انتخاب مجدّد اوباما: چهار سال دیگر بدون تغییر

مترجم: نازنین صالحی

از میلیتانت شماره ۵۵

در سال 2008، یعنی زمانی که اوباما برای نخستین بار انتخاب شد، میلیون ها نفر از مردم به هیجان آمدند. اوباما خود را به عنوان امیدی برای تغییر معرفی کرد؛ مردم هم «می خواستند» که به او اعتقاد داشته باشند. انتخاب اوباما به عنوان سمبل پیروزی مبارزات امریکایی های افریقایی تبار علیه نژادپرستی دیده می شد. شب انتخابات سال 2008، هزاران نفر از مردم در شهرهای سراسر کشور برای برگزاری مراسم جشن و پایکوبی به خیابان ها ریختند.

اما پس از گذشت چهار سال از عملکرد دولت اوباما، دیگر اثری از شور و اشتیاق پیشین برجای نمانده است. احتمالاً شاید این بار هم پیروزی اوباما تسکینی برای دردهای مردم بوده باشد، ولی آن شور و هیجان سابق به هیچ وجه وجود ندارد. دیگر این بار خبری از سیل حمایت ها نیست. بعد از چهار سال، امیدهایی که احتمالاً بسیاری از مردم به دولت اوباما داشتند، به تدریج کم­تر شده یا به طور کامل از میان رفته است.

البته این به آن معنا نیست که مردم از دیدن شکست رامنی، هیچ حسّ خوبی نداشته اند. حضور رامنی و جمهوری خواهان، هیچ چیز به جز تحقیر اکثریت جمعیت کشور نبود. کمپین آن ها خصومت شدیدی با مهاجرین، زنان، و ایدۀ ارائۀ خدمات به مستمندان و نیازمندان جامعه داشت. در تمامی موضوعات آن ها سعی می کردند که خشن تر و زمخت­تر از دولت اوباما باشند: مسألۀ جنگ، کاهش بودجه، حمله به کارگران، یا معافیت های مالیاتی ثروتمندان و شرکت های بزرگ. این که 62 میلیون نفر از مردم، علیه شدّت عمل و سیاست های تهاجمی کمپین رامنی رأی دادند، تسکین­دهنده است.

اما این احساس تسکین از شکست رامنی به هیچ وجه مشابه احساس شور و هیجان ناشی از پیروزی اوباما برای چهار سال دیگر، نیست. این کم­ترین میزان مشارکت رأی دهندگان از سال 2000 به این سو بوده است. این بار شمار رأی دهندگان، 10 میلیون نفر کم­تر بود و اوباما با آرایی که تعداد آن نسبت به سال 2008 هفت میلیون کاهش داشت، انتخاب شد. واضح است که بسیاری از کارگران به وضعیت چهار سال گذشته توجه داشته اند و به خوبی می دانند که زندگی آن ها بدتر شده است.

این چهار سال گذشته، با میلیاردها دلار کمک های دولتی به بانک ها و شرکت های بزرگ سپری شده است، در حالی که میلیون ها نفر شغل و خانۀ خود را از دست داده اند. بانک ها هم­چنان سودهایی تاریخی کسب می کنند و هرگز مجبور نبوده اند که حتی ده سنت بابت کلاهبرداری از مردم و ویران کردن زندگی آن ها پرداخت کنند. در همان حال که شرکت های بزرگ هم­چنان سودهایی تاریخی به دست می آورند، کارگران بیش از هر زمان دیگری در دورۀ پس از سال 1929 تاکنون، کار می کنند. 500 مورد از بزرگ­ترین شرکت های ایالات متحده، به طور متوسط بالاترین سودها را از سال 1929 به این سو داشته اند. تاریخ ایالات متحده هرگز در گذشته شاهد آن نبوده است که چنین حجم بالایی از ثروت در دستان چنین اقلیتی کوچکی متمرکز بوده باشد. ثروت 400 نفر از ابرثروتمندان امریکا، از مجموع ثروت 150 میلیون امریکایی پایینی جامعه بیش­تر است.

آن چه که اوباما به عنوان نجات صنایع خودروسازی در بوق و کرنا کرد، هیچ چیز به جز حملات گسترده و عظیم به حقوق مستمری و خدمات بهداشتی کارگران، و راه اندازی نظام دونرخی حقوق1 که در آن به تمامی افراد جدید الاستخدام مبالغی کم­تر از نصف کارگران عادی پرداخت می شود، نبود. این سیاست کلیدی، در هر صنعت دنبال می شود: اخراج، کاهش دستمزدها، حقوق مستمری، خدمات بهداشتی، و افزایش میزان کار هر کارگری که هنوز از شغلی برخوردار است.

در عین حال، سیاست دولت ها- هم در سطحی ایالتی و هم فدرال- دست زدن به کاهش خدمات اجتماعی و کارگران بخش عمومی بوده است. چه کارگران پُست و چه بیمۀ سلامتی، تأمین اجتماعی یا آموزش و پرورش، همگی در معرض تهدید قرار گرفته اند، و به ما می گویند که این تعدیل ها به این زودی ها تمام نخواهد شد.

با وجود وعده های «امید» و «تغییر»، نخستین دور ریاست جمهوری اوباما به هیچ گونه بهبودی در زندگی ما منجر نشد. گذشت چهار سال اول به خوبی نشان می دهد که با وجود سخنرانی ها و وعده های آن چنانی، هیچ یک از احزاب سیاسی، نمایندۀ کارگران نیستند: نه جمهوری خواهان و نه دموکرات ها. در دولت قبلی اوباما، ما شاهد چهار سال حملۀ مداوم به کارگران بودیم. اکنون هم قرار است که شاهد گذشت چهار سال دیگر به همان شکل باشیم.

کارگران حق دارند که خواهان تغییر باشند. کاملاً قابل درک است که چرا قبلاً بسیاری از کارگران از مسئولین و مقامات «منتخب» خود انتظار داشتند که برای منافع آن ها مبارزه کنند. اما دیگر کارگران چنین توهمی نخواهند داشت.

یک مبارزۀ مهم در پیش است؛ مبارزه ای که تنها به وسیلۀ خود کارگران، و به نام خود ما می تواند صورت بگیرد. این مبارزه ای است که هیچ کس دیگری برای ما انجام نخواهد داد.

منبع:وب سایت احیای مارکسیستی، 12 نوامبر 2012

1 two-tier wage system

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *