روز جهانی کارگر فرصت سازماندهی انقلابی مارکسیست ها /گرایش مارکسیست های انقلابی افغانستان

نخست فرا رسیدن اول می، روز جهانی کارگر را به عموم کارگران و زحمتکشان افغانستان تبریک عرض میداریم و همچنین این روز خجسته و روز پر دستاورد و تاریخی را به کل کارگران کشورهای منطقه و جهان تبریک عرض میداریم.
این روز پر عظمت طبقه کارگر جهانی، هم در کشور و هم در سطح جهانی، هنگامی فرا رسیده است که کشورها، در بحران های بوجود آورده شده سرمایه داری و امپریالیسم فرو رفته و کل کارگران و زحمتکشان از هر بخش مورد تهدید بیش از پیش توسط استثمارگران و دولت های سرمایه داری قرار دارند.
کارگران و زحمتکشان در افغانستان نیز در بیشترین بحران های تاریخی سرمایه داری ناقص الخلقه و سیاست گذاری های ضد کارگری امپریالیسم قرار گرفته اند و هر روز قربانی می شوند. روز جهانی کارگر هنگامی فرا رسیده است که گفتگو های قلابی صلح با تروریستی ترین گروه های ارتجاعی قرون وسطایی طالب به رهبری امپریالیسم امریکا و اجیران داخلی شان ادامه دارد.
دولت سرمایه داری حاکم و مورد حمایت امپریالیسم امریکا، که پروسه کاری و اجرایی آن در برج جوزا سال روان ختم می شود برای تداوم و تحکیم خود تبلیغات گسترده را در سطوح مختلف راه اندازی کرده است. از جمله برگزاری «جرگه مشورتی صلح» متشکل از نماینده های انتصایی ارتجاعی، که بصورت سلیقه ایی و بورکراتیک جهت نظر دهی برای صلح با تروریست ها و دشمنان توده های کارگر افغانستان و سایر اقشار تحت ستم، که سالها با توجیه های مذهبی و خرافاتی، توده های مردم را با حملات وحشیانه تروریستی و گروهی قتل عام کردند، است، تا به فیصله یک جانبه، بدون دخالت و داشتن پایه های مردمی برسد. این «جرگه» نه تنها آورنده صلح نیست، بلکه می تواند دلیلی بر اثبات تداوم جنگ سرمایه داری و امپریالیستی باشد . «قسمیکه خلیلزاد نماینده امپریالیسم امریکا برای صلح افغانستان اظهار داشت که صلح با طالبان به معنی ختم جنگ در افغانستان نیست». اینجا واضح است که امپریالیسم و دولت سرمایه داری در افغانستان هرگز اعتقاد به صلح ندارد و پروسه صلح که توسط امپریالیسم و دولت راه اندازی شده برای منافع کارگران نبوده جز منافع امپریالیسم و دولت سرمایه داری حاکم را تامین میدارد.
تروریستان طالب باید در یک دولت دیموکراتیک کارگری توسط شورا های مردمی مورد باز پرسی و محاکمه قرار بگیرند. دولت سرمایه داری حاکم از آدرس مشخص خود و امپریالیسم امریکا با معرفی کردن یک اجیر افغانی الاصل امریکایی به اسم خلیلزاد، به روش دیگری خواهان آوردن جلادان مردم افغانستان و شامل ساختن آنها در سیستم دولت ارتجاعی سرمایه داری حاکم هستند.
تمام این سیاست های که در راس آن امپریالیسم قرار دارد و توسط دولت سرمایه داری گاه بصورت مخالفت های نرم و جنگ زرگری و گاه بصورت همدستی و همیاری، اهداف جدا ناپذیر و واحدی دارند که؛ توده های کارگر افغانستان را تحت استثمار، ستم، کشتار و فقر روز افزون قرار داده و به شیوه های مختلف قربانی می دارند.
گذشته از این، باز هم به تاکید می توان گفت که روز جهانی کارگر در حالی فرا می رسد که در ایران جنبش کارگری هر روز از ستم طبقاتی به ستوه امده و علیه سیاست های ارتجاعی و استثمار و ستم طبقاتی، در کارخانه ها اعتصابات وسیع را سازماندهی میدارند. روز جهانی کارگر در حالی فرا میرسد که؛ اسماعیل بخشی، علی نجاتی، سپیده قلیان و سایر فعالین حقوق بشری در ایران در ارتجاعی ترین کشور سرمایه داری مورد تهدید و شکنجه های وحشیانه دستگاه سرکوب قرار دارند. اول می، روز جهانی کارگر هنگامی فرا میرسد که طغیان های مداوم موسوم به «جلیقه های زرد» در فرانسه روز به روز به اوج اعتراضات علیه رژیم امپریالیستی ماکرون در فرانسه قرار می گیرند. روز جهانی کارگر هنگامی فرا رسیده که «جولیان آسانج»، ژورنالیستی که سایت ویکلی لیکس را مدیریت می کرد و جنایات امپریالیسم امریکا در افغانستان و عراق و کشور های جهان به توده ها و کارگران افشا می ساخت و سال های سال در زندانی در سفارت اکوادور به سر می برد و اخیراَ با تغییرات در سیاست های راست گرانه کشور سرمایه داری اکوادور، این معترض از سفارت اکوادور به دولت ارتجاعی قرون وسطایی انگلیس برای سپردن به امپریالیسم امریکا اخراج انتقال داده شده گردیده است.
روز جهانی کارگر هنگامی فرا می رسد که رژیم سودان توسط کودتای نظامی تغییر کرد و استثمار بر کارگران و زحمتکشان تحت ستم سودان پا برجا باقی ماند. اول می هنگامی فرا رسیده که تهدید های امپریالیسم علیه وینزویلا پا برجا مانده است و توده های کارگر در وینزویلا همه روزه از فقر و تحریم و سیاست های مداخله گرانه امپریالیسم امریکا و سایر کشور های امپریالیستی مثل روسیه و چین و رویارویی با رقبای امپریالیستی به ستوه امده است.
این گوشه ای از جنایات امپریالیسم در سطح جهانی است که سبب تشدید میلیتاریسم و فقر و فلاکت گردیده و برای رویارویی با این بحران ها، ضرورت اتحاد بین المللی کارگران جهان بیشتر از پیش محسوس می شود.
اما بحثی که هنوز پا برجا می ماند و این بحران ها بیشتر می شود و زمینه دامن گیر شدن توده های زحمتکش و کارگران می شود، سردرگمی و پراکنده گی رهبری چپ است. طغیان و اعتصابات بصورت میلیونی در کشورها برای مبارزه علیه سرمایه داری و امپریالیسم به شکل خودانگیخته صورت می گیرد و چپی ها هیچ برنامه ای برای ایجاد و سازماندهی اتحاد مستمر میان کارگران و زحمتکشان ندارند. با آنکه تجربه وسیعی وجود دارد، از بلشویک ها و رهبران انقلاب مانند لنین و تروتسکی که سبب به انسجام کشاندن متحدین کارگران روسیه از سایر کشورها برای مبارزه علیه سرمایه داری کشورهای خودشان و عدم دخالت و تهدید علیه روسیه پس از انقلاب اکتبر شدند. انقلاب که متوقف ساز جنگ جهانی امپریالیستی اول شد.
بحران های درونی چپ دلایل زیادی دارد، بخصوص می توان بر دلایل عمده آن، از زمان ظهور ترمیدوری بورکراتیک ضد انقلاب استالین پس از در گذشت لنین، اشاره کرد.
به همان اندازه که تجربیات انقلابی کارگران در چپ با غنامندی گسترده ای وجود دارد، به همان اندازه بحران ضد انقلاب درون چپ نیز به اوج خود رسیده است و تا امروز دامنه آن گسترده شده است. هر چند مبارزات اپوزسیون چپ پس از لنین با بورکراسی و ضد انقلاب استالینیستی و مائویستی بی رحمانه ادامه داشت و این تداوم مبارزه با وجودی که از طرف ضد انقلاب مورد تهدید و تهاجمات قرار داشته و سبب کشتار صدها مارکسیست انقلابی و رهبران انقلاب اکتبر و یاران لنین شد، به ویژه خود رهبر انقلاب اکتبر لئون تروتسکی و یگانه تداوم دهنده سنت بلشویسم پس از لنین، توسط شبکه تروریستی استالین ترور شد، اما با این حال سنت بلشویسم میان چپ های رادیکال و انقلابی و مارکسیست برای مبارزه علیه سرمایه داری و امپریالیسم از یکسو و از طرف دیگر علیه منحرفین ضد انقلاب استالینی و مائویستی از سوی دیگر در چپ ادامه دارد.
نقش ضد انقلابیون به اسم چپ همواره در طول تاریخ مبارزات جنبش کارگری جهانی نشان داده است که؛ نقش تخریب کارانه علیه مبارزات ضد سرمایه داری بوده است. در بیشتر کشورها، این ضد انقلابیون استالینی و مائویستی با دولت های بورژوایی، برای سرکوب کمونیست ها متحد شده و میلیون ها کارگر و کمونیست را قتل عام کرده اند. مانند انقلاب ایران، انقلاب چین، کوبا، فرانسه، آلمان و هسپانیه و سایر کشور ها، بیشترَ استالینستها، با بورژوازی در سازش طبقاتی قرار گرفتند تا بتوانند سد راه انقلاب سوسیالیستی شوند.
همانند بیشتر کشورها، بحران چپ در افغانستان نیز عمیقا وجود داشته است که به اسمهای چپ و سوسیالیسم ملی و انقلاب دیموکراتیک و انقلاب ملی دیموکراتیک، با حمایت دولت منحط کارگری شوروی از طریق کودتای نظامی به قدرت رسیدند و سبب تشدید بحران در سطح جامعه شدند. شعارهای میان تهی شان، عواقب بدی را برای کارگران به همراه داشت و باعث سرکوب میلیون ها تن از کارگران، زحمتکشان، توده های تحت ستم شد، و سبب مهاجرت، معلولیت و معیوبیت شمار زیادی از انان و باعث تخریب افغانستان شد.
در این روزها دوباره، شعارهای میان تهی وابسته به برنامه های منحرفانه خرده بورژوایی استالینیستی و مائویستی از طرف جریانهای مرتبط ارتجاعی شنیده می شود.
با در نظر داشت شرایط و بحران های متذکره، وظیفه مارکسیست های انقلابی است که با کار و فعالیت های مخفی و آگاهی رسانی در میان اقشار مختلف تحت ستم جامعه و قرار گرفتن با برنامه مشخص ضد سرمایه داری در کارخانه ها و پایگاه استثمار کارگران و جوانان، برای سازماندهی تدارک و ایجاد حزب انقلابی برای رهبری انقلاب سوسیالیستی به رهبری طبقه کارگر، فعالیت های عملی را در دستور کار قرار دهند. گرایش مارکسیست های انقلابی افغانستان مبنی بر همین وضعیت خود را بصورت مخفیانه برای ایجاد هسته های سوسیالیستی و فعال و تداوم سنت بلشویسم و احیای سنت مارکسیستی در افغانستان فعالیت هایی را سازماندهی می کند.
برای اینکه یک نیروی عظیم و چالش ساز علیه سرمایه داری ارتجاعی افغانستان شکل بگیرد، گرایش مارکسیست های انقلابی افغانستان خواهان اتحاد عمل روی مسایل مشترک و مطالبات مشخص با جریانات مترقی که در ظلم و استبداد علیه مردم در گذشته سهیم نباشد، نه تنها در مناسبتی مانند روز جهانی کارگر، بلکه در سایر همایش های مبارزاتی، خواهان اتحاد عمل است.
این اتحاد عمل ها در یک اساس مشخص، توام با نقد ها و تحلیل های پا برجا و با حفظ برنامه و مسایل تشکیلاتی جانبین بوده و هدف آن ایجاد و تداوم مبارزه علیه سرمایه داری و امپریالیسم برای رهایی کارگران افغانستان است.
روز جهانی کارگر، می تواند این فرصت را بوجود بیاورد و این روز جهانی کارگر فرصت مناسبی است برای مارکسیستها تا بیشتر در فعالیت های عملی حد اقل و حتی اولیه، وارد مبارزه و اتحاد عمل های مشخص شوند و یک گام به پیش بسوی سازماندهی انقلابی و در کنار کارگران و زحمتکشان افغانستان بگذارند.
اول می را به ایجاد و سازماندهی هسته سوسیالیست مبدل سازیم!
پیش بسوی اتحاد عمل ها برای رهایی کارگران از ستم!
پیش بسوی ایجاد حزب پیشتاز انقلابی!
پیش بسوی انقلاب سوسیالیستی!
زندانيان سياسي و فعالين كارگري ايران آزاد باید گردد!
زنده باد جنبش کارگری کشورهای جهان!
خجسته باد اول می روز جهانی کارگر!
۱۱ ثور ۱۳۹۸

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران