«انتخابات» و آخرين فرصت رژيم برای فاصله گرفتن از لبۀ پرتگاه

سرمقاله میلیتانت شماره ۶۰

چهار سال پس از سرکوب، شکنجه و کشتار وسيع توده هايی که در واکنش به تقلب بی نظير و تاريخی در خيابان های سراسر کشور دست به تظاهرات زده بودند، بورژوازی ايران باری ديگر نمايش «انتخابات رياست جمهوری» را بر پا کرده است. اين بار به وضوح ديده می شود که سران رژيم تصور می کنند «درس هايی» که از وقايع ۱۳۸۸ آموخته اند و تدارکات بسياری را که برای جلوگيری از«فتنه» جديدی ديده اند، منجر به بروز يک «حماسۀ سياسی» خواهد شد. ولی، همانند هميشه، واکنش رژيم به وضعيت موجود بين المللی- به خصوص در منطقه – و بحران اقتصادی کشور بسيار کند بوده و «راه حل ها» هم از واقعياتِ روز بسيار عقب مانده اند.

در طول اين چهار سال که رژيم به خيال خود در مذاکرات هسته ای «مقاومت» می کرد، و در واقع به دنبال توافق در مورد جايگاه بورژوازی ايران در ساختار ژئوپوليتيک منطقه بود، شاهد چيزی به غير از تضعيف موقعيت آن نبوده ایم. امروز بيش از هر زمانی در حياتش اين رژیم زیر فشار مضاعف برای مصالحه با امپریالیزم قرار گرفته است. از یک سو تحریم های اقتصادی وضعیت وخیم کنونی اقتصاد را بسيار شدت بخشيده، و تهدید حملۀ نظامی اسرائیل و همچنين بحران سوریه این فشار را بر رژیم تشدید کرده اند. تحریم ها و تهدیدهای کشورهای امپریالیستی و اسرائیل می توانند برای مدتی قابل تحمل باشند. اما سرنگونی بشار اسد، تنها متحد رژیم، به این مفهوم می تواند باشد که نوبت بعدی نوبت خود رژیم است. این نگرانی منطقاً می بايست که منجر به تغییر سیاست در ارتباط با کشورهای امپریالیستی شود.

راه حل «منطقی» (از نقطه نظر منافع بورژوازی ايران) اين است: نوعی توافق با امپرياليزم، که البته در پوشش «مقاومت» قرار داشته باشد، باید در حدود يک سال آينده (و به احتمال زياد کمتر از آن) صورت گيرد. با در نظر گرفتن اين که نرخ رسمی تورم بيش از ۳۲ درصد بوده، و تورّم مواد خوراکی حدود ۶۰ درصد است، حل بسياری از مسايل اقتصادی مستلزم حلّ لااقل بخشی از مسايل با امپرياليزم بوده، تا تحريم ها کاهش پيدا کنند.

حال که به نظر می رسد که رفسنجانی در اين پروسه شرکت نخواهد کرد، «رئیس جمهوری» آينده و تيم مشورتی او بايد چرخش نوینی را مورد اجرا قرار دهد. چه جليلی يا يکی ديگر از شش نفر اصول گرا، و چه «اصلاح طلبانی» مانند روحانی و عارف از سوی سران رژيم به اين سمت نشانده شود، بايد نظام ولايت فقيه را از این مخمصه نجات دهند.

در غياب رفسنجانی يک «کابينۀ وحدت ملی» (آن طور که بعضی نظریه پردازان رژيم در سر می پرورانند) شايد بتواند چنين چرخشی را بر اساس متحد کردن جناح های اصلی رژیم به اجرا بگذارد. ولی ديديم که با تمام کوشش های چهار سال پيش- و پس از آن موج کشتار و اختناق!- وحدت اين جناح های اصلی رژیم دور احمدی نژاد بعد از حدود دو سال و نيم از هم فرو پاشيد! امپریالیزم آمريکا، به خصوص «جان کری» وزير امور خارجۀ آن، نشان داده است که انتخاب رفسنجانی گزينۀ مورد پسندش است. حال بايد ببينيم که کشمکش ها و باندبازی های درونی هيئت حاکم می تواند شخص (يا تيمی) را انتصاب کند که بتواند در مذاکرات به اهميت حل اين مسأله واقف باشد و در لوای «مقاومت» اين مسئله حياتی را حل کند، یا خیر.

جنبش کارگری، مانند چهار سال پيش، خود را درگير دعواهای جناح های بورژوازی نکرده است. چنان چه این سناریوی حل اختلافات 34 ساله با امپرياليزم آمريکا عملی گردد، بدیهی است که جنبش کارگری وارد فاز نوینی از مبارزات و فعالیت ها خواهد شد. ارتباطات با کشورهای امپریالیستی نهایتاً می تواند منجر به بازگشايی دفاتر و مراکز «آی. ال. او.» (سازمان جهانی کار) برای تحقق برنامۀ تشکیل اتحادیۀ کارگری در ایران شود. چه بسا که عناصر و سران سابق اتحاديه ها در اين روند نقش تعیین کننده ای ایفا کنند. (در آن صورت مارکسیست های انقلابی دخالت های مشخصی را جهت شرکت مشروط در اتحادیه های کارگری در راستای ساختن حزب در پیش خواهند داشت. رجوع شود به مقالۀ «انتخابات و وظایف مارکسیست های انقلابی»، ص 2).

موضع مارکسیست های انقلابی در این «انتخابات»، همانند چهار سال پیش، بر دور شعار محوری تحریم فعال خلاصه می شود. فعالیت کارگران باید دور یک مطالبۀ مرکزی، «آزادی زندان سیاسی»، صورت گيرد. بدین ترتیب که تا زمانی که تمامی زندانیان سیاسی آزاد گردند، کارگران قادر نخواهند بود در این «انتخابات» شرکت کنند، و بنابراین، آن را تحریم می کنند. مبارزه برای آزادی زندان سیاسی، اولين قدم اساسی در راه انتخابات واقعی برای رفع مشکلات کارگران و ديگر اقشار تحت استثمار و ستم می باشد. تا زمانی که فعالينی مانند «شاهرخ زمانی» و «رضا شهابی» به خاطر فعاليت های کارگری و سنديکايی خود در زندان تحت فشار و شکنجه می باشند، و يک عده گانگستر عمامه به سر صلاحيت کانديدها را تأیید می کنند، تحریم فعال تنها خط اصولی و راديکال می تواند باشد.

شورای دبيری گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

۷ خرداد ۱۳۹۲

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *