“فرهنگ مالیاتی” را از سرمایه داران بیاموزیم!

حامد راد

مدّت هاست در مطبوعات اقتصادی و سایر بلندگوهای تبلیغاتی نولیرال های وطنی، از نبود “فرهنگ مالیات دهی” مردم ایران گفته می شود و این که اگر در آمریکا یا اروپا، “مردم” از پرداخت مالیات سرباز زنند، عملاً به آنان به عنوان جنایتکار نگاه می شود و غیره.

یک چنین تحلیل هایی که هر روزه و به شکل تهوّع آوری تکرار می شود، نه فقط سطحی، که کاملاً هدفدار و تا حدود بسیار زیادی گمراه کننده است. در تمامی این صحبت ها ما با “مردم” سر و کار داریم؛ گویا این مردم نه از اقشار و طبقات مختلف تشکیل می شوند و نه نهاد ها و سازمان های طبقاتی خود را دارا هستند. نولیبرال های ما برای اثبات ادّعاهایشان فاکت هایی می آورند که اصولاً برخلاف واقع است. به عنوان یک نمونه، مطالعه ای که از سوی ادارۀ حسابرسی دولتی (GAO) آمریکا در سال 2008 منتشر شد، تصویری متفاوت با تحلیل های آن چنانی مزبور ارائه می کند. طبق این گزارش، بین سال های 1998 تا 2005، نزدیک به 57 درصد از شرکت های آمریکایی و 72 درصد از کلّ شرکت های خارجی مشغول به کار در ایالات متحده، دست کم به مدّت یک سال از پرداخت هرگونه مالیات بر درآمد فدرال اجتناب کردند. هم چنین، طی دورۀ مذکور، بیش از نیمی از شرکت های خارجی و قریب به 42 درصد شرکت های آمریکایی برای دو سال یا بیشتر از پرداخت مالیات بر درآمد سر باز زدند (این در حالی بوده است که طی این دوره، میزان فروش شرکت ها مجموعاً به 2.5 تریلیون دلار می رسیده است). به علاوه، فقط در سال 2005، حدود 25 درصد از شرکت های برتر ایالات متحده، با وجود فروش ناخالص 1.1 تریلیون دلار در همان سال، هیچ گونه مالیات بر درآمدی نپرداختند!

 

در همین گزارش، راه های متعدّد شرکت ها برای فرار از مالیات عنوان شده، که مهم ترین آن آگاهی از ضعف های سیستم مالیاتی و استفاده از آن ها به نفع خود است. البته این موضوع چندان هم شگفت انگیز نیست. باید اضافه کرد که سیاست های دموکرات ها و جمهوری خوهان هم نقشی بسیار زیاد در خنثی کردن مالیات برخی از بزرگ ترین شرکت های جهان داشت. به عنوان مثال، در همین گزارش آمده است که در سال 2005، حدود 28 درصد از بزرگ ترین شرکت های خارجی مشغول به فعّالیّت در ایالات متحده- با دارایی هایی بالغ بر 250 میلیون دلار- هیچ گونه مالیات بر درآمد فدرال پرداخت نکردند.

با این حال می بینیم که چگونه وقتی بحث های “فرار مالیاتی” یا عدم وجود “فرهنگ مالیاتی” مطرح می شود، ما یک باره نه با شرکت های سرمایه داری، که با “مردم” رو به رو می شویم. به علاوه، وقتی این موضوع را در کنار بحث کنونی کسری بودجه در ایالات متحده، نگاه کنیم، مسائل روشن تر می شود. در واقع معضل کسری بودجۀ سنگین کنونی آمریکا همان بستری است که باید از خلال آن به گزارش مذکور نگاه شود. در همان حال که سیاستمداران راست و مدافع سرمایه داری از معلمین، پرستاران، مددکاران اجتماعی، آتش نشان ها و سایر کارگران می خواهند که به امید یک ناکجاآباد خود را قربانی کنند، به شرکت های سرمایه داری اطمینان می دهند که فعّالیّت های آن ها هم چون گذشته ادامه خواهد یافت. تمامی این ها در شرایطی صورت می گیرد که با “اجتماعی کردن” ضرر و زیان های بانک ها و سایر مراکز و مؤسّسات سرمایه داری آمریکا در طول دورۀ بحران (یعنی انداختن بار آن بر گردۀ طبقۀ کارگر آمریکا)، این مسبّین بحران به سوددآوری دست یافتند.

همۀ این ها، نه فقط خالی از محتوا بودن ادّعاهای رایج- فرهنگ مالیات دهی، توزیع عادلانۀ درآمد و ثروت از طریق سیستم کارا و عادلانۀ مالیات در آمریکا و غیره- را نشان می دهد، بلکه در یک سطح بالاتر، به خوبی ورشکستگی و عدم امکان چنین نظامی را به نمایش می گذارد.

منابع:

http://www.socialistappeal.org/content/view/960/73/

http://www.reuters.com/article/2008/08/12/us-usa-taxes-corporations-idUSN1249465620080812

از میلیتانت شماره ۴۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *