پاسخ به «دبیرخانۀ تشکیلات خارج حزب کمونیست کارگری ایران»

در پاسخ به دبیرخانۀ حزب کمونیست کارگری که پاسخی به شکوائیۀ اینجانب ناصر احمدی داده است، در ادامه نکاتی را ذکر می کنم و توضیحات بیشتری می دهم. 

اول؛ این اولین بار نیست که درخواست بازپسگیری پول خود را کرده ام، چون درخواست من در بار اول بی پاسخ ماند، به صورت شکوائیه آن را به سایت های «میلیتانت»، «آزادی بیان» و «روزنه» و به ده ها کادر کمیتۀ مرکزی و کادرهای دیگرتان، به ویژه به رئیس دفتر سیاسی و رئیس هیئت دبیران و لیدر کمیتۀ مرکزی تان فرستادم.

دوم؛ اگر دلیل اخراج من، جنبۀ سیاسی نداشته است، پس بفرمایید که چه بوده و چه جنبه ای داشته است؟ چرا یک حزب با ادعای سیاسی عضو خود را با جنبه های دیگری به جز جنبۀ سیاسی اخراج می کند. شما لطف کنید همان نامۀ شش خطی را که از طرف دفتر سیاسی به عنوان دلایل اخراج من ارائه کردید، ضمیمۀ پاسخ تان کنید تا معلوم گردد کدام جنبۀ غیر سیاسی، دلیل اخراج من بوده است. به این ترتیب به روشنی معلوم می گردد ادعای من یا پاسخ دبیرخانه حزب کمونیست کارگری کذب محض است.

سوم؛ همیشه جواب حمید تقوایی به کادرها و اعضایی که در انشعاب اول حزب رفته بودند و در بحث های پالتاکی حمید تقوایی (جمعه ها با ادمینی من و جمشید هادیان) شرکت می کردند و کمک های مالی خود را طلب می نمودند، این بوده است که شما با میل خودتان انشعاب کرده و حزب را ترک کرده اید و لذا این کمک مالی ها در همین حزب باقی می ماند. با این حساب آیا جواب حمید تقوایی و حزب  کمونیست کارگری به من هم که هرگز انشعابی نکرده، بلکه اخراج شده بودم (آن هم نه با جنبۀ سیاسی!) همین خواهد بود؟

چهارم؛ دبیر کانال جدید کیوان جاوید در پلنوم قبل از خیزش ۸۸ اتهامی سیاسی به من زد و دفتر سیاسی هم آن را به رأی گذاشت و تأیید کرد؛ با آن که شش ماه بعد، همان کیوان جاوید به عنوان اتهام زننده، حرف خود را در کنگرۀ هفتم حزب، جلوی روی من پس گرفت، اما دیگر این جرأت و تعهد انقلابی را نداشت که به طور کتبی نیز پس بگیرد، اکنون صحبت از اخراج با جنبۀ غیر سیاسی می شود. اساس زمینه چینی اخراج من از حزب کمونیست کارگری، اتهامی سیاسی بود که کیوان جاوید به من زده بود؛ چه طور ممکن است بر اساس یک اتهام «سیاسی»، اخراجی با جنبۀ «غیر سیاسی» صورت بگیرد و خود اتهام زننده همچنان با «جنبۀ سیاسی» کادر این حزب باقی بماند!

 پنجم؛ سعید صالحی نیا عضو دیگر اخیراً اخراج شدۀ این حزب شهادت می دهد که اصغر کریمی فراخوان کمک به راه اندازی تلوزیون 24 ساعته را داده و گفته است که هرکس درخواست بازپس گیری پول خود را داشت، می تواند  آن را باز پس گیرد، 2 نفر از وام دهندگان نیز بر همین اساس پول خود را پس گرفته اند.

 ششم؛ علت طرح درخواست استرداد پول خود پس از چهار سال این است که اکنون پس از چهار سال به این نتیجه رسیده ام که این پول را پس بگیرم، این درخواست می توانست دو سال پیش یا دو سال پس از این هم صورت بگیرد و این چیزی از اصل موضوع- یعنی طلب من- نمی کاهد. پاسخ حککا به این درخواست توضیحاتی است که می تواند هر وقت دیگری هم بیان شود و بنابراین، این موضوع که چرا درخواست بازپسگیری این مبلغ پس از چند سال صورت گرفته، بی ربط است.

هفتم؛ اگر اخراج من به دلایل غیر سیاسی بودن من بوده است، بنابراین حککا نمی بایست از من کمک مالی قبول کند و اگر کمک مالی جنبۀ باج دهی و استثمار نداشته و از سر انگیزه های سیاسی است، پس چرا این کمک ها به وجه سیاسی من چیزی اضافه نکرده است! به عبارت دیگر، آیا یک حزب سیاسی مجاز است پول های عضو خود را با جنبۀ سیاسی بگیرد، اما همان عضو را با جنبۀ غیر سیاسی اخراج کند!؟

هشتم؛ سایت آزادی بیان بنا بر تعریف خود از اهداف و اصولش، موظف بوده است که شکوائیۀ کاملاً سیاسی را منعکس کند، سؤال این است که چرا رونوشت این شکوائیه که برای سایت روزنه نیز ارسال شده، منتشر نشده است و حککا تلاش دارد سایت آزادی بیان را تا سطح سانسورهای سایت روزنه تنزل دهد. چرا این حزب از تلویزیونی که با پول هایی که بخشی از آن را از من به دست آورده، رو به عموم جامعه از آزادی بیان حرف می زند، اما وقتی نوبت به شکایت از خودش می شود، یک سایت مدافع آزادی بیان را به سانسور، آن هم به قضاوت یک سویۀ خود مبنی بر «ادعای کذب» دعوت می کند. این حتی از سطح آزادی بیان بورژوازی عقب مانده تر است که پاسخ به شکوایه ای داده شود، بدون آن که خود شکوایه را منتشر کرده باشد. این حزب به اصطلاح «مدرن»، با این روش از برخورد در سنت های ماقبل بورژوایی متوقف مانده است.

نهم؛ به راستی مبنای قضاوت در این میان چه کسی می باشد؟ چرا شکایت من از نظر حککا شانتاژ سیاسی توصیف می شود و من نباید این موضوع را به خود آن ها منتسب کنم. چرا حککا به طور یک جانبه و دلبخواه خود را محق می داند و من نباید چنین کنم!؟ طبق سنت مبارزۀ انقلابی در این موارد کمیتۀ حل اختلاف فراخوانده می شود که به این موضوع رسیدگی کند. اگر حککا واقعاً اهل شانتاژ نیست، بلکه قصد حل اختلاف را دارد، ضروری است با یک کمیتۀ حل اختلاف متشکل از افراد ذی صلاح خارج از این حزب برای رسیدگی به شکایت من توافق کند.

ناصر احمدی

۱ نوامبر ۲۰۱۳

در ذیل این پاسخ، جوابیۀ حزب کمونیست کارگری به شکوایه من درج می شود.

درمورد شکوائیه ناصر احمدی از حزب کمونیست کارگری

 اخیرا ناصر احمدی عضو اخراجی حزب کمونیست کارگری ایران (این اخراج مطلقا جنبه سیاسی نداشته و بنا به دلایل دیگری وی از حزب اخراج گردید)، طی اطلاعیه ای که در سایت آزادی بیان منتشر شده است، ادعا کرده که مبلغ ٥٠٠٠٠ کرون به حزب کمونیست کارگری وام داده و حزب آنرا مسترد نکرده است.

 به اطلاع میرسانیم که این ادعا کذب محض است. حزب هیچ زمانی از او تقاضای وام نکرده و برعکس در دو مورد نیز٬ او را از کمک مالی به این دلیل که اعلام کرده بود٬ با فشار به زندگی شخصی اش میخواهد کمک کند، اکیدا منع کرد. کمک مالی ناصر احمدی در سال ٨٨ نیز نه وام محسوب میشود و نه قابل مستردکردن است و نه ایشان تاکنون چنین ادعائی داشته است.

 عجیب این است که ایشان چند سال بعد از اخراج، به یاد طلبکاری از حزب افتاده است. آنهم با انتشار یک اطلاعیه علنی! این فقط یک شانتاژ سیاسی است. آیا همین دو نکته جای تامل و سوال برای سایت آزادی بیان که اطلاعیه ناصر احمدی را درج کرده است، نیست؟

 دبیرخانه تشکیلات خارج حزب کمونیست کارگری ایران

۲۷ اکتبر ۲۰۱۳

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران