بیانیۀ حقوق کارگران و مردم تحت استثمار

بیانیۀ حقوق کارگران و مردم تحت استثمار (1)

و.ا. لنین

نگارش: 3 ژانویۀ 1918

نخستین انتشار: 4 ژانویۀ 1929، پراودا، شمارۀ 2 و ایزوستیا، شمارۀ 2.

منبع: مجموعه آثار لنین، انتشارات پراگرس، مسکو، جلد 26، 1972، صفحات 423-425.

ترجمۀ فارسی: آرام نوبخت

مجلس مؤسسان مقرّر می دارد:

I

1. روسیه بدین وسیله «جمهوری شوراهای نمایندگان کارگران، سربازان و دهقانان» اعلام می گردد. تمام قدرت، به طور مرکزی و منطقه ای، به این شوراها واگذار می شود.

2. جمهوری شورایی روسیه بر پایۀ اصلِ «اتحادیه ای آزاد از ملل آزاد»، به مثابۀ یک فدراسیون از جمهوری های ملی شورایی، استقرار می یابد.

II

مجلس مؤسسان هدف بنیادین خود را الغای کلیۀ اشکال استثمار انسان به دست انسان، امحای کامل تقسیم جامعه به طبقات، درهم شکستن بی رحمانۀ مقاومت استثمارگران، استقرار یک سازمان سوسیالیستی جامعه و دست یابی به پیروزی سوسیالیسم در کلیۀ کشورها تعریف کرده و مضافاً مقرّر می دارد:

1. مالکیت خصوصی بر زمین بدین وسیله ملغا می شود. کلیۀ زمین ها همراه با کلیۀ بناها، ادوات کشت و زرع، و سایر متفرعات تولید کشاورزی، مایملک کلیۀ کارگران اعلام می گردد.

2. قوانین شوروی پیرامون کنترل کارگری و همین طور شورای عالی اقتصادی بدین وسیله به منظور تضمین قدرت کارگران بر استثمارگران و به مثابۀ نخستین گام به سوی تبدیل کامل کارخانه ها، معادن، راه آهن و سایر ابزار تولید و حمل و نقل به مایملک دولت کارگران و دهقانان، تأیید می گردد.

3. تبدیل کلیۀ بانک ها به مایملک دولت کارگران و دهقانان به مثابۀ یکی از شروط رهایی کارگران از یوغ سرمایه، بدین وسیله تأیید می گردد.

4. به منظور الغای بخش های طفیلی جامعه، خدمات اجباری همگانی بدین وسیله نهادینه می شود.

5. فرمان مسلح نمودن کارگران، ایجاد ارتش سرخ سوسیالیستی کارگران و دهقانان و خلع سلاح کامل طبقات مالک به منظور تضمین قدرت عالیۀ کارگران و امحای هرگونه امکان برای بازگشت قدرت استثمارگران، بدین وسیله اعلام می شود.

III

1. مجلس مؤسسان ضمن اعلام عزم قاطع خود به بیرون آوردن بشریت از چنگال سرمایۀ مالی و امپریالیسم، که جهان را در جنایتکارانه ترین جنگ ها به خون کشیده اند، از صمیم قلب بر سیاست متبوع قدرت شورایی یعنی محکوم نمودن معاهدات پنهانی، ابراز برادری گسترده با کارگران و دهقانان ارتش ها در جنگ و دست یافتن به صلحی دمکراتیک میان ملل به هر قیمت و با ابزارهای انقلابی، بدون الحاق طلبی و غرامت جنگ، و بر پایۀ حق تعیین سرنوشت آزاد ملل، صحّه می گذارد.

2. مجلس مؤسسان با در نظر داشتن همان هدف، بر گسست کامل از سیاست بربرمنشانۀ تمدن بورژوایی، که رفاه استثمارگرانِ معدودی از ملل برگزیده را با بردگی و اسارت صدها میلیون نفر از کارگران آسیا، مستعمرات به طور اعم و کشورهای کوچک ایجاد کرده است، پافشاری دارد.

مجلس مؤسسان از سیاست شورای کمیسریای خلق در اعلام استقلال کامل فنلاند، آغاز خروج سربازان از ایران، و اعلام آزادی تعیین سرنوشت برای ارمنستان، استقبال می کند (2).

3. مجلس مؤسسان، قانون شوروی دربارۀ فسخ وام های دریافتی حکومت های تزار، زمین داران و بورژوازی را به عنوان نخستین ضربه به نظام بانک داری جهانی و سرمایۀ مالی مدّ نظر داشته و اطمینان می دهد که قدرت شورایی قویاً این مسیر را تا زمان پیروزی کامل خیزش بین المللی کارگران علیه یوغ سرمایه، ادامه خواهد داد.

IV

مجلس مؤسسان که بر اساس فهرست های تنظیم شده تا پیش از انقلاب اکتبر انتخاب گردیده است- یعنی در زمانی که مردم هنوز در موقعیتی نبودند تا جملگی علیه استثمارگران قیام نمایند، هنوز قدرت کامل مقاومت انقلاب را در دفاع از منافع طبقاتی خود تجربه نکرده و هنوز خود را در عمل به وظیفۀ ساختن جامعۀ سوسیالیستی متعهد نکرده بودند- بر این تصور است که تقابل با قدرت شورایی، حتی به شکل صوری، اساساً نادرست خواهد بود.

اساساً مجلس مؤسسان بر این گمان است که اکنون در شرایطی که مردم به آخرین نبرد علیه استثمارگران دامن می زنند، جایی برای استثمارگران در هیچ هیأت حکومتی نمی تواند وجود داشته باشد. قدرت باید به طور تمام و کمال به کارگران و نمایندگان ذی صلاح آنان- شوراهای نمایندگان کارگران، سربازان و دهقانان- واگذار گردد.

مجلس مؤسسان ضمن پشتیبانی از قدرت شورایی و فرامین شورای کمیسریای خلق، معتقد است که وظیفۀ اصلی این نهاد به وضع کردن اصول بنیادی بازسازی سوسیالیستی جامعه محدود می باشد.

مجلس مؤسسان در عین حال ضمن تلاش برای ایجاد وحدت حقیقتاً آزاد، اختیاری، و نتیجتاً مستحکم و باثبات طبقات کارگر تمامی ملیت های روسیه، وظیفۀ خود را به برپا ساختن اصول بنیادی یک فدراسیون جماهیر شوروی محدود می کند، و همزمان این حق را به کارگران و دهقانان هر ملیت واگذار می کند که در کنگره های ذی صلاح خود مستقلاً دربارۀ تمایل یا عدم تمایل خود به شرکت در یک حکومت فدرال و سایر نهادهای شورایی فدرال و نوع شروط آن، تصمیم بگیرند.

پانوشت:

(1) پیش نویس بیانیه در روز 3 (16) ژانویۀ 1918 به کمیتۀ اجرایی مرکزی سراسری روسیه، تقدیم و از سوی اکثریت با دو رأی مخالف و یک رأی ممتنع، به عنوان متن پایه تصویب شد. سپس برای طرح نهایی، به کمیسیون هماهنگی ارجاع داده شد. بیانیه به وسیلۀ کمیتۀ اجرایی مرکزی سراسری روسیه، تصویب و متعاقباً در ایزوستیا به تاریخ 4 (17) ژانویه منتشر گردید. سوردلوف از طرف کمیته متن مذکور را در نخستین نشست مجلس مؤسسان به تاریخ 5 (18) ژانویه، قرائت نمود و پیشنهاد پذیرش آن را مطرح کرد. اکثریت ضدّ انقلابی مجلس، از بحث دربارۀ طرح پیشنهادی امتناع ورزید. روز 12 (25) ژانویه، بیانیه از سوی سومین کنگرۀ سراسری شوراهای روسیه، تصویب شد و متعاقباً پایۀ قانون اساسی شوروی را شکل داد.

پاراگراف 2 از دست نوشتۀ لنین به وسیلۀ استالین اصلاح شد. پاراگرافی که با عبارت « اساساً مجلس مؤسسان بر این گمان است که …» آغاز می شود، به وسیلۀ بوخارین نوشته و از سوی لنین ویرایش شد.

(2) روز 6 (19) دسامبر، مجلس فنلاند بیانیۀ استقلال فنلاند را تصویب نمود. مطابق با سیاست ملیت ها در دولت شوروی، شورای کمیسریای خلق در تاریخ 18 (31) دسامبر 1917 فرمانی را پیرامون استقلال فنلاند صادر کرد. در نشست حکومت، لنین شخصاً متن فرمان را به نخست وزیر «اسوین هُوود»، سرپرست هیأت اعزامی حکومت فنلاند داد. در 22 دسامبر 1917 (4 ژانویۀ 1918)، فرمان استقلال فنلاند به تصویب کمیتۀ اجرایی مرکزی سراسری روسیه رسید.

روز 19 دسامبر 1917 (1 ژانویۀ 1918) حکومت شوروی مطابق با معاهده ای میان روسیه و آلمان، اتریش-مجارستان، ترکیه و بلغارستان در برست-لیتوسک به تاریخ 2 (15) دسامبر، به حکومت ایران پیشنهاد کرد که جزئیات طرح مشترک برای خروج سربازان روس از ایران را ارائه نماید.

در 29 دسامبر 1917 (11 ژانویۀ 1918)، حکومت فرمانی را دربارۀ ارمنستان ترکیه صادر نمود که در پراودا شمارۀ 227 به تاریخ 31 دسامبر 1917 (13 ژانویۀ 1918) منتشر گردید.

http://www.marxists.org/archive/lenin/works/1918/jan/03.htm

 

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران