نقش زنان در انقلاب روسیه

 از میلیتانت شماره ۶۹

نویسنده:لوئیس اوشی (Louise O’Shea)

منبع: سایت آلترناتیو سوسیالیستی (SocialistAlternative)

مترجم: نسیم صداقت

انقلاب روسیه نه تنها زندگی زنان را دگرگون کرد، بلکه چنان ضربه ای به تبعیض جنسی بود که تا آن زمان هرگز مشابه اش رخ نداده بود.

پیشرفت های زنان طی ماه های بعد از انقلاب اکتبر1917- مانند سقط جنین رایگان برای متقاضیان، قانونی بودن زندگی مشترک بدون ثبت دولتی، آزادی حق طلاق، تضمین حمایت دولتی از زنانِ بی سرپرست و کودکانشان، لغو قوانین عدم مشروعیت کودک، دستمزد برابر، مرخصی زایمان برای تمام زنان، جرم زدایی کامل از همجنس گرایی، لغو سنّ بلوغ جنسی، امکانات اجتماعی سازمان یافته با بودجۀ دولتی از قبیل غذا خوری های عمومی، رخت شوی خانه ها و مهد کودک های سراسری و رایگان دولتیاز جمله اقداماتی است که تا همین حالا بعد از 9 دهه هنوز هیچ دولتی نتوانسته به انجام کامل همۀ آن نائل شود.

اما این پیروزی ها، با همۀ پیشرو بودن شان، فقط قسمتی از داستان هستند. تغییر در موقعیت و درک زنان جامعۀ روسیه به خاطر شرکت توده ای آنان در کنار مردان و در مبارزۀ انقلابی علیه رژیم تزاری و کارفرمایانی بود که زنان را محکوم به کار در شرایط غیرانسانی و تبعیض جنسی کرده بودند.

تحول عظیم در رویکردها و عملکردها که نتیجۀ اجتناب ناپذیر به دست گرفتن کنترل دمکراتیک جامعه از سوی طبقه کارگر بود، این اظهار لنین را تأیید می کند که گفته بود انقلاب ها، در بطن خود، «جشن زحمتکشان اند». این زنان کارگر بودند که جرقۀ انقلاب فوریۀ 1917 را زدند. زنان کارگر بدون این که شبیه رفقای مردشان محتاطانه عمل کنند، در روز جهانی زن دست از کار کشیدند و با راهپیمایی در خیابان های پتروگراد از باقی مردم خواستند که به آن ها بپیوندند. آن ها یک صدا پایان دادن به جنگ، گرانی، گرسنگی، ومحرومیت کارگران را مطالبه کردند.

یکی از توصیفات آن زمان نشان می دهد که چگونه «زنان به طور گروهی تمامی ابزار کارشان را پایین گذاشتند، آسیاب ها را ترک کردند و به سرعت و هدفمندانه به طور جمعی از یک کارخانه به کارخانۀ دیگر حرکت کردند…. زنان از هر چه که به دستشان می رسید استفاده کردند (سنگ و گلوله برفی و چوب و غیره)، در و پیکر کارخانه ها را شکستند و تمامی کارخانه و ساختمان ها را تسخیر کردند.

کارهای زنان کارگر کاتالیزوری برای کارگران دیگر شد تا نه تنها به اعتصاب آن ها بپیوندند، بلکه آغاز به بنای ساختارهای دمکراتیک خود برای به چالش کشیدن رژیم، کارفرمایان و جنگی کنند که ثروتمندان برای آن آمادۀ قربانی کردن کارگران بیشمار و به فقر کشیدن عدۀ بیشتری بودند. در ماه اکتبر، این ساختارها به اسم شوراها، قادر به سرنگونی آخرین بقایای حکومت سرمایه داری و استقرار حکومت کارگری شدند.

به خاطر جنگ، زنان نسبت قابل توجهی از نیروی کار را تشکیل می دادند که در پتروگراد به 40 درصد می رسید، و دخالت فعالانه زنان در آن جا دلیل قطعی موفقیت انقلاب بود. از آن جایی که مشارکت در شوراها داوطلبانه بود، گسترش احترام و رفتار برابر برای همه در جنبش، برای موفقیت آن نقشی سترگ داشت.

این نقش زنان در انقلاب باعث به زیر سؤال بردن بسیاری از تبعیضات جنسیتی شد که از مدت ها قبل از انقلاب وجود داشت. این تصور که زنان به طور طبیعی به خانه تعلق دارند، باید کودکان را بزرگ کنند و یا آن که باید تسلیم به اقتدار مرد شوند، به عنوان عقایدی بر خلاف منافع کارگران نگریسته شد.

یکی از رهبران زن بلشویک این پدیدۀ تبعیض جنسیتی را در میتینگ جوانان انقلابی مشاهده کرد. او گزارش داد: یکی از موضوعات آن روز این بود که همۀ اعضا باید دوختن را یاد بگیرند که در این موقع یک پسر جوان بلشویک می گوید: «چرا همۀ باید دوختن را یاد بگیریم؟ البته دختران باید یاد بگیرند، چون در آینده آنان باید بتوانند دگمۀ شلوار همسرانشان را بدوزند؛ ولی چرا ما یاد بگیریم؟»

طرح این جملات توفانی از خشم بر پا کرد. نه تنها دختران، بلکه همه به خشم آمده بودند و روی صندلی هاشان آرام و قرار نداشتند، «همسران باید دگمه شلوار بدوزند؟ منظورت چیست؟ آیا می خواهی به قوانین بردگی زنان ادامه بدهی؟ یک همسر، رفیق شوهرش است، نه یک خدمتکار. در آخر آن پسر جوانی که این حرف را زده بود مجبور به پس گرفتن صحبتش شد.

از آن جایی که بلشویک ها متعهدترین نیروی سیاسی نسبت به قدرت گیری کارگران در 1917 بودند، سازمانی بودند که بیشترین تلاش را به سازماندهی کارگران زن معطوف می کردند .آن ها درون زنان رختشو و همسران سربازان، یعنی دو گروه از سرکوب شده ترین زنان، سازماندهی می کردند. آن ها جزوات و ادبیات زیادی که از شرایط خاص زنان کارگر می گفت، تهیه و پخش کردند. بلشویک ها ارتباط بین سرنوشت قدرت کارگران و آزادی زنان را دریافته بودند.

در ماه اکتبر، زنان در قیام شرکت کردند و به ارتش سرخ پیوستند. آنان درکنار بقیه به کاخ زمستانی حمله کردند. آلکساندرا رودیونو وآ کارگر جوان بلشویکی بود که مسئولیت هماهنگی کارگران تراموا را در پتروگراد به عهده داشت. او تأثیر عمیقی را که انقلاب روسیه بر روی او و دیگران داشت، این طور توصیف می کند: «احساس می کردم کلّ زندگی ای که با آن مأنوس بودم از هم گسیخته می شد، و من در این گسست و تخریب شاد می شدم».

در نهایت در شوروی تمامی دستاوردهای انقلاب تخریب شد. ضد انقلاب استالین تمامی بقایای قدرت کارگران را نابود کرد و با این نابودی دستاوردهای زنان هم به نابودی کشانده شد.اما این به هیچ وجه به معنی نفی دستاوردهای انقلابی کارگران در سال 1917 نیست. این انقلاب به ما قدرت درک پتانسیل انقلاب های کارگری را داد؛ انقلاباتی که تمامی شکل های نابرابری اجتماعی را به چالش می کشد.

نقش توده های کارگران، مخصوصاً زنان کارگر، در اکثر توصیفات اصلی رویدادهای انقلاب کنار گذاشته و یا نادیده گرفته می شود. هدف این تاریخ نویسان معمولاً بی اعتباری سیاست رادیکال و کنش توده ای است و تسلیم شدن به وضع موجود. ولی وقایع سال 1917 ثابت کرد که جایگزینی برای سرمایه داری وجود دارد.

زنان در انقلاب اکتبر نشان دادند که چگونه ستم دیدگان به جلوی صحنه می آیند و در یک نبرد انقلابی جامعه را شکل می دهند، چگونه تبعیضات جنسی در یک عرصه عظیم به چالش گرفته می شود و چگونه طبقۀ کارگر می تواند به قلب تمامی اشکال ظلم و ستم حمله کند. درک این پروسه برای تمامی کسانی که متعهد به آزادی زنان هستند، ضروری است.

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران