آیا “ضدیت با جنگ” باید به معنای “حمایت از رژیم” باشد؟

باری دیگر، امپریالیست ها مشغول تشدید جنگ سرد خود علیه رژیم ایران هستند؛ و باری دیگر نیز شاهدیم که بسیاری از “ضد امپریالیست ها” و به اصطلاح “تروتسکیست” های آشفته، به همراه “تروتسکیست” های سابق و طیف وسیعی از پاسفیست ها، مصلحان ناشی و رادیکال های خرده بورژوا، سراسیمه به برگزاری کمپین های خود با عناوین “جنگ را متوقف سازید” و حتی “دفاع از ایران” پرداخته اند.

کاملاً قابل مشاهده است که بخش اعظم این فعالین را افرادی خیرخواه، ولی فاقد تحلیل طبقاتی روشن از ارتباط موجود میان پیگری ایجاد ظرفیت تولید سلاح های هسته ای از سوی رژیم ایران، جاه طلبی های تاریخی بورژوازی ایران در منطقه، تحریم های امپریالیستی و سرکوب شدید کنونی در کشور، تشکیل می دهند؛ با این وجود، ناتوانی سکت های خرده بورژوایی مانند حزب کارگران سوسیالیست (SWP) در مرتبط کردن سیاست های داخلی و خارجی یک حکومت استبدادی مذهبی- نظامی که بر پایۀ شکست خونین انقلاب بهمن ۱۳۵۷ حیات خود را آغاز کرده، اشتباهیست غیرقابل بخشش.

اگر نمایندگان حزب کارگر در پارلمان، یعنی رفرمیست هایی که در مجلس امپریالیسم بریتانیا نشسته اند، قادرند تا با تحریم ها و “به صدا درآمدن طبل های جنگ”، مقابله و در عین حال از حقوق کارگری و سایر حقوق دموکراتیک در ایران دفاع کنند، باید پرسید پس چرا این به اصطلاح “تروتسکیست” های ما از درک این دو مفهوم عاجزند؟! تاکنون جان مک دانل و جرمی کوربین خود به طور مداوم از کمپین های مختلفی که در حمایت از آرمان طبقۀ کارگر، توده های تحت ستم و استثمار در یکی از خشن ترین اشکال حاکمیت استبدادی در جهان به فعالیت درآمده است، پشتیبانی نموده اند.

با این حال وقتی به رهبران SWP و اعضای “ائتلاف جنگ را متوقف سازید” (SWC) نگاه می کنیم، تنها چیزی که مشاهده می کنیم، قصور کامل در انجام وظیفه از سوی کسانی است که خود را “مارکسیست” یا “تروتسکیست” معرفی می کنند. البته این موضوع به هیچ رو تصادفی نیست! این پاپ های اعظم رادیکالیسم خرده بورژوایی، خیانت خود به طبقۀ کارگر ایران و تمامی کشورهایی که اکثریت آن را مسلمانان تشکیل می دهند، “تئوریزه” کرده اند.

اکنون که تحریم های اقتصادی، عملیات پنهانی و تبلیغات علیه جمهوری اسلامی به بالاترین سطوح خود می رسند، شاهدیم که این “تئوری” ساده لوحانه، بسیاری را به پرتگاه دفاع آشکار و علنی از یک حاکمیت استبدادی، تماماً ارتجاعی و آغشته به خون می کشاند.

روز ۲۸ ژانویه، ائتلاف “جنگ را متوقف سازید” کمپینی را با عنوان “به ایران حمله نکنید” به راه انداخت. در جایی که نمایندگان حزب کارگر در پارلمان بریتانیا باری دیگر نسبت به وضعیت کارگران و حقوق دموکراتیک در ایران ابراز نگرانی کردند، افرادی نظیر جان ریس- رهبر SWP و رئیس بخش ملی ائتلاف- مجدداً رویکرد ملی “تروتسکیست ها” در قبال مسأله ای که زندگی کارگران و زحمتکشان سراسر خاورمیانه را تحت تأثیر قرار می دهد، به نمایش گذاشتند.

به علاوه، کمپین “به ایران حمله نکنید” قرارست تا در تاریخ ۱۱ فوریه، یعنی سالگرد پیروزی انقلاب ایران، مراسمی را با عنوان “روز اقدام ملی: به ایران حمله نکنید” برگزار کند! حتی SWP هم انکار نمی کند که این انقلاب، انقلابی بود که کارگران نقش مهمی را در آن ایفا کردند. با این وجود، ترجیح می دهند نسبت به سقوط و انحراف این انقلاب به دست رژیم اسلامی سکوت اختیار کنند!

چنین اقدامی نمی توانسته است بدون نفوذ “کمپین مخالفت با تحریم ها و مداخلۀ نظامی در ایران” (CASMI)، به مثابۀ یک کمپین حامی رژیم، صورت پذیرد. کمپین موسوم به CASMI، گروهی است که به وسیلۀ عباس عدالت، “تروتسکیست” اسبق، بنیان گذاشته شده و روابط نزدیکی با باند احمدی نژاد دارد! وظیفۀ CASMI، نه فقط توقف (یا لغو) تحریم ها و حملات نظامی علیه رژیم ایران، که همچنین حمایت از رژیم و نادیده گرفتن پایمال شدن ابتدایی ترین حقوق به شکل سیستماتیک و گسترده در ایران است که پس از “انتخابات” خرداد ۱۳۸۸ به نقطۀ اوج جدیدی رسید.

در بستر این انحراف آگاهانه یا غیرآگاهانۀ نیروهای “ضد امپریالیست”، “تروتسکیست” و “تروتسکیست سابق” به سوی دفاع از جاه طلبی های بورژوازی ایران در منطقه است که ما توجه خوانندگان را به سوی مطلبیدر مورد توجیهات SWP برای حمایت از بنیادگرایی اسلامی جلب می کنیم.

گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

۱۵ بهمن ۱۳۹۰

مقالات مرتبط:

در صورت حملۀ نظامی ایالات متحده-اسرائیل به ایران، موضع ما چه باید باشد؟

مارکسیست های انقلابی نباید از بنیادگرایی اسلامی حمایت کنند

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *