آیا «برجام» به فرجام می رسد؟ سرمقاله میلیتانت شماره ۹۰

در نماز جمعۀ روز ۱۱ دی ماه ۱۳۹۴ سرتیپ حسین سلامی، جانشین فرماندۀ سپاه پاسداران، در مقابل تهدید ایالات متحدۀ آمریکا به تحریم های مجدد در مقابل رزمایش اخیر موشکی ایران، اعلام کرد که هرگونه تحریم احتمالی تازه در ارتباط با برنامۀ موشکی ایران با واکنش نظامی ایران رو به رو خواهد شد. او هشدار داد که «انبارهای موشکی ما و صدها تونل‌ طویل ما مملو از موشک‌هایی است که همه آمادۀ پرواز برای دفاع از عزت و استقلال، حریت و آزادی و اقتدار شما و همۀ مسلمانان عالم است».

چند روز پیش از آن گزارش‌هایی دربارۀ تصمیم کاخ سفید برای گسترش تحریم‌های موشکی ایران منتشر شد؛ هر چند، جمعه (۳۱ دسامبر – ۱۱ دی) وال‌استریت ژورنال به نقل از مقام‌های آمریکایی گزارش داد که هنوز زمانی برای اعمال این تحریم‌ها تعیین نشده است.

سرتیپ سلامی در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعۀ تهران آمریکا را به دخالت در کشورهای منطقه متهم کرد و هشدار داد تا زمانی که این وضعیت ادامه داشته باشد، ایران برنامۀ موشکی خود را با شتاب بیشتری توسعه خواهد داد.

به دنبال آن محسن رضایی به رئیس جمهور توصیه کرد که برای تقویت سلاح های دفاعی، موشک های ایران باید از مرز ۵۰۰۰ تجاوز کند. نهایتاً حسن روحانی، رئیس جمهور ایران به وزارت دفاع دستور داد که برنامه‌های موشکی ایران را با «سرعت و جدیت بیشتری» ادامه دهد.

قابل ذکر است که یکی از سرمایه گذاری های اصلی دولت سرمایه داری ایران طی سه دهۀ گذشته، با تضعیف نیروی هوایی ایران و قدیمی شدن اف ۴ ها و میگ های میراژ، در گسترش موشک های بالستیک با بُرد طولانی با کلاهک های مواد منفجره بوده است.

در سایۀ تحولات روزهای اخیر، سؤالی که پیش می آید این است که آیا این وقایع نشان دهندۀ پایان مذاکرات در راستای توافقات بین دول ایران و ۵+۱ است؟

برخلاف برخی از احزاب اپوزیسیون که با بروز هر اختلاف و مانوری میان دول غربی با ایران، برهم خوردن روابط و یا آغاز جنگ را استنتاج می کنند، ما همواره بر این اعتقادیم که این قبیل رویدادها صرفا جبنۀ تبلیغاتی داشته و ربط مستقیمی به برهم خوردن روابط بین ایران و غرب ندارد. این قبیل مانورها صرفاً بخشی از جنگ سردی است که بیش از دو دهه مابین دول امپریالیستی و دولت سرمایه داری ایران وجود داشته، و مسألۀ تازه ای نیست. بدیهی است که چنان چه سران جمهوری اسلامی واقعاً قصد استفاده از موشک های خود را داشتند، لزومی به اعلام علنی نمی بود.

اما در عین حال مخالفان این توافقات، مشخصاً دولت اسرائیل و عربستان سعودی (به عنوان متحدین سنتی امریکا) نیز ساکت ننشته اند و قصدجلوگیری از حسنه شدن روابط میان غرب و ایران را داشته اند و در این زمینه، اقداماتی نیز انجام داده اند.

برای نمونه، هفتۀ پیش شبکۀ خبری «روسیۀ امروز» (RT) گزارش داد که «آژانس امنیت ملی آمریکا»، صحبت های مقام های اسرائیلی با نمایندگان کنگره را بر سر ردّ توافق هسته ای ایران شنود کرده است. همچنین در این گزارش آمده است که نتانیاهو و مشاورانش، از مذاکره بین ایران و آمریکا نگران بوده و هماهنگی هایی را با گروه های یهودیآمریکایی برای ضدیت با توافق (هسته ای ایران) به عمل آورده و تلاش کردند تا بر آن دسته از نمایندگان کنگرۀ آمریکا که هنوز موضعی در قبال این توافق اتخاذ نکرده اند، نفوذ کنند. همچنین، می توان اعدام های اخیر در عربستان صعودی و به ویژه اعدام نمر باقر النمر، مشهور به «شیخ نمر» از روحانیون معروف شیعه را بخشی از تحریکاتی برای برهم زدن روابط بین دول غربی و ایران، دانست. از طرف دیگر، ناکامی اکثریت جمهوری­خواه کنگره در ردّ برجام باعث شده است تا در مرحلۀ اجرای برجام قوانینی وضع کنند که برخی از آن ها به طور مستقیم و غیرمستقیم بر برجام اثر گذارد. بنابراین، در هفتۀ گذشته نهادهای آمریکایی به ویژه کنگره اقدامی علیه رژیم ایران انجام دادند که منجر به افزایش نگرانی ها در مرحلۀ اجرای برجام شده است.

پیش از آن نیز کنگرۀ آمریکا به ایجاد محدودیت صدور روادید برای اتباع کشورهایی چون ایران، عراق، سوریه و سودان اشاره کرد. در صورت اجرای این قانون، بدون شک سفرهای تجاری و توریستی به ایران با مشکل مواجه خواهد شد (البته این اقدام هنوز توسط اوباما به تأیید نرسیده است). اما، به اعتقاد ما، این مانورها و فشارها، نهایتاً روال اصلی را مسدود نخواهند کرد.

زیرا آن چه باید توجه شود این است موانع اصلی برای به نتیجه رسیدن توافقات بین طرفین، اکنون از میان برداشته شده است. در مرکز آن، مبادلۀ هسته ای تهرانمسکو نخستین گام در بازار هسته ای بین المللی و یکی از پیچیده ترین مفاد توافق هسته ای بود که با موفقیت به اجرا درآمد.

کم­تر از دو هفته به روز اجرای «برنامۀ جامع اقدام مشترک» (برجام) و لغو تمامی تحریم های قید شده در متن توافق، زمان باقی است. در این روزهای واپسین، رژیم ایران به یکی از مهم­ترین تعهدهای خود در متن برجام عمل کرده و در مقابل امپریالیسم کاملاً تسلیم شده است. در این راستا، رژیم ۱۱ تُن اورانیوم غنی شدۀ خود را، در مقابل دریافت ۱۹۷ تُن کیک زرد از روسیه و قزاقستان، به مسکو تحویل داد. مبادلۀ اخیر، بزرگترین مبادلۀ هسته ای بود که مورد استقبال سران قدرت های بزرگ نیز قرار گرفت.

بنابراین، با پیوستن ایران به جمع معدود کشورهای صادرکنندۀ اورانیوم غنی شده، دیگر مانعی بر سر راه معامله هایی کنونی و آتی ایجاد نخواهد بود.

آن چه مربوط به تحولات در درون جنبش کارگری می شود این است که با وجود این مانورها و فشارها و تهدیدات در میان طرفین مذاکره کنندگان، زمینه های ایجاد سندیکاهای زرد طرفدار دولت و سازمان جهانی کار، در شرف شکل گیری است.

برای نمونه انجمن های صنفی وابسته به رژیم در حال شکل دادن سندیکاهای «زرد» در مقابل سندیکای مستقلی هستند که طی چند دهۀ گذشته مرکز مبارزات کارگری علیه خانۀ کارگر و نهادهای دولتی بوده است. علاوه بر برخی وعده ها، فشارهایی به کارگران وارد آمده تا آنان را به پیوستن به سندیکاهای زرد و الغای سندیکاهای مستقل کارگری، تشویق و ترغیب کنند.

در چنین وضعیتی است که یکی از مطالبات مرکزی فعالان کارگری در کمیتۀ اقدام کارگری می تواند مقابله با شکل گیری سندیکای زرد و تداوم و گسترش سندیکاها و نهادهای مستقل باشد. برای این منظور کارگران سوسیالیست می بایستی به تشکیل هسته های کارگری سوسیالیستی مخفی مبادرات ورزیده و خود را برای هماهنگ کردن فعالیت ها در کمیتۀ اقدام کارگری سازمان دهند. برنامۀ کمیتۀ اقدام کارگری راه کارهایی پیشنهادی را برای دخالت در مسایل کارگری نشان می دهد.

برای هماهنگی و اقدامات مشترک عملی در مقابل دولت سرمایه داری وابسته به امپریالیسم و نهادهای کارگری دولتی و امپریالیستی (مانند سازمان جهانی کار)، کارگران سوسیالیست می توانند با نشانی زیر تماس حاصل و از سایت کمیتۀ اقدام کارگری دیدن کنند.

۰۰۴۴۷۵۱۱۹۰۵۴۵۳ کمیته اقدام کارگری

https://eghdamkargaari.wordpress.com

گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

سرمقاله کارگر میلیتانت شماره ۹۰

هیجده دی ۱۳۹۴

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران