آیا ممکن است به طور « یواشکی» بتوان آزاد بود؟!

 از کارگر میلیتانت شماره ۷۲

اخیراً کمپینی به راه افتاده است تحت عنوان «آزادی های یواشکی». مضمون آن کنار زدن موقتی حجاب در خفا و گوشه کنار شهر است که دقایقی نبودن روسری بر سر (و نه کنار گذاشتن سایر اجزای حجاب، از جمله مانتو یا هر لباسی که به اجبار بر تن می شود)، مدت و زمان مشخص آزادی، آن هم به صورت پنهانی را تعیین می کند.

پر واضح است که یک تاکتیک برای مبارزه با حجاب اجباری می تواند برداشتن روسری در هر فرصتی که پیش می آید باشد و جریانات چپ و مخالف حجاب می توانند این نوع تاکتیک ها را تبلیغ کنند. واقعیت این است که این موضوع به موازات همۀ عمر جمهوری اسلامی و قانون اجباری حجاب انجام شده. به این معنی که جنبش خود انگیختۀ زنان بدون نیاز به رهنمود و فراخوان کسی همواره چنین کرده است. اما اخیراً طیف اصلاح طلب و لیبرال که تعدادی از جریانات و افراد مدعی «چپ» هم با آن ها همراه شده اند «کمپینی» را با نام یاد شده به راه انداخته اند و گه گاه از آن به نام «جنبش» هم یاد می کنند.

تا جایی که به مفهوم آزادی مربوط می شود، آزادی مؤلفه ای نیست که به طور پنهانی جاری شود. مثلاً یک زندانی نمی تواند به طور پنهانی آزاد باشد، یا باید در زندان به عنوان زندانی بنشیند و یا از زندان خارج شده و آزاد شود. در واقع مفهوم «یواشکی» خود انعکاسی از حضور استبداد، و این به معنی غیبت آزادی است. آزادی مؤلفه ای است که به طور اجتماعی و کاملاً آشکار محقق می شود و نه تنها در یک بخش از افراد جامعه و آن هم به طور پنهان و به صورت فردی. مبارزه برای رسیدن به آزادی البته در شرایط دیکتاتوری مانند ایران می تواند و باید یواشکی باشد، اما چه کسی است که نداند، مبارزه برای رسیدن به یک هدف با خودِ هدف یکسان نیست. حاصل تلاش ها و مبارزات زنان علیه حجاب اجباری می تواند منجر به آزاد شدن از شَر پوشش اجباری شود، اما این مبارزه و تلاش همان آزادی و رها شدن از شَر پوشش نیست. یکی وسیله و دیگری هدف است.

گرایش های اصلاح طلب و پیروان تغییرات از بالا به عمد وارد کارزار مخدوش کردن مبارزات زنان علیه حجاب اجباری می شوند. مبتکر این کمپین به نام مسیح علینژاد تلاش دارد این حرکت را به کلی از یک فعالیت سیاسی به دور نگه دارد، حال آن که اختناق و خفقان و اسارت دارای بار سیاسی و مبارزه با آن لزوماً سیاسی، و آزادی حاصل از این مبارزه نیز بدون بار سیاسی و حتی طبقاتی نیست.

پس از بر سر کار آمدن حسن روحانی، حکومت جمهوری اسلامی بدش نمی آید که در بعضی موارد قابل دسترس و انجام شدنی تغییرات و اصلاحاتی صورت دهد که چهرۀ رو به بیرون خود را ترمیم کرده تا شاید بتواند امتیازات بیشتری کسب کند. این نوع کمپین ها مستقیماً چنین هدفی را تأمین می کنند.

اگر چنین کمپینی با در دست داشتن ابتکار عمل در دست گرایش های انقلابی بود، یقیناً نام آن «آزادی های یواشکی» انتخاب نمی شد، چرا، چون مارکسیست ها و کمونیست های انقلابی خوب می دانند مفاهیم را تنها با نام و اسامی که بتواند به ماهیت آن صراحت ببخشد نام گذاری کنند و نه با اسامی که بخواهد مضمون و محتوای آن را استتار کند. گرایش های لیبرال هم می خواهند به زور، حتی شده به صورت «یواشکی» آزادی پوشش در ایران را، آن هم به گواه عکس های بدون روسری در کنار دریا، یا جشن تولد و عروسی، ویا فیلم های کوتاهی مثل دقایقی راه رفتن بدون روسری یک زن در مقابل یک پاساژ لوکس در خیابان های بالای شهر تهران نشان دهند. این فقط از روی تصادف نیست که این گرایش های چنین فعالیتی را به نام «آزادی» به جای مبارزه معرفی می کنند، تعمدی در کار است که آزادی را به سطح «یواشکی» تنزل داده و با عکس گرفتن از یک لحظه از واقعیت، می خواهند آن را به جای کل حقیقت مفهوم آزادی بنشانند.

اگر نام این حرکت «مبارزات یواشکی» بود، همگان منتظر حاصل این مبارزات در آینده می شدند که لابد همان آزادی پوشش خواهد بود، اما در این پروژه موضوع برعکس و وارونه است، آزادی نقداً حاصل شده، اما فقط به طور «یواشکی». کسانی هم پیدا می شوند که در دفاع از این حرکت استدلال می کنند، این دیگر آزادی یواشکی نیست، چون همه جا همه گیر شده و همه کس آن را انجام می دهد، صرفنظر از گنده گویی و غلو کردن در این موضوع، این تناقض در گفتار آن ها پیدا می شود که اگر آزادی دیگر یواشکی نیست، و دیگر آشکارا و علنی است، پس لابد دیگر مبارزه با جمهوری اسلامی بلاموضوع است زیرا که آزادی حاصل شده است! جالب این که کسانی هم (هرچند در انتهای گیجی) معتقدند جمهوری اسلامی بدون حجاب معنی ندارد و با از بین رفتن حجاب جمهوری اسلامی هم از بین می رود و در عین حال معتقدند آزادی یواشکی دیگر کاملاً علنی و همه گیر شده است. در این صورت این تناقض عمیق تر می شود که اگر آزادی دیگر یواشکی نیست، پس این حکومتی که همچنان بر سر کار است، کیست!

حال فرض کنیم در ادامۀ مبارزات هر روز رو به رشد زنان و متحدین آن ها در مقابله با پوشش اجباری، به طور کلی به کار بردن حجاب امری انتخابی و داوطلبانه می شد، موضوع این است که حتی پیشرفتی در این حد هم با نام «آزادی» اسم گذاری نمی شود. آزادی تنها یک بخش از مجموعۀ وسیع تری به نام دمکراسی است، و دمکراسی مفهومی است که مطلقاً در چارچوب نظام سرمایه داری قابل تحقق نیست. هر تلاشی که سعی می کند این یا آن مورد «آزادانه» را به نام آزادی جا بزند، در واقع قصدش مخدوش کردن مفهوم واقعی آزادی است.

ما با مبارزات زنان، یعنی دقیقاً همین مبارزاتی که در فرصت هایی روسری و چادر خود را کنار می گذارند به طور کامل موافق و مشوق آن هستیم، اما مطلقاً این را جایگزین آزادی نخواهیم کرد. آزادی واقعی تنها از سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی و استقرار شوراهای کارگران و مزدبگیران فقیر، اعم از زن و مرد حاصل می شود. هر درجه تخفیف و کاهش مفهوم آزادی از این سطح، به منظور درجا زدن در شرایط موجود، گیریم با مالیدن مقداری کره به روی نان، آن هم به طور «یواشکی» است.

مهم ترین مشخصه و ویژگی آزادی در بیان و بروز علنی و آشکار آن با فریاد های بلند است، آزادی تنها در سطح اجتماعی است که می تواند متحقق و تضمین پیدا کند. گرایش های مثلاً چپ سرگردان که هرگز خود ابتکار عملی در دست نداشته اند، به سادگی و بی قید و شرط به دنباله روی از حرکت هایی می افتند که به همان سادگی ماهیت بورژوایی و فریب در آن دیده می شود. این گرایش های چون منفعل و بی عمل هستند، پشت چنین حرکت هایی قرار می گیرند تا همین بی عملی و انفعال را پنهان کنند، در غیر این صورت آن ها می توانند با اتحاد عمل های وسیع در جنبش زنان بهترین ابتکار عمل را در دست خود نگاه داشته و اجازه ندهند گرایش های بورژوایی از جنبش زنان به نفع تثبیت موقعیت خود بهره برداری کنند.

۲ ژوئن ۲۰۱۴

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران