به هنگامیکه در فرودین ماه امسال

به هنگامیکه در فرودین ماه  امسال

به سراغ تو می آیم

نوروز باشندگان  را به شوندگان امسال تبریک بگو.

آزار های خستگی از تلاطم شب ِ ماضی اندر  درهم گذشته اند

صبح تاریخ در تقلا پیراهن خونین ش را عوض کرد

آلام  در شکستگی ترک خورد

جنگل زخم نعره برداشت

و ریشه های مهره دار در خاک بر تکابو

از اینور زمانه بدین سو

برای شورش همگانی

صف کشیدند.

آهای آشوب گران شادی

در کدامین تمناها شما را  به رقص نوروزی وا داشت؟

آهنگ فرسایش غم واره  بر شب نشست

تهیدستان زخم ، فقر را به عبث

در دندان واره های  جویدن درد

به انتظار بر حجم تاریخ فریاد کشیدند

و از این پس تاریخ شورش معنایی یافت

کلام در خسته خانه آهی کشید

و مشت گره کرده از روز فرخنده و نوروز قد برافراشت

تابش خورشید در لجنزار به رنگ طلایی گروید

و نوروز امسال بر درِ ناچیزمندان  با ضربه ی چگالی کوفت

اسلحه ی مقاومت  را بر شورش فردا سامانه باید داد

آخر کیست نداند که زورمندان را به زور سازماندهی باید حلق آویز کرد

آنگاه  انسان در نژاد و رنگ در هم می آمیزد

و عشق را یگانه پرستیدن در صبحانه ی نوروز

جنگل سوخته  شده از شرم

بر بوسه هایی از باران بهاری را بدرقه می کنند

و بر چگالیدن عطش آزادی

صبح فردای نوروز را سلامی می گوید

29/اسفند /1389 برابر با 20/مارس/2011

آبتین

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *