ازلغو حجاب اجباری ، تا آزادی واقعی زنان ،درکنار یکدیگر!

تازه گی ها ملاقات وزیر امور خارجه آمریکا مایک پامپئوبا مسیح علینژاد عکس العمل های متفاوتی در پی داشت واین سوال که ایا ادعای مسیح علینژاد و نقش اش در حمایت از زنان ایران و آزادی انها ادعایی درست و یا بی پایه بود را مطرح می کند.

جنبش علیه حجاب اجباری از روزهای اول انقلاب اغازو با تظاهرات بزرگ زنان در ۸ مارس ۱۳۵۷به اوج رسید .ما زنانی شبیه دکتر هما دارابی پزشک کودکان و دکتر روانشناس را داشتیم، که بخاطر رعایت نکردن حجاب از طرف رژیم ایران در همان روزهای اول از کار بر کنار می شود و در نهایت برای اعتراض به نقض حقوق زنان و قانون حجاب اجباری در ۲ اسفند ۱۳۷۲ دست به خودسوزی در میدان تجریش می زند .از اینکه اکثریت زنان آزادیخواه ایران خواهان برانداختن حجاب اجباری در زندگی خویشند هیچ شکی نیست ،حجاب اجباری سنبلی از جنس دوم بودن زن ایرانی در مقابل سیستمی مرد سالار است.سیل عظیم مقاومت زنان جوان و غیر جوان خیابان انقلاب ، نشان داد که زنان حاضرند در مقابل چنین قانون ارتجاعی ایستادگی کرده و هزینه پرداخت کنند.از انجایی که سوسیالیست ها ی انقلابی خواهان رهایی واقعی زنان هستند مسلما علیه چنین قوانین ارتجاعی و در کنار مقاومت زنان خیابان انقلاب بعنوان یک امرمهم ایستاده و خواهند ایستاد.اما سوال این است که ایا چنین آزادی حتی اگر عملی شود مسایل ریشه ای و طبقاتی زنان طبقه کارگر و زحمتکش  را حل می کند؟ جواب به این سوال منفی است ،سوسیالیستها ازادی زنان را، به برداشتن چادر و روسری محدود نمی کنند و درکنار مبارزه علیه حجاب اجباری با سیستمی می جنگند که زنان را نه تنها برده قوانین دولت و اجتماع بلکه همچنین برده روابط خانگی هم می کند.

زن طبقه کارگر و زحمتکش،زن فقیر که بلحاظ اقتصادی آزاد نیست چگونه نداشتن پوشش موهایش می تواند از او زن ازادی بسازد؟

ولی لغو حجاب اجباری مشکلات زن طبقه کارگروزحمتکش و فقیررا که به یک سرپناه ایمن احتیاج دارد ؛زنی که احتیاج به درامد کافی جهت خرج خوراک وپوشاک ماهیانه برای خود و خانواده اش دارد ؛زنی که بیمه سلامت برای خودش ندارد و وقتی مریض بشود ، یا تمامی زندگی اش را از دست میدهد و یا در اثر نداری میتواند از دست برود ، چگونه این زن حتی بدون حجاب میتواند در جامعه آزاد باشد؟

زنی که قوانین ارتجاعی خانواده هیچ گونه حمایتی از او نمی کنند ، نه حق طلاق دارد نه حق حضانت فرزندان ، نه حق ازدواج دارد، نه قادر به خارج شدن از کشور بطور قانونی است،چگونه حتی بدون حجاب آزادی دارد؟

زنی که وقتی از همسرش آزار دیده و شکنجه شده محلی برای دادرسی ندارد ،خانه امنی برای رفتن ندارد ،و یا در فرهنگ جامعه برای ترک خانه و شوهرش محکوم می شود چگونه این زن حتی بدون حجاب  آزاد است؟ زن مصممی که درس می خواند و تحصیلات دانشگاهی را با هزار بدبختی تمام می کند ولی موفق به پیدا کردن هیچ کاری نمی شود چگونه حتی او بدون حجاب آزاد است؟

زنی که بخاطر فقر، کلیه و قرنیه چشم اش را فروخته و یا رحمش را به خانواده ای متمول کرایه میدهد چگونه او حتی بدون حجاب آزاد است ؟

زنی که از معلولیتی جسمی و یا روانی رنج می کشد ولی نه مستمری ماهیانه ای  دارد و نه سیستم سلامتی، که حامی اش باشد و نه خانواده ای که در دور و برش حمایتش کنند ،حتی بدون حجاب اجباری چگونه آزاد است؟

زنی که از فقر و تنگدستی به خود فروشی می پردازد ویا کارتون خواب است و یا گور خواب و یا معتاد و از درد استخوان ها و بدن خیس شده اش  هر شب در رنج است و هیچ مرکز و سیستمی حامی اش نیست، بله این زن حتی بدون حجاب چگونه آزاد است؟ کودک دخترکانی که مالکیت بدنشان در دست مردان فامیل است و انان را برای درامد، خرید و فروش می کنند و انان را به مردان دیگر عروس می کنند ،چگونه این نوجوانان دختر، حتی بدون حجاب، آزاد و حقوق انسانی دارند؟

زنانی که هیچ زمانی در سیستم مردسالارو ضد زن حاکم نتوانستند اسید پاشان و حامیان اسید پاشان به صورتشان را،به دادگاه بکشند چگونه می توانند حتی بدون حجاب ازاد باشند؟

کودکان دختر کار و خیابان را چه باید گفت ؟ مخصوصا انان که کودکان دختر افغانستانی اند ؟ آنان نه تنها شناسنامه نداره بلکه وعده غذای بعدی اشان وامنیت ندارند ، مورد ازار جنسی در خیابان قرار میگیرند،حامی ندارند،مدرسه هم نمی روند و باور کنید این کودکان دختر ، بدون حجاب هم هیچ ندارند و وضعشان هم تغییر نمی کند.

زن ترنس جندری که نه تنها مورد حمایت اقتصادی و احترام جامعه نیست بلکه هیچگونه پناهگاهی ندارد و دائما مورد تهدید به تجاوز است حتی با لغو حجاب اجباری چگونه آزاد است ؟زن هم جنس گرایی که همیشه از گفتن حقیقت زندگی اش در هراس است و در سایه زندگی می کند ،حتی بدون روسری چگونه ازاد است؟

زن خانه داری که باید وابسته اقتصادی به پدر ، همسر ، برادر و غیره باشه و بدن او قسمتی از ما یملک مردان خانه است و مردان خانواده میتوانند از روی جهالت و یا تعصب کور به اسم ناموس پرستی او را به قتل برسانند ،حتی با قانون رفع حجاب اجباری هم  به آزادی نخواهد رسید.

خانم مسیح علینژاد باید به زنان بگوید از کی تا بحال سران جنایتکاردولت امریکا هوادار حقوق بشر وزنان و ازادی های انان بودند ؟ این دولت ها که با برپایی جنگ ها،  بر سر زنان،کودکان ومردان و… ازادیخواه ویتنام بمب های ناپالم ریختندتا مبادا انها ازازادی و استقلال خویش سخن بگویند وعلیه سلطه امپریالیست ها بجنگند، حالا چگونه است که مسیح علینژاد چنین جنگ طلبانی را هوادار حقوق بشر میداند؟ وقتی ازمادلین البرایت در سال ۱۹۹۶پرسیده شد بنظر شما کشته شدن نیم ملیون فقط کودک ارزش کار شما در عراق را داشت و او گفت بله، یعنی برای هیئت حاکمه امریکا مرگ تمامی مردم عراق هم ارزشی ندارد چونکه انان را به منافع اقتصادی شان میرساند ؛و خانم مسیح علینژاد رفته و با چنین جنایتکارانی حرف از حقوق زن و بشر می زند. در تاریخ امریکا ترامپ یکی از ضد زن ترین رئیس جمهور های این کشور است که بعد از امدن او تظاهرات ۴ میلیونی در مناطق مختلف امریکا علیه او بوجود آمد.دولت محافظه کار ترامپ سیاست قطع بودجه تمامی کلینیک های تنظیم خانواده و سقط جنین و سلامت زنان را به اجرا گذاشت. در زمان ترامپ ترنس جندرهای ارتش حق کار خودشان را از دست دادند ،حملات فیزیکی به هم جنس گرایان شدت پیدا کرد وهمه اینها را بهتر است از خود زنان فمنیست امریکا بپرسید چونکه انان بهتر می دانند.

و حالا چگونه است که مسیح علینژاد میخواهد در کنار چنین دولت ضد زن و چنین جنایتکارانی به زنان و مردم ازادیخواه ایران خدمت کند؟

بله آزادی زنان با لغو حجاب اجباری ختم نمی شود بلکه آزادی زنان با چنین ازادی هایی مثل پوشش اختیاری تازه شروع می شود.انتخابات ازاد و پارلمان زیر نظر سازمان ملل چیزی را در درون ایران برای زن طبقه کارگر عوض نمی کند، زن کارگر و زحمتکش با نظامی که در ان سود حرف اولش را می زند،یعنی همان نظام سرمایه داری ولی ایندفعه با شکلی جدید و کراواتی مشکلاتش حل نخواهد شد؛ اگر چه ممکن است چنین شکلی از نظام ، به لغو حجاب اجباری هم بیانجامد.

زنان سوسیالیست ،لغو حجاب اجباری را به نابودی سیستم سرمایه داری گره می زنند، زیرا بدون این کار، مشکلات اساسی زنان طبقه کارگر و زحمتکش ایران حل نشده واین برگ برنده (لغو حجاب اجباری)،می تواند در نظامی جدید ولی با همان محتوای بورژوایی در خدمت استمرار بردگی زنان ادامه یابد ، نظام سلطنتی سرمایه داری میتواند بهترین مثال برای ادامه همان عقب ماندگی زنان باشد.

تنها نظامی که با اقتصادی برنامه ریزی شده به جلو رفته و سود و سرمایه در راس الویت ها یش نباشد،  نظامی سوسیالیستی که به زنان امنیت اولیه اقتصادی داده و انان را در شکوفایی استعدادهایشان یاری خواهد کرد ؛تنها چنین نظامی، به انان زمینه خواهد داد تا ازادی واقعی خویش را که از لغو حجاب اجباری شروع شده، تا مرز رهایی از ستم  سرمایه گسترش دهند وبال هایشان را برای پرواز بگشایند تا مرزهای جدیدی را برای ازادی واقعی تجربه کنند، تنها در این صورت آزادی واقعی زنان امکان پذیر است.

۱۴ اسفند ۱۳۹۷

نسیم صداقت

MarxLeninTrotsky@

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران