به مناسبت صدمین سالگرد قتل رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت
به مناسبت صدمین سالگرد قتل رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت
در ۱۵ ژانویه ۱۹۱۹ رزا لوکسامبورگ و کارل لیبکنخت توسط افسران نیروهای ضد انقلابی تحت رهبری «نوسکه» (Noske)، و با حمایت حکومت سوسیال دموکراتهای راست به رهبری «ابرت» (Ebert) و «شـَـیدِمن» (Scheidemann)، در برلين کشته شدند. رزا لوکسامبورگ و کارل لیبکنخت برجستهترين رهبران انقلابی پرولتاريای آلمان بودند و با ترور آنان بورژوازی آلمان ضربه عظيمی بر جنبش کمونيستی و کارگری آن کشور وارد کرد. با اين وجود جنبش انقلابی پرولتاريای آلمان تا سال ۱۹۲۳ ادامه يافت و در نهايت فقط با خيانت بوروکراسی مسکو و روی کار آمدن نازیها در سال ۱۹۳۳ شکست خورد.
«خطاب به پرولتاريای همه جهان» توسط کارل ليبکنشت، رزا لوکزامبورگ، فرانتز مهرينگ و کلارا زتکين ، رهبران اصلی «اتحاديۀ اسپارتاکوس»، نوشته شد و در تاريخ ۲۵ نوامبر ۱۹۱۸ در نشريۀ «پرچم سرخ» (Die Rote Fahne) منتشر شد.
خطاب به پرولتاريای همه جهان
نوامبر ۱۹۱۸
پرولترها! کارگران مرد و زن! رفقا!
انقلاب وارد آلمان شده است! توده های سربازانی که چهار سال به خاطر سود سرمایهداری به کشتار همديگر کشانده شده بودند؛ تودههای کارگرانی که چهار سال استثمار و چلانده شدند، و گرسنگی کشيدهاند؛ اکنون برخاستهاند. میلیتاریسم «پروس»، اين وسيله هولناک سرکوب، اين بلا بشريت، متلاشی شده بر زمین افتاده است. برجستهترين نمایندههای آن، و بدین ترتیب برجستهترين مقصران این جنگ، «قیصر» و «ولیعهد»، از کشور فرار کردهاند. شوراهای کارگران و سربازان در همهجا شکل گرفتهاند.
پرولترهای همهی کشورها، ما ادعا نمیکنيم که در آلمان همۀ قدرت واقعاً در دست کارگران قرار دارد، که پیروزی کامل انقلاب پرولتری نقداً به دست آمده است. همهی آن سوسیالیستهايی که در ماه اوت سال 1914 ارزشمندترین دارایی ما، «بینالملل»، را تسليم کردند، و برای مدت چهار سال به طبقۀ کارگر آلمان و «بینالملل» خيانت کردند، هنوز هم در حکومت هستند.
اما، پرولترهای همهی کشورها، اکنون خود پرولتاریای آلمان با شما سخن می گوید. ما معتقدیم که حق داریم به نمايندگی آن با شما سخن گویيم. از همان روز اول این جنگ، ما تلاش کرديم که با تمامی توانمان وظیفۀ انترناسيوناليستی خود را با مخالفت با حکومت جنایتکار خود، و اعلام آن به عنوان مجرم واقعی جنگ، انجام دهیم.
اکنون، در اين لحظه، ما در قبال تاریخ، در قبال «بینالملل» و پرولتاریای آلمان، اثبات شدهايم. تودهها مشتاقانه با ما توافق دارند. تعداد بيشتر و بيشتر پرولتاریا پی بردهاند که زمان تصفيه حساب با حاکميت طبقۀ سرمایهدار فرا رسيده است.
اما پرولتاریای آلمان به تنهايی نمیتواند این وظيفه عظيم را انجام دهد. بلکه تنها با توسل به همبستگی پرولتاریای کل جهان است که می تواند مبارزه کند و به پیروزی دست یابد.
رفقای ملتهای درگير جنگ، ما از موقعیت شما آگاه هستیم. ما به خوبی میدانیم که حکومتهای شما، اکنون که در جنگ پیروز شدهاند، چشمهای بسیاری از اقشار اجتماعی را با درخشندگی ظاهری پیروزی خود، خیره میکنند. ما میدانیم که موفقیت در امر کشتار منجر به فراموشی مردم در مورد علل و اهداف آن میشود.اما ما همچنین میدانیم که در کشورهای شما هم این پرولتاریا بود که بيشترين فداکاری، اعم از دادن خون و از دست دادن اموال را متحمل شده است؛ میدانیم که پرولتاریا از این همه کشتار وحشتناک خسته شده است؛ که پرولتر به خانهاش بر میگردد و در آنجا با فقر و بدبختی مواجه میشود، در عين حال که میلیاردها در دست چند سرمایهدار متراکم میشود. پرولتاریا تشخيص داده است، و همچنان هر چه بيشتر متوجه خواهد شد، که حکومتهای شما نیز به خاطر سرمایههای بزرگ درگير جنگ شدند. و همچنین درک خواهد کرد هنگامی که حکومتهای شما از “عدالت و تمدن”، و “حفاظت از ملتهای کوچک” سخن گفتند، به معنای کسب سود سرمایهداریاست؛ همانطور که حکومت ما در مورد “دفاع از ميهن” صحبت کرد. پرولتاریا درک خواهد کرد که اين صلح “عدالت” و «اتحاديۀ ملل»، همان راهزنی پـَست مانند صلح «برست-لیتوفسک» خواهد بود. در هر دو مورد همان هوس بی شرمانه، همان اراده برای سرکوب، همان قصد برای استفاده از قدرت وحشیانۀ سلاحهای مرگبار در حداکثر ظرفیت موجود است.
امپریالیسم هیچ کشوری “تفاهم متقابلی” را قبول ندارد. فقط یک حق را میشناسد: سود سرمایه. تنها یک زبان را میشناسد: شمشیر. تنها یک روش را میشناسد: خشونت. و هم در کشور ما و هم در کشورهای شما، حرف کنونیاش در مورد «اتحاديۀ ملل»، “خلع سلاح”، “حقوق ملل کوچک”، “خودمختاری همۀ کشورها”، چيزی جز دروغها و واژههای توخالی هميشگی حاکمان به منظور به خواب بُردن پرولتاریا نيست.
پرولترهای همهی کشورها! این جنگ باید جنگ نهايی باشد! ما این را به دوازده میلیون قربانی به قتل رسيده مدیون هستيم؛ ما اين را به فرزندان خود مدیون هستيم؛ ما این را به بشریت مدیون هستيم.
به خاطر این جنگ وحشيانه اروپا به ويرانی کشيده شده است. دوازده میلیون جنازه صحنههای مخوف این جنایت امپریالیستی را پوشش میدهند. گل سرسبد جوانان و بهترین مردان خلقها دِرو شدهاند. نیروهای مولدۀ بیشماری نابود شده اند. به خاطر این خونریزی بیسابقه در تاریخ، بشریت در شرف نابودی ناشی از آن است. هم فاتحان و هم مغلوبان در لبه پرتگاه ایستادهاند. بشریت با قحطی وحشتناکی تهديد میشود، با توقف کل ساختار توليد، اپيدمیها و انحطاط.
و جنایتکاران بزرگ این هرج و مرج هولناک، این آشوب لجام گسيخته: طبقات حاکم، چه شدند؟ آنان قادر به کنترل آنچه که رها کردهاند، نیستند. جانورِ سرمایهداری جهنم جنگ جهانی را به وجود آورد. اما قادر به دفع آن نيست، قادر به احياء نظم واقعی نيست، قادر به تضمين نان و کار، صلح و فرهنگ، عدالت و آزادی، برای بشریت شکنجه شده نيست.
آنچه را که طبقات حاکم تحت عنوان صلح و عدالت دارند تهیه میکنند، تنها عمليات جدیدی برای اعمال نیروی وحشیانهای است که از آن «هیدرا»*سرکوب، نفرت و جنگهای خونین جديد، از هر سو سر برمیافشانند.
تنها سوسیالیسم قادر به دست يافتن صلح دائمی است، و میتواند هزاران زخم بشریت را معالجه کند، دشتهای اروپایی را، که از سوی سوار نظام آخرالزمانی جنگ له شدهاند، به باغهای شکوفا تبديل کند. تنها سوسیالیسم قادر است نیروهای مولد تخریب شده را ده برابر قبل جايگزين کند، تا تمام انرژیهای فیزیکی و اخلاقی بشریت را بیدار کند، میتواند نفرت و افتراق را با همبستگی برادرانه، هماهنگی و احترام هر انسان، جایگزین کند.
زمانی که نمایندگان پرولترهای همهیکشورها زير پرچم سوسیالیسم با هم دست دهند، صلح در طول چند ساعت بر قرار خواهد شد.در آن مقطع ديگر هیچ دعوايی در مورد کرانۀ چپ رودخانۀ «راین»، بین النهرین، مصر یا مستعمرات وجود نخواهد داشت. در آن مقطع تنها یک قوم وجود خواهد داشت: کارگران از همۀ نژادها و زبانها. در آن مقطع تنها یک قانون وجود خواهد داشت: برابری همه انسانها. درآن مقطع تنها یک هدف وجود خواهد داشت: رفاه و پیشرفت برای همه.
بشریت با اين گزینه مواجه است: انحلال و فروپاشی در درون هرج و مرج سرمايهداری و یا بازسازی از طریق انقلاب اجتماعی.ساعت تصميمگيری فرا رسیده است. اگر شما به سوسیالیسم اعتقاد دارید، اکنون زمان آن است که آن را با اعمال خود نشان دهید. اگر شما سوسیالیست هستید، اکنون وقت اقدام فرا رسیده است.
پرولترهای همهیکشورها، اگر ما شما را به یک مبارزه مشترک فرا میخوانیم، آن به خاطر سرمایهداران آلمانی، که تحت برچسب «ملت آلمان» تلاش میکنند که از عواقب جنایات خود شانه خالی کنند، نيست. این فراخوان به خاطر شما و ما است. اين را در نظر داشته باشید: سرمایهداران پیروز کشور شما آماده هستند تا انقلاب ما را با ريختن خون سرکوب کنند، انقلابی که آنان چون انقلابی در کشور خود از آن میهراسند.شما خودتان از طریق اين “پیروزی” هیچ آزادی فراتری بهدست نياورده اید، اما بردگی بیشتری میکشید. اگر طبقات حاکم شما موفق به خفه کردن انقلاب پرولتری در آلمان و روسیه شوند، سپس با نيروی دوبرابر بر عليه شما حرکت خواهند کرد.سرمايهداران شما اميدوارند که پيروزی آنان بر ما و روسيۀ انقلابی به آنان چنان قدرتی بدهد که بر شما بتازند و هزاره استثمار را بر قبر سوسياليسم بينالمللی بنا کنند.
بنابراین، ما به شما میگوییم: مبارزه کنید! اقدام کنید!زمان بيانيه های توخالی، قطعنامههای افلاطونی و واژههای شگفت انگيز، سپری شده است: ساعت اقدام برای «بینالملل» فرا رسيده است. ما از شما درخواست میکنيم که: شوراهای کارگران و سربازان را در همه جا برپا کنید تا قدرت سیاسی را به عهده بگیرند و همراه با ما در راه صلح فعاليت کنند.
اين وظيفۀ «لوید جورج» و «پوئنکره»، و نه «سونینو»، «ویلسون»، «ارزبرگر» یا «شایدمن»**نيست، که صلح را برقرار کنند. صلح باید زير پرچم برافراشتۀ انقلاب جهانی سوسیالیستی به تحقق يابد.
پرولترهای همهیکشورها!ماشما را به تحقق وظيفۀ رهايی سوسیالیستی فرا می خوانيم؛ تا به دنیای آلوده شده چهرۀ انسانی آن را باز گردانيم؛ تا شعاری که در گذشته هم درود ما و هم وداع ما بود، به صحت برسد:
“و فردا «بینالملل» راه بشریت خواهد شد!”***
زنده باد انقلاب جهانی پرولتاريا!
پرولترهای همه کشورها متحد شويد!
از سوی «اتحاديۀ اسپارتاکوس»، کارل ليبکنشت، رزا لوکزامبورگ، فرانتز مهرينگ و کلارا زتکين.
* «هیدرا»: هیولای وحشتناکی در اساطیر یونانی.
** «لوید جورج»، نخست وزير بريتانيا، «پوئنکره» رئيس جمهور فرانسه، «سونینو» سياستمدار ايتاليايی، «ویلسون» رئيس جمهور آمريکا، «ارزبرگر» و «شایدمن» سياستمداران آلمانی بودند.
*** از سرود انترناسيونال.
منبع:رزا لوکزامبورگ،«آثار منتخب سياسی» (انگليسی)، انتشارات «مانتلی ريويو»، نيويورک، 1971، ص. ص. 352-356.
ترجمه: هیأت مترجمان «میلیتانت» (militaant.com)، 15 ژانويه 2019 – 26 دی ١٣٩7.
آخرین دیدگاه ها