتی و غیره خود به تنهایی کل کارگران و زحمتکشان ایران را به فقر مفرط کشید؛ حتی آنانی که توانسته بودند شغل خود را حفظ کنند؛ حال تصور کنید که وضع آنان که کار خود را از دست دادند به چه شکلی در آمده؛ هر گوشه ای از خیابان های شهرهای بزرگ ایران را کارگران بیکار و کودکان گرسنه پر کرده اند. آمار اخیر حاکی از این است که سن دختران خیابانی به 17 سال تقلیل یافته است.

در چنین شرایطی، مسلماً وضع زندگی کارگران زن که پیش از کارگران مرد شغل خود را از دست می دهند، دردناک تر و میزان بیکاری، فقر و گرسنگی در میان زنان و کودکان خیابانی مرزی ندارد. در چنین شرایطی که مادری برای سیر کردن شکم کودکانش عاقبت به تن فروشی روی می آورد، مسئولین جزایی کشور، حکم اعدام او را اغلب به شکل سنگسار می دهند. در شهرهای کوچک و روستاها که اکثراً مردم همدیگر را می شناسند، خانواده های فقیر برای گذران زندگی دختران کم سن و سال خود را می فروشند. به گزارش بخش فارسی دویچه وله در 18 سپتامبر امسال، با رسیدن نرخ تورم به 40 درصد، خانواده های زیادی توان فرستادن کودکان خود به مدرسه را ندارند و در نتیجه تبعیض میان فرزندان خانواده های فقیر و ثروتمند در امر آموزش نیز افزایش یافته است. البته دختران خانواده های فقیر از اولین کودکانی هستند که حق تحصیل از آنان سلب می گردد.

در استان های شمال، جنوب، شرق و غرب کشور این رژیم به حدی از خیزش و قیام در میان آنان در هراس است که نیروهای مسلح خود را در خیابان های شهرهای این استان ها آورده و مردم را تحت نظر دارد؛ تو گویی که در آن مناطق حکومت نظامی برقرار است. در این راستا همه چیز و هر عملی تحت کنترل و نظارت قرار دارد. نیروهای مسلح رژیم حتی از تحصیل دختران و زنان جوان این مناطق جلوگیری می کنند. هر گونه آموزش ممنوع است حتی آموزش زبان محلی. در نتیجه امکان پیشرفت و استخدام این زنان به علت بیسوادی غیر ممکن شده و تنها راه ادامۀ زندگی ازدواج است. بنابر آمار رسمی کشور ظرف 5 سال رقم ازدواج دختران زیر سن 15 سال از33383 در سال 1385 به 39831 در سال 1390 افزایش یافته است. جمهوری اسلامی ایران با بیسواد نگاهداشتن توده های عظیم زنان کارگر در سطح کشور و در نتیجه اجبار آن ها به ازدواج های ناخواسته، سعی در ایجاد خفقان با محبوس کردن آن ها در خانه و در نتیجه سرکوب قدرت مبارزاتی زنان علیه نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی را دارد.

از این رو، ضروری است که در پشتیبانی از مبارزات کارگران ایران، به طور مداوم از وضعیت کارگران زن یاد نموده و موقعیت خاص آنان را در بحث ها، تظاهرات و شعارهای خود علیه جمهوری اسلامی ایران بگنجانیم.

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران